خانواده سید جواد لو رفته بود. قاچاقچی های متخصص خیلی زود وارد عمل شدند و با گرم کردن دست پاسبان عرب به قضیه خاتمه دادند. "رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم...پدرم نتوانست برود مکه. بعد از 6 ماه برگشتیم مشهد."

گروه فرهنگی مشرق -"شرح اسم" عنوان همان کتابی است از زندگینامه رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷ که توسط هدایت الله بهبودی به رشته تحریر در آمده و توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به چاپ رسید. البته این کتاب اولین بار همزمان با برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شد؛ اما به دلیل وجود برخی اغلاط تاریخی، توزیع آن متوقف شد تا اینکه چند روز پیش پس از برطرف شدن اغلاط، چاپ و در اختیار علاقمندان گرفت. در نظر داریم هر روز بخشی از این کتاب را منتشر کنیم.
آنچه در ادامه از نظرتان می گذرد بخش چهارم این کتاب است.


***سفر به کربلا
در این اوان (1325ش) سید علی به سفر کربلا رفت. او همراه خانواده (پدر، مادر، سید محمد و رباب) نخستین سفر طول و دراز دوران کودکی را تجربه کرد. این سفر 6 ماه به درازا کشید. از مشهد تا تهران 3 شبانه روز زمان برد. "پدرم می خواست برود مکه. بنا بود ما را ببرد عتبات، بگذارد، خودش برود مکه و برگردد اما نتوانست گذرنامه اش را درست کند. گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد."

سید جواد که نمی خواست دست خالی برگردد، ترجیح داد راه خوزستان در پیش گیرد و معمول سفرهای قاچاق آن دوره، از راه بصره به عتبات برود. به اهواز رفتند، و از آنجا به خرمشهر. سوار بلم های آدم بر شدند و خود را به آن طرف آب رساندند. چند شبی طول کشید تا به بصره برسند. شب ها راه می رفتند و روزها می خوابیدند. بلدچی و بلمچی همراه که قاچاقچیان واردی بودند، منزل به منزل آنان را به بصره رساندند. " شب های سختی گذراندیم... در بصره گمان می کردیم که دیگر تقریبا از خطر جسته ایم. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم. یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیت گرفتند."

قاچاقچی های کار بلد بنا بود خانواده سید جواد را تا نجف همراهی کنند. سوار خودرویی شدند که به ایستگاه قطار برسند. راننده خودرو متوجه شد که ایرانیان همراه غیر قانونی به اینجا آمده اند. خودرو را نگه داشت رفت و با یک شرطه برگشت. خانواده سید جواد لو رفته بود. قاچاقچی های متخصص خیلی زود وارد عمل شدند و با گرم کردن دست پاسبان عرب به قضیه خاتمه دادند. "رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم...پدرم نتوانست برود مکه. بعد از 6 ماه برگشتیم مشهد."

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۱۸:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
    0 0
    درزندگی اگربه مقامی رسیدی کاری کن که پدرومادرت راشرمندهدیدیگراموات نکنی خودت دایورتی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس