از جمله اموری که در راه تحقق و ایجاد هدف مورد نظر طبیعی است، دقت و توجه در تهیه اسباب و لوازم کافی برای رسیدن به هدف مورد نظر است و با انتخاب هدف و تهیه اسباب و لوازم کافی به کوشش و مجاهده میپردازد تا به آن هدف نائل آید.
با این حال انسانی که به خدا ایمان آورده است باید توجه داشته باشد که مهمترین هدف و مطلوب او، وصول به قرب الهی از طریق شناسایی خدای سبحان و ارتباط صمیمانه با اوست.
بر همین اساس یکی از آموزهای مهم در دین و شریعت اسلام و خصوصاً مذهب شیعه، توسل به معصومین علیهمالسلام است.
از آیات قرآن به خوبی استفاده میشود که وسیله و واسطه قرار دادن مقام انسانی صالح در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او، به هیچ وجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد.
خداوند در این مورد در قرآن میفرماید:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً [نساء/64] اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به سراغ تو می آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش میکردند و تو نیز برای آنها طلب عفو میکردی، خدا را توبه پذیر و رحیم مییافتند».
«مردى در زمان رسول خدا (ص) گناهى انجام داد و از بیم گناه پنهان شد تا هنگامى که حسنین علیهما السلام را تنها یافت، پس ایشان را در برگرفت و بر دوش خود سوار کرد و به نزد حضرت رسول (ص) آورد و عرض کرد: «یا رسول اللّه! اِنّى مُسْتَجیرٌ باللّه وَ بِهِما؛ یعنى من پناه آوردهام به خدا و به این دو فرزندان تو، از آن گناه که انجام دادهام»، رسول خدا (ص) چنان خندیدن که دست به دهان مبارک گذاشت و فرمود برای تو که آزادى، و حسنین را فرمود که شفاعت شما را قبول کردم در حقّ او، پس این آیه نازل شد؛ «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ».
و همچنین در آیه 97 سوره مبارکه «یوسف» نیز اشاره به واسطه قرار دادن انسانی صالح اشاره شده است. «برادران یوسف از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنها استغفار کند و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت».
لذا اگر مردم ما به بقاع متبرکه معصومین و یا امام زادگان رفته و به آنها متوسل شده و واسطه بین خود و خدای خود قرار میدهند یک کار مشروع و سفارش شده چه در قرآن و چه در سنت است.
اما یکی از مواردی که به طور خرافی و بدعت در دین و روشهای توسل به معصومین و امامزادگان وارد شده موضوع دخیل بستن به ضریح این حضرات است.
کمتر کسی است که به یکی از این حرمهای شریف معصومین یا امامزادگان رفته باشد که پارچههای گره خورده و یا حتی قفلهایی بر این درها یا ضریح این حضرات را ندیده باشد.
البته بستن نخ به شاخههای یک درخت، قفل زدن به نردههای اطراف اماکن مقدس و متبرکه یا بستن نخهای رنگی برای برآورده شدن حاجات و نیازهای فردی تنها مختص به پیروان دین اسلام و تشیع یا یک دین یا مذهب خاص نیست بلکه این گونه اقدامات در میان پیروان مذاهب و ادیان بسیاری در سراسر دنیا متداول است و به رغم هشدارهای رهبران دینی بسیاری از افراد هنوز هم براساس باورهای شخصی بدون توجه به دیدگاه رهبران دینی این امر را تکرار میکنند.
در اسکاتلند درختی وجود دارد که شاخهها و بدنه آن با صدها سکه پوشانده شده است، براساس باورهای شایع میان مردم محلی، هرکدام از این سکهها آرزویی را برآورده کردهاند. درختها و باورهایی از این دست در کشور انگلستان به وفور مشاهده میشود.
اما وقتی به سخنان علما و مراجع عظام مراجعه میکنیم این امر را خلاف شریعت و حتی بدعت در دین معرفی میکنند.
آیتالله جوادی آملی میگوید: «افرادی که به زیارت مشاهد مشرفه نائل می شوند باید از اعمالی نظیر دخیل بستن و قفل زدن پرهیز کنند؛ زیرا دخیل بستن از آثار فرهنگ جاهلی است و هیچ دستوری به آن در منابع دینی وجود ندارد».
دفتر آیتالله وحید خراسانی دخیل بستن را بدعت دانست و در ادامه یادآور شد:
باز کردن قفل برای مسئولین نگهداری اماکن متبرکه مستلزم مشقات بسیاری است. بهتر است به جای این کار نخ دل خود را به نخ دل حضرت دوست ببندند. انجام ندادن این کار بهتر است چرا که بدعت و خرافات محسوب میشود. اگر هزاران نفری که برای زیارت به این اماکن میروند هر کدام یک نخ را به ضریح ببندند بازکردن این نخها برای مسئولان حفظ و نگهداری اماکن متبرکه مستلزم مشقات بسیاری است.
دفتر آیتالله ناصر مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی که در این رابطه صورت گرفته آورده است:
«این کار از خرافات است و از آن بپرهیزید».
دفتر آیتالله نوری همدانی نیز در پاسخ به استفتائی در رابطه با دخیل بستن به ضریح اماکن متبرکه این اقدام را بدعت و حرام دانست.
چند راهکار عملی برای مبارزه با این نوع بدعتها و خرافات:
الف: بصیرت افزایی و بیان اینکه عامل اصلی در توسل، وصل شدن دل به حضرات معصومین و انسانهای صالح است که واسطه فیض هستند و در این بین از چیزهایی که مورد سفارش بزرگان و خود معصومین نیست باید پرهیز شود.
البته باید توجه کرد که آنکه بیشتر از رد خرافات مهم است اینکه باید عقاید صحیح را به مردم آموزش داد، زیرا با توجه به بصیرت افزایی اگر یک خرافه از فکر افراد ناآگاه خارج شود و در قبال آن فکر صحیح جایگزین نشود به خرافه دیگر خواهد گروید. که همه اینها را باید با بیان صحیح و دلیل عقلی و ذکر حقایق و با رعایت شرایط ادب به مردم تلقین کرد.
ب: شناختن و شناسایی نوع خرافه و درج علائق عامّه مردم به این تفکر اشتباه و اگر خرافات شناسایی شده جزو اعتقادات مردم است مانند خرافاتی که رنگ دینی مثل همین دخیل بستن یا سینه خیز به حرم معصومین و بقاع متبرکه رفتن یا حتی قمهزنی و امثال آنها دارند باید در اصلاح آن راه استواری و احتیاط پیش گرفت و شیوه های حکیمانهتری مانند گام به گام و تدریجی، القاء غیر مستقیم و مقایسهای را انتخاب کرد.