به گزارش مشرق، تعالیم مصدر باب تفعیل از ریشه «ع ـ ل ـ م» و به معنای آموختن و آگاهانیدن است.تعلیم، آگاهی دادن و تعلّم آگاه شدن نفس به یک موضوع است. برخی گفتهاند: تعلیم، بر خلاف اِعلام، ویژه اموری است که با تکرار و فراوانی همراه باشند، به گونهای که اثری از آنها در ذهن متعلّم پدید آید، بر همین اساس میتوان گفت تعلیم بیان و روشن کردن چیزهایی است که شخص جاهل به کمک آنها عالم میشود.
تربیت مصدر باب تفعیل از مادّه «ر ـ ب ـ ب» یا «ر ـ ب ـ و» و به معنای پروردن و پرورانیدن و تهذیب است. ابنفارس معنای تربیت را به سه اصل بازمیگرداند: 1. اصلاح کردن؛ 2. همراهی کردن و ملازم بودن با موضوع تربیت که منظور از آن مراقبت مداوم از متربّی است؛ 3. پیوستگی مربّی و متربّی در فرایند تربیت. تربیت، ایجاد کردن تدریجی چیزی تا رسیدن آن به سر حدّ کمال است. در تعریفی دیگر تربیت فراهم ساختن بستری برای برانگیختن و رشد استعدادهای نهفته در یک موجود است، به نحوی که بتواند به شکلی مستمرّ او را در راه رسیدن به کمال وجودی یاری دهد. ترکیب عطفی «تعلیم و تربیت» در فارسی به «آموزش و پرورش» ترجمه شده است.
معادل این واژه در زبان عربی «تعلیم» و در زبان لاتین «Teaching» یا «Instruction» است. آموزش به طور کلی، دارای دو مفهوم عام و خاص میباشد. در مفهوم عام، شامل هر نوع انتقال مفاهیم و تأثیرگذاری در ذهن فراگیر، به منظور ایجاد یادگیری در وی میباشد، خواه این تأثیرگذاری در قالب رسمی و از پیش طرحریزی شده باشد. همانند آنچه در مراکز آموزشی، و به ویژه در کلاس درس انجام میگیرد و خواه به صورت خود به خودی و بدون طراحی و برنامهریزی قبلی باشد. همانند تأثیری که از برنامههای آموزشی تلویزیونی و یا مطالعه کتاب و مجله و مانند اینها ناشی میشود. «آموزش» در مفهوم خاص خود، در قالب و شرایط ویژهای صورت میگیرد که عبارت است از: «فعالیتهایی که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار یا معلم طرحریزی میشود و بین آموزگار و یک یا چند یادگیرنده به صورت کنش متقابل جریان مییابد.»3 به عبارت دیگر، «فعالیتی است که معلم و شاگرد با هم در کلاس درس انجام میدهند.
در این یادداشت جایگاه تعلیم و تربیت از دیدگاه مقام معظم رهبری به صورت خلاصه پرداخته خواهد شد.
اهمیت تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت از سیاستهای بنیادین اسلام و از اهداف زیربنایی بعثت رسول خدا(ص) است. پیامبراسلام(ص) تربیت را از خویش و خویشاوندانش آغاز کرد و به تعلیم و آموزش نیز از اولین روزهای هجرت همت گمارد. این، خود نشانگر اهمیت آن دو مقوله دینی و قرآنی است. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا میشود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم می گردد لذا به همراه علم آموزی و تفکر تربیت یا پرورش اخلاقی و تهذیب نفس نیز مطرح میشود که در اسلام بر این امر بسیار تاکید شده و از همان ظهور اسلام مبادی و مبانی تعلیم و تربیت به عنوان یک علم بنا نهاده شده است.رهبر انقلاب می فرماید"یکی از مسائل ارزشمند و کارساز در زندگی بشر، علم و آگاهی است. علم، افزون بر اینکه وسیله¬ای است برای بهتر زیستن و برای خوب از عهده مسئولیت برآمدن، بخودی خود نیز مطلوب بشر است. برای ایجاد یک تمدن اسلامی - مانند هر تمدن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان رهبر انقلاب در اهمیت و ضرورت علم¬آموزی فرمود یک کشور اگر میخواهد به معنای واقعی بازسازی کند، باید بیشترین تکیه و بیشترین نگاه و توجّهش، به انسان و نیروی انسانی باشد"(.1375/12/20بیانات در اجتماع زنان خوزستان)
اسلام برای تعلیم و تربیت اهمیّت خاصّی قائل است; چنانکه هر جا سخن از ارسال رسولان به میان می آورد، تعلیم و تربیت و تزکیه را برنامه اصلی آنان قرار می دهد. خداوند متعال برای انسان مقرّر فرموده است که به اختیار خود و با پیروی از دستورات پیامبران و برنامه های آسمانی و با کوشش و تلاش پیگیر، کسب تعلیم و تربیت کند و به مقام شایسته انسانی برسد; زیرا سرکشی غرایز حیوانی و ظلمات جهل و خواهشهای نفسانی را جز با تربیت صحیح و الهی نمی توان مهار و بر طرف کرد; امیرمؤمنان، علی(علیه السلام)می فرماید:«ای اسیران خواهش نفس! کوتاه بیایید و قدم فراتر ننهید، براستی خواستاران دنیا را جز صدای دندان مصیبتها و بلاها نمی ترساند; ای مردم! به اصلاح و تأدیب نفوس خویش بپردازید، و بدین وسیله آنها را از آزمندی خوی ها و عادت هایشان باز گردانید»و درباره رهبران و پیشوایان می فرماید که پیش از رهبری، باید به تعلیم و تربیت خویش همّت گمارند:«هرکس خود را پیشوای مردم نمود، بر اوست که پیش از آموزش دیگران، نخست به آموزش نفس خویش بپردازد. و باید پیش از تأدیب و پرورش با گفتار و زبان، با عمل و روش خود دیگران را تأدیب و تربیت نماید. و معلّم و تربیت کننده نفس خود، از معلّم و تربیت کننده مردم به بزرگداشت و احترام سزاوارتر است»رهبر انقلاب می فرماید:"و من کلام له صلّی اللَّه علیه و ءاله: النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة» آنچه که در این جملهی شریف و کوتاه و پرمغز مورد نظر است، وجود استعدادهای پنهان در هر فردی از افراد انسان است. ... در این حدیث میخواهد بفرماید: همچنان که معادنی وجود دارد که در اینها طلا هست، نقره هست - حالا این دو تا را به عنوان مثال ذکر کردهاند؛ معادن گوناگونی وجود دارد - و ظاهر کار، سنگ است، خاک است، زمین است، چیزی محسوس نیست، اما اگر بکاوید، اگر بشناسید، اگر قدر بدانید، در زیر همین سنگ و خاک معمولی، یک عنصر گرانبها پیدا خواهید کرد که ارزش آن با ارزش آنچه که در ظاهر دیده میشود، قابل مقایسه نیست، انسانها هم همین جورند؛ یک ظاهری وجود دارد که در حرکات و سکنات و گفتار و رفتار و کردار انسانها، آدم اینها را میبیند؛ اما یک باطنی هم وجود دارد که آن عبارت است از استعدادهای متراکمی که خدای متعال در وجود انسان گذاشته است. البته این استعدادها یکسان نیستند ..... مربیان بشر، مربیان کودکان و بالخصوص جوانان که میخواهند از این استعدادهای خدادادی که در انسانها هست، استفاده کنند، باید این استعدادها را بشناسند، قدر این استعدادها را بدانند، بعد بروند دنبالش. .... انسانها با استعدادهای گوناگونشان، تأمین کنندهی نیاز جوامع بشری برای سیر الیاللَّه و سیر الیالکمالاند؛ همهی این استعدادها باید استخراج شود. این، وظیفهی مربیان جوامع را سنگین میکند؛ وظیفهی حکومتها را سنگین می کند استعدادیابی" (بیانات رهبر انقلاب در جلسه درس خارج فقه، 23/11/91.)
دین مبین اسلام پیشرو و الگوی همه مکاتب در تعلیم و تربیت
آموزه های اسلام، سراسر دعوت به تحصیل علم و دانش پژوهی است و پاداش های معنوی در نظر گرفته شده برای پویندگان علم، بسیار والاست. از نگاه قرآن، دانش مایه سروری و یکی از شرایط رهبری و پیشوایی دیگران است. قرآن از مأمور و مکلف شدن عده ای برای تحصیل علم و دانش سخن می گوید و آن را مقدمه ای برای هدایت یابی دیگران می داند. از نگاه قرآن، دانایی زمینه همراهی با حقیقت را فراهم می کند و دانایان مخاطبان حقیقی قرآنند در پایان می توان به این نتیجه رسید که مبارزه با بیسوادی عامل پیشرفت جامعه اسلامی می باشد.رهبر انقلاب در این مورد می فرماید"آن وقتی که در دنیا خبری از علم و سواد و درس و مشق و نشانههای تعلیم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ»(1) شروع کرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسیر جنگی را در مقابل یاد دادن چند کلمه آزاد کرد. این، متعلق به چهارده قرن پیش است. همان کارهای اسلام و نبیمکرم ما(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) موجب شد که جامعهی امّی عرب در زمانی که اروپای امروز هیچ خبری از علم و دانش نداشتند، دارندهی بزرگترین دانشگاهها و بزرگترین دانشمندان و فارابیها و ابنسیناها و محمّدبن زکریاها و ابوریحانها و دیگران و دیگران شود. یعنی در صدر اسلام، مبارزهی با بیسوادی و تحریص و تحریض به علم و دانش، جامعهی اسلامی را حدود هفت، هشت قرن از همهی دنیای متمدنِ آن روز جلوتر برد. البته بعد ما رجعت کردیم، مسلمانان تنبلی کردند و کار ما به اینجا رسید؛ ولی حالا میتوانیم دوباره شروع کنیم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا دیگر بیسوادی معنی ندارد" (بیانات در دیدار مسئولان دفاتر نهضت سوادآموزی و مسئولان شهربانی، 4/7/69)
خانواده نخستین هسته تعلیم و تربیت
خانواده، هسته نخستین جامعه و از عوامل اصلی انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق و سنتها و عواطف به نسلی پس از نسل دیگر است. در میان اعضای خانواده بیشترین سهم تأثیرگذاری بر فرزند از آن مادران است؛ به ویژه در خانوادههایی که شیوهای زیستطبیعی، و مطابق با الگوها و سنتاسلامی دارند؛ که براساس آن شیر مادر بهترین غذای کودک و آغوش مادر بهترین جایگاه برای تربیت و پرورش کودکان شناخته میشود. بر پایبست همین نگرش، بارزترین و والاترین نقشی که در کلام وحیانی قرآن، برای زنان ترسیم و مورد ستایش قرار گرفته شده نقش مادری و عهدهداری تربیت فرزندان از سوی آنان است.زنان به حکم طبیعت و دستگاه آفرینش در سه نقش طبیعی ابراز وجود میکنند: نقش دختری، نقش همسری و نقش مادری. از میان این هر سه نقش آن چه جایگاه و منزلت ویژه و شایسته تعظیم و تکریم به زن میدهد، منزلت و جایگاه مادری است. در دو سوره به خصوص بر روی واژه مادر جداگانه تکیه شده و زحمتها، رنجها و بیداریهایی که برای پرورش، تربیت و سلامت فرزند خود در هنگام بارداری، شیردهی، متحمل گشته است، یادآور شده و بدینسان منزلت مادری را ارج بیشتر از پدربودن نهاده و حقوق بیشتر او بر فرزندان را گوشزد کرده است.رهبر انقلاب می فرماید"بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبّت او پرورش پیدا کند" (بیانات در اجتماع زنان خوزستان، 20/12/75)
یکی از ابعاد مهم اجتماعی کردن، گرایش دادن به اخلاق و ارزش های مذهبی است. در هر دوره تاریخی خانواده ها کوشیده اند که قواعد و مقررات اخلاقی مورد قبول جامعه را به فرزندان خود منتقل کنند. هر کودکی دین و مذهب و باورهای بنیادین خود را نخستین بار در دامان خانواده فرامی گیرد و آن جاست که بااصول وفروع وبایدونبایدهای آن آشنا می گردد.
کودک از دنیای بسته پا به دنیای وسیع می گذارد، بنابراین می خواهد از اسرار آنها سر در آورد. بدین سان غریزه اوست که از منشا پدیده ها بپرسد. از روابط علت و معلولی آن سوال کند. این زمینه مناسبی برای کودک است که والدین ؛ فرصت را غنیمت شمارند و واقعیت ها را برای او توضیح دهند.یکی از راه های پاسخگویی کتاب می باشد."باید پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچههای کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند. باید خریدِ کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود"(.1374/02/26مصاحبه در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب)
جامعه بستر عمومی تعلیم و تربیت
یکی از اهداف مهم دین و بعثت انبیاعلیهم السلام تربیت و تزکیه انسان است. دین اسلام نیز در احکام عبادی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود، تربیت انسان ها را وجه همت خویش قرار داده است. تربیت انسان در جامعه صورت می گیرد; زیرا انسان مدنی بالطبع است، او در جامعه با نهادهای خانواده، سیاست، اقتصاد، دین و تعلیم و تربیت سر و کار دارد و هر یک از آن ها هنجارها و ارزش های ویژه ای را از فرد انتظار دارند و اینجاست که فرد باید بر اساس فکر و منطق و مقتضیات کنش متقابل تصمیم بگیرد. از این رو، تصور این که تربیت فراگردی فردی است فکری خام و بی اساس است.رهبر انقلاب می فرماید"عدالت اجتماعی، در صورتی در جامعه تامین میشود که افراد در جامعه تربیت شده باشند؛ ظلم نکنند و زیر بار ظلم نروند"(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 23/4/72)
وظیفه مهم معلمان در تعلیم و تربیت
عالم باید علم خود را به دیگران بیاموزد، زیرا علم رزقی است که خداوند بدو عطا کرده و از او انفاق آن را خواسته است. از میان تمامی عوامل آموزشی و تربیتی، نقش معلم بهعنوان مهمترین عامل نظام تعلیم و تربیت، جایگاه و اهمیت بسزایی دارد. معلم در رشد و پرورش دانشآموزان، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. تمامی فعالیتهای معلم، مانند شناخت فرآیند رشد کودکان و نوجوانان، شیوههای تدریس و علاقهمندی به رشته تدریس خود، از عواملی هستند که در آموزش و پرورش دانشآموزان، دخالت زیادی دارند .رهبر انقلاب می فرماید"شما معلمان از این مسئله غفلت نکنید که تربیت کردن هم جزو کار شماست؛ و چه بهتر که با نفوذ معلمی؛با تأثیر روحی معلم بر متعلم استفاده کنید و یک نقطه ی روشن و نورانی ای در قلب دانش آموز باقی بگذارید"(.1387/02/12بیانات در دیدار معلمان استان فارس)
تربیت جوانان به عنوان فتحالفتوح انقلاب اسلامی
استعمارگران می کوشند تا در هر کشور به سرچشمه های اصلی تعلیم و تربیت آن کشور تسلط پیداکنند و باصطلاح می کوشند تا آب را از سرچشمه گل آلود کنند . آنان سعی می کنند با تاسیس دبستانها، دبیرستانها، دانشگاهها و مراکز تربیت معلم، نسلی تربیت کنند تا آنطور فکر کند که استعمارگران می خواهند و در نتیجه آن طور عمل کند که منافع استعمارگران تامین شود . استعمار فرهنگی سخت ترین نوع استعمار و شدیدترین نوع وابستگی است و پایه های استعمار نو بر استعمار فرهنگی استوار می شود . استعمارگران فرهنگ و تعلیم و تربیت را در هر کشور به دست می گیرند تا نسل جوان را فاسد و تباه سازند.رهبر انقلاب دراین باره می فرماید"امام بزرگوار ما در یک حادثهی مهم جنگی - که خیلی از شماها آن وقت شاید متولد هم نشده بودید - در قضیهی یکی از عملیات که پیروزیای به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامی دادند. در آن پیام این نکته وجود داشت که فتحالفتوح انقلاب اسلامی، تربیت این جوانهاست. همه توقع داشتند که امام بگوید این پیروزیای که شما به دست آوردید، فتحالفتوح است؛ از آن پیروزی ستایش کند؛ امام نه، از رزمندگان تشکر کردند. اما گفتند فتحالفتوح انقلاب ما تربیت این جوانهاست؛ که در آن شرائط دشواری که همهی دنیا در مقابل ما با چهرهی دژم و سلاحِ آمادهی شلیک ایستاده بودند، اینها توانستند یک چنین پیروزی بزرگی را به دست آورند؛ ..... پیشرفت واقعی این است که جوانهای ما، نخبگان ما نسبت به آینده احساس مسئولیت کنند؛ برای خودشان دیدگاه تعریف کنند؛ برای کشور آیندهای را تصویر کنند و مجسم کنند و احساس کنند و این احساس را اظهار کنند؛ که آمادهاند برای رسیدن به این آینده، تلاش کنند"(.بیانات در دیدار شرکتکنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان، 12/7/91)
تربیت انسان، لازمه الگو شدن جمهوری اسلامی برای ملتهای دیگر
یکی از عوامل توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، گسترش همه جانبه آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد میباشد. از دهه1960 میلادی به بعد به سبب تحول در مفهوم توسعه ، جایگاه تعلیم و تربیت در توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی متحول شده است و تربیت نیروی انسانی جایگاه ویژه ای یافته است و اگر جامعه ای بخواهد نظام اقتصادی ، صنعتی ، سیاسی و اجتماعی خویش را دگرگون سازد و آن را با مقتضیات و نیازمندی های جدید همساز نماید، ناچار است که سیاست جامعی در توسعه نیروی انسانی داشته باشد، و این میسر نیست مگر اینکه از نظام تعلیم و تربیت به ویژه آموزش و پرورش متوقع بودرهبر انقلاب می فرماید "اگر جمهوری اسلامی میخواهد پرچم اسلام را در دست بگیرد، میخواهد خودش به سعادت برسد، دنیا و آخرت خود را آباد کند همچنان که قرآن به ما یاد میدهد که میتوان دنیا و آخرت را با هم آباد کرد و باید این کار انجام بگیرد... باید انسانهای شریف، دانا، با استعدادهای جوشان، دارای ابتکار، دارای اخلاق نیک انسانی، دارای شجاعت، قوّت خطرپذیری، ورود در میدانهای جدید، بدون هیچگونه عقدهی خودکمبینی یا خودبرتربینی، انسانهای دلدادهی به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل، انسانهای صبور، انسانهای بردبار و حلیم، انسانهای خوشبین و انسانهای امیدوار تربیت کنید. اسلام همهی اینها را به صورت بستهی کامل در اختیار همهی معتقدین و مؤمنین خود قرار داده. این بسته را باز کنیم، دانهدانه از این مواد استفاده کنیم، بهرهمند شویم، آنها را بچشیم و درون وجود خودمان ذخیره کنیم. خروجی آموزش و پرورش باید اینجور انسانی باشد"(.1390/02/14بیانات در دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور)
لزوم مراقبت برای حفظ ایمان فرزندان
بسیاری اوقات خانواده ها در راه وصول فرزندان به ایمان، شوق و رغبت نشان می دهند و با هرزحمتی آن را بدست می آورند و قلب آنان به نور ایمان منور می گردد، حال اگر خواسته باشند از آثار و ثمرات فراوان آن بهره مند باشند، باید در آن ها حالت مراقبت ایجاد کنند و نگذارند آنچه که ایمان را فاسد می کند به سراغ آنها بیاید و در واقع مواظب عوامل مخرب و آفت های ایمان باشند، بنابراین هر چند که به دست آوردن ایمان سعادتی است بلند مرتبه که شاید بسیاری از آن محروم باشند لیکن سعادت برتر آن است که بتوان آن را حفظ و نگهداری کرد"نکتهی دیگری که همینجا اضافه میکنم، مسألهی فرزندان ماست. حق نداریم فرزندان را رها کنیم. سعیتان این باشد که ایمانشان را حفظ کنید. کاری نکنید که ایمان جوانتان، دختر و پسرتان به مبانی شما متزلزل شود. گاهی انسان با دست و زبانِ بیمهار و بیرون از کنترل و با عمل غلطِ خودش کاری میکند که جوانِ خود را از دین و مبانی دینی و اعتقادات و اصول دور میکند؛ او را بیاعتقاد میکند. ما چنین کسانی را داشتیم؛ از هر دو طرف هم ممکن است. گاهی با سختگیریهای بیجا ....بعضی هم از آن طرف با بیمبالاتیها و لاابالیگریها و امکانات بیحساب در اختیار بچهها گذاشتن و از هر غلطِ آنها با اغماض چشمپوشی کردن، بچهها را با دست خود طرد میکنند؛ در نتیجه بچه فاسد و خراب میشود. باید با منطق و برخورد صحیح و مهربانانه با فرزندان برخورد کرد. «قوا انفسکم و اهلیکم»؛ جوان و همسرتان را باید حفظ کنید؛ این جزو وظایف شماست. این، اثر تشدید کننده دارد؛ یعنی وقتی در خانوادهیی، جوان یا یک عضو خانواده خدای نکرده نقطهی ضعفی پیدا کرد؛ مثل لکهی سیاهی شد روی دندان، و مینای دندان در این نقطه خراب شد، بتدریج روی ذهن مخاطبهای خودش و پدر و مادرش اثر میگذارد و همینطور اثرهای متقابلِ تشدیدکننده دارد؛ در نتیجه آن حقیقت و معنویت را از دست میدهد"(. بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 6/8/83
منبع: سایت بصیرت
خداوند متعال برای انسان مقرّر فرموده است که به اختیار خود و با پیروی از دستورات پیامبران و برنامه های آسمانی و با کوشش و تلاش پیگیر، کسب تعلیم و تربیت کند و به مقام شایسته انسانی برسد; زیرا سرکشی غرایز حیوانی و ظلمات جهل و خواهشهای نفسانی را جز با تربیت صحیح و الهی نمی توان مهار و بر طرف کرد.