ای وای من موندم اینا تو جاده چی دیدن ، مثلا یارو پشت فرمان نشسته فکر میکنه خودش داره را میره چه قیافه بقیه هم مچاله شده تو هم در هم ، ی عده از همون اول شروع به نق زدن و بد خلقی می کنند ، ی عده نیم ساعت بعد ، ی عده نصف راه که میرسن پشیمون هستن بقیه هم رو که نیست سنگ پای قزوینن از آسمون بلا بباره از گشنگی تشنگی هم بمیرن باید جاده را تموم کنن آخر سر هم خسته و کوفته بر میگردن و الکی از سفر جهنمی خود تعریف میکنند که همه چاخان است ،،مسافرت مال پول دارها است که ی هتل را کلا رزرو کرده و کشتی تفریحی و هواپیمای شخصی داشته باشن و کلی پول خرج کنند نه مال هر در پیتی که ی چهار چرخ خریده افتاده جاده و کلی هم مشکلات برای خودش و دیگران درست میکنه .و هر جا میرسن سریع دو تا گوجه و ی چند تیکه از ی مرغ را با کلی حساب و کتاب خریدن را سیخ کرده و کلی آشغال هم میریزن طبیعت و شب هم تو ماشین یا چادر یا خونه ی بنده خدا شهرستانی آور میشن .و فردا دنبال کارت سوخت ۱۵۰۰ تومنی میگردن .