{$sepehr_album_23597}
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 2
- در انتظار بررسی: 0
- غیر قابل انتشار: 1
-
مرسی نه شکر
-
با سلام؛ من جهرمي هستم اما الان چند ساله بواسطه کارم، تهران زندگي ميکنم. بچه که بوديم يادمه سالهاي 1376 و قبلتر اين قدر تو جهرم بارون ميومد و کوچهها پر از آب ميشد که از بارون متنفر ميشديم!!! رودخونه شور جهرم هم هميشه آب داشت. ما که بچه روستا بوديم، يکي از ديوونهبازيامون اين بود که چند نفري راه ميفتاديم به هواي پيدا کردن قاچ - که جهرميا بهش ميگن هاکال !!! - تا رودخونهشور ميرفتيم. بعدشم خسته و هلاک بايد همين مسير رو برميگشتيم. متاسفانه الان سالهاس که ديگه تو جهرم بارون درست و حسابي نمياد. جالب اينجاس که بيرون شهر پر از رودخونههاي بزرگ و کوچيکيه که الان خشک شدن و فقط بستر رودخونه و سنگاي گرد کفش باقي مونده..... يکي از دوستان به شوخي ميگفت يه پيرمرده تو محل ميخاسته شدت بارون اون سالها رو بگه ميگفته اينقد بارون ميومد که خونهها ميشد مثل بيسکوييتي که زدي تو چايي !!!! بهر حال اميدوارم در تمام اين سرزمين بارون بياد و اين خشکسالي و کمآبي هم از بين بره اما ازون مهمتر اينکه لازمه از هدر دادن همين مقدار آبي هم که مونده جلوگيري کنيم....