به گزارش مشرق، بیش از 1000 روز از آغاز درگیریها در سوریه میگذرد. در این مدت، تروریستهای تکفیری کوشیدهاند تا سرزمینهایی که از حاکمیت نظام سوریه خارج شده است را میان خود تقسیم کنند. هر گروهی قلمرو خود را دارد. جنگی كه شامل ملیتهای مختلف میشود و این افراد از كشورهای مختلف در حال پرسه زدن در خیابانهای سوریه، رویای فتح بهشت از طریق دروازههای سوریه را در ذهن میپرورانند.
كودكان نیز درگیر این جنگ خانمانسوز شدهاند و از آنها برای جنگ با ارتش بهرهبرداری میشود. در حمص کودکی از سرما میمیرد. زمینهای کشاورزی، به نفت آلوده شدهاند. مردم این دیار که روزگاری بزرگترین تولید کننده گندم در کشورشان بودند، اکنون به دنبال قرصی نان هستند. حمص از سرما میلرزد. فرزندان این سرزمین با تمدن 7000 هزار ساله آن، اکنون رو به نابودی هستند.
بر اساس آخرین مطالعات و تحقیقات مرکز سوری تحقیقات سیاستگذاری وابسته به سازمان ملل، آوارگان سوری، با سرعتی غیرقابلباور در حال افزایش هستند. اگر این فرایند همچنان ادامه پیدا کند، آوارگان سوری بزرگترین جمعیت آوارگان جهان در دوره معاصر را تشکیل میدهند.
در نیمه اول سال 2013 میلادی، 8 درصد از جمعیت سوریه کاسته شده و بیش از یک سوم مردم سوریه آواره شدهاند. 5/1 میلیون نفر از کشور فرار کرده، 3/1 میلیون نفر مهاجرت کرده و حدود 8/4 میلیون نفر در درون کشور آواره شدهاند.
اکنون نیمی از جمعیت سوریه زیر خط فقر زندگی میکنند (نزدیک به 8 میلیون نفر از آنان، از ابتدای بحران سوریه به زیر خط فقر رفتهاند). 4/4 میلیون نفر در فقر مطلق قرار دارند. نرخ بیکاری 43 درصد است. 3/2 میلیون نفر شغل خود را از دست دادهاند. این آمار یعنی اکنون زندگی 10 میلیون نفر در سوریه در خطر است.
وحشتناکترین جنبه بحران سوریه، تعداد کشته شدگان است. مرگومیر ناشی از درگیری نظامی در نیمه اول سال 2013، 67 درصد رشد کرده است. از ابتدای بحران سوریه تا کنون، بیش از 100 هزار نفر کشته شدهاند. نزدیک به 400 هزار نفر در طی جنگ، معلول یا مجروح شدهاند. بنابراین نزدیک به 2 درصد جمعیت سوریه، یا کشته شده و یا مجروح و معلول گشتهاند.
وضعیت آموزش و پرورش، فاجعه خاموش بحران سوریه است. 49 درصد دانش آموزان سوری ترک تحصیل کردهاند. 3000 مدرسه در نتیجه درگیریها خراب شده و 683 مدرسه هم به عنوان پناهگاه آوارگان مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از معلمان هم آواره شده و مدارس را ترک کردهاند.
37 بیمارستان به طور کامل خراب شده و 57 بیمارستان آسیب جدی دیده است. 593 مرکز مراقبتهای اولیه- که منبع اصلی داروهای بیماران است-صدمه دیده و 395 مرکز هم نابود شده است. در جولای 2013، به ازای هر 4000 بیمار تنها یک پزشک موجود بوده، در حالی که در سال 2010، به ازای هر 661 نفر یک پزشک در دسترس بوده است.
آنچه در بالا گفته شد، تنها بخش کوچکی از فاجعهای است که در سوریه اتفاق میافتد. 1000 روزی که سوریه را به قرون وسطی بازگردانده است. اکنون هیچ خانوادهای در سوریه نیست که مجروح یا کشتهای نداشته باشد.
این 1000 روز برای مردم سوریه هم چون 1000 سال گذشت. زخمی که اکنون بر پیکر سوریه وارد شده تا سالهای سال محو نخواهد شد.
اطلاعات تلخ ذکر شده بهانهای بود برای نشان دادن تصاویر واقعی سوریه قبل از بحران داخلی. 31 تصویر زیر منتخبی است از زیباترین مناطق سوریه که شاید تا سالهای سال این مناطق به شکل اولیه خود بازنگردند:
كودكان نیز درگیر این جنگ خانمانسوز شدهاند و از آنها برای جنگ با ارتش بهرهبرداری میشود. در حمص کودکی از سرما میمیرد. زمینهای کشاورزی، به نفت آلوده شدهاند. مردم این دیار که روزگاری بزرگترین تولید کننده گندم در کشورشان بودند، اکنون به دنبال قرصی نان هستند. حمص از سرما میلرزد. فرزندان این سرزمین با تمدن 7000 هزار ساله آن، اکنون رو به نابودی هستند.
بر اساس آخرین مطالعات و تحقیقات مرکز سوری تحقیقات سیاستگذاری وابسته به سازمان ملل، آوارگان سوری، با سرعتی غیرقابلباور در حال افزایش هستند. اگر این فرایند همچنان ادامه پیدا کند، آوارگان سوری بزرگترین جمعیت آوارگان جهان در دوره معاصر را تشکیل میدهند.
در نیمه اول سال 2013 میلادی، 8 درصد از جمعیت سوریه کاسته شده و بیش از یک سوم مردم سوریه آواره شدهاند. 5/1 میلیون نفر از کشور فرار کرده، 3/1 میلیون نفر مهاجرت کرده و حدود 8/4 میلیون نفر در درون کشور آواره شدهاند.
اکنون نیمی از جمعیت سوریه زیر خط فقر زندگی میکنند (نزدیک به 8 میلیون نفر از آنان، از ابتدای بحران سوریه به زیر خط فقر رفتهاند). 4/4 میلیون نفر در فقر مطلق قرار دارند. نرخ بیکاری 43 درصد است. 3/2 میلیون نفر شغل خود را از دست دادهاند. این آمار یعنی اکنون زندگی 10 میلیون نفر در سوریه در خطر است.
وحشتناکترین جنبه بحران سوریه، تعداد کشته شدگان است. مرگومیر ناشی از درگیری نظامی در نیمه اول سال 2013، 67 درصد رشد کرده است. از ابتدای بحران سوریه تا کنون، بیش از 100 هزار نفر کشته شدهاند. نزدیک به 400 هزار نفر در طی جنگ، معلول یا مجروح شدهاند. بنابراین نزدیک به 2 درصد جمعیت سوریه، یا کشته شده و یا مجروح و معلول گشتهاند.
وضعیت آموزش و پرورش، فاجعه خاموش بحران سوریه است. 49 درصد دانش آموزان سوری ترک تحصیل کردهاند. 3000 مدرسه در نتیجه درگیریها خراب شده و 683 مدرسه هم به عنوان پناهگاه آوارگان مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از معلمان هم آواره شده و مدارس را ترک کردهاند.
37 بیمارستان به طور کامل خراب شده و 57 بیمارستان آسیب جدی دیده است. 593 مرکز مراقبتهای اولیه- که منبع اصلی داروهای بیماران است-صدمه دیده و 395 مرکز هم نابود شده است. در جولای 2013، به ازای هر 4000 بیمار تنها یک پزشک موجود بوده، در حالی که در سال 2010، به ازای هر 661 نفر یک پزشک در دسترس بوده است.
آنچه در بالا گفته شد، تنها بخش کوچکی از فاجعهای است که در سوریه اتفاق میافتد. 1000 روزی که سوریه را به قرون وسطی بازگردانده است. اکنون هیچ خانوادهای در سوریه نیست که مجروح یا کشتهای نداشته باشد.
این 1000 روز برای مردم سوریه هم چون 1000 سال گذشت. زخمی که اکنون بر پیکر سوریه وارد شده تا سالهای سال محو نخواهد شد.
اطلاعات تلخ ذکر شده بهانهای بود برای نشان دادن تصاویر واقعی سوریه قبل از بحران داخلی. 31 تصویر زیر منتخبی است از زیباترین مناطق سوریه که شاید تا سالهای سال این مناطق به شکل اولیه خود بازنگردند:
{$sepehr_album_9592}