به گزارش مشرق، در جنوب غرب سوریه و در همسایگی لبنان و سرزمینهای اشغالی، یکی از مهمترین استانهای سوریه به نام «قنیطره» با مساحتی در حدود 1800 کیلومتر مربع قرار دارد.
اشغال بلندیهای «جولان» در این استان توسط رژیم صهیونیستی، قنیطره را به یکی از بحث برانگیزترین نقاط خاورمیانه در طول 5 دهه اخیر تبدیل کرده و با شروع بحران اخیر در سوریه نیز نقش آفرینی رژیم صهیونیستی در پشتیبانی از تروریستهای مسلح -بخصوص جبهةالنصره و ارتش آزاد- از همین سمت انجام میشود.
«قنیطره» اگرچه یکی از مهمترین مناطق کشور سوریه است اما نام آن برای ایرانیان وقتی بیشتر شناخته شد که در 28 دی ماه 1393، سردار «محمدعلی الله دادی» از فرماندهان ایرانی در سوریه به همراه «جهاد مغنیه» فرزند شهید عماد مغنیه و چند تن دیگر از نیروهای نظامی حزبالله و ارتش سوریه در این منطقه (مزارع الامل) و به وسیله اصابت موشک بالگردهای اسراییلی به شهادت رسیدند.
نزدیک به 5 دهه قبل و در جریان جنگ 6 روزه اعراب و اسراییل، بلندیهای جولان به اشغال صهیونیستها درآمد؛ منطقهای که بخش وسیع و مهمی از استان قنیطره را شامل میشد.
در واقع حدود 80درصد خاک این استان سوری در اشغال صهیونیستهاست و جالب است بدانیم در اواسط دهه 50 شمسی، برخی نیروهای ارتش ایران هم به عنوان حافظان صلح از طرف سازمان ملل در جولان مستقر شدند.
صهیونیستها به دلیل موقعیت ژئوپولیتیک و آب و هوایی جولان، آن را جزو لاینفک سرزمینهای تحت اشغال خود میدانند و هیچگاه حاضر نیستند این منطقه به سوریه بازگردانده شود.
موقعیت آب و هوا و منبع عظیم آبی در جولان -چه در بالای ارتفاعات و چه در پایین آن- میتواند نیازمندیهای بسیاری از ساکنان سرزمینهای اشغالی را برآورده کند و موقعیت ژئوپولیتیک جولان و وجود ارتفاعات و کوهها و بلندیها در این منطقه، موجب شده تا اسراییل بتواند از این نقطه، عمق خاک سوریه را زیر دید خود داشته باشد.
پس از عبور از استان همجوار قنیطره -ریف دمشق- از سمت شمال وارد این منطقه شدیم.
ساعت 8 بود و خیابانها خلوت. این برای مردمی که عادت دارند کار خود را از ساعت 9:30 -10 صبح آغاز کنند عجیب نیست؛ شغل عمده مردم در این منطقه کشاورزی و دامداری است.
استان قنیطره بالغ بر 90هزار نفر جمعیت دارد و تعداد بسیار کمی از آنها در طول 5 سال جنگ در سوریه، مهاجرت کردهاند.
مانند همه مناطق دیگر در سوریه، چه در هنگام ورود و چه در حین تردد در سطح شهر، پستهای ایست و بازرسی فراوان وجود دارد و پرچم فلسطین در کنار پرچم سوریه در بسیاری از نقاط -خصوصا در نزدیکی جولان- نصب شده است.
در کنار اولین پست ایست و بازرسی در ابتدای شهر و ورودی استان، این تابلو را نصب کردهاند: «اینجا قنیطره است. کفشهای خود را دربیاورید چون به سرزمینی مقدس و محل شهادت شهیدان وارد میشوید.»
پستهای ایست و بازرسی در قنیطره با بسیاری نقاط دیگر متفاوت است.
در واقع در محلهای نزدیک به خطوط مقدم، وقتی جادهای مستقیما به سمت مسلحین میرود، علاوه بر قرار دادن بلوکهای بزرگ سیمانی به صورت مارپیچ (برای کاستن از سرعت خودروها)، خاکریزهای کوچک و مقطّع نیز در وسط جاده تعبیه شده تا خودروهای عبوری و یا موتورها و حتی عابرین در مسیر دید مستقیم مسلحین قرار نگیرند.
برخی از مناطق میان ارتش و مسلحین به حالت مصالحه در آمده و همه میدانند که تعدادی از مسلحین در حال زندگی در این مناطق هستند؛ احتمالا گاهی هنگام تردد خودروهای حمل کالا و سوخت، سلاح هم به داخل شهر برده میشود، ولی چون مصالحه صورت گرفته، اقدامی صورت نمیگیرد.
برخی از شهرهای کوچک قبل از رسیدن به قنیطره هنوز مامن و ملجا تروریستهاست و برای پیشگیری از اقدامات احتمالی آنها، خاکریزهای زیادی دیده میشود که گاها یک طرف اتوبان را کاملا پر کرده و خودروها -چه در مسیر رفت و چه برگشت- تنها از یک لاین استفاده میکنند.
منطقه تحت اشغال صهیونیستها در استان قنیطره شامل بخش اعظمی از این استان میشود که حتی شهر قنیطره به عنوان مرکز استان را هم در بر دارد؛ شهری که مردم محلی به آن «المدینة المهدمة» (شهر ویران شده) میگویند.
صهیونیستها هرکاری که توانستند برای جلوگیری از بازگشت ساکنان سوری جولان انجام دادند که یکی از این اقدامات ویرانی شهرها بود.
پس از اشغال و ویرانی شهر قنیطره، دولت سوریه با احداث شهری جدید در همسایگی «خان ارنبه»، به نام «البعث»، آن را به عنوان مرکز استان قنیطره اعلام کرد که حالا این شهر، خط مقدم درگیری با تروریستهاست.
میدان کوچکی با نماد «مُشت» که زیر آن نوشته است: «الجولان عائد» (جولان برخواهد گشت) نقطهای از شهر «البعث» است که دیگر تردد عادی از آنجا ممنوع بوده و خاکریزها هم در آن بلندتر میشود. این جادهای است که مستقیما به سمت تروریستها میرود.
اینجا وارد یک ساختمان بزرگ و نیمه ویران میشویم که مقر فرماندهی این خط در آن قرار دارد. چند اتوبوس سوخته در حیاط این مجموعه است و در کنار آن هم ساختمانی است که چند ماه قبل توسط صهیونیستها کاملا ویران شده. بر روی دیوارها نیز چند تصویر بزرگ از «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه قرار دارد.
به اتاق فرمانده خط که یک سرهنگ است راهنمایی میشویم و او هم پس از سلام و علیکی گرم، طبق عادت سوریها، ما را به خوردن قهوه دعوت میکند.
ظاهر اتاق بهم ریخته است؛ نور کمی دارد و بوی نم فضا را پر کرده است.
تختخوابی هم در کنار میز سرهنگ قرار داشت که نشان میداد، حضور در خط برای فرمانده 24 ساعته است.
طبق معمول، در کنار قهوه، یک کتری آب جوش برای خوردن «مَتّه» وجود دارد.
«متّه» گیاهی خشک شده شبیه نعناع است که آن را با کمی شکر و آب جوش مخلوط میکنند و فقط آب آن را با نی مینوشند. این نوشیدنی علاوه بر اینکه بسیار مورد علاقه سوریهاست، خواب آنها را هم کم میکند.
بعد از خوردن قهوه، به پشت بام ساختمان میرویم که دید نسبتاً خوبی به منطقه دارد.
با گونیهای بزرگ شن و ماسه، سنگرهای کوچکی در بالای پشت بام درست شده تا دیدهبان و تک تیرانداز داخل آن بنشینند.
زمین پر است از پوکههای فشنگ و دیوار هم با شلیکهای زیاد طرف مقابل سوراخ سوراخ شده است.
تروریستهای حاضر در استان قنیطره بیشتر از «جبهة النصره» و «ارتش آزاد» هستند و در منطقهای میان شهرک «البعث» و جولان اشغالی به نام شهرک «حمیدیه» مستقر شدهاند؛ یعنی در فاصله 800 متری از اولین خط درگیری با نیروهای ارتش سوریه.
با آغاز بحران در سال 2011، گروههای تروریستی با کمکهای رژیم صهیونیستی چندین بار بخت خود را برای اشغال قنیطره آزمودند اما به موفقیتی دست نیافتند. با پیچیدهتر شدن تحولات میدانی سوریه نیز سال گذشته با محوریت جبهه غربی – عربی حامی گروههای تروریستی، اتاق عملیاتی برای اشغال استان قنیطره در «امان» پایتخت اردن تشکیل شد و در نهایت گروههای تروریستی با پشتیبانی مستقیم و لجستیک رژیم صیهونیستی و استفاده از اصل غافلگیری توانستند پس از حملات گسترده از بخش جولان اشغالی وارد استان قنیطره شوند و گذرگاه مرزی را اشغال کرده و حتی مأموران حافظ صلح سازمان ملل را دستگیر کنند اما تلاش آنها برای ورود به شهرک «البعث» و «خان ارنبه» ناکام ماند و فعلا در همان شهرک حمیدیه ماندهاند.
منطقه با چشم غیرمسلح تقریبا آرام است. با دوربین، شهرک حمیدیه را که یک مسجد و یک منبع آب، بلندترین بنای آن است نگاه میکنیم، اوضاع از پشت دوربین وخیم است.
شهر خالی از سکنه، خانهها ویران، گنبد مسجد سوراخ و گلدسته آن هم مورد اصابت موشک قرار گرفته است. منبع آب شهر بهترین جایگاه برای استقرار تکتیراندازان جبهةالنصره است.
اگر دقیق نگاه کنیم و چند دقیقه روی یک نقطه متمرکز شویم، میتوانیم تروریستها را از پشت دوربین ببینیم.
آزادانه تردد نمیکنند چون میدانند که زیر دید تک تیراندازان ارتش سوریه هستند و اگر دیده شوند، زنده نمیمانند.
بلندیهای جولان بسیار نزدیک است و مواضع و پایگاههای ارتش اسراییل حتی بدون دوربین قابل رویت است.
ارتش سوریه در گذشته و در قراردادی نانوشته، قبول کرده بود تا به نزدیکی مرز سرزمینهای اشغالی نرود اما اکنون -خصوصا پس از آغاز بحران جدید و تحت تاثیر فرماندهان ایرانی- مواضع خود را به نزدیکترین مناطق مرز کشانده است.
ارتش اسرائیل در بلندیهای جولان و بر روی ارتفاعات، 5 دیدگاه اصلی با موقعیت بسیار مناسب دارد که از آنجا میتواند تا فواصل دور حتی دمشق را در فاصله حدودا 60 کیلومتری رصد کند.
تروریستها در این منطقه کاملا تحت حمایت صهیونیستها بوده و هم از لحاظ لجستیک و تسلیحاتی و هم پشتیبانی و اطلاعاتی حمایت میشوند.
پهپادهای اسراییلی روزانه بر فراز منطقه گشتزنی کرده و جدیدترین اطلاعات از مواضع ارتش را در اختیار تروریستها قرار میدهند و هرگاه هم که عرصه بر آنها تنگ شود، به راحتی میتوانند به داخل جولان و سرزمینهای اشغالی رفته و از آنجا تردد کنند.
مناطقی نظیر «تل شعار» در خاک سوریه در چند ماه گذشته از سوی ارتش اسراییل زیر آتش قرار گرفت تا شاید قدری از فشار ارتش بر روی تروریستها کاسته شود.
ارتش سوریه نیز در ماههای اخیر اقدام به احداث مستحکمترین مواضع و سنگرها در خطوط درگیری با مسلحین کرده و در یک مورد تنها 50 کیلومتر خاکریز زده شده که برخی خاکریزهای منطقه دوجداره است.
این استحکامات به قدری محکم و حساب شده اند که به نظر نمیرسد تنها با هدف مقابله با تروریستها ساخته شده باشند.
مدتی قبل، مسلحین برای هجوم به شهرهای استان قنیطره و خصوصا شهرک البعث از نیروهای انتحاری استفاده میکردند که با خودروهای مملو از مواد منفجره و استفاده از موقعیت مناسب به دلیل نبود مانع، وارد کوچههای این شهرک شده و خود را منفجر میکردند. برای همین مردم به صورت خودجوش اقدام به بستن ورودیهای کوچههای خود کرده بودند اما امروز خاکریزهای محکم و طولانی جلوی این ارابههای مرگ را سد کرده است ولی جالب است که هنوز هم برخی مردم در خانههای خود حتی جلوتر از خاکریزهای زده شده، زندگی میکنند.
به سمت خاکریزها میرویم. در فواصل کوتاه و به صورت منظم، سنگرهایی تعبیه شده تا در صورت حمله طرف مقابل، نیروها به سرعت در موقعیت خود قرار گیرند و با انواع تسلیحاتی که در اختیار دارند به مقابله بپردازند.
فرمانده خط ما را در این بازدید همراهی میکند و توضیحاتی هم میدهد. برخی سنگرها خالی است و در برخی دیگر افرادی حضور دارند. با تعدادی از آنها صحبت میکنیم و از اوضاع منطقه می پرسیم.
میگویند دشمن اصلی ما در اینجا صهیونیستها هستند که از تروریستها حمایت میکنند.
روحیه نیروها بسیار خوب است و ظاهراً هیچ مشکلی ندارند؛ اکثرا ساکن همین اطراف هستند و فاصلهشان با محل سکونت تنها چند دقیقه است اما فرصت زیادی برای رفت و آمد نیست و بیشتر وقتشان در همین سنگرها می گذرد.
پشت بی سیم، تحرکی در یکی از ویرانههای حمیدیه گزارش میشود و بلافاصله تیربار 23 میلی متری شلیک میکند.
فرمانده خط میگوید: «در گذشته حتی روسها هم حاضر نبودند به مواضع اسرائیل در این منطقه نزدیک شوند.»
این حرف او تایید می کند که روح حاکم بر ارتش سوری عوض شده و اکنون فرماندهان در خط مقدم میایستند و نیروهایشان پا به پای آنان میجنگند.
آنها نه تنها مواضع خود را در نزدیکی دیدگاههای اسرائیل برپا کردهاند بلکه اقدامات عملیاتی نیز صورت دادهاند که البته برخی از آنها فعلاً قابل انتشار نیست.
نزدیک ظهر است و «قنیطره» را از مسیری فرعی و طولانی به سمت «درعا» در جنوب ترک میکنیم.