تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی»

شهید سردار سرافراز قاسم سلیمانی بعنوان یک اسطوره و شخصیت تاثیرگذار، نماد اقتدار ومدیرتراز انقلاب اسلامی می تواند الگویی برای مدیران و مسئولان کشور باشد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سید ابوالفضل عسکری، فعال فرهنگی در یادداشتی برای مشرق، نوشت:

شهید سردار سرافراز قاسم سلیمانی بعنوان یک اسطوره و شخصیت تاثیرگذار، نماد اقتدار ومدیرتراز انقلاب اسلامی می تواند الگویی برای مدیران و مسئولان کشور باشد. با نگاه و بررسی شیوه فرماندهی و مدیریت برجسته ایشان و عمل به آن می توان گره بسیاری از مشکلات در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... را گشود. دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی در اقدامی قابل توجه ویژگی های برجسته و ممتاز ایشان را احصاء و تبیین نموده است که این موارد قابل تسری و بکارگیری برای آحاد جامعه است. در این نوشته سعی برآن است ویژگی‌های سردار شهید سلیمانی را به حوزه فرهنگی نیز تعمیم داد تا مورد استفاده مدیران و فعالان فرهنگی قرار گیرد.

۱- نبوغ نظامی: سردار سلیمانی مسلط به دانش رزم بود، برای کسب دانش و مهارت، حضوری مستمر و دائم در میادین نبرد داشت. لازم است تا مدیران و فعالان فرهنگی نیز مسلط به کار خود باشند و با رصد فضای فرهنگی کشور و حضور در عرصه های مختلف، دانش خود را افزایش دهند.

۲- روحیه سلحشوری و جنگاوری: سردار سلیمانی در میادین جنگ و عملیات ها علاوه بر هدایت نیروها، خود نیز با شجاعتی مثال زدنی در خطوط مقدم حضور داشت و بدون ترس با دشمن روبرو می شد. مدیر فرهنگی هم با الهام از این شهید بزرگوار باید شجاعت رویارویی با مشکلات را داشته باشد تا بتواند در لحظات حساس تصمیم درست و منطقی را بگیرد، چرا که این حضور موجب افزایش روحیه نیروها و کارایی بیشتر آنها می شود.

۳- روحیه شهادت طلبی: شهید سلیمانی عاشق شهادت بود و در فراق همرزمانش می سوخت. این روحیه در مدیران فرهنگی و انقلابی باید متبلور باشد و با تاسی از راه و عمل شهدا در رسیدن به هدف والا و سرمنزل مقصود تلاش کنند.

۴- اخلاص: سردار به شدت از ریا و خودنمایی پرهیز می کرد. مدیران فرهنگی به دلیل جنس کارشان باید به دور از تکبر و غرور و ریا باشند. باید خالصانه کار کنند و در مواجهه با مردم بی آلایش و صادق باشند.

۵- ارادت و تمسک به اهل بیت(ع): سردار شهید از اعماق جان خویش شیفته اهل بیت(ع) بود. عشق و ارادت به ائمه و اهل بیت باید ریشه در روح و جان فعالان فرهنگی داشته باشد تا با توسل به ایشان بتوانند در راه رسیدن به کمال انسانها نهایت تلاش خویش را بکنند.

۶- ولایت مداری: شهید سلیمانی به غایت یک ولایتمدار واقعی بود و به مقتدای خویش عشق می ورزید و مطیع فرمانش بود. لذا یک مدیر فرهنگی نیز باید همچون او، گوش به فرمان تصمیمات و دستورات ولی امر خود باشد. اجرای دستورات رهبری در حوزه فرهنگ؛ نقشه راهی برای کلیه برنامه ها و فعالیت های هر شخصی است که قصد دارد تا کار فرهنگی کند.

۷- تعبد و معنویت: سردار سلیمانی علاوه بر واجبات به مستحبات نیز توجه می کرد و از هر فرصتی برای دعا و مناجات بهره می برد. برای داشتن روحیه بالا هم ما باید بر معنویت مان بیافزاییم و البته چه راهی بهتر از ارتباط مستمر با خداوند یگانه و توسل  به او در کلیه امور.

۸- فرامرزی بودن: حاج قاسم ضمن آشنایی با جریان مقاومت و جریانات منطقه توانست در این حوزه تاثیر بسیار زیادی بگذارد. در حوزه فرهنگ نیز باید جریانات فرهنگی و اجتماعی با شناخت دقیق مسائل منطقه و جهان اسلام برنامه ریزی برای فعالیت های تاثیرگذار در منطقه را سرلوحه کار خود قرار دهند.

۹- دیپلمات برجسته: سردار سلیمانی هر جا که ضرورت می یافت، در مقام یک دیپلمات کارکشته و برجسته حضور داشت. رایزنان فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی در عرصه بین المللی نیز باید بتوانند از قدرت خود برای تاثیرگذاری در روابط بین الملل بیشترین و بهترین بهره را برای رشد و تعالی نظام اسلامی ببرند.

۱۰- سختکوشی: حاج قاسم خستگی ناپذیر بود و از هیچ مشکلی نمی هراسید. حوزه فرهنگ، حوزه تلاش و کوشش و پشتکار است. یک عنصر فرهنگی باید تمام قد در راستای تحقق به اهدافش بایستد و از مشکلات و کم کاری ها نترسد و با سعی مضاعف و سختکوشی، بر مشکلات پیروز شود.

۱۱- نظم و انضباط و دقت در امور: سردار در انجام وظایفش دقیق و منظم بود. کار فرهنگی  نیز باید بر پایه دقت و نظم باشد. باید در این امور با بررسی دقیق و موشکافانه، برنامه ها را پیش برد. این امر مستلزم داشتن مدیرانی منظم و دقیق است که بتوانند انسجام و دقت لازم در اجرای برنامه ها را داشته باشند.

۱۲- سرعت عمل: سرعت عمل از ویژگی های هر فرمانده ای است. فرمانده فرهنگی باید با سرعت عمل خود جلوی تهاجمات فرهنگی را بگیرد و به موقع از پیشروی و نفوذ مهاجمان فرهنگی جلوگیری نماید.

۱۳- بیان تاثیرگذار: بیان سردار آمیزه ای از عقلانیت و احساس بود و به این دلیل بر دلها می نشست. بیان خوب و تاثیرگذار در فرهنگ جزو ابزار مهم و لاینفک هر فعال فرهنگی است. چه بسا بیان سخنانی قوی و موثر از برنامه ای بزرگ نیز تاثیر بیشتری داشته باشد.

۱۴- علاقه به فرهنگ و هنر: شهید سلیمانی به شعر و ادبیات و هنر علاقه مند بود و به تماشای فیلم های فاخر می نشست. علاقه و تمایل به استفاده از تولیدات فرهنگی باید یک اصل برای مدیران فرهنگی باشد. بررسی تولیدات و محصولات فرهنگی از وظایف و برنامه های دائمی هر شخصی که وارد کار فرهنگی می شود باید باشد و با رصد مستمر بتواند به روز باشد و مشوق و حامی تولیدکنندگان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باشد.

۱۵- روحیه انقلابی: حاج قاسم دلبسته و مروج گفتمان انقلاب بود. مدیری که روحیه انقلابی داشته باشد با جان و دل در گسترش و تعالی انقلاب تلاش می کند و در راستای تحقق اهداف انقلاب اسلامی بهترین برنامه ریزی را انجام می دهد.

۱۶-اعتدال: سردار اهل افراط و تفریط نبود و از حاشیه دوری می جست. برای جذب حداکثری در جهت انسجام ملی و وحدت نیز باید فراجناحی عمل کرد. مدیر فرهنگی باید توانایی این را داشته باشد تا تمام نیروها را به سمت خود جذب کند و از هدر رفت استعدادها با ایجاد توازن و انگیزه جلوگیری کند.

۱۷- سنجیدگی و تدبیر در امور: سردار سلیمانی سنجیده و حساب شده تصمیم می گرفت و امور را با تدبر دنبال می کرد. فرهنگ حوزه تدبیر و کار درست است. با مشورت و خرد جمعی می توان تصمیمات مناسب و دقیقی گرفت. تفکر و تامل در امور یکی از ملزومات هر کاری برای رسیدن به نتیجه مطلوب است.

۱۸- سادگی و صفا: شهید سلیمانی زندگی ساده ای با حداقل امکانات داشت. دوری از تجملات و تشریفات و حضور در کنار مردم، موجب آشنایی هرچه بیشتر او با معضلات و مشکلات فرهنگی، اجتماعی مردم بود.

۱۹- مردمی بودن: عاشق مردمش بود و مردم نیز عاشقش بودند. مردمی بودن از اصول اساسی مدیر انقلابی و فرهنگی است. باور بر اینکه مدیون مردم هستیم و خدمت به مردم یک واجب است باید در ذهن مدیران نقش بندد.

۲۰- ارتباط با جوانان: سردار سلیمانی، جوانان را ارزشمندترین سرمایه کشور می دانست. این باور باید در ارتباط با جوانان و استفاده از ظرفیت هایشان ترویج یابد. جوانان به عنوان مطلع ترین افراد جامعه از وضعیت فرهنگی، می توانند دقیق ترین تحلیل ها و اطلاعات را در اختیار مدیران فرهنگی برای سیاستگذاری و برنامه ریزی امور فرهنگی قرار دهند.

۲۱- آرامش و طمانینه: حاج قاسم در زمان مناسب قاطع بود ولی با کسی درشتی نمی کرد. مودب، موقر و متین بود. آرامش و خوشرفتاری نیز برای یک مدیر واجب است ولی در زمان مناسب باید جدیت و قاطعیت داشته باشد. مدیران فرهنگی چون با حوزه فرهنگ و اجتماع مرتبط هستند باید رفتاری به دور از عصبانیت و خشم داشته باشند و همچنین بتوانند در مواقع لزوم با جدیت و قاطعیت مانع از لغزش و اشتباه دیگران شوند.

۲۲- خوشخویی: سردار انسانی خوشخو و خوشرو بود. حسن خلق و رفتار باعث جذب بیشتر مردم می شود. لذا باید با بهره گیری از ایشان در جلب دل های مردم کوشش کرد تا مردم با جان و دل ارتباط بگیرند و مشتاقانه در برنامه ها و فعالیت های فرهنگی مشارکت کنند.

۲۳- ارتباط عمیق با خانواده: تکریم و احترام او به والدین زبانزد خاص و عام بود و رابطه عاطفی اش با همسر و فرزندان، مثال زدنی بود. مدیر فرهنگی که بتواند در زندگی شخصی خود موفق و دوستدار خانواده و اطرفیانش باشد، حتما در جامعه نیز می تواند تاثیرگذار و مقبول واقع شود.

۲۴- درک عمیق از حقیقت دنیا و آخرت: او دریافته بود که دنیا با همه جاذبه هایش، با همه زرق و برقش و همه لذت هایش، ناپایدار و گذرا است، اما درک این موضوع باعث نشده بود تا گوشه انزوا اختیار کند و صرفا به عبادت بپردازد، بلکه مصداق "جنگاوران از روی بصیرت شمشیر می زنند" بود. باید به دور از تجملات و لذات دنیوی، کار را فقط برای رضای خدا و نجات انسان انجام داد.

۲۵- توجه به اصل کمال طلبی: شهید بزرگوار همواره تلاش می کرد تا باورهای الهی را تعمیق بخشیده و مسیر اعتلای رفتارهای سازنده را طی کند. باور به خداوند یکتا و حرکت در مسیر او، رشد و تکامل انسان را به دنبال دارد. یک مدیر فرهنگی با چنین روحیه ای علاوه بر خود، جامعه ای را نیز در مسیر تکامل و عزت قرار می دهد.

مقام معظم رهبری می فرمایند: نفوذ فرهنگی یکی از راه های محاصره جمهوری اسلامی است.

شایسته است باعنایت به دغدغه های معظم له و توجه ویژه ایشان به مقوله فرهنگ، فعالان فرهنگی باید بابکارگیری رهنمودها و نظرات ایشان وهمچنین استفاده از سبک مدیریت موفق و ویژه سردار سلیمانی، در تحقق اهداف والای انقلاب ونظام جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ و هنر اهتمام ورزند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس