به گزارش مشرق، تحولات چند ماه گذشته در غرب آسیا نشان میدهد که موازنه قوا در این منطقه با سرعتی کمسابقه در حال تغییر است. جنگ ۱۲ روزه اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی نهتنها یک رویارویی بیسابقه و آشکار میان دو طرف بود، بلکه سطح بازدارندگی متقابل را به مرحلهای رساند که بسیاری از محافل امنیتی غرب از «ورود منطقه به عصر بازدارندگی موشکی متقابل» سخن میگویند.
اظهارات اخیر ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا که در یک جلسه محرمانه به بنیامین نتانیاهو هشدار داده «حمله به ایران در این مقطع میتواند معادل خودکشی باشد» تصویری شفاف از واقعیت فعلی ارائه میدهد.
ایران امروز، نهتنها دارای توان تهاجمی کمنظیر است، بلکه شبکهای دفاعی و تلافیجویانه ایجاد کرده که هرگونه اقدام نظامی اسرائیل را با خطر نابودی زیرساختهای راهبردی این رژیم مواجه میکند.
برآوردهای اطلاعاتی آمریکا و اروپا حاکی است که جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ اخیر، هزاران موشک آماده شلیک در حالت رزمی داشت، اما تنها بخشی از آنها را به کار گرفت و همچنان چندین پایگاه و تونل موشکی کلیدی را فعال نکرد. این نکته برای ناظران امنیتی به معنای آن است که توان بالفعل ایران حتی در شدیدترین درگیری اخیر، بهطور کامل به میدان نیامده است.
از نخستین نبرد تا احتمال جنگ دوم
جنگ اخیر، نخستینبار بود که جمهوری اسلامی ایران بهطور مستقیم و رسمی، حملات موشکی و پهپادی گستردهای علیه خاک فلسطین اشغالی انجام داد. تاکتیک انتخابشده، کاملا با سناریوی یک «نبرد فرسایشی» همخوان بود. ایران با طراحی موجهای پیاپی از حملات، سامانههای دفاعی اسرائیل را بهطور مستمر تحت فشار گذاشت و گنبد آهنین را وادار کرد حجم بالایی از رهگیرها را مصرف کند.
گزارشهای نظامی منتشرشده پس از جنگ نشان میدهد که در روز نهم نبرد، ذخایر مهمات چند پایگاه دفاع موشکی اسرائیل به کمتر از ۲۰ درصد ظرفیت رسید. اگر این روند تنها سه یا چهار روز دیگر ادامه پیدا میکرد، گنبد آهنین عملا از کار میافتاد و بخش عمده آسمان سرزمینهای اشغالی بدون پوشش دفاعی میماند.
این مدل حمله، یادآور رویکردی است که حزبالله لبنان در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ در برابر اسرائیل اتخاذ کرد؛ اما تفاوت اصلی اینجاست که اینبار حجم آتش، برد موشکها و دقت اصابت چندین برابر بیشتر بود. از موشکهای سوخت جامد با برد ۲ هزار کیلومتر تا پهپادهای انتحاری نسل جدید، همه در کنار هم به کار گرفته شدند تا فشار چندوجهی بر سامانههای دفاعی و مراکز فرماندهی اسرائیل وارد شود.
واقعیتهای میدانی و راهبردی
قدرت موشکی ایران در این نبرد بیش از گذشته آشکار شد. حتی محافظهکارانهترین برآوردهای مؤسسات امنیتی غربی نیز تأیید میکند که ایران هزاران موشک بالستیک و هزاران موشک کروز و پهپاد رزمی و انتحاری در اختیار دارد. این زرادخانه با طراحی پرتاب همزمان از نقاط مختلف و استفاده از سامانههای فریب، میتواند هر سامانه پدافندی را اشباع و ناکارآمد کند.
از منظر جغرافیای نظامی نیز ایران امکان شلیک موشک از چندین محور را دارد. در شهرها و نقاط مختلف کشور خطوط آتش متعددی وجود دارد که هر کدام میتواند به مراکز حیاتی اسرائیل ضربه بزند. همین گستره جغرافیایی باعث شده ارتش اسرائیل نتواند به یک جبهه مشخص تمرکز کامل پیدا کند و همواره در وضعیت دفاع چندجبههای باقی بماند.
این وضعیت، یک مزیت مهم برای ایران ایجاد کرده است، هزینه هرگونه حمله به ایران برای اسرائیل چند برابر خواهد شد، زیرا پاسخ تهران محدود به خاک ایران نخواهد بود، بلکه جبهههای متعدد و متحدان منطقهای به میدان خواهند آمد.
بحران نتانیاهو و انگیزههای سیاسی جنگ
نقش بحران شخصی بنیامین نتانیاهو در معادله جنگ، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده، اما در واقع یکی از محرکهای اصلی سیاستهای تهاجمی تلآویو محسوب میشود. نخستوزیر رژیم صهیونیستی با سه پرونده فساد مالی و سوءاستفاده از قدرت روبهرو است و بر اساس قانون اسرائیل، اگر محکوم شود، عملا پایان دوران سیاسیاش رقم خواهد خورد.
ادامه جنگ برای او دو فایده دارد: اول، تعویق روند قضایی و محاکمه؛ دوم، بهرهبرداری از «اثر پرچم» که در زمان بحران امنیتی، باعث افزایش حمایت افکار عمومی از رهبران میشود. او تلاش دارد خود را «رهبر زمان جنگ» معرفی کند و ائتلاف شکننده راستگرایان افراطی را حفظ کند. این موضوع البته با مخالفت بخشهایی از ارتش و نهادهای امنیتی اسرائیل نیز روبهرو شده که معتقدند کشور در حال کشیده شدن به جنگی فرسایشی و پرهزینه است.
واکنش کشورهای منطقه و جهان
جنگ ۱۲ روزه اخیر بازتابهای گستردهای در سطح منطقه و فرامنطقه داشت. بسیاری از کشورها مواضع قاطعی علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کردند و برخی از گروههای مقاومت در این کشورها، مانند حزبالله لبنان و انصارالله یمن، آمادهباش کامل اعلام کردند.
کشورهای اروپایی و آمریکا نیز با نگرانی روند تحولات را دنبال کردند، اما تمایلی به ورود مستقیم نداشتند. واشنگتن در بیانیههای رسمی خود از دو طرف خواست به آرامش بازگردند و از تشدید تنشها جلوگیری کنند، اما در عمل، حمایتهای اطلاعاتی و تجهیزاتی آمریکا از اسرائیل ادامه داشت و حتی به تأسیسات ایران حمله کرد.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی جنگ
جنگ ۱۲ روزه اثرات جدی بر اقتصاد اسرائیل و منطقه گذاشت. تعطیلی مدارس، کاهش ساعات کاری و بسته شدن فرودگاهها، همگی هزینه سنگینی بر اقتصاد این رژیم تحمیل کردند. علاوه بر این، کاهش سرمایهگذاری خارجی و افزایش نااطمینانی، چشمانداز اقتصادی اسرائیل را در میانمدت تحت تأثیر قرار داد.
از سوی دیگر، روان جامعه اسرائیل نیز به شدت تحت فشار بود. ترس از حملات موشکی، تخلیه مناطق مرزی و افزایش شمار قربانیان، فضای اجتماعی را به سمت استرس و ناامنی سوق داد. تحلیلگران میگویند این وضعیت میتواند در بلندمدت به افزایش مخالفتها با سیاستهای تهاجمی دولت بینجامد و تأثیراتی بر ثبات سیاسی این رژیم داشته باشد.
فرانس ۲۴ در گزارشی که یورونیوز فارسی آن را منتشر کرده به بررسی سانسور خسارت وارد شده به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه با ایران پرداخت.
بر اساس این گزارش، با گذشت یک ماه پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، میزان خسارات وارده از حملات ایران به علت سانسور اسرائیل همچنان نامشخص باقی مانده است. این رسانه با تحلیل تصاویر اعلام کرد که موشکهای ایرانی دستکم به هشت هدف راهبردی و نظامی اسرائیل اصابت کردند و خسارات گستردهای به بار آوردند.
شامگاه ۱۳ ژوئن، تنها چند ساعت پس از نخستین موج حملات غافلگیرانه و گسترده اسرائیل به ایران، صدای آژیرهای هشدار حمله موشکی در شهر «رمتگن» در حومه تلآویو به صدا درآمدند و ساکنان را به پناهگاهها فراخواندند. تنها دقایقی بعد یک موشک بالستیک ایرانی به این شهر برخورد کرد.
به گزارش فرانس ۲۴ صبح روز بعد، ساکنان خیابان «تیرزه» با صدها متر آوار، ساختمانهای فروریخته و اتومبیلهای درهمکوفته مواجه شدند.
به گفته این رسانه فرانسوی، اسرائیل از طریق اداره سانسور ارتش این کشور، تلاش کرده است که تقریبا همه این حملات را از دید عموم پنهان کند.
گزارش این رسانه فرانسوی در حالی است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در اجلاس ناتو در لاهه هلند در روز چهارشنبه ۴ تیر گفته بود: «اسرائیل در روزهای اخیر خسارات سنگینی متحمل شده است.»
در خلال جنگ نیز ایتمار بنگویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل و شلومو کارهی، وزیر ارتباطات این رژیم، دستورالعملهایی جدید به پلیس داده بودند که به آنها اجازه میداد در صورت ثبت تصاویر از محل حملات، خبرنگاران را بازداشت یا محتوای آنها را حذف کنند.
«دویچه وله» آلمان در گزارشی به برخی سانسورهای اعمال شده از سوی رژیم صهیونیستی اشاره کرده بود. در بخشی از این گزارش آمده است که کسب اطلاعات از درون اسرائیل با سختگیریهای زیادی دنبال میشود و بحثها درباره سختگیرانهتر شدن این قوانین ادامه داشته است. این دستورالعملها برای خبرنگاران محلی و خارجی الزامآور هستند.
به روایت این رسانه، این قوانین جدید بر فعالیت تانیا کرمر، رئیس دفتر دویچه وله در قدس نیز تأثیر گذاشته است. او در گزارشی نوشت: «تاکنون هر نوع تصویری از تأسیسات نظامی یا نیروهای ارتش باید به تأیید سانسور نظامی میرسید. همچنین چهرههای سربازان باید محو میشد.»
به گزارش یورونیوز، حمله موشکی به رمتگان از نخستین حملات ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه به خاک اسرائیل بود. بنا بر دادههای اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل، ایران بهرغم حملات گسترده اسرائیل به پایگاههای نظامی جمهوری اسلامی، توانست بیش از ۵۰۰ موشک به سوی اسرائیل پرتاب کند. اگرچه سامانههای پدافند هوایی اسرائیل بیشتر این موشکها را رهگیری کردند، اما بیش از ۵۰ فروند از آنها به اهداف خود در خاک اسرائیل اصابت کردند.
تحلیلگران فرانس ۲۴ با استفاده از دادههای منبعباز و بررسی متقاطع تصاویر آماتور و حرفهای، موفق به شناسایی و مکانیابی ۳۶ محل اصابت موشکهای ایرانی در اسرائیل شده است.
تصاویر تأییدشده نشان میدهند که آسیب به مناطق وسیعی در محلههای مسکونی و نیز اهداف نظامی و راهبردی وارد شده است. یافتههای این گزارش نشان میدهد که بسیاری از پیامدهای حملات گسترده ایران به اسرائیل از سوی دولت نتانیاهو سانسور شدهاند. ارتش اسرائیل در جریان این درگیریها به رسانههای داخلی و بینالمللی دستور داد از انتشار تصاویر مربوط به حملات در نزدیکی یا به اهداف نظامی خودداری کنند.
سکوت درباره حملات به اهداف نظامی
تحلیلگران فرانس ۲۴، با کمک تصاویر آماتور منتشرشده در فضای مجازی توانستند برخورد چهار موشک ایرانی را به نزدیکی مناطق نظامی اسرائیل شناسایی کنند.
یک موشک ایرانی در ۱۷ ژوئن به اردوگاه «موشه دایان» در شمال تلآویو و در فاصله چند صد متری مقر موساد برخورد کرد. این اردوگاه سکونتگاه ماموران موساد و یگان ۸۲۰۰، یعنی متخصصان در رهگیری ارتباطات است.
یک ویدئوی آماتور لحظه برخورد موشک را ثبت کرده و تصاویر میدانی منتشرشده در تلگرام نشان میدهند که دستکم یک ساختمان این اردوگاه آسیب دیده است. کاربری این ساختمان مشخص نیست.
این ویدئو همچنین نشان میدهد که سه موشک دیگر به اهداف غیرنظامی در اطراف اردوگاه اصابت کردهاند.
بنا بر این گزارش، بهرغم اهمیت راهبردی این محل، هیچ مرجع رسمی و رسانه اسرائیلی یا بینالمللی این حمله را گزارش نکرده است.
همین وضعیت درباره حمله موشکی روز ۱۳ ژوئن ایران به محله «کریا» تلآویو که ساختمان اصلی وزارت جنگ و مقر ستاد کل ارتش اسرائیل در آن قرار دارند نیز صادق است.
تری اینگست، خبرنگار فاکسنیوز در گزارش خود هنگام پخش زنده گفت که یکی از ساختمانها در این مجموعه هدف حمله موشکی ایران قرار گرفته است، اما بلافاصله مردی به زبان انگلیسی به او گفت «برگرد» دوربین نیز به اجبار جهت خود را تغییر داد و زمین را نشان داد. این ویدئو در کانالهای رسمی فاکسنیوز منتشر نشده، اما نسخههایی از آن به صورت غیررسمی در فضای مجازی همرسانی شدهاند. ایران چند بار به زیرساختهای حیاتی انرژی اسرائیل حمله کرد. در شب ۱۴ ژوئن دو موشک ایرانی پالایشگاه نفت در بندر حیفا را هدف قرار دادند. تحلیلگران فرانس ۲۴ با استفاده از تصاویر رسانهها و تصاویر ماهوارهای، محل برخورد این موشکها را تایید و مکانیابی کردند.
مقایسه تصاویر هوایی ساختمان غربی پالایشگاه در تاریخ ۲۱ ژوئن با عکس مشابهی از دسامبر ۲۰۲۴ نشان میدهد که سقف این ساختمان فروریخته و اسکلت آن نمایان شده است.
شرکت «بازان» که بهرهبرداری از پالایشگاه را برعهده دارد، در پی این حملات، فعالیت خود را دو هفته متوقف کرد و به بورس تلآویو اطلاع داد که تا ماه اکتبر به ظرفیت کامل بازنخواهد گشت.
خسارت وارده به این پالایشگاه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است. همچنین سه نفر از کارکنان آن در اثر آتشسوزی ناشی از حملات، کشته شدند.
خسارت چندمیلیون دلاری به مؤسسه تحقیقاتی
یک موشک ایرانی روز ۱۴ ژوئن به مؤسسه علمی «وایزمن» در «رخووت» یکی از معتبرترین مؤسسات علمی جهان اصابت کرد.
به گزارش آسوشیتدپرس، دو ساختمان این مؤسسه یعنی آزمایشگاه زیستشناسی و یک ساختمان در حال احداث برای تحقیقات شیمی در این حمله آسیب دیدند. به گزارش تایمز اسرائیل، بیش از ۴۵ آزمایشگاه آسیب دیدند و خسارت وارده صدها میلیون دلار برآورد شده است. تصاویر تأییدشده نشان میدهند که یکی از این ساختمانها کاملا نابود شده است.
سانسور شدید مقامات اسرائیلی
به گزارش فرانس ۲۴، تمامی حملات مطرح شده، پیش از این یا بهطور کامل و یا دستکم بخشی از آن از دید عموم پنهان نگه داشته شده بود.
وظیفه اداره سانسور ارتش اسرائیل جلوگیری از انتشار اطلاعات حساس است و بنا بر دستورالعملهای بهروز شده در ماه مه، رسانهها موظف شدند اطلاعات مربوط به «پیامدهای اقدامات دشمن» را پیش از انتشار به این اداره ارائه دهند.
این سیاستها پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه تشدید شدند. اداره سانسور ارتش در روز ۱۶ ژوئن طی ابلاغیهای استفاده از پهپاد یا دوربینهای ثابت برای ثبت ویدئو از محلهای اصابت را ممنوع اعلام کرد.
پلیس اسرائیل روز ۱۷ ژوئن خبرنگاران «سازمان رادیو تلویزیون دولتی ترکیه» (TRT) و شبکه «الغد» مصر را در بندر حیفا بازداشت و تجهیزاتشان را ضبط کرد.
اسرائیل در تلاش برای محدودسازی اطلاعات مربوط به تمامی حملات موشکی، سانسور حتی شدیدتری را درباره حملاتی که به اهداف نظامی اصابت کردهاند، اعمال کرده است.
اداره سانسور ارتش اسرائیل در همان ابلاغیه، هرگونه «فیلمبرداری از آسیب در نزدیکی اهداف نظامی» و «ذکر دقیق نشانی محل اصابت» در «مناطق غیرنظامی مجاور تأسیسات امنیتی» را ممنوع اعلام کرد.
خسارت سنگین به روایت کارشناسان صهیونیست
در خصوص میزان خسارات وارد شده به رژیم صهیونیستی در اثر حملات تلافیجویانه ایران، «نیر کپنس»، تحلیلگر صهیونیست در وبسایت عبری والا اعلام کرده است که باید میان هزینههای جنگ غزه و هزینههای جنگ با ایران تمایز قائل شویم؛ زیرا بحث در مورد هزینههای جنگ با غزه آسان بود، اما در مورد ایران بسیار دشوار است، زیرا هزینه حملات نظامی و همچنین فعالیتهای تشکیلات پدافندی بسیار زیاد بود، از جمله هزینههای هنگفت مربوط به سوخت جنگندهها و نیز استفاده قابلتوجه از موشکهای گرانقیمت رهگیر.
یهودا شارونی، کارشناس اقتصادی رژیم صهیونیستی هم در این زمینه میگوید: جنگ با کشوری مانند ایران که تقریبا ۲۰۰۰ کیلومتر از ما فاصله دارد، هزینههای وحشتناکی را به اقتصاد اسرائیل تحمیل کرده و کنار هزینههایی که جنگ غزه داشته است، بودجه نظامی سال ۲۰۲۵ که روی کاغذ ۱۱۰ میلیارد شیکل ذکر شده بسیار مسخره است؛ زیرا این هزینهها میتواند به ۲۰۰ میلیارد شیکل برسد.
چرا فعلا احتمال جنگ کم است؟
بررسی نظامی و سیاسی جنگ ۱۲ روزه نشان داد که اسرائیل نهتنها نتوانست به اهداف خود برسد، بلکه در معرض یک شکست راهبردی آشکار قرار گرفت. شکست در نابودی زیرساختهای هستهای ایران، آسیبپذیری شدید سامانههای پدافندی و فشار روانی بر جامعه اسرائیل، همگی گواه این واقعیتاند که تلآویو در برابر قدرت بازدارندگی ایران توان ایستادگی ندارد.
در کنار این شکستها، بحران اجتماعی و سیاسی داخلی اسرائیل - از اعتراضات خیابانی تا شکاف میان ارتش و دولت - احتمال آغاز یک جنگ جدید در کوتاهمدت را کاهش داده است. منابع امنیتی غربی اذعان دارند که گنبد آهنین در روزهای پایانی جنگ با کمبود شدید موشکهای رهگیر روبهرو شد و ادامه نبرد، دفاع هوایی اسرائیل را فلج میکرد.
اگر جنگ دوباره آغاز شود، چه میشود؟
فرماندهان ارشد ایران بارها اعلام کردهاند که هرگونه تهاجم جدید، با پاسخی بسیار قاطعتر از گذشته مواجه خواهد شد. تجربههای گذشته نیز نشان میدهد که این تهدیدها صرفا جنبه تبلیغاتی ندارد. حمله دقیق به پایگاه عینالاسد در واکنش به ترور سردار سلیمانی یا حملات اخیر به عمق سرزمینهای اشغالی، نمونههای روشنی از عمل به وعدههای نظامی ایران هستند.
در صورت آغاز دوباره درگیری، انتظار میرود که ایران از همان ساعات نخست، مراکز حیاتی اسرائیل را هدف قرار دهد. این مراکز میتواند شامل نیروگاهها، مراکز فرماندهی، فرودگاههای نظامی و حتی زیرساختهای حیاتی آب و برق باشد. چنین ضرباتی، نهتنها سامانه دفاعی را دچار بحران میکند، بلکه میتواند توان ادامه جنگ را از اسرائیل بگیرد.
بازدارندگی متقابل؛ مرحله جدید در غرب آسیا
تحلیلگران استراتژیک معتقدند که جنگ اخیر، موازنه بازدارندگی در منطقه را وارد مرحلهای تازه کرده است. پیش از این، اسرائیل با تکیه بر قدرت هوایی و عملیاتهای پیشدستانه، برتری راهبردی داشت، اما اکنون، وجود هزاران موشک آماده شلیک در ایران و جبهه مقاومت، این برتری را از بین برده است.
افزون بر این، نقش بازیگران فرامنطقهای مانند آمریکا نیز تغییر کرده است. واشنگتن در جریان جنگ اخیر، برخلاف گذشته، از ورود مستقیم به جنگ خودداری و به ارسال محدود سامانههای رهگیر بسنده کرد. این تغییر رفتار، پیامی روشن به تلآویو بود که در جنگ بعدی، نمیتواند به همان میزان حمایت فوری و گسترده از سوی آمریکا امیدوار باشد.
فاصله تا رویارویی مستقیم
با توجه به وضعیت فعلی، میتوان گفت که احتمال آغاز یک جنگ بزرگ میان ایران و اسرائیل در کوتاهمدت پایین است. بااینحال، هرگونه اشتباه محاسباتی از سوی تلآویو میتواند به آغاز درگیری منجر شود و اینبار، شرایط بهگونهای پیش خواهد رفت که نتیجه آن از همان ابتدا روشن باشد.
جمهوری اسلامی ایران اکنون نهتنها به بازدارندگی دست یافته، بلکه به مرحلهای رسیده که میتواند نتیجه هر جنگی را در ساعات اولیه تعیین کند. این همان واقعیتی است که باعث شده حتی تندروترین فرماندهان اسرائیلی، با وجود تمایل به اقدام، از فشار بر دکمه جنگ خودداری کنند.
منبع: صبح نو





۱۷:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
۱۹:۳۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
۱۷:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۲
۱۷:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۲