وی افزود: شخصا حدس می زدم که افرادی که دچار توهم خودقهرمان بینی شده اند قطعا در این دوره از انتخابات حاضر نخواهند بود ، پیش بینی می کردم که خود را کنترل کنند و فرصت به نیروهایی بدهند که استعدادشان شکوفا شده و بروز و ظهور پیدا کرد.
سلیمی نمین گفت: ما هم اکنون دو نوع خود قهرمان بینی در میان کسانی که کاندیدا شده اند یا کسانی که کاندیداها را به صحنه آوردند شاهد هستیم. طبیعتا این خود قهرمان بینی تجربه جدیدی برای ملت به ارمغان خواهد آورد.
وی گفت: در سال 84 شاهد بودیم که این ویژگی پاسخ درخوری از سوی جامعه دریافت کرد، البته بعد از سال 88 تلاش شد این شرایط به گونه ای مخدوش شود یا بازخورد تلخی برای جامعه ببار آورد.
سلیمی نمین افزود: ملت نمی پذیرد که افرادی احساس کنند فقط آنها منجی مردم هستند و آنها هستندکه می توانند که مردم را راهبری کنند و در مسائل اجرایی مشکلات مردم را حل و فصل کنند.
وی ادامه داد: دغدغه بسیاری از نیروهای سیاسی این است که آیا بین دو جریانی که دچار توهم خود قهرمانی شده اند پیوندی حاصل می شود؟ هر چند قرائن نشان می دهد این تعاملات بوجود آمده اما در نهایت صف بندی نامزدها این مطلب را به نوعی روشن تر می سازد که افرادی که خودشان را قهرمان می پندارند حاضرند حتی اگر خود به صحنه نیامدند زمینه به صحنه آمدن اندیشه خود قهرمانی را تقویت کنند.
سلیمی نمین با بیان اینکه بین حضور همزمان هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی در وزارت کشور ارتباط وجود دارد، گفت: قرائن دیگری این حرکت را تفسیر می کند، آنها می خواهند یک فضای دو قطبی را شکل دهند و در این فضای دو قطبی یکدیگر را پوشش دهند و به یاری یکدیگر انتخابات را در میدان خود منحصر کنند.
وی ادامه داد: خوشبختانه آرایش کاندیداها به گونه ای است که این کار که هدفمندانه مدتی است آغاز شد، به نتیجه نخواهد رسید و بهره ای برای طراحان و بازیگردانان صحنه رقم نخواهد زد.
این پژوهشگر گفت: فکر می کنم این تفکر و اندیشه اصلا از جانب مردم قابل پذیرش نخواهد بود و جامعه این را برای خود نوعی تحقیر حساب می کند که گفته شود جامعه اینقدر به لحاظ توانمندی و قابلیت فقیر است که فقط افراد نادری می توانند جامعه را اداره کنند این در حالی است که توانمندی جامعه ما بسیار بالاست و کسی نمی تواند خود و جریانش را به عنوان قهرمان تحمیل کند.
این کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: هم اکنون دو تحلیل در آرایش کاندیداها شاهدیم. نگرشی وجود دارد که سابقا هم با آن آشنایی داشتیم . جریان دیگر جریانی است که با امکانات دولتی می خواهند فردی را با هر ابزار و امکانی به ملت تحمیل کند زیرا تصور می کنند خودشان قهرمان هستند و می خواهند قدرت اجرایی در دست خودشان باقی بماند.
سلیمی نمین گفت: این دو نگرش هر چند به ظاهر تقابل هایی دارند اما چون به لحاظ اندیشه یک آبشخور دارند طبیعتا سعی می کنند رقابت را در میدان خود منحصر کنند. حضور همزمان هاشمی و مشایی اگر با برنامه ریزی باشد قطعا به معنای این است که می خواهند این تصور را ایجاد کنند که نامزدهای اصلی در انتخابات ریاست جمهوری این دو هستند وقتی با هم می آیند طبیعتا این پیام را می خواهند به جامعه منتقل کنند که البته چنین نتیجه بخشی را برای آنها متصور نیستم.
وی ادامه داد: حضور شخصیتی مثل آقای هاشمی بعد از تعارفات متعدد از این قبیل که از اهل نظر دعوت می کنم در صحنه حضور یابند ، قابل تامل است اگر چه آقای هاشمی تلاش داشت تا این نظریه را تکذیب کند که نمی خواهد خود را قهرمان ملت بداند اما در صحبت ها یی که اخیرا داشت و از طرفی دیگر به صحنه آمد نشان داد که این صحبت ها تعارف صرف است و این تعارفات از سایرین یک بازی است .
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت : این با شان آقای هاشمی نمی خواند که دیگران را به صحنه آورد و با آنان بازی کند و جامعه را دچار سردرگمی کند و در نهایت در این بستری که طراحی کرده به صحنه بیاید.
سلیمی نمین درباره کاندیدای دولت نیز گفت: آقای احمدی نژاد همیشه تکذیب می کرد که دنبال کاندیدا است و هر گاه کسی حرفی می زد این را اتهام علیه دولت می خواند و می گفت دولت دنبال کاندیداتراشی برای بقا در قدرت نیست اما امروز اثبات شد که این اظهارات خلاف واقع بوده است. همانطور که آقای هاشمی با افکار عمومی و برخی شخصیت ها در دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب بازی کرد دولت هم چنین برنامه ای داشت که البته این کار درستی نیست. اگر آقایان اعتقادی به این مطالب ندارند چرا باید از دیگران دعوت کنند که به صحنه بیایند.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: آقای هاشمی بسیاری از نیروهای جوان میان اصلاح طلبان را برای به میدان آمدن ترغیب کرد که از جمله آنها آقای جهانگیری بود اما نهایتا مشخص شد همه اینها یک کار سیاسی طراحی شده است و ایشان حتی اعتقادی به نیروهای همفکر خود هم ندارند که اجازه دهند آنها هم امکان رشد پیدا کنند.
وی گفت: این یک نوع بی صداقتی و اوج متوهم بودن را به اثبات می رساند . اگر اکنون این تصمیم را نگیرند پس چه زمانی می خواهند به نیروهای جوان همفکر خود فرصت دهند که آنها هم امکان خدمت گزاری پیدا کنند.
سلیمی نمین گفت: فکر می کنم تا زمانی که این عزیزان در این دنیا امکان زندگی داشته باشند اجازه ندهند هیچ استعدادی امکان بروز پیدا کند این برای جامعه ما پسندیده نیست زیرا جامعه تصور می کند پشت برخی اظهارات شخصیت ها تناقضاتی وجود دارد.
وی گفت: باید دقت کرد بیش از آنکه این عزیزان و شخصیت ها انگیزه ورود به عرصه سیاسی داشته باشند برخی نیروهای فرصت طلب پشت این عزیزان سنگر گرفته اند و آنها که پای شخصیت های باسابقه سرمایه گذاری می کنند در میانشان فرصت طلبان هم وجود دارند.
سلیمی نمین افزود: شخصیتی که 80 سال از عمرش گذشته نمی تواند مدیریت اجرایی کشور را یک گام به جلو ببرد. مدیریت اجرایی کشور به نیروهای فعال احتیاج دارد نه نیروهایی که حتی نمی توانند فعالیت روزمره و عادی خود را دنبال کنند چگونه می توانند حجم توقعات امروز جامعه را پاسخگو باشند.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: در عرصه مدیریت اگر مدیران شخصا امور را دنبال نکنند تحقق آن بسیار سخت خواهد بود. یکی از دلایل موفقیت دولت کنونی این است که دولت بسیار فعال و پیگیر مسائل بود. اگر ما به نیروهایی برگردیم که امکان تحرک لازم را متناسب با مطالبات جامعه نداشته باشند طبیعتا این بازگشت به عقب است و مدیران اشرافی خواهیم داشت که در برج عاج نشسته اند و از آنجا زمینه را برای فرصت طلبان فراهم می کنند.
وی خاطرنشان کرد: قطعا فرصت طلبان دنبال مطامع خود خواهند بود و این اتفاقی است که در گذشته هم به اثبات رسیده است. لذا امیدوارم که بیش از این فرصت به فرصت طلبان داده نشود. در نهایت اگر سرمایه گذاری این عناصر فرصت طلب به ثمر بنشیند ممکن است مجدد التهاباتی را به جامعه تزریق کند.