کد خبر 1737130
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۳

به گزارش مشرق،کانال تلگرامی بررسی تحولات افغانستان مطلبی با عنوان راه‌های ادغام مهاجرین بازگشته در جامعه افغانستان منتشر کرد:

مهاجرت یکی از عوامل تأثیرگذار بر هویت فردی و جمعی انسان‌هاست. طی چهار دهه اخیر، میلیون‌ها افغان به‌دلیل جنگ و فقر به کشورهای همسایه به‌ویژه ایران و پاکستان مهاجرت کرده‌اند. جمعیت قابل توجهی از این مهاجرین بازگشته (نسل دوم و سوم متولد ایران و پاکستان) هویت فرهنگی و اجتماعی متفاوتی با جامعه‌ افغانستان پیدا کرده‌اند. این بازگشت ناگهانی به کشوری که خود در بحران اقتصادی و بی‌ثباتی غوطه‌ور است، هویت و توقعات مهاجران، مخصوصا نسل دوم و سوم را با هویت و فرهنگ غالب جامعه افغانستان در تضاد قرار داده است.

از سوی دیگر، ساختار سنتی حاکم بر جامعه‌ افغانستان، به‌ویژه وضعیت نامطمئن زنان و دختران خود چالشی قابل توجه است. در نتیجه، ادغام موفق مهاجرین دارای هویت‌های میان‌فرهنگی با جامعه افغانستان نیازمند اقدامات چند بعدی است، در غیر این صورت مهاجرت‌های مجدد به کشور سوم یا بروز انواع نارضایتی‌ها، انزوا، اضطراب آینده و چالش‌های روحی روانی برای این دسته از مهاجرین بازگشته متصور خواهد بود.

روند هویت‌یابی مهاجرین بازگشته

هویت انسانی، مقوله‌ای اجتماعی است که در دوران رشد و تکوین انسان در جامعه شکل می‌گیرد و ارتباطی با خون، نژاد، رنگ پوست و … ندارد. هویت پدیده‌ای است که در خلال اجتماعی شدن فرد و به واسطه ارتباط میان فرد و جامعه شکل می‌گیرد. در این میان فرزندان مهاجرین بازگشته نسل اول که متولد کشور میزبان هستند به دلیل تماس گسترده فرهنگی، ارزش‌های کشور میزبان را درونی کرده و بسیاری از جنبه‌های زندگی از جمله عادات روزمره، اصول اخلاقی، روابط خانوادگی، آداب اجتماعی، تقسیم بندی‌های جنسیتی، تفکر سیاسی و بسیاری از جنبه‌های سبک زندگی آنها متاثر از محیطی است که در آن رشد یافته‌اند.

تجربه زیسته مهاجرین بازگشته

نسل اول مهاجرین افغانستانی در ایران که با حافظه‌ی تاریخی از افغانستان زندگی می‌کنند، ضمن حفظ ارتباطات و پایبندی به اصول ارزشی کشور مالوف خود برای زیستن در محیط، بازاجتماعی شده و سبک زندگیشان در طی سالیان ترکیبی از افغانستانی و ایرانی گشته است. اما نسل دوم و سوم، هویتی میان‌فرهنگی یا کاملا ایرانی یافته‌اند. زبان فارسی با لهجه ایرانی، حضور در مدارس، استفاده از رسانه‌های ملی ایران و ارتباط با جامعه میزبان سبب گردیده که این گروه در غالب رفتارهای اجتماعی، پوشش، زبان بدن و حتی جهان‌بینی به جامعه ایرانی شبیه شوند. باید اذعان داشت اکثر افراد این نسل عملا ارتباط چندانی با جامعه افغانستان نداشته و تعریفشان از خود نیز فردی است با هویتی شکل گرفته در ایران و داشتن تعلق خاطر، تعهد، وابستگی و دلبستگی به فرهنگ و جامعه ایرانی، احساس وفاداری و پیوند با نظام سیاسی و ارزش‌های ملی ایران و شناختن ایران به عنوان وطن.

با این حال، آنان در تجربه زیسته خود از طرفی احساس می‌کنند که به جامعه ایران تعلق دارند، از سوی دیگر، جامعه میزبان آنان را غیرخودی می‌داند. این تجربه‌ی دوگانه، نوعی هویت تعلیقی برای آن‌ها شکل داده است؛ هویتی که نه کاملاً افغان است و نه کاملاً ایرانی. آن‌ها اغلب خود را با صفاتی چون در مرز، بی‌ریشه یا شهروند درجه دو تعریف می‌کنند. برای بسیاری از این مهاجران، مفهوم افغان‌بودن محدود به خاطرات والدین و کلیشه‌هایی است که در رسانه‌ها دیده‌اند. آن‌ها کمتر با نمادها، ادبیات، سنت‌ها و روایت‌های افغانستان ارتباط مستقیم داشته‌اند. فارغ از مدرک هویتی که چه تباری برای این گروه از مهاجرین تعریف می‌نماید، این دسته از مهاجرین روند اجتماعی شدن را در ایران گذرانده‌اند و هویتشان به هیچ‌عنوان منطبق بر شرایط محیطی افغانستان نیست. بنابراین ورود به افغانستان برای این مهاجرین به‌مثابه‌ی ورود به سرزمینی ناآشناست.

مهاجرین افغان در پاکستان نیز تجربه‌ای متفاوت اما مشابه از لحاظ تعلیق هویتی داشته‌اند. در پاکستان، به‌ویژه در ایالت‌های مرزی، بسیاری از مهاجرین افغان در اردوگاه‌های مشخص ساکن شدند و در بستر اجتماعی‌ قرار گرفتند که زبان اردو و پشتو غالب است. نسل‌ دوم و سوم مهاجرین افغان، در مدارس مذهبی یا مدارس دولتی پاکستان تحصیل کرده‌اند و در این میان، هویت آنان تحت‌تأثیر سه عامل اصلی شکل گرفت: مذهب، زبان و تجربه‌ی طرد و ادغام تقریبا ناممکن در جامعه پاکستان که خود عاملی بر شکل‌گیری هویت مذهبی – قومی شدیدتری میان این دسته از مهاجرین است.

راه‌های ادغام مهاجرین بازگشته در جامعه افغانستان

بیگانگی فرهنگی و زبانی

بسیاری از مهاجرین بازگشته عادت به زبان‌ها و فرهنگ‌های جامعه میزبان (فارسی با لهجه ایرانی یا اردو) دارند و نسبت به آداب و رسوم بومی افغانستان ناآشنا هستند که این امر در میان مهاجرین بازگشته از ایران بیشتر دیده می‌شود، این تفاوت‌های زبانی، لهجه و رفتاری مانع درک متقابل می‌شود و عملا تعلقی به جامعه افغانستان برای آنها دچار چالش خواهد گردید. از سوی دیگر، پذیرش مهاجرین بازگشته در میان بخشی از جامعه محلی دشوار است و تبعیض فرهنگی وجود دارد.

عدم پذیرش اجتماعی

بخش سنتی جامعه افغانستان گاهی مهاجرین بازگشته را ایرانی‌شده، عامل پاکستان یا بی‌ریشه می‌داند. این انگ‌زنی‌ها حس تعلق و هویت جمعی را در میان مهاجرین بازگشته کاهش می‌دهد و ممکن است آنان را به انزوا یا به سمت مهاجرت مجدد سوق دهد. این وضعیت به‌ویژه برای جوانان مشکل‌ساز است؛ آنان ریشه مشخصی در افغانستان نمی‌شناسند و همچنین خاطره واقعی از جامعه میزبان ندارند، بنابراین دچار بحران هویتی می‌شوند.

چالش‌های اقتصادی

افغانستان در حال حاضر با نرخ بالای بیکاری و کمبود فرصت شغلی مواجه است. ورود یکباره صدها هزار مهاجر به کشور بدون هماهنگی در بازار کار، فشاری مضاعف بر اقتصاد آسیب‌پذیر وارد می‌کند. بسیاری از مهاجرین بازگشته فاقد مدارک هویتی کامل بوده و در دسترسی به کار رسمی یا خدمات مالی با مشکل مواجه هستند یا اینکه از نظر مهارت و تخصص مناسب برای نیازهای جامعه افغانستان نمی‌باشند و شبکه ارتباطی قوی هم نسبت به بومی‌ها ندارند. لذا ادغام آنها در ساختار اقتصادی چالش عمده‌ای است که در نتیجه نرخ بیکاری و فقر در میان این گروه را افزایش می‌دهد و ریسک نارضایتی و ناآرامی اجتماعی نیز بالا خواهد رفت.

محدودیت‌های جنسیتی

در بین مهاجرین بازگشته، وضعیت برای زنان بسیار حساس است. در افغانستان پس از سال ۱۴۰۰، محدودیت‌های شدیدی بر تحصیل و کار زنان اعمال شده که برای زنانی که امیدوارند در میهن جدید خود فرصت‌های برابر داشته باشند، بسیار تنش‌زاست. ضعف شدید در مشارکت اقتصادی و آموزشی زنان نیز این مشکل را تشدید می‌کند. علاوه بر این، ساختار مردسالار سنتیِ افغانستان، خود چالش جدی برای زنان مهاجر بازگشته به افغانستان است.

مهاجرین بازگشته

ممنوعیت تحصیل دختران، ممنوعیت کار زنان و ساختار مردسالار سنتیِ افغانستان چالش‌هایی برای قشر زنان مهاجرین بازگشته به افغانستان هستند.

فقدان احساس عضویت اجتماعی

بسیاری از مهاجرین بازگشته حس می‌کنند شهروند افغانستان به‌حساب نمی‌آیند. این بیگانگی احتمال بروز افسردگی، اضطراب و احساس جداافتادگی را در میان این گروه بالا می‌برد. بدیهی است که در چنین شرایطی افراد در صورتی که امکانات مناسب فراهم نشود یا زمینه‌های فرصت برابر مهیا نباشد، ممکن است به سمت مهاجرت مجدد سوق داده شوند.

بیگانه‌پنداری فرهنگ افغانستان

مهاجرین عادت کرده‌اند فرهنگ ایران یا پاکستان را بپذیرند و نسبت به سنت‌های محلی افغانستان بیگانه‌اند. این بیگانگی باعث می‌شود هویت فرهنگی آنان در چشم جامعه ناقص به‌نظر برسد. نبود برنامه‌ریزی آموزشی و فرهنگی برای گروه مهاجرین بازگشته وضعیت را وخیم‌تر می‌کند. تا حدی ضعف حس عضویت اجتماعی در میان بازگشت‌کنندگان ناشی از همین عدم آمادگی فرهنگی است.

فشار بر زیرساخت‌ها

ورود ناگهانی صدها هزار تن مهاجرین بازگشته، ساختارهای اجتماعی و شهری افغانستان را تحت فشار قرار می‌دهد. شهرها با کمبود مسکن، سرویس‌های بهداشتی و آموزشی مواجه می‌شوند. نبود امکانات کافی می‌تواند به تشدید نارضایتی و ایجاد شکاف‌های قومی-اجتماعی بینجامد. بر اساس هشدار کارشناسان، در غیاب مدیریت مناسب، جابجایی این افراد از مناطق اصلی ممکن است به بی‌ثباتی بیشتر اجتماعی منجر شود.

ادغام مهاجرین بازگشته نسل دوم و سوم، چالشی صرفاً جمعیتی یا اقتصادی نیست، بلکه فرایندی چند بعدی است که نیازمند نگاهی همدلانه و آینده‌نگر است. در غیر این صورت، بازگشت این گروه‌ها نه‌تنها به توسعه کشور یاری نمی‌رساند، بلکه می‌تواند به منبع بحران‌های فرهنگی و اجتماعی و افزایش نارضایتی تبدیل شود. افغانستان برای مواجهه با این پدیده باید خود را نه تنها برای بازگرداندن شهروندان، بلکه برای پذیرش و به‌کارگیری استعدادهای آنان آماده سازد.

فرایند ادغام مهاجرین بازگشته در افغانستان نیازمند تعامل پویا و دیالکتیکی میان سه ضلع کلیدی است: جامعه میزبان، نهادهای سیاست‌گذار و خود مهاجران. جامعه میزبان باید آمادگی پذیرش و تساهل فرهنگی را داشته باشد و نهادهای دولتی نیز وظیفه دارند با تدوین سیاست‌های حمایتی و فراهم‌آوردن فرصت‌های اقتصادی، آموزشی و مدنی، زمینه‌های لازم برای سازگاری را فراهم کنند. در مقابل، مهاجرین بازگشته نیز باید فعالانه در فرآیند ادغام مشارکت کرده و نقش کنش‌گران اجتماعی را ایفا کنند تا از موقعیت «دیگری» فراتر رفته و هویتی نوین در بستر افغانستان بازتعریف کنند. نقش نهادهای رسمی و بین‌المللی در ادغام مهاجرین بازگشته افغانستان بسیار حیاتی است.

برای ادغام موفق، باید رویکردی جامع اتخاذ شود که توسعه مهارت‌های فنی و حرفه‌ای، تأمین مسکن و زیرساخت‌های اجتماعی، حمایت روانی-اجتماعی و آموزش کودکان را شامل شود. همچنین کاهش تبعیض از طریق آگاه‌سازی و تقویت حس همبستگی ملی و افزایش ظرفیت نهادهای مردمی مانند انجمن‌ها و مساجد از اهمیت بالایی برخوردار است. هماهنگی مستمر میان دولت، نهادهای بین‌المللی و جامعه مدنی، کلید مدیریت مؤثر این فرایند است تا مهاجرین بازگشته به‌طور پایدار در جامعه افغانستان ادغام شوند و نقش سازنده‌ای در بازسازی کشور ایفا کنند.

با این حال، ظرفیت ساختاری افغانستان برای هضم این جمعیت متنوع هنوز با چالش‌هایی مانند ضعف نهادی، محدودیت منابع و تنش‌های فرهنگی مواجه است که می‌تواند فرآیند ادغام را پیچیده کند. بنابراین، موفقیت این فرایند مستلزم هم‌افزایی مستمر و هماهنگی میان این سه ضلع و بازتعریف انعطاف‌پذیر هویت جمعی افغانستان است.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 24
  • در انتظار بررسی: 4
  • غیر قابل انتشار: 4
  • IR ۲۳:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۸
    2 1
    بالاخره که چی!!! اینجا خیاط و آرایشگر و نظافت چی بودند.اکثرا،یعنی طالبان ،مردها خودشون لباس زنانه می‌دوزند یا آرایشگری میکنند،مردها بچه ها رو به دنیا میارن،خوب ی جاهایی مجبورن خانم ها کارکنند،پرستاری و مامایی و آرایشگر و خیاط و معلم و...
  • IR ۰۱:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    1 7
    خدائیش کسانی که در ایران به دنیا اومده بودند باید شناسنامه ایرانی میگرفتند و اخراج شون کار غلطی بود
  • IR ۰۱:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    4 2
    فقط افغان ها را اخراج کنید دیگه در داخل افغانستان چه اتفاقی می افته به ما ربطی نداره
  • IR ۰۱:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    کاش اینقدر که به فکر افغان ها هستید به فکر مردم فقیر و بیکار ایران هم بودید
  • IR ۰۱:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 2
    95 درصد مردم افغانستان سنی و وهابی هستند اتفاقات داخل افغانستان به ما ربطی نداره
  • IR ۰۱:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    خودمان کم مشکل داریم به فکر اخراجی ها افغان هستید ؟
  • IR ۰۱:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    امور داخلی افغانستان به ما ربطی نداره وظیفه طالبان است که برای مردمش شغل و اب و نان ایجادکنه . تمام معادن لیتیوم و طلا و نقره و اهن و.... در دست طالبان است برای مردمش خرج کنه
  • IR ۰۱:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    2 1
    یک میلیون دانش اموز ایرانی ترک تحصیل کرده ما باید فقط به فکر مردم خودمان باشیم
  • IR ۰۱:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    4 1
    ای کاش بجای فکر کردن به مشکلات افغانستان به فکر مشکلات ایران بودید 200 هزار کولبر در مناطق غربی ایران هست در خوزستان و ایلام و کردستان و لرستان بیکاری بیداد می کنه در سیستان طوفان گرد و خاک باعث نابودی سیستان شده . باید فقط به فکر حل مشکلات ایران باشیم
  • IR ۰۱:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    4 1
    افغان ها به سرزمین پدری خود بازگشتن این ناراحتی نداره باید کشور خودشان را اباد کنن
  • IR ۰۱:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    7 1
    علت ورود افغان ها به ایران فقط استفاده از اب و برق و نان و روغن و گاز و بیمارستان ومدرسه مفت و مجانی و یارانه ای ایران است یک ریال مالیات نمی دن سربازی نمی رن . اگر در ایران همه چیز به قیمت ازاد و جهانی بود یک افغانی وارد خاک ایران نمی شد
  • IR ۰۱:۳۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    2 1
    فقط به فکر اخراج هر چه سریعتر افغان ها باشید هر روز تاخیر فقط به ضرر اقتصاد یارانه ای و تحریم شده ایران است دولت مجبوره قیمت دلار را بالا ببره تا هزینه افغان ها را از جیب مردم ایران بر داره
  • IR ۰۱:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    2 1
    افغان ها همیشه طلبکار هستن هر چقدر هم بهشون خوبی کنی اخر سر یه چیزی بهت می گن
  • IR ۰۱:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    1 1
    بزودی جنگ های جهانی شروع میشه همه کشورها در حال خرید و ساخت سلاح هستن ما هم باید با اخراج افغان ها منابع مالی کشور را مدیریت کنیم . وجود چند میلیون افغان که در حال استفاده از یارانه ها هستن فشار زیادی به اقتصاد ایران می اورد که باعث ورشکستگی اقتصاد ایران می شود
  • IR ۰۱:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    4 1
    ایا می دانید چند میلیون اتباع مهاجر در ایران چقدر به نفع طالبان است ؟ طالبان وظیفه داره برای اینها اب و نون و شغل ایجاد کنه ولی با مهاجرت اتباع به ایران تمام این هزینه ها به گردن ایران می افتد و حتی طالبان می تواند بافت جمعیتی افغانستان را به نفع خود تغییر دهد و با زاد ولد بالای پشتون ها افغانستان را یکدست به نفع خود کند
  • عباسعلی سعادت IR ۰۱:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    4 1
    این تحلیل صد در صد غلط است. افاغنه هیچ تعلق خاطری به کشور ما ندارند و همواره به کشور و خاک و ناموس ما طمع دارند.به هر حال باید بروند با جامعه خود تطبیق پیدا کنند.نتیجه نهایی که از تحلیل بالا می توان گرفت این است که ایران نباید آنها را اخراج کند بلکه باید به آنها شناسنامه ایرانی بدهد تا در آینده نه چندان دور کشور را اشغال کنند و همان بلایی که بر سر فلسطین آمده بر سر ما هم بیاید.
  • ؟ IR ۰۲:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    یعنی شما نگرانه این اتباع حتی بعد از برگشتن به کشورشان هستید؟ آیا نمیبینید اجماع نظری بیسابقه بین مردم ایران دربارهٔ اتباع را ؟ نمیبینید که ده و صدها خط مینویسید و در نهایت هزار تا کامنت زیر مطلبه مربوطه را که با خشم و نارحتی مینویسند اخراج اخراج اخراج اتباع؟ البته شاید با بی نیازی رفاه ثروت و زندگی در برج های لوکس بعضی ها که به اجبار در آغوش و دیوار به دیواره اتباع زندگی نمیکنند هنوز مطلب را نگرفته اند .
  • IR ۰۲:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    مسایل داخلی افغان ها به خودشون مربوط است فقط همه‌ی افغان ها از ایران بروند
  • IR ۰۲:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    2 1
    خودمان کم مشکل داریم حالا بشینیم غم و قصه افغانستان را بخوریم ؟؟؟
  • IR ۰۲:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    افغانستان یک کشور پر اب و پر از معادن اهن و طلا و لیتیوم و... است با همین ثروت کشورشان را بسازند
  • IR ۰۲:۳۵ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    2 1
    مردم افغانستان اکثرا مذهبی هستن و دوست دارن اینجوری زندگی کنند ما هم نباید به فکر انها باشیم
  • IR ۰۵:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    3 1
    افغانستان به ما چه ربطی داره سوریه و لبنان کم بود حالا افغانستان هم اضافه شد
  • IR ۰۵:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    4 1
    هر کس دلش برای افغان ها می سوزه می تواند برود افغانستان به کمک انها
  • IR ۰۶:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۹
    1 2
    همانطور که نسل اول در ایران و پاکستان ا ماندگار و سازگار شدند...بلکه بسیار آسان‌تر...

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس