کد خبر 49533
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۵۱

آنچه طي هفته‌هاي گذشته در اسپانيا روي داد، بي‏اختيار، ذهن را به حوادث اين کشور و اروپا در گذشته‏اي دور پيوند مي‏دهد؛ زماني که اسلام ابتداي قرن هشتم ميلادي به اسپانيا رسيد و تا مرزهاي فرانسه پيش رفت.

به گزارش مشرق، روزنامه همشهري نوشت: اسپانيا طي هفته‌هاي گذشته دستخوش تحولات گسترده‏ سياسي بود. اعتراض‏هاي مردمي در اندک زماني سراسر اين کشور را فراگرفت و مناسبات سياسي اسپانيا را پس از 3دهه به کلي برهم زد. تظاهرات‏کنندگان تحت عنوان «جنبش ناراضيان» به خيابان‏ها ريختند، در ميدان اصلي شهر و روبه‌روي مراکز اصلي چادر برافراشتند و در خيابان‏ها ماندند و به منزل نرفتند تا اينکه در انتخابات شوراهاي محلي، پس از 22 سال، طعم تلخ شکست را نصيب حزب سوسياليست حاکم بر اين کشور کردند. گرچه رسانه‌هاي اسپانيا و ديگر کشورهاي غربي همچنان تلاش مي‏کنند خاستگاه حرکت مردمي در اسپانيا را مسائل اقتصادي معرفي کنند ولي اين، همه‏ ابعاد ماجرا نيست.

در تحليل‏هاي خبري از اسپانيا، همواره براين نکته تأکيد شده است که اين کشور با رکود اقتصادي شديد، خيل بيکاران و کسري بودجه مواجه است. اين حقايق اقتصادي در مورد اسپانيا کاملاً صادق است و ترديدي در آن نيست. مردم اسپانيا نيز به‌طور قطع از وضعيت اقتصادي اين کشور راضي نيستند ولي جنبه‏ اقتصادي يکي از ابعاد مهم خيزش مردم اسپانيا محسوب مي‌شود و اين حرکت مردمي قطعا داراي ابعاد ديگري هم هست؛ عمدتاً تحليل‏هاي سياسي و خبري در مسائل اسپانيا مغفول مانده است.

در شعارهاي عمومي جنبش مردم اسپانيا، اين جملات خطاب به سياستمداران اين کشور روي پارچه‌نوشته‌ها در همه جاي شهر به چشم مي‏خورد: «شما نمايندگان ما نيستيد»، «فرقي نمي‌کند چه کسي را انتخاب کني، همه سرت کلاه مي‏گذارند»، «به ما احترام نمي‏گذارند، دولت به ما خيانت مي‌کند»، «اين دمکراسي نيست»، «صلح اجتماعي در حال اتمام است»؛ اين جملات به خوبي نشان مي‏دهد که جنبش اخير مردم اسپانيا صرفاًً بر محور اقتصاد نيست؛ اگرچه مسائل اقتصادي يکي از ابعاد مهم آن است.

روشن است که مردم اسپانيا از دست سياستمداران خود به ستوه آمده‏اند و آنان را نمايندگان واقعي خود نمي‏دانند. مردم اسپانيا با حرکت اخير خود به وضوح نشان دادند که ساختار سياسي کنوني اين کشور را به هيچ روي بر پايه دمکراسي نمي‏دانند و نسبت به اين سياست‌ها انتقادات جدي دارند.آنچه در اسپانيا تحت عنوان جنبش ناراضيان روي داد به‌واقع حاکي از بروز يک بحران شديد در اروپاست.

از ديدگاه ناظران سياسي و کارشناسان، «بي‏ اعتمادي شهروندان غربي به سياستمداران» و «عدم‌انطباق سياست‌هاي جاري در کشورهاي غربي با اصول دمکراسي» دو محور عمده‏اي است که سبب شده شهروندان اسپانيا و برخي کشورهاي ديگر اروپايي در برابر آن بپاخيزند و واکنش جدي نشان دهند.

شهروندان اروپا مدت‏هاست که به وضوح شاهد دوگانگي در رفتار سياستمداران خود هستند؛ سياستمداراني که از يک سو داعيه‏ دمکراسي دارند و از سوي ديگر در لشکرکشي به کشورهاي مختلف جهان مشارکت مي‏کنند.سياست‌هاي نادرست دولت‏هاي غربي در مواجهه با مسائل مختلف محلي و بين‏المللي موجب شده که شهروندان اين کشورها، روند اداره امور خود را منطبق با اصول دمکراسي ندانند و نسبت به آن انتقاد جدي داشته باشند.ادامه اين روند موجب خواهد شد که غرب با بحران جدي در هويت سياسي خود مواجه شود و آنچه به نام دمکراسي در آن تبليغ مي‌شود به چالش کشيده شود.

اخيراً امواج اين خيزش مردمي از مرزهاي اسپانيا عبور کرده و به فرانسه نيز رسيده است. تظاهرات گروه‌هايي از جوانان فرانسوي طي روزهاي گذشته که به بهانه‌هاي مختلف در اين کشور برگزار شد، حکايت از آن دارد که اروپا به‌زودي شاهد دگرگوني‏هاي سياسي عمده‏اي خواهد شد.آنچه طي هفته‌هاي گذشته در اسپانيا روي داد، بي‏اختيار، ذهن را به حوادث اين کشور و اروپا در گذشته‏اي دور پيوند مي‏دهد؛ زماني که اسلام ابتداي قرن هشتم ميلادي به اسپانيا رسيد و تا مرزهاي فرانسه پيش رفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس