به گزارش مشرق، از روزی که پای این ویروس دردسرساز به کشور باز شد و اولین نتایج مثبت کرونا از قم اعلام شد، مثل روز روشن بود که "قم هراسی" در دستور کار مخالفان و دشمنان همیشگی این انقلاب قرار گیرد. یک روز شایعه کردند که 300 طلبه قمی از ترس کرونا به کیش فرار کردند، روز بعد گفتند 52 آخوند با خانواده در فلان هتل لوکس جنوب کشور سکنی گزیدهاند، فلان مستندساز در توئیتر خود آخوندها رو به این متهم کرد که با خودخواهی زور گفتند و نگذاشتند قم قرنطینه شود و این ویروس در کشور شیوع پیدا کرد، بهمان بازیگر درجه سه هم به تبعیت از او گفت قم باید قرنطینه می شد تا ما دچار چنین وضعیتی نمی شدیم. همین چند وقت پیش هم فیلم کمک رسانی آخوندها به سیلزدگان خوزستان را منتشر کردند و نوشتند با شیوع کرونا آخوندها در حال فرار از قم هستند آن هم با کامیون! شاید در آن زمان این سوال در ذهن کسی ایجاد نشد که واقعیت ماجرا چیست و چرا طلبههایی که همیشه پای کار جهادی هستند اینبار باید از قم فرار کنند؟ برای دریافت پاسخ این سوالات راهی شهر قم شدیم تا واقعیت ماجرا را از زبان همین طلبهها بشنویم.
اینجا مدرسه فقهی علیابن موسیالرضا (ع) است، جایی که این روزها به قرارگاه حمایت و پشتیبانی از کادر پزشکی و درمان تبدیل شده است، عدهای از اینجا به بیمارستانها اعزام میشوند تا پا به پای کادر درمان به بیماران مبتلا به کرونا خدمت کنند، تعدادی دیگر جانشان را کف دستشان گذاشتهاند تا با حضور در غسالخانهها اقدام به غسل دادن متوفیان ناشی از کرونا کنند. ساعتی از حضورمان در اینجا نگذشته که چند نفر از طلبهها به جمعمان اضافه میشوند البته با ظاهری متفاوت، به جای عبا و عمامه لباس بسیجیها را به تن کردهاند و در کف میدان خدمترسانی به بیماران کرونایی مشغول به فعالیت است.
*ماجرای فرار طلبهها از قم چه بود؟
حاج آقا ابراهیمی، با خنده و شوخی ماجرای کلیپ را برایمان روایت میکندپس از پخش این کلیپ دوستان تماس میگرفتند که شبکههای معاند از این فرصت سو استفاده کرده و مطالبی را تحت این عنوان که طلبهها در حال فرار از شهر قم هستند را منتشر کرده بودند، در حالی که ما از جمله افرادی بودهایم که در کنار آن کامیون ایستاده بودیم و جریان آنگونه که گفته شده نیست. این موضوع برای اواخر فروردین ماه بود که در جریان سیل سوسنگرد تصمیم گرفته شد که دوستان همراه کامیونها راهی سیلبندها شوند، ما هم سوار آن کامیون شدیم و راهی منطقه شدیم که عدهای از این موضوع فیلمبرداری کردند.
منطقهای که در آن کلیپ مشاهده میشود روستایی نزدیک شهر سوسنگرد است، اینکه شبکههای معاند زمینه شوخی و خنده مردم را فراهم کنند برای ما مشکلی ندارد و خوشحال میشویم. من محمدرضا تیموری هستم فردی که در آن کلیپ صدایم میکنند و میگویند « آقای تیموری بیا پایین!»
*موضوع برای مردم خیلی عجیب بود
ما در روستای کوت نعیم در نزدیکی سوسنگرد بودیم، ما به همراه تعدادی از دوستان برای کمک به مردم سیلزده استان خوزستان به آن منطقه رفته بودیم و چون در آن منطقه اتومبیلی برای رفتن به منطقه وجود نداشت و کمترین امکانات وجود داشت ما سوار کامیون سوار شدیم، اتفاقا این موضوع برای مردم خیلی عجیب بود و احساسات مردم با دیدن ما برانگیخته شد و خیلی از اینکه عدهای از طلبهها پشت کامیون سوار شدهاند و برای کمک به این منطقه آمده بودند شگفتزده شده بودند. در زمان انتشار این شایعه حتی اگر جستجوی سادهای در اینترنت انجام میشد میتوانستند عکسها را در همان زمان و مکان با امکانات و کامیون مشاهده کنند اما شبکههای معاند از این ماجرا سو استفاده کردند و با نشر این فیلم در شبکههای مجازی اعلام کردند که با شیوع کرونا طلبهها از قم فرار کردند!
*زمینه خنده جامعه را فراهم کردند
حاج آقا با خنده میگوید، دشمنان ما، احمق هستند و به دنبال این هستند که با انتشار هر مطلب دروغی زمینه خنده جامعه را فراهم کنند.
از حاج آقا ابراهیمی سوال میکنم حاج آقا در این منطقه چیکار میکردید؟ از لهجهاش مشخص است که ساکن قم نیست و این روزها برای کمک رسانی در اینجا حاضر شده است، با همان لهجه شیرین اصفهانی پاسخ میدهد برای خدمت به مردم این منطقه مدتی که در آنجا بودیم راستش را بخواهید ما که بدمان نمیآمد با وسیله شخصی به مناطق برویم اما وسیله رفتوآمد همان کامیونها بود. که از آن، فیلمهای بسیاری نیز پخش شد.
در مسیر رفتوآمد در خیابان و جاده سوسنگرد برای مردم جالب بود که عدهای طلبه سوار در کمپرسی بودند و از ما فیلمبرداری میکردند. در مسیری که رفت و آمد میکردیم عدهای از روی ابراز احساس فیلم برداری میکردند، فروردین ماه طی اتفاقی ناگوار بسیاری از اراضی کشاورزی مردم زیر آب رفت، آبی که از سد رها شده بود . حضور ما برای اهالی «کوت نعیم» عجیب بود و از کامیون سواری ما فیلمبرداری میکردند، اینکه یک کمپرسی با حضور عدهای از طلبه برای کمکرسانی به آنان آمده بودند برایشان جالب بود.
منطقه وسیعی از اراضی کشاورزی را آب گرفته بود، هنگامی که جریان رودخانه وسعت پیدا میکرد ما با گونیهای شن سعی میکردیم جلوی طغیان آب را بگیریم و یا اگر منطقهای به زیر آب میرفت آنان به سرعت اقدام به تعمیر میکردیم، آن زمان وسیله رفتوآمدمان کمپرسی و کامیون بود و شیفتهای رفت و آمدمان نیز تغییر میکرد. متاسفانه در این شرایط که کشور در بحران بیماری قرار دارد افراد بسیاری علاقه دارند با فضاسازی و با انتشار این فیلمهای دروغ ترس را به جامعه القا کنند، و در تریبونها داد و فریاد کنند که طلبهها در حال فرار هستند غافل از اینکه این روزها ما در بیمارستانها در حال خدمترسانی به بیماران هستیم و عدهای دیگر در غسالخانهها در حال غسل دادن اموات کرونایی هستند.
*کامیون گزینه خوبی برای فرار نیست
حاجی آقا با شوخ طبعی ادامه میدهد، مردم باید بدانند که اگر طلبهها بخواهند فرار کنند وسایل نقلیه بسیاری وجود دارد و کمپرسی گزینه خوبی نیست! دلیلی ندارد که ما با کمپرسی فرار کنیم، وقتی این کلیپ را دیدم خندیدم. ما از انتشار این دروغها خسته و دلزده نمیشویم، دیگر به این دروغپردازی دشمنان احمق عادت کردهایم و کارمان را انجام میدهیم.
*هیچوقت نوکری مردم را رها نمیکنیم
حاج آقا تیموری به حضور طلبهها در بحرانها اشاره میکند، به اینکه بسیاری از همین آخوندها به گمنامند و درحال خدمت رسانی به مردم هستند و ادامه میدهد، در روزهای اول که این ویروس کرونا میان مردم پخش شد طلبهها کنار مردم بودند و در حال حاضر نیز مشغول فعالیت هستند ، ما هیچوقت نوکری برای مردم را رها نمیکنیم و معاندین بدانند که نوکری برای مردم ، افتخار ماست و تا آخر پای مردم و رهبری خواهیم ماند و از خدا میخواهیم که مرگمان که همان شهادت در راه خدا است را در این مسیر قرار دهد.
حاج آقا ابراهیمی در ادامه حرفهایش از تبلیغات مسموم فضای مجازی میگوید مردم فهیم و بصیر ما، درگیر فضای مجازی شدهاند؛ تبلیغات مسموم فضای مجازی ذهن تعداد کثیری از مردم را تحت تاثیر خود قرار داده است اما قطعا همه آنان با آگاهی خود تفاوت میان خوب و بد را متوجه میشوند. این کشور با وجود رحمت الهی، رهبری حضرت آقا و دولتمردان خالص و مبارزات ذهنی و عملی بر دشمنان پیروز و در همه عرصهها سربلند و سرافراز خواهد شد.
*طلبههای فراری در یک قدمی کروناییها
حال و هوای این روزهای بیمارستانها و خدمت رسانی طلبهها را اینگونه برایمان روایت میکنند، که با شیوع بیماری کرونا بسیاری از طلبهها درخواست حضور در بیمارستانها را داشتند، از آنجا که در بیمارستانها شرایط قرنطینه وجود داشت و حضور همراه بیماران در بیمارستان دشوار بود طلاب تصمیم گرفتند به عنوان همراه بیمار در بیمارستانها حاضر شوند. در ابتدای حضور طلبهها پذیرش این موضوع توسط کادر درمان کمی سخت بود اما وقتی دیدند که طلبهها میتوانند در این شرایط سخت کمک حال آنها باشند شرایط بهتر شد تا جایی که این روزها با اطمینان خاطر با ما همکاری میکنند. طلبهها در بیمارستان کارهایی از نظافت بیماران تا مراقبت از آنها را انجام میدهند.
اما این تمام ماجرای اقدامات این طلبههای به اصطلاح فراری از بیماری کرونا نیست، طلبههای فراری از کرونا حالا در مرکز کرونایند، همینجا در غسالخانههای قم! دقیقا در نزدیکترین محل ابتلا به کرونا. این طلبهها به صورت خودجوش در این مکان حاضر شدهاند و بدون هیچ چشمداشتی اقدام به شستوشو و تطهیر امواتی میکنند که بر اثر ابتلا به کرونا جانشان را از دست دادهاند. حضور در اینجا خاطرات جالبی را برایشان رقم زده است، عدهای به همراه همسرشان در این مکان حضور پیدا کردهاند و عدهای دیگر هم از شهرهای دیگر به قم آمدهاند تا نگذارند اموات مسلمانان روی زمین بماند.
در ادامه صحیتهایمان دقایقی را با حمید مولایی یکی از طلبههای جهادی به گفتوگو مینشینیم، برایمان از روزهای حضور در غسالخانه میگوید، در روزهای اول عادت به پوشیدن لباسها نداشتیم و این موضوع باعث سختی کارمان شده بود، جنازه برخی از اموات چندین روز بر زمین مانده بود و بدنها خشک شده بود از آنجا که بر اساس احکام شرعی هرگونه آسیب زدن به بدن فرد فوت شده دیهای را بر گردن غسال میگذارد غسل دادن این بدنهای خشک شده برایمان خیلی سخت و از سوی دیگر رنج آور بود، جنارهها را به سختی و آهسته جا به جا میکردیم و از سوی دیگر احساس میکردیم که باید با توان بیشتری در اینجا بمانیم. من از حضورم در اینجا خیلی خشنودم، با حضور در اینجا و اینکه توانستم در این کار خیر باشم احساس خوبی دارم، وقتی با مردم گفتوگو میکنیم برخی از آنها میگویند میترسیدم بر اثر ابتلا به کرونا بمیرم و جنازهام بدن غسل دفن شود، مردم در این خصوص خیلی دغدغه داشتند که الحمدالله ما توانستیم این دغدغه را رفع کنیم.
خیرین کمک زیادی برای تهیه تجهیزات و لباس به ما کمک میکنند و تلاش میکنیم در سایر استانها هم این روند ادامه پیدا کند، هرچند در برخی استانها این کار درحال انجام است و ما با حضور در این شهرها توانستیم مخالفان انجام غسل را اقناع کنیم که با رعایت نکات بهداشتی میتوان اموات را غسل داد.
انجام غسل برای طلبههایی که تا کنون جنازه از نزدیک ندیده بودند کمی سخت بود اما توکل به خدا باعث شد که کار را انجام دهیم، حتی مواقعی از شهرهای تهران خوزستان و یزد اموات را برای غسل دادن به اینجا میآوردند البته اکنون در تهران شاهرود و برخی شهرهای دیگر این کار توسط طلبهها انجام میشود. وقتی کار غسل که تمام میشد خوشحالی خانواده میت از اینکه فوتی خانواده با غسل دفن شده است باعث میشود تا خستگی از تن ما خارج شود.