در سال 1303 در جهت انجام وظيفه تاريخي و ديني خود اقدام به راه اندازي روزنامهاي تحت عنوان اتحاد اسلام کرد و در پي فعاليتهاي ضد استعماري و انقلابي از سوي رضاخان چندين بار تبعيد شد.
لنکراني در انتخابات دوره چهاردهم از حوزه انتخابيه اردبيل به مجلس راه يافت. وي در غالب اقدامات از جمله لغو امتياز مالي ـ اقتصادي دکتر ميلسپو مستشار آمريکايي و رئيس کل دارايي وقت، رد پيشنهاد کميسيون سه جانبه روس ـ انگليس ـ آمريکا (کميسيون قيمومت)، مخالفت ناموفق با تصويب طرح تعويق انتخابات دوره پانزدهم تا تخليه ايران از قشون خارجي، ارائه و طرح و برنامه دقيق جهت پايان يافتن غائله آذربايجان شرکت داشت.
گفته ميشود که نعمتالله نصيري (رئيس شهرباني کل کشور در جريانات 15 خرداد) در آن حادثه به شاه گفته بود. «بر ما مسلم است که بلواي تهران، عمدتاً زير سر آيتالله لنکراني است، اما وي با تردستي و زرنگي هيچ مدرکي از خود به جاي نگذاشته است»!
پس از پيروزي انقلاب اسلامي شيخ حسين به رغم کهولت سن و ضعف مفرط مزاج و گرفتاري به انواع و اقسام بيماريهاي مزمن از تأييد مقام رهبري و تعقيب اساس نظام و قانون اساسي جمهوري اسلامي باز نايستاد و از هيچگونه کمک فکري دريغ نداشت و نظرات سياسي ـ نظامي ايشان بهطور مستقيم و غيرمستقيم گاه حتي در شوراي عالي دفاع مطرح و مورد بررسي قرار ميگرفت. 5
سرانجام آيتالله شيخ حسين لنکراني پس از حدود يک قرن زندگي پربار و مبارزه بيامان با استعمار خارجي و استبداد داخلي در 18 خرداد 1368 دعوت حق را لبيک گفت و در جوار حرم حضرت عبدالعظيم به خاک سپرده شد. 6
_____________________________
1. گلشن ابرار، ج 6، قم: نشر معروف، 1385، ص259-270 .
2. علي ابوالحسني (منذر)، روابط و مناسبات آيتالله حاج شيخ حسين لنکراني و امام خميني 1324-1368، قسمت اول، تاريخ معاصر ايران، س6، ش21و22 (بهار و تابستان 1381)، ص 95و 98 .
3. نگاهي بر زندگاني بزرگمرد دين و سياست: آيتالله حاج شيخ حسين لنکراني، [بيجا: بينا، 1370؟]، ص 28 و 29 .
4. علي ابوالحسني (منذر)، قسمت دوم، تاريخ معاصر ايران، س 6، ش 23 (پاييز 1381)، ص 14 .
5. نگاهي بر زندگاني... ، ص 30و31 .
6. گلشن ابرار، ص 277.