حسینیه مشرق - در ادامه بخشهایی از دوازدهمین روز(جلسه پایانی) سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در حسینیه آیت الله حقشناس(ره) با موضوع «آخرین مراحل انتظار» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
*ما اگر مقدماتِ به شهادت رسیدن حسین(ع)-و مسائل سیاسیای که به کربلا منجر شد- را ندانیم، واقعاً گریهکن اصیلی برای حضرت نخواهیم بود. ولی متاسفانه بهجای اینکه مقدمات فاجعۀ کربلا در منابر و مجالس مطرح شود، بیشتر نکات اخلاقی فاجعۀ کربلا مطرح میشود. این گاهی مردم را سرگشته و منحرف میکند. مثلاً اگر ما سیاست را کنار بگذاریم و بگوییم: «این دنیاطلبی مردم بود که امام حسین(ع) را به شهادت رساند؛ پس ای مردم! دنیاطلب نباشید» خُب این حرفها، مردم را گیج میکند. مگر هر آدم دنیاطلبی آدم میکُشد؟ مگر هر آدم دنیاطلبی امام میکُشد؟!
*مگر امام حسین(ع) مخالف دنیای مردم بود؟ نه، امام حسین(ع) راه یاد میدهد و میفرماید: «اگر میخواهید دنیای شما آباد شود، راه درستش این است...» مگر امام حسین(ع) در سخنرانی خودش در منا، از لزوم رسیدگی به فقرا و درماندهها و رهایی از تبعیض در جامعه صحبت نکرد؟!(تحفالعقول/238(
*گاهی حرفهایی زده میشود که مردم را به اشتباه میاندازد. مثلاً میگویند: امام حسین(ع) برای نماز به شهادت رسید! البته مقصود صحیحی میتواند پشت سر این کلام باشد(اگر منظور از نماز، اصل دین باشد) ولی مگر امام حسین(ع) برای نمازِ مردم-به معنای خاص کلمه- شمشیر کشید؟! ائمه(ع) در مقام عمل اجتماعی، اینقدر به نماز بها نمیدادند که برخی نماز را مسألۀ اصلی میکنند!
*وقتی میگوییم امام حسین(ع) بهخاطر نماز کشته شد، مردم فکر میکنند جنگ کربلا، بر سرِ مناسک عبادی بود! اما واقعش این است که جنگ بر سرِ حکومت و سیاست بود. ما در اوقات دیگر هم میتوانیم از نماز و روزه و اخلاق برای مردم صحبت کنیم، اما در محرم، باید به موضوع اصلی کربلا بپردازیم و دربارۀ جنبههای سیاسی آن صحبت کنیم.
*ما اگر از عاشورا صحبت میکنیم باید از ریشهها و ابعاد سیاسی عاشورا صحبت کنیم. روضهخوان بزرگ کربلا، حضرت زینب(س) در کنار گودی قتلگاه یک سخن کاملاً سیاسی بیان کرد: «ای کشتۀ روز دوشنبه!»(بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ نَهْبا؛ لهوف/133) در حالی که بسیاری از مورخین میگویند که عاشورا در روز جمعه(و یا شنبه) بوده است. این «دوشنبه» به ماجرای سقیفه اشاره دارد. یعنی ای مردم! با تحلیل سیاسی به عاشورا نگاه کنید و ریشهها و مقدماتش را ببینید.
*خیلیها تصور میکنند: «اهل کوفه بهطور ژنتیکی نامرد و بیوفا بودند!» در حالیکه علت نامردی اهل کوفه این نبوده. کوفه شهری بود که تازه ساخته شده بود؛ شهری نبوده که قدمت تاریخی داشته باشد. و اهل کوفه اکثراً فرماندهان سپاه اسلام بودند که از مدینه آمده بودند. در واقع کوفیان غالباً نخبگان سیاسی آن زمان بودند، و نخبگان سیاسی در هر جامعهای، معمولاً نامرد هستند! البته ما به نخبگان سیاسی جامعه خودمان جسارت نمیکنیم، ایشان باید آنقدر مردانگی و باوفایی از خودشان نشان دهند تا از این اتهام خلاص شوند! اما نخبۀ سیاسی جنسش نامردی است مگر اینکه باتقوا باشد و ثابت کرده باشد که نامرد نیست
*کسانی که به حسین(ع) میگفتند: «به کوفه نرو!» بهخاطر ژنِ بیوفایی کوفیان نبود، بلکه آنها میدانستند که کوفیان اکثراً سرداران و سران سیاسی هستند و روی حرف آنها نمیشود حساب کرد، چون آنها «نون به نرخ روز خور» هستند! شما در این انتخاباتهای اخیر، دیدید که قبلش میگفتند: «ما با هم پیوند میبندیم، با هم کنار میرویم...» اما اکثراً سرِ حرف و پیمان خود نماندند.
*سیاسیون، وارد بازی قدرت میشوند و کسی که وارد بازیِ قدرت شد-به نامردی و بیوفایی- متهم میشود؛ لذا آنقدر باید خالص و باتقوا باشد تا متهم نشود. در همۀ عرصهها خوب و بد هست، اما بد، بیشتر از همهجا در عرصۀ سیاست هست. چون آدمبدها بیشتر دنبال قدرت و سیاست میروند، لذا مردم باید مدام عرصۀ سیاست را غربال کنند.
*ما اگر مقدماتِ به شهادت رسیدن حسین(ع)-و مسائل سیاسیای که به کربلا منجر شد- را ندانیم، واقعاً گریهکن اصیلی برای حضرت نخواهیم بود. ولی متاسفانه بهجای اینکه مقدمات فاجعۀ کربلا در منابر و مجالس مطرح شود، بیشتر نکات اخلاقی فاجعۀ کربلا مطرح میشود. این گاهی مردم را سرگشته و منحرف میکند. مثلاً اگر ما سیاست را کنار بگذاریم و بگوییم: «این دنیاطلبی مردم بود که امام حسین(ع) را به شهادت رساند؛ پس ای مردم! دنیاطلب نباشید» خُب این حرفها، مردم را گیج میکند. مگر هر آدم دنیاطلبی آدم میکُشد؟ مگر هر آدم دنیاطلبی امام میکُشد؟!
*مگر امام حسین(ع) مخالف دنیای مردم بود؟ نه، امام حسین(ع) راه یاد میدهد و میفرماید: «اگر میخواهید دنیای شما آباد شود، راه درستش این است...» مگر امام حسین(ع) در سخنرانی خودش در منا، از لزوم رسیدگی به فقرا و درماندهها و رهایی از تبعیض در جامعه صحبت نکرد؟!(تحفالعقول/238(
*گاهی حرفهایی زده میشود که مردم را به اشتباه میاندازد. مثلاً میگویند: امام حسین(ع) برای نماز به شهادت رسید! البته مقصود صحیحی میتواند پشت سر این کلام باشد(اگر منظور از نماز، اصل دین باشد) ولی مگر امام حسین(ع) برای نمازِ مردم-به معنای خاص کلمه- شمشیر کشید؟! ائمه(ع) در مقام عمل اجتماعی، اینقدر به نماز بها نمیدادند که برخی نماز را مسألۀ اصلی میکنند!
*وقتی میگوییم امام حسین(ع) بهخاطر نماز کشته شد، مردم فکر میکنند جنگ کربلا، بر سرِ مناسک عبادی بود! اما واقعش این است که جنگ بر سرِ حکومت و سیاست بود. ما در اوقات دیگر هم میتوانیم از نماز و روزه و اخلاق برای مردم صحبت کنیم، اما در محرم، باید به موضوع اصلی کربلا بپردازیم و دربارۀ جنبههای سیاسی آن صحبت کنیم.
*ما اگر از عاشورا صحبت میکنیم باید از ریشهها و ابعاد سیاسی عاشورا صحبت کنیم. روضهخوان بزرگ کربلا، حضرت زینب(س) در کنار گودی قتلگاه یک سخن کاملاً سیاسی بیان کرد: «ای کشتۀ روز دوشنبه!»(بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ نَهْبا؛ لهوف/133) در حالی که بسیاری از مورخین میگویند که عاشورا در روز جمعه(و یا شنبه) بوده است. این «دوشنبه» به ماجرای سقیفه اشاره دارد. یعنی ای مردم! با تحلیل سیاسی به عاشورا نگاه کنید و ریشهها و مقدماتش را ببینید.
*خیلیها تصور میکنند: «اهل کوفه بهطور ژنتیکی نامرد و بیوفا بودند!» در حالیکه علت نامردی اهل کوفه این نبوده. کوفه شهری بود که تازه ساخته شده بود؛ شهری نبوده که قدمت تاریخی داشته باشد. و اهل کوفه اکثراً فرماندهان سپاه اسلام بودند که از مدینه آمده بودند. در واقع کوفیان غالباً نخبگان سیاسی آن زمان بودند، و نخبگان سیاسی در هر جامعهای، معمولاً نامرد هستند! البته ما به نخبگان سیاسی جامعه خودمان جسارت نمیکنیم، ایشان باید آنقدر مردانگی و باوفایی از خودشان نشان دهند تا از این اتهام خلاص شوند! اما نخبۀ سیاسی جنسش نامردی است مگر اینکه باتقوا باشد و ثابت کرده باشد که نامرد نیست
*کسانی که به حسین(ع) میگفتند: «به کوفه نرو!» بهخاطر ژنِ بیوفایی کوفیان نبود، بلکه آنها میدانستند که کوفیان اکثراً سرداران و سران سیاسی هستند و روی حرف آنها نمیشود حساب کرد، چون آنها «نون به نرخ روز خور» هستند! شما در این انتخاباتهای اخیر، دیدید که قبلش میگفتند: «ما با هم پیوند میبندیم، با هم کنار میرویم...» اما اکثراً سرِ حرف و پیمان خود نماندند.
*سیاسیون، وارد بازی قدرت میشوند و کسی که وارد بازیِ قدرت شد-به نامردی و بیوفایی- متهم میشود؛ لذا آنقدر باید خالص و باتقوا باشد تا متهم نشود. در همۀ عرصهها خوب و بد هست، اما بد، بیشتر از همهجا در عرصۀ سیاست هست. چون آدمبدها بیشتر دنبال قدرت و سیاست میروند، لذا مردم باید مدام عرصۀ سیاست را غربال کنند.