
نيکي کريمي اگرچه بازيگري در سينما را اولين بار در سال 1368 و با بازي در «وسوسه» ساخته جمشيد حيدري آغاز کرد اما اين درام «عروس» به کارگرداني بهروز افخمي بود که شهرت زيادي را براي وي فراهم کرده و سبب ساز آن گشت که طي سالهاي آتي حضور خود در سينما بتواند همکاري با کارگردانان تراز اولي نظير داريوش مهرجويي، مسعود کيميايي، ابراهيم حاتمي کيا و حتي مرحوم رسول ملاقلي پور را تجربه کند.
چند سالي هست که رفتاري متناقض بر کارنامه سينمايي نيکي کريمي سايه انداخته است، رفتاري که باعث شده جايگاه او حتي نزد منتقداني که همواره او را سمبل زنان بازيگر ايراني دانسته اند هم متزلزل شود. مساله از اين قرار است که نيکي کريمي طي پنج سال اخير هيچ استانداردي را براي ايفاي نقش در فيلمها درنظر نگرفته و حتي در سطحي ترين کمدي هاي روز که بازسازيهاي سخيفي هستند از فيلمفارسيهاي قديمي حاضر مي شود اما در کنار آن به کار ساخت آثار مستقل سينمايي هم روي آورده و تاکنون دو فيلم بلند سينمايي به نامهاي «چند روز بعد» و «يک شب» را کارگرداني کرده است.
هرچند خودِ کريمي در معدود گفتگوهايش، دليل حاضر شدنش در فيلمهاي تجاري را صرفا مجالي دانسته براي کسب درآمد تا بهتر بتواند علايق فيلمسازي خود را پي گيرد اما معضل اصلي اينجا است که فيلمهايي که خانم کريمي ساخته هم دقيقا به سطح آثار تجاري هستند که در آنها ايفاي نقش کرده! اشتباه نکنيد، منظورم اين نيست که «چند روز بعد» يا «يک شب» کمدي هايي هستند که نعل به نعل براساس فيلمهاي تجاري موفق ساخته شده اند! مساله اينجا است که روشنفکربازيهاي موجود در اين دو فيلم که هيچ يک از آنها حتي ايده لازم براي ساخت يک فيلم کوتاه را هم در اختيار ندارند و دقيقا کپي دست چندمي هستند از آثار بيست سال قبل عباس کيارستمي، نه فقط مطلوب مخاطبان عام سينما نيستند که حتي رضايت حداقلي مخاطبان خاص سينما را نيز برآورده نمي کنند. اينکه فکر کنيم نيکي کريمي خبر ندارد که حتي فيلمسازاني مثل عليرضا اميني که زماني به ساخت آثار به اصطلاح آوانگارد مشغول بودند هم اين روزها به سينماي دراماتيک روي آورده اند تا بتوانند با ترکيب درست فرم و محتوا، زمينه ديده شدن فيلم توسط مخاطب را فراهم نمايند، انديشه اي صددرصد نادرست است. اتفاقا کريمي خيلي خوب مي داند که سينماي روز ايران در چه وضعيتي قرار داشته و مخاطبان بالفعل اين سينما چه آثاري را دوست دارند اما از آنجا که وي در خود توانايي آن را نمي بيند که يک داستان سرراست را مبناي ساخت فيلم قرار دهد، به اين فکر افتاده که با ساخت آثاري ضدقصه که فقط خلاصه شده اند در ژستهاي روشنفکرانه يکي دو بازيگر معدود، هم پُز کارگرداني بدهد و هم مشقي کرده باشد براي آثار آينده وگرنه کيست که نداند فيلمي مثل «چند روز بعد» حتي به هنگام پخش در شبکه خانگي هم نتوانست فروش مطلوبي داشته باشد و اين يعني يک ضرر همه جانبه!
نيکي کريمي به تازگي فيلمبرداري سومين اثر بلند خود با عنوان «روايت» را آغاز کرده و براي آن که حاشيه هاي پيراموني اين اثر بيشتر شود، شهاب حسيني را به عنوان بازيگر اصلي اين کار به خدمت گرفته! فيلمبردار «روايت» تورج اصلاني و تهيه کننده اين کار هم جهانگير کوثري است ضمن اينکه کريمي علاوه بر کارگرداني نقش مقابل حسيني در اين اثر را ايفا خواهد کرد. داستان فيلم بر روي زندگي زوج مستندسازي متمرکز مي شود که سوژه اي خاص را دستمايه ساخت تازه ترين فيلم خود مي کنند اما ديري نمي گذرد که مشکلات برآمده از سوژه زندگي آنها را تحت تاثير قرار مي دهد. سابقه اي که کوثري در تهيه آثار روشنفکرانه ضدقصه دارد که شايد دم دست ترين نمونه از اين حيث همين فيلم «نسل جادويي» باشد که به تازگي وارد شبکه نمايش خانگي شده و توجه به اين نکته که سناريوي اين فيلم باز هم توسط خودِ کريمي نوشته شده که براساس دو کار قبلي اش مي توان گفت اصلا سناريست خوبي نيست، اين ظن را تقويت مي کند که به احتمال قوي «روايت» هم فيلمي خواهد بود معادل «يک شب»، «چند روز بعد» و بسياري ديگر از فيلمهاي مثلا آوانگارد سينماي ايران که هيچ گاه نتوانسته اند توجه مخاطب حرفه اي سينما را به خود جلب کنند!