به گزارش مشرق، روایاتى که در مورد خروج دجال در آخر الزمان و قبل از خروج امام مهدى(ع) وارد شده بسیار است، ولى بیشتر آنها در مصادر حدیثى اهل سنت یافت مىشود و در مصادر حدیثى شیعه کمتر از این علامت یاد شده است، روایات در این مطلب اتفاق دارند که خروج او از علامات قیامت است.
علیاصغر رضوانی در کتاب «علائم ظهور» درباره دجال این گونه مینویسد: او کسى است که ادعاى ربوبیت کرده و ... و در آخر امر، امام مهدى(عج) و حضرت مسیح(ع) او را خواهند کشت.
بخارى به سندش از انس بن مالک نقل مىکند که پیامبر(ص) فرمود: دجال خروج مىکند تا آنکه در ناحیهاى از مدینه فرود مىآید، در مدینه سه بار اعلان آمادهباش جنگ داده مىشود، آنگاه به سوى او هر کافر و منافقى حرکت مىکند.
*صفات دجال در مصادر عامه
اهل سنت در مورد صفات و خصوصیات دجال مطالب مختلفى را از پیامبر(ص) نقل کردهاند، اینک به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
١-پیامبر(ص) امتش را از او برحذر داشته است، بخارى به سندش از انس نقل مىکند که رسول خدا(ص) فرمود: هیچ پیامبرى مبعوث به رسالت نشد، مگر آنکه امتش را از اعور کذاب برحذر داشت.
٢-پیامبر(ص) از فتنه او به خدا پناه برد، بخارى به سندش از عایشه نقل مىکند که از رسول خدا(ص) شنیدم که در نمازش از فتنه دجال به خداوند پناه مىبرد.
٣-دجال کافر است، بخارى در همان حدیث سابق از انس نقل مىکند که پیامبر(ص) فرمود: بین دو چشم او نوشته شده: او کافر است.
4-ادعاى ربوبیت مىکند، ابن ماجه به سندش از رسول خدا(ص) نقل مىکند که درباره صفت دجال فرمود: او مىگوید من پروردگار شما هستم.
5-طول عمر دجال، مسلم در صحیح خود حدیث مفصلى را به عنوان حدیث جساسه نقل کرده است، در آن حدیث دجال مىگوید: من مسیحم، نزدیک است که به من اذن خروج داده شود و از آنجا که هنوز اذن خروج به او داده نشده، لذا طبیعتاً عمر او طولانى است.
6-همراه او آب و آتش است، بخارى از پیامبر اکرم(ص) در مورد دجال نقل مىکند: همانا با او آب و آتش است، آتش او آب گوارا است و آب او آتش است.
مسلم نیز نقل مىکند: همانا دجال خروج مىکند، در حالى که با او آب و آتش است، آنچه را که مردم به صورت آب مىپندارند، آن آتشى سوزان است و آنچه را که مردم به صورت آتش مىبینند، آن آب خنک و گوارا است، هر کس از شما آن را درک کرد، باید وارد آن چیزى شود که آتش دیده است که در حقیقت آب گوارا و پاک است.
٧-حضرت مسیح(ع) هنگام فرود آمدن بر زمین او را خواهد کشت، مسلم در چند حدیث که نقل کرده به این موضوع اشاره کرده است، از جمله اینکه از پیامبر اکرم(ص) در توصیف دجال نقل مىکند که فرمود: در این هنگام خداوند مسیح بن مریم را مبعوث مىکند، او در کنار مناره سفید رنگى در قسمت شرقى دمشق فرود مىآید، دجال را دنبال مىکند تا اینکه او را در کنار درب لدّ مىیابد و به قتل مىرساند.
*امور خارقالعادهاى که از دجال صادر مىشود
اهل سنت در مصادر روایى خود امور خارق العادهاى را به دجال نسبت دادهاند که به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
١-کور را بینا و برص را خوب مىکند.
٢-مرده را زنده مىکند.
٣-کسى را مىکشد، سپس او را زنده مىکند.
4-همراه او بهشت و آتش است.
5-با او نهرى از آب سفید و نهرى از آتش است.
6-دعاى او مستجاب است، به آسمان امر مىکند،
مىبارد. به زمین دستور مىدهد، مىروید، از مردم چیزى مىخواهد، اگر
کوتاهى کنند همه اموالشان به او ملحق مىشود، از خرابى عبور مىکند،
گنجهاى آن بیرون آید. *احتمالات در دجال در رابطه با دجّال که روایات اهل سنت بر آن تأکید
فراوان کردهاند، احتمالات متعددى داده شده است، اینک به برخى از آنها
پرداخته و احتمال قرب به واقع را بیان خواهیم کرد: ١-دجّال شخصى حقیقى است: یکى از احتمالات در مورد
دجّال آن است که او شخصى حقیقى است که در سایه حکومت جهانى به رهبرى امام
مهدى(عج) کارهاى خارق العادهاى را در قالب سحر و جادو انجام مىدهد، استاد
على کورانى مىگوید: قوىترین احتمالها در امر دجال این است که او را
شخصى حقیقى بدانیم. ٢-دجال، همان شیطان است: احتمال دیگرى که در مورد
دجال داده شده اینکه او همان شیطان «ابلیس» است که از خداوند متعال درخواست
کرد تا روز قیامت زنده مانده و به او مهلت داده شود و خداوند متعال نیز به
او مهلت داد و در برخى از روایات آمده است که قتل او در روز و وقت معلوم
که همان وقت ظهور است به دست امام مهدى(عج) خواهد بود. ٣-دجال، همان سفیانى است: احتمال دیگرى که در رابطه
با دجّال وجود دارد آن است که او همان سفیانى است که در روایات شیعه به
خروج او در آخر الزمان تأکید فراوان شده است و بر این ادعا گرچه شواهدى در
روایات به چشم مىخورد، زیرا روایاتى که در مصادر حدیثى شیعه اشاره به دجال
شده قابل انطباق بر سفیانى است، ولى این احتمال ضعیف است؛ زیرا بیشتر
صفاتى که براى دجال ذکر شده منطبق بر سفیانى نیست. 4-دجال، همان اسرائیل است: دکتر مارسیل حدّاد -یکى
از کشیشان بنانى- در دو کتابى که در رابطه با علائم ظهور تألیف کرده است،
تصریح مىکند که مقصود به اعور دجال همان اسرائیل است و در این زمینه سفر
رؤیا از تورات را بر این ادّعا شاهد مىآورد. *احتمال تحریف در احادیث دجّال نکتهاى که در احادیث دجال قابل توجه است اینکه با
بررسى کلى در این احادیث مىتوان احتمال داد که احادیث دجّال منشأ اسلامى
ندارد، بلکه از یهود به جامعه اسلامى منتقل شده است. بر این ادّعا مىتوان
شواهدى را اقامه کرد: ١-احادیث دجال چندان در احادیث اهل بیت(ع) وارد نشده
است و حتى در آن چند موردى که سخنى از او به میان آمده قابل انطباق بر
سفیانى است که به طور متواتر در روایات اهل بیت(ع) به آن اشاره شده است. ٢-غالب احادیث دجّال از کعب الاحبار یهودى الاصل
رسیده است، کسى که اعمال و رفتارش بسیار مرموز بوده و حتى اسلام آوردنش
سؤال برانگیز است و مع الأسف در تاریخ مشاهده مىکنیم که عدهاى از صحابه
نیز از او نقل روایت کردهاند و این نتیجه اجازهاى است که خلفا خصوصاً عمر
بن خطاب به او براى نشر حدیث دادهاند. ٣-در بین عقاید یهود مشاهده مىکنیم که آنان معتقدند مسیح منتظر در آخرالزمان خروج مىکند و دجال را به قتل مىرساند. *تأویل دجال شهید سیدمحمد صدر در کتاب «تاریخ ما بعد الظهور»
مىگوید: «کلمه دجال در روایات به صورت رمز از معنایى خاص آمده است که
عبارت باشد از اوج تمدن و تکنیک خاصى که با اسلام و مبانى آن ستیز دارد. . .
ما به طور وضوح مىبینیم که چگونه صنعت و تکنیک مادى غرب در این عصر تمام
جوامع حتى جامعه مسلمانان را غلبه کرده است. . . این تمدن و پیشرفت در هر
شهرى وارد خواهد شد. . . و مفهوم تمدن و پیشرفت مادى شامل همه عصرها خواهد
بود. . . و اینکه ظهور دجّال به عنوان علائم ظهور معرفى شده و آن را معاصر
با ظهور حضرت مهدى(ع) و حضرت عیسى(ع) مشخص کردهاند، به این جهت است که این
پیشرفت تا عصر ظهور به درازا خواهد کشید و اینکه دجال به توسط حضرت
مسیح(ع) و مهدى(عج) کشته خواهد شد، به این معنا است که نظامى که این دو
بزرگوار در آخرالزمان پیاده خواهند کرد، بر پیشرفت مادیّت محض غلبه خواهد
کرد، مادیّتى که براساس ظلم و تعدّى و تجاوز به حقوق مستضعفین و فقراى
جوامع پایهگذارى شده است و به سبب آن تمام جوامع را ظلم فراخواهد گرفت،
ولى با پیاده شدن نظام اصیل اسلامى عدالت و انصاف همراه با رفاه و معنویّت
کلّ جامعۀ بشرى را پوشش خواهد داد. اینکه در روایات مىخوانیم کسى را مىکشد و دوباره
زنده مىکند ممکن است اشاره به سقوط یک نظام سیاسى و احیاى بار دیگر آن
باشد و نیز سایر صفات و خصوصیات او نیز بر این ادّعا گواهى مىدهد و از
جمله امورى که شاهد بر این مدّعا است اینکه در روایات مىخوانیم که حضرت
مسیح(ع) و امام مهدى(عج) او را در مکانى در فلسطین به قتل مىرسانند و این
خود اشاره بر این مطلب است که براى تسلط بر سلطه آمریکا ابتدا یهود در
منطقه فلسطین نابود خواهند شد».