به گزارش مشرق، گونه فیلمهای دادگاهی طرفداران زیادی در هالیوود و صنعت سینما دارد و همه ساله تعدادی فیلم قابل توجه در این رابطه ساخته میشود و تماشاگران با درامهای پرتنش دادگاهی، ناظر و شاهد دعواهای حقوقی شخصیتهایی هستند که امیدوارند عدالت برقرار شده و قضات دادگاهها رای مثبت به آنها بدهند. اما خود هالیوود هم در بیرون از پرده سینما با چنین دعواهای حقوقی رودرروست و هر از گاه خبری در رابطه با احضار این یا آن هنرمند و تهیهکننده و شرکت فیلمسازی به دادگاه منتشر میشود. دعوای حقوقی اینها در عالم واقعیت معمولا شباهتی با آنچه در فیلمهای سینمایی و روی پرده رخ میدهد، ندارد!
در اکثر مواقع، بحث حق تالیف یا همان کپیرایت است که گریبان شرکتهای فیلمسازی را میگیرد. مرده و زنده کتابهای موفق جدید و قدیمی، مدعیان دادگاهی کسانی هستند که میگویند بدون اجازهشان فیلمهایی سینمایی براساس داستان این کتابها ساخته شدهاست. با این حال، ادعاهای دیگری هم مطرح است. کسی که تقاضای طلاق کرده، حقوق قانونیاش را از دادگاه میخواهد. آن یکی برای مردهاش دندان تیز کرده و میخواهد ضمن اعاده حیثیت از او، پولی هم از دادگاه بگیرد و... در هر صورت، قضات و وکلا با پروندههایی روبهرو هستند که در آنها هنرمندان سرشناس مشغول چانهزنی و جدل با هم و اطرافیانشان هستند.
چند دهه تعلیق
چهار دهه بعد از انتشار کتاب «شکار برای اکتبر سرخ»، بیوه تام کلنسی راهی دادگاه شده تا ثابت کند حقوق این کتاب متعلق به اوست و دو صنعت سینما و تلویزیون باید حق قانونیاش را به او بدهند. جک رایان، شخصیت محوری این کتاب که مامور سازمان سیاست، طی چند دهه گذشته در تعدادی فیلم و مجموعه، ماموریتهای غیرممکن زیادی را انجام داده است. در کنار آلک بالدوین، هریسون فورد و کریس پاین در چند فیلم سینمایی، جان کراسینسکی هم بهتازگی برای آمازون مجموعهای با محوریت شخصیت رایان ساخته است. تولید این مجموعه آخری بهانه خوبی برای بیوه کلنسی بود که دست به شکایت قانونی بزند. دادگاه پرونده۸۹صفحهای شکایت او را بررسی کرد و نتوانست به این نتیجه برسد که امتیاز قانونی تولید فیلم و مجموعه براساس شخصیت جک رایان متعلق به چه کسی است.
«صبحانه» دردسرساز
کمی آن طرفتر از دادگاه جک رایان، مدیران شرکت پارامونت مشغول جر و بحث با وراث ترومن کاپوته هستند. خود این آقا چندان برای دوستداران هنر شناخته شده نیست، اما داستان معروف او «صبحانه در تیفانی» نامی آشنا برای همگان است. کاپوته داستانش را سال ۱۹۵۸ منتشر کرد و خیلی زود، شاهد موفقیت کلان مالی و انتقادی آن در بین اهل کتاب شد. سه سال بعد نسخه سینمایی این کتاب با بازی آدری هپبورن ساخته و اکران عمومی شد. استقبال منتقدان و تماشاگران از این اثر کلاسیک بسیار خوب بود. کاپوته سال ۱۹۸۴ درگذشت، اما مدیران پارامونت حالا به فکر دوبارهسازی نسخه کلاسیک خود افتادهاند. همزمان با تلاش پارامونتیها برای تولید نسخهای جدید از اثر بسیار موفق قدیمیشان، وراث کاپوته اجازه ساخت مجموعهای تلویزیونی از داستان کتاب را به یک شبکه فروختهاند. طبیعی است که این موضوع صدای اعتراض مدیران پارامونت را بلند کند.
پارامونتیها میگویند برای کسب امتیاز برگردان تصویری صبحانه در تیفانی، قرارداد قانونی با کاپوته دارند. درست هم میگویند. اما جواب طرف مقابل که بیمحابا امتیاز تولید مجموعهای تلویزیونی را به قابکوچکیها فروخته هم شنیدنی است. وراث نویسنده میگویند او سال ۱۹۸۴ درگذشت و این سال، برای دنیای ادبیات و هنر سال خاصی است. اشاره آنها به قانون ۱۹۰۹ کپیرایت است، که طبق آن (و در زمان مرگ نویسنده سندیت قانونی داشته و لازمالاجراست) ۲۸ سال بعد از مرگ یک نویسنده امتیاز قانونی آثارش به وراث او بازگردانده میشود. با عنایت به همین بند از قانون حق تالیف است که بازماندگان کاپوته میگویند قرارداد این نویسنده با شرکت پارامونت وجهه قانونی ندارد و فاقد اعتبار است. دادگاه این پرونده هم در پیچ و خم افتاده و قاضیاش را سرگردان کرده است.
بیشتر بخوانید:
اهالی رسانه همچنان منتظر لیست هزینهکرد جشنواره موسیقی هستند
درخواست کمک از همسر وکیل
جورج کلونی که خودش را تابع قانون میداند و همسر خاورمیانهایش هم وکیلی حرفهای است، ظاهرا باید برای حل مشکل تازهاش از همسر خود کمک بگیرد و او را بهعنوان وکیل راهی دادگاه کند. چند روز قبل اعلام شد شرکت فیلمسازی او با همکاری شرکت مستقل لجندری پیکچرز، بهدنبال تولید نسخه جدید سینمایی از ماجراجوییهای شخصیت باک راجرز هستند. خبرها حکایت از آن میکرد که در این مجموعه تلویزیونی کلونی نقش این شخصیت معروف را بازی خواهد کرد. اما چند روز از اعلام این خبرها نگذشته بود که مشخص شد کلونی و لجندری پیکچرز با خانواده فیلیپ فرانسیس نولان وارد یک دعوای حقوقی شدهاند.
نولان خالق شخصیت باک راجرز و نویسنده کتابهایی است که با محوریت این اکشن کار ماجراجو نوشته شد. او اولین بار این شخصیت را در کتاب «آرماگدن ۲۴۱۹» در سال ۱۹۲۹ معرفی کرد. البته راجرز در کتابهای دیگری به ماجراجوییهای دیگری پرداخت، اما در دهه ۵۰ میلادی حق تالیف مربوط به این کتاب تجدید نشد. عدم تجدید کپیرایت آرماگدن ۲۴۱۹ به معنی آن بود که هر کسی میتواند آزادانه و بدون کسب اجازه از نویسنده یا بازماندگان او، از وجود شخصیت باک راجرز در هر فیلم سینمایی یا مجموعه تلویزیونی استفاده کند. براساس همین اقتباس آزادانه و مجانی بود که مجموعه «باک راجرز» در اواخر دهه ۷۰ میلادی تولید و پخش شد. اما وراث نولان میگویند حق تالیف کارهای بعدی مربوط به باک راجرز را دارند و همین موضوع آنها را مالک اصلی این شخصیت و کتابهایش معرفی میکند. در عین حال، نولانها به این نکته اشاره میکنند که باک راجرز بعد از اولین کتاب و در قسمتهای بعدی به صورت یک شخصیت مطرح و محبوب درآمد و این به معنی آن است که آنها میتوانند علیه کلونی و لجندری پیکچرز به دادگاه شکایت کرده و حق قانونیشان را بگیرند. در اینجا هم قاضی دادگاه حسابی گیج شده و نمیداند چه رأیی را صادر کند!