به گزارش مشرق، راسخان در علم گروهی هستند که قرآن و عترت (ع) از آنها به عنوان سرآمد در فرهنگ علمی و معرفتی یاد کرده است. دلیل این انتخاب قرآن و عترت (ع) این است که هنگام مواجهه با علوم و معارف به خصوص در برابر آموزه های الهی، از خود واکنش جاهلانه نشان نمی دهند. به عبارت دیگر آن ها در برابر علم گزینشی عمل نمی کنند؛ واکنش آن ها در مقابل آیات قرآن چنین است که تمام چیزهایی را که در دایره فهم آن ها می گنجد، و چیزهایی را که هنور برایشان روشن نشده، از جانب خدا می دانند و به آن ایمن می آورند. البته امید دارند که در آینده علم آنها کامل تر شود. افرادی که از سلامت روحی کامل برخوردار نیستند، در مواجهه با علوم و معارف گزینشی عمل می کنند و اگر مطلبی را نتوانند بفهمند آن را انکار یا رد می کنند این گروه بیشتر سراغ متشابهات می روند تا از آنها برای منافع خود سوء استفاده یا فتنه انگیزی کنند.
امیرمومنان امام علی (ع) می فرمایند: بدان که راسخان در علم همان کسانی هستند که اقرارشان به نادانی به بسیاری از امور، آن ها را از بیهوده فرو رفتن در راه هایی که بر آن ها پوشیده شده و تفسیر آن را نمی دانند و از فرو رفتن در اسرار پنهان بی نیاز ساخته است. خداوند آنان را به دلیل همین اعتراف به عجز از دستیابی به چیزهایی که احاطه علمی به آنها ندارند، ستوده است و خودداری آنان از غور کردن در آن چه به بحث از کُنه آن مکلف نشده اند، استواری در علم نامیده است. (1)
امام باقر (ع) نیز فرموده اند: ... اگر بپرسند چه کسانی راسخان در علم اند؟ پاسخ این است که کسی که در عملش اختلاف نظری وجود نداشته باشد. اگر بپرسند آن شخص کیست؟ بگو پیامبر اکرم (ص) صاحب این مقام بود؛ آیا این مطلب را تبلیغ کرد یا نه؟ اگر بگویند تبلیغ نموده است، از آنان پرسیده می شود: آیا پس از وفات پیامبر (ص) جانشینش دارای علمی هست که اختلاف در آن نباشد؟ اگر بگویند نه، به آنها گفته می شود خلیفه پیامبر (ص) از جانب خدا تایید می شود پیامبر (ص) نیز تنها کسی را به عنوان جانشین خود انتخاب می کند که مانند خود او حکم نماید و شبیه خودش باشد مگر در امر نبوت. اگر پیامبر (ص) کسی را به عنوان جانشین در علم خود انتخاب نکرده باشد، آیندگان از امت خویش را ضایع و نابود کرده است.(2)
پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه، خطبه 91
2- کافی، جلد 1، ص 245
امیرمومنان امام علی (ع) می فرمایند: بدان که راسخان در علم همان کسانی هستند که اقرارشان به نادانی به بسیاری از امور، آن ها را از بیهوده فرو رفتن در راه هایی که بر آن ها پوشیده شده و تفسیر آن را نمی دانند و از فرو رفتن در اسرار پنهان بی نیاز ساخته است. خداوند آنان را به دلیل همین اعتراف به عجز از دستیابی به چیزهایی که احاطه علمی به آنها ندارند، ستوده است و خودداری آنان از غور کردن در آن چه به بحث از کُنه آن مکلف نشده اند، استواری در علم نامیده است. (1)
امام باقر (ع) نیز فرموده اند: ... اگر بپرسند چه کسانی راسخان در علم اند؟ پاسخ این است که کسی که در عملش اختلاف نظری وجود نداشته باشد. اگر بپرسند آن شخص کیست؟ بگو پیامبر اکرم (ص) صاحب این مقام بود؛ آیا این مطلب را تبلیغ کرد یا نه؟ اگر بگویند تبلیغ نموده است، از آنان پرسیده می شود: آیا پس از وفات پیامبر (ص) جانشینش دارای علمی هست که اختلاف در آن نباشد؟ اگر بگویند نه، به آنها گفته می شود خلیفه پیامبر (ص) از جانب خدا تایید می شود پیامبر (ص) نیز تنها کسی را به عنوان جانشین خود انتخاب می کند که مانند خود او حکم نماید و شبیه خودش باشد مگر در امر نبوت. اگر پیامبر (ص) کسی را به عنوان جانشین در علم خود انتخاب نکرده باشد، آیندگان از امت خویش را ضایع و نابود کرده است.(2)
پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه، خطبه 91
2- کافی، جلد 1، ص 245