شهیدان دلیر "امیرحسین" و "سعید کرمانشاهی"، دایی های او هستند که در محل شهره عام و خاصند.
امیرحسین سال 1359 در جبهه های غرب کشور در دفاع از شرافت و دین و میهن به شهادت رسید و سعید، غیرتمندانه در دفاع از انقلاب اسلامی و ولایت فقیه، به دست منحرفین و بدخواهان در تهران به شهادت رسید.
چندی پیش در یکی از پست های صفحه فیس بوک خانم "ه.ش"، برای ایشان پیامی گذاشتم که بد نیست یادی هم از دایی های شهیدش بکند.
متاسفانه ایشان آن قدر در فتنه و فتنه گران غرق شده اند که در کمال ... دایی شهید خود و دیگر شهدا را گوسفند خطاب کردند.
این هم پیامهای رد و بدل شده بین بنده و خانم «ش»:
داودآبادی: خانم "ه.ش"!
ای کاش آن قدر که به آنانی که به خاطرشان زندان رفته اید پایبند هستید، به دایی های شهیدتان امیرحسین کرمانشاهی که برای دفاع از دین و میهن شهید شد و سعید کرمانشاهی دایی بزرگترتان که اتفاقا در راه دفاع از ولایت در برابر منحرفین، سال 60 به شهادت رسید، پایبند می بودید!
درباره شهید سعید بیشتر فکر و تامل کنید!
"ه.ش": دایی سعید من در انتخابات ریاست جمهوری آقای خامنه ای که تیم محافظ ایشان بود ترور شد، همان ارزشی ها شاهین لک از برو بچه های همان تیم حفاظت که او را ترور کرده بود تبرئه کردند، همان ارزشی های شما خون او را پایمال کردند و داغ دوم را به سینه مادربزرگم گذاشتند، دایی اولم هم سرباز ١٧ ساله بود که جای گوسفند او را بردند روی مین که جاده صاف کن آقایانی شود که امروز از مقامات هستند، من به آرمانهای آنها واقفم آنها به هیچ وجه با ارزشی های امروز سنخیت نداشتند و اگر امروز بودند قطع یقین راه من و آنها از هم جدا نبود
داودآبادی: شهید بزرگوار سعید کرمانشاهی عضو تیم حفاظت آقای خامنه ای نبود. آن روز ایشان همراه بچه محل هایش از کمیته باغ چایچی ... و ... در چهارراه کوکاکولا جلوی مسجد داخل بنز سلطان (بنز مشکی کمیته که دست بچه های مسجد محل بود) از اسلحه یوزی گلوله خورد. روحش شاد.
… امیرحسین هم سربازی دلیر بود که اگر آن روز نمی رفت بجنگد و شهید شود، امروز همان می شد که در فتنه 88 فتنه گران می خواستند همان سال 59 می شد و بهائیان و رضا پهلوی و منافقین به رهبری صدام بر مملکت سلطه پیدا می کردند و آن وقت همین فتنه گران به صدام می گفتند ... آقا دایی