از قایق های عادی تندرو که با مسلسل های سنگین و یا راکت اندازهای کاتیوشا مسلح شده بودند تا قایق پیشرفته بدون سرنشین " یا مهدی " راه درازی طی شده است. تسلیحاتی پیشرفته تری همچون اژدرها و موشکهای کروز به زرادخانه تسلیحاتی قایق های سپاه افزوده شده و به این نیرو کمک می کند تا بتواند هر چه بهتر به وظایف خود عمل کند. البته تمام این ارتقاء ها و پیشرفتها مسلما از دید تحلیل گران خارجی نیز پنهان نمی ماند.
گروه دفاع و امنیت مشرق پیش از این در مقالات متعددی به توان دریایی و موشکی ندسا پرداخته است و در این مطلب قصد دارد تا از نگاه " سیمون ویلیماز " تحلیل گر انگلیسی در امور نظامی در حوزه دریایی به توانایی های نیروی دریایی سپاه بپردازد.
مطلب ذیل ترجمه صرف از تحلیل این نویسنده انگلیسی بوده و مسلما تمامی این مطالب دیدگاه پایگاه خبری – تحلیلی مشرق نیوز نمی باشد.
سالهاست که تحلیل گران نظامی، سیاست مداران و حتی فعالان رسانه ای از واژه هایی نظیر جنگ چندگونه ، حمله موج وار و قطع دسترسی ( منظور در منطقه خلیج فارس) برای معرفی کردن توانایی های نظامی نیروی دریایی سپاه ایران استفاده می کنند. صرف نظر از بار رسانه ای و اهمیت این لفاضی ها در بین اذهان عمومی لازم است تا به تحولات صورت گرفته در نیروی دریایی سپاه پاسداران ایران و توانایی های آن پرداخت.
مهندسی معکوس قایق تندروی بلید رانر
این قایق تندرو که توسط شرکت انگلیسی " Ice Marine " ساخته شده است به وسیله یک شبکه بین المللی از مشتریان گوناگون خریداری شده و نهایتا از " بندرعباس " بزرگترین بندر ایران که محل قرارگیری ستاد فرماندهی نیروی دریایی سپاه نیز است سر درآورد. در آنجا قطعات مختلف این قایق از هم جدا شده و پس از بازسازی مجدد به سامانه های تسلیحاتی گوناگون مسلح شد.
به مانند نمونه های دیگر از شناورهای خارجی که پیش از این به دست سپاه رسیده بود، این قایق تندروی انگلیسی توسط ایرانی ها وارد پروسه شبیه سازی و مهندسی معکوس شده و هم اکنون در ماموریتهای ندسا در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز مورد استفاده قرار می گیرد.
قایق تندروی انگلیسی بلیدرانر
از همان ابتدا کارشناسان بحث های مختلفی را بر سر توانایی ایران برای کپی کردن بخش های مختلف این قایق خصوصا موتورهای مدل C18 با توان 1000 اسب بخار ساخت شرکت کاترپیلار و همچنین پروانه های مدل ASD 12 ساخت شرکت آرنسون را آغاز کردند. اما به نظر کارشناسان و با توجه به ادعاهای فرماندهان ندسا ایران موفق به این کار شده است.
باید گفت که این وسیله به تنهایی به ایران این توانایی را می دهد تا با استفاده از سرعت و قابلیت مانور بیشتر این قایق ها تاکتیکهای دفاعی و تهاجمی مثل روش " بزن و فرار کن " را اجرا کند. این تاکتیک سپاه را می توان با عملیاتهای این نیرو در برهه ای از جنگ ایران و عراق موسوم به " جنگ نفتکشها " مقایسه کرده وبه این نتیجه رسید که فرماندهان سپاه بحث مدرن سازی را جدی گرفته اند. به نظر می رسد که هدف آنان تعویض ناوگان قدیمی قایقهای تندروی و شناورهای موشک انداز کم توان ساخت چین و کره شمالی با نمونه های پرتوان ساخت داخل است.
با استفاده از این قایقها آنها می توانند تاکتیک حملات پیاپی که شامل تعداد زیادی از قایق های کوچک که به شناورهای بزرگ حمله می کنند را به انجام رسانده و با استفاده از آتش سلاح های سبک، آر پی جی ، موشک و حتی حملات انتحاری این شناورهای بزرگ را نابود کنند. این تغییر رویه در سپاه نشانه ای از حرفه ای گری در این نیرو به حساب می آید.
مسلح کردن ناوگان پر سرعت
این شناورها می توانند با گونه های مختلف تسلیحاتی از مسلسل های سبک تا موشک های کروز مسلح شوند. با نگاهی به تصاویر موجود از نمونه ساخته شده در ایران می توان نتیجه گرفت که این قایق با یک قبضه مسلسل سنگین روسی دوشکا با کالبیر 108*12.7 میلی متر و راکتهای غیر هدایت شونده 107 میلی متری مسلح شده است.
با توجه به گسترش توانایی های موشکی ایران مقامات وزارت دفاع این کشور اعلام کرده اند که موشکهای ایرانی می توانند از شناورهای ایرانی که با سرعت 55 کیلومتر در ساعت در حال حرکت هستند پرتاب شوند و این موشکهای شامل نمونه هایی به نام های : نور، قدر، ظفر و نصر هستند که از هدایت راداری استفاده کرده و می تواند به شناورهایی به وزن 1500 تن و حتی سنگین تر آسیب وارد کنند.
در عین حال ایران اژدر روسی اشکوال را نیز وارد کرده و به نظر موفق شده است تا نمونه های داخلی آن را تولید کرده و بر روی بعضی از شناورهای تندروی خود نصب کند. این اژدر با توجه به سرعت بالای خود که در حدود 100 متر بر ثانیه است یک تهدید جدی به حساب می آید زیرا که بسیاری از سامانه های مدرن دریاپایه راداری و هدف گیری توان درگیری با پرتابه سطحی به این سرعت را ندارند.
البته ایران به منظور کاهش تنش ها در منطقه خلیج فارس بخشی از توان دریایی خود و خصوصا قایق های موشک انداز خود را به دریای خزر منتقل کرده است. به وسیله این توانایی ها وسایر ابزار و تاکتیک ها ایران در حال افزایش توانایی های خود در بحث کنترل تنگه هرمز است.
بحث مین ریزی در تنگه هرمز بخش دیگری از توانایی های شناورهای تندروی ایران است که هر قدرتی را مجبور به تفکر بیشتر در خصوص درگیر شدن در این منظقه و خصوصا تنگه هرمز می کند. اولا فشار روانی بالایی در زمان درگیری به دلیل مین های ریخته شده در این مسیر به مهاجم وارد می شود و ثانیا بعد از اتمام هر درگیری بحث عملیات مین روبی بسیار زمان بر و پرهزینه خواهد بود.
کنترل تنگه هرمز
سپاه پاسداران به دنبال ساخت یک نیروی دریایی با توان حفظ کنترل ایران بر روی تنگه هرمز است. متاسفانه بعضی از تحلیل گران با مطرح کردن این بحث که آمریکا و متحدانش از برتری در شناورهای سطحی و قدرت هوایی برخوردار هستند ارزش چندانی برای نیروی دریایی سپاه قائل نیستند. این بسیار مهم است که نیروی اراده و خلاقیت ایرانیان را فراموش نکرده و توان بالای نیروی دریایی سپاه را در عملیات های غیرمتعارف به وسیله ناوگان غیر معمولش بر علیه اهداف نظامی و غیر نظامی به حساب آوریم.
شناور تندروی بومی سراج 1
با وجود این که تعداد کمی از شناورهای تندرو را می توان به وسیله حجم زیادی از فناوری های پیشرفته تکنولوژیک مثل سامانه هدف گیری فراتر از خط افق که از بالگردها پرتاب می شود شکست داد، اما حجم زیادی از حملات پی در پی این قایقها بیش از حد منکوب کننده خواهد بود. با توجه به اشباع منطقه مورد نظر از شناورهای غیر نظامی متعلق به کشورهای گوناگون می توان این انتظار را داشت که سیستم های دفاعی شناورهای کشورهای متحد بی مصرف شود.
در شرایط یک حمله این سامانه ها به طبقه بندی کردن ، اولویت دادن به تهدیدات قوی تر و اجازه شلیک دادن در زمان وارد شدن به برد موثر جنگ افزارهای آنان می پردازد که به نظر می رسد با توجه حجم بالای شناورهای تندروی ایرانی این سیستم توان رصد کلیه این قایق ها را نداشته باشند چه برسد که با آنها درگیر شوند.
شناور بی سرنشین یامهدی
با این وجود که احتمال حمله ایران به شناورهای نظامی متحدین در منطقه خلیج فارس از احتمال پایینی برخوردار است اما حتی اگر ایران با استفاده از شناورهای تندروخود به کشتی های تجاری نیز حمله کند اثرات آن بر اقتصاد جهانی در بخش های گوناگون بسیار مخرب خواهد بود. این قایق های تندرو می توانند به راحتی و با انجام مانورهایی برای کشتی های نظامی مزاحمت ایجاد کنند که سابقه این کار وجود دارد و یا این که به مانند زمان جنگ نفت کشها به شناورهای تجاری حمله کنند. البته کارشناسان امور نظامی و اقتصادی معتقد هستند که خود ایران نیز به دلیل وابستگی به نفت و استفاده از تنگه هرمز به عنوان مسیر اصلی عبور نفت خود از این تنگه به بستن آن اقدام نمی کند.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که پیش از این تهدیدات ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز تاثیرات زیادی بر بازار جهانی نفت داشته و باعث شده بود که قیمت جهانی این ماده بالا برود. در عین حال این گونه از شواهد و قرائن برمیاید که نیروی دریایی سپاه پاسداران همچنان در حال آماده سازی خود برای بستن تنگه هرمز است. در صورتی که سپاه بخواهد این عمل را انجام دهد به احتمال زیاد از یک جنگ ترکیبی بر پایه حملات مواج با قایق های تندرو و موشکهای ضد کشتی ساحل پرتاب استفاده می کند. دو شناور ایرانی در این بخش نقش مهمی دارند.
یکی از این ها شناور سراج 1 است که همان مدل مهندسی معکوس شده قایق بلید رانر انگلیسی است و بر اساس اعلام دریادار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه ایران برنامه هایی برای رساندن سرعت این قایق به 180 کیلومتر بر ساعت را نیز دارد. اما شناور دیگری که ایرانی ها جدیدا آن را معرفی کرده اند شناور تندروی بدون سرنشین " یا مهدی " نام دارد. این شناور قابلیت حمل تسلیحات را داشته و به صورت کنترل از راه دور هدایت می شود. البته یک نکته را نباید از نظر دور داشت و آن هم این است که می توان از این شناور بدون سرنشین به عنوان یک گزینه مناسب برای عملیات های انتحاری استفاده کرد.