در ابتدای این مراسم حسین قرایی نویسنده و منتقد ادبی ضمن سخنان کوتاه گفت: قرار بود برای کتاب «گردان عاشقان» مراسم رونمایی بزرگتری برگزار شود اما خود آقای آبخضر نویسنده کتاب ترجیح دادند که این اتفاق نیفتد. جلد این کتاب هم به زیبایی یادآور گلهای پرپری است که در ایام جنگ به دیدار معبود شتافتند.

*آبخضر همیشه دغدغهمند است
موسوی گفت: یاد همه شهدا و رفتگانی که از جنس شهدا بودند را باید گرامی داشت و جلسات این چنینی برای بنده غنیمت است و احساس میکنم باید بشینم و بشنوم و اینجا مجال حرف زدن امثال بنده نیست.
وی ادامه داد: آب خضر از افرادی است که همیشه به احوالش غبطه خوردم و سرشار از شور است چه آن زمان و چه در این زمان. آب خضر هنوز در جبههها درگیر است و هنوز دغدغهمند است و از مسائل خرد تا مسائل کلان پشت صحنه را در نظر دارد؛ البته همه بزرگانی که در این محفل حضور دارند در حوزههای خود این چنین هستند.
موسوی بیان کرد: ما جوانانی را داریم که جنگ را ندیدهاند اما بهتر از کسانی که در جنگ بودند روایت میکنند و این مایه بسی خوشحالی است.
وی خاطر نشان کرد: این جلسات برای ما روحیهبخش و مایه خوشبختی است چون در فضای جنگ نرم دشمن ما نیازمند روحیه هستیم. در حال حاضر گاه به جاهایی وارد میشویم که به روحیه ما تلنگر میزنند و ما باید با فعالیتهایی روحیههای خود را بیشتر کنیم.
موسوی در پایان سخنان خود گفت: در بحث جامعهشناسی بیان میشود که افراد هر چه بزرگتر میشوند محافظهکارتر میشوند اما امام راحل اینگونه نبود؛ آنها صدیق و راستین بودند نگاهشان را بیان میکردند، آقای آبخضر هم به تأسی از رهبر خود هیچگاه محافظهکاری را پیشه نکرد.

*این کتاب درخواست خانواده شهدا بود
اصغر آبخضر نویسنده کتاب گردان عاشقان درباره دلیل خود برای داشتن کتاب توضیح داد: هر گاه یاد عملیات فتحالمبین و دفاع مقدس میکنم از دلاوریها و رشادتها یاد میکنم. من بعد از اینکه عملیات فتحالمبین پایان یافت مجروح شدم و مجروحیتم تا حدی بود که مدتی در مناطق جنگی دوره نقاهت را گذراندم و سپس به بیمارستان بقیةالله کنونی منتقل شدم. روز دوم که در بیمارستان بستری شدم خانواده شهدای قدیانی، مسعود رضوان، فرهاد نصیرقراچهداغی و ... به عیادتم آمدند و از من درباره شهادت فرزندانشان پرسیدند و مجدانه خواستند نحوه شهادت فرزندانشان را بنویسم و من قبول دارم.
وی افزود: سال 60 محمد تختکشیان دفترچه یادداشتی از حوزه هنری برای من آورد که آنچه را در یادم مانده بنویسم. خاطرات من دفترچه قطوری شد که بخشهایی از آن به این کتاب تبدیل شد و بخشهایی از آن باقیمانده است.
نویسنده کتاب گردان عاشقان گفت: وقتی آقا امیرحسینخان فردی از اساتید ارزشمند از نوشتههای من مطلع شد آنها را گرفت و نگاهی به آنها کرد و حتی تصحیحهایی روی آن انجام داد. بعد از آن خدمت مرتضی سرهنگی بردم تا ببینم قابلیت چاپ شدن دارد یا خیر. آقایان بهبودی، سرهنگی، کمرهای و ... نگاهی کرده و در پایان گفتند کار خوبی است و باید در نگارش آن تغییراتی ایجاد شود.
آبخضر در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دوستانی که این یادداشتها را مطالعه کردند گفتند لحظه نگاری و خاطرات جنگ را همراه با هم دارد و میتواند اثر خوبی شود و من هم گفتم هر آنچه در گردان عاشقان است مختص شهداست و این کتاب بعدها چاپ شد.
وی درباره مرتضی مسعودی فرمانده گردان مقداد که داستانهای این کتاب از این گردان نشأت گرفته است هم گفت: ما در گردان مقداد بیشتر بچههای مسجد جوادالائمه بودیم اما آقای مسعودی از بچههای محل ما نبود. من به نظرم آمد باید کاملاً مطیع فرمان فرمانده باشم. مسعودی جان حداقل 500 نفر را بر عهده گرفته بود که مسئولیت سنگینی بود. من مسعودی را در عملیات بیتالمقدس نیروی استثنایی و بینظیری دیدم که سر نترس دارد و باید حتماً بر دشمن غلبه کند. در گردان مقداد هر فردی مسئولیتی داشت اما در نقطه پیکان مسعودی بود.
* گردان عاشقان با نثری ساده و جذاب لحظات را به خوبی ترسیم کرده است
گلعلی بابایی نویسنده دفاع مقدس هم در سخنان کوتاه گفت: خوشحالم که در خدمت شما هستم. این کتاب تا حدی بیانگر تاریخچه عملکرد تیپ 27 گردان در عملیات بیتالمقدس است و با دقت نظر میتوان نکات خوبی را از آن استخراج کرد. این کتاب از عملیات به بهترین شکل میگوید و تعابیر زیبایی به کار رفته است.
وی ادامه داد: در زمان عملیات با محسن رضایی که فرماندهی سپاه را بر عهده داشت مصاحبهای کردم که این مصاحبه به خیلیها برخورد. وی گفته بود برای فتح خرمشهر چند کلید داشتیم که یکی از آنها عبور از کارون و رسیدن به جاده اهواز - خرمشهر و نگه داشتن در مقابل پاتکهای سنگین دشمن بود که این کلید را تیپ 27 به دست آورد و کلید دوم هم بردن نیروها به سمت مرز بود منطقهای باتلاقی که رزمندگان بدون پوتین از آن گذر کردند و این را هم این تیپ انجام داد.
گلعلی بابایی درباره اثر توضیح داد: کتاب گردان عاشقان با نثری ساده و جذاب لحظات را به خوبی ترسیم کرده است و همراهیهای امثال مرتضی سرهنگی بود که باعث تدوین کتابهای این چنینی شد اما ما صرافت این مسائل نبودیم.

*اصغر آبخضر محور صمیمیت گردان عاشقان بود
علی سلطان محمد از اهالی مسجد جوادالائمه فرد دیگری بود که در این مراسم حضور یافت و گفت: حاج اصغر آبخضر از من بزرگتر بودند و همیشه نقش مدیریت را داشتند هر گاه برای کاری به ایشان مراجعه میکردم نظرات کارشناسی را ارائه میدادند و در جبهه هم محور صمیمیت بچهها بودند و نامی که روی گردان گذاشتند نام مناسبی است تعداد زیادی از افرادی که در این گردان جنگیدند شهید شدند و خوشحالم این چنین مراسمی برگزار شده است.
مرتضی مسعودی فرمانده گردان مقداد هم گفت: این کتاب در بطن موضوعات گرفته شده است چون آقای آب خضردار در همان سالها و در همان حال و هوا قرار داشته است و هنوز خاطرات را به خوبی یادش بوده است این کتاب عبارتهایی است برای سایرین.
سید حسن شیرازی از فرماندهان بیتالمقدس هم گفت: عملیات بیتالمقدس عملیاتی فراموش نشدنی است که در کمتر از 20 سال از فرماندهی قدس میدان تجریش تهران به دوکوهه رسیدیم و دست خداوند را از ابتدا دیدیم.
آقاسی از یاران اصغر آب خضردار نیز در سخنان کوتاه گفت: امام راحل در ایام جنگ فرمودند که اگر جنگ 20 سال طول بکشد ما ایستادهایم چون استراتژی امام مشخص بود و انقلاب و مردم را به خوبی میشناختند. افرادی که وارد جنگ شدند غیر از افرادی بودند که گله میکنند و در 8 سال با خلوص جنگیدند. در این کتاب گردان عاشقی واقعیتها در قالب تصویر و خاطره روایت شده که بیانگر گوشهای از عشقهایی دوران جنگ است.
*گردان عاشقان اولین اثری است که خاطره نبود
مرتضی سرهنگی رئیس دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری هم گفت: اولین باری که کتاب «گردان عاشقان» را خواندم حدود 20 سال پیش بود. در آن زمان کتاب دفاع مقدس به چنین شکلی نداشتیم و این کتاب از اولین آثاری بود که مجموعه خاطرات نیست و زندگینامه ندارد و کل اثر در 15 روز میگذرد.
وی با بیان اینکه خاطره قدیمیترین همدم انسان است، خاطرنشان کرد: سربازی که خاطراتش را نمینویسد جنگش را ناقص رها کرده است جنگ در روز و ساعت مشخصی شروع و به پایان میرسد اما تحلیلها تا سالها باقی میماند و هر چقدر این اسناد فراوانتر باشد کار برای نسلهای آینده راحتتر میشود و دستشان از منبع خالی نخواهد بود.
سرهنگی با اشاره به اینکه جنگ ما جنگ گردانها بود، خاطرنشان کرد: این کتاب اولین کتابی بود که نام گردان را به همراه دارد. آبخضر در ادامه این کتاب بخشهایی را به اثر اضافه کرد تا بچههای امروز را با روایتهای جنگ آشنا کند. آب خضر با بچههای هم محلهایش به جنگ میرود و از همان بچه محلههایش میگوید اما امروز دیگر محلهای نیست که بچه محلی باشد.
رئیس دفتر ادبیات انقلاب اسلامی گفت: بخشی از وظیفه من خواهش است تا از افراد بخواهم که خاطراتشان را بنویسند و بیاورند و آرام آرام این اتفاق افتاد که این سرمایه کمی نیست و آن چه در سینه آنها ثبت شده بود به عنوان قطعات پازلی در قالب کتابها قرار گرفت.
*میخواستیم ویرایش مجدد شود اما آبخضر قبول نکرد
سعید فلاحپور در پایان گفت: مسجد جوادالائمه از همه تیپها افرادی را در خود جای داده بود، افرادی که با هم به جنگ رفتیم، به کهنوج سفر کردیم و کارهای عملیاتی و فرهنگی داشتیم.
وی افزود: من هم دست نوشتههای آن زمان آبخضر را خوانده بودم و هم چاپ اول کتاب را خواندم. این اثر را به مرتضی آوینی هم داده بودند تا بخواند روزی به حوزه هنری آمد و گفت به این دوستت کمک کنید که بنویسد چون نویسنده خوبی است و آنجا به او گفتم این دوستم نویسنده نیست و فقط زندگی جاری را روایت کرده است.
فلاحپور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: کتاب در فضای عجیبی نوشته شده است همان زمان که کتاب را خواندم لذت زیادی بردم و چاپ دوم را در نشر هماهنگ با کمی اضافات منتشر کردم ولی چون توفیق همراهی با وی را در این عملیات نداشتم به عنوان یک خواننده لذت بردم این کتاب در فضای رئال و تخیلی نمیرود و فقط به فضای جاری میپردازد. من برای چاپ دوم و چاپ سوم درخواست کردم ویرایش مجددی انجام شود اما وی قبول نکرد و گفت همان دلنوشتههای من است که شاید ویژگیهای ادبی را ندارد اما همان واقعیتهایی است که دیدم.
در پایان این مراسم برشهایی از کتاب «گردان عاشقان» خوانده شد.




