متأسفانه اوضاع جهاني و داخلي با 45 يا 50 سال پيش خيلي تفاوت كرده و به ضرر حقوق بگيرها شده كه در آن زمانها شايد يك مدير مي توانست اميد داشته باشد با كمي پس انداز يكي از بهترين خودروهاي روز را بخرد امروز يك مدير سالم نمي تواند حتي با فرض رفتن زير بار وام هاي كمرشكن بتواند در فكر خريد يك چنين عروس خيابان و آهوي بياباني هم باشد
اقایون داداشا! خیلی از ما مردم ایران توان خرید همین پراید رو هم نداریم!
مشکل جای دیگست...
مشکل از بی عدالتی و تقسیم ناعادلانه ثروته
یک قشر خاص با استفاده از انواع رانت به همه چیز میرسن اونوقت ما کارگرهای بدبخت تو خرج یومیه خودمون موندیم.
بخدا کنج یه خونه اجاره ای محقر پوسید دلمون...
آقای غیر درباری غیر مذهبی... الان کارمندی و حقوق بگیری یعنی بدبختی مخصوصا اگه رسمی نباشی و تو اداره ضعیف با بودجه محدودی باشی... باید هر ماه وام بگیری تا از پس هزینه سرویس ماهیانه و مخارج عادی این خودرو بر بیای... در کل این خودروها مال قشر کارمند عادی نیست مگر اینکه شرکت نفتی چیزی باشی...
گل گفتی رعیت
ملتی که متوسط میزان کار مفیدش 45 دقیقه در روزه لیاقت پراید هم نداره
اون کارمندهایی که اعتراض میکنن برن کلاشونم بندازن آسمون که یه جای این سفره گیرشون اومده نشستن مفت بچرن والا شب باید سر گشنه زمین میزاشتن