آنچه درخصوص روابط فعالین اصلاحطلب با یکدیگر قابل طرح است، اختلافات و تفرقی است که در میان فعالین این جریان وجود دارد؛ اما با این وجود اصلاحطلبان و رسانههای انها با پمپاژ و فضاسازی نسبت به اصولگرایان و القای این مساله که اختلافات در جریان اصولگرایی شدید و حل ناشدنی است، سعی در مخفی نگاه داشتن متفرق بودن اصلاح طلبان دارند.
اگر جبهه اصلاحطلبان و اختلافات سنگین موجود در این جبهه را هم در نظر نگیریم و تنها به دو شورای مهم جریان اصلاحات و روابط آنها از ابتدای شروع بحثهای مربوط به انتخابات مجلس دهم نگاهی بیاندازیم، به اختلافات عدیده شورای مشورتی و شورای هماهنگی پی خواهیم برد.
شورای مشورتی اصلاحات از ابتدای تاسیس خود در مقطع انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ که تصمیم به کنارهگیری محمدرضا عارف از رقایت های ناتخاباتی به نفع حسن روحانی گرفت، قصد داشت پس از انتخابات موجودیت خود را تمام کند زیرا عمده اعضای آن، کارویژه و ماموریت این شورا را صرفا تصمیمگیری برای انتخابات ۹۲ اعلام کرده بودند. اما پس از روی کار آمدن دولت روحانی و خلق شرایطی مناسب برای احزاب اصلاحطلب این شورا مصمم شد برای فتح اکثریت کرسیهای مجلس به کار خود ادامه دهد و جلسات خود را برگزار کند.
از سوی دیگر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که سابقه تشکیل آن به سال ۷۶ باز میگردد و در همان سالها به «گروه ۲خردادیها» معروف بود و امروز نزدیک به ۲۰ تشکل اصلاحطلب عضو آن هستند نیز داعیه هدایت و راهبری اصلاحات را دارد و شورای مشورتی را شورایی مرجع و تصمیمگیر برای کل جریان اصلاحات نمیداند. برخی اعضای این شورا معتقدند تنها مرجع امور اجرایی جریان اصلاحات شورای هماهنگی است و شورای مشورتی هم جمعی از افراد حقیقی هستند که صرفا نظرات خود را بیان میکنند.
در این میان با اینکه اصلاحطلبان همواره اختلافات موجود میان این دو شورا تکذیب میکردند اما فروردین ماه سال جاری یکی روزنامه های اصلاح طلب از تاسیس شورای راهبردی اصلاحطلبان خبر داد و نوشت: «برخی مخالفان اصلاحات به سمت و سوی القای اختلاف میان شورای هماهنگی و شورای مشورتی رفت. برای جلوگیری از پیروزی این استراتژی رقیب در آستانه سال جدید پیشنهاد تشکیل شورایی مرکب از اعضای هر دو شورای هماهنگی و مشورتی مطرح و مورد قبول رهبران اصلاحات و اعضای دو شورا قرار گرفت».
درواقع این تصمیم از سوی رهبران اصلاحات مهر تائیدی بر این بود که بین دو شورای هماهنگی و شورای مشورتی اختلافات بسیاری وجود دارد راهکار حل این اختلافات تشکیل شورای راهبردی اصلاحطلبان است.
اما تشکیل شورای راهبردی در حالی بود رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی این شورا را انحرافی دانست و گفت: «اکثر اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به شورای راهبردی اعتراض دارند چراکه شورای راهبردی در حال ایجاد اختلال در کار شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است». وی تاکید کرد: «احزاب باید خود را با ما هماهنگ کنند و شورای هماهنگی در مرکز و استانها باید با ما هماهنگ باشند. تشکیل این شورا بهمعنای نادیده گرفتن احزاب است، یعنی باید یک تشکیلات غیرقانونی و موقت را با احزاب جایگزین کنیم».
اظهارات منتجبنیا در اعتراض به شورای راهبردی که در واقع شورایی بود برای ایجاد انسجام میان شورای مشورتی و هماهنگی جبهه اصلاحات و همچنین فعالیت های جداگانه محمدرضا عارف و تاکید وی بر اینکه «ما خودمان شورای مشورتی داریم»، باعث شد تا برخی فعالین و رسانههای اصلاحطلب به فکر تاسیس شورایی دیگر بیافتند، به همین منظور هفته نامه صدا که ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران محسوب میشود در شماره این هفته خود با تیتر «بزرگان اصلاحات پیمان وحدت بستند» از تشکیل «نهاد عالی اصلاحطلبان» خبر داد.
این نشریه همچنین با اعلام ۵ راهبرد اصلی این نهاد نوشت: «در این جلسه مقرر شد، ۱- از دولت خواسته شود از حقوق همه نامزدها دفاع کند، ۲- راهبرد اصلاحطلبان نیز در انتخابات، حمایت از دولت باشد، ۳- تاکید بر اینکه فقط یک لیست در انتخابات منتشر شود و در شهرهایی که تک نامزدی هستند نیز فقط یک نامزد معرفی گردد، ۴- به تمام اصلاحطلبان ابلاغ و اعلام شود که علیه یکدیگر مصاحبه نکنند و ۵- ساز و کار رابطه میان سه شورای مشورتی، شورای هماهنگی و نهاد عالی از سوی همه پذیرفته شود».
آنچه در مصوبات ادعایی صدا درخصوص این نهاد قابل توجه به نظر میآید ابلاغ این مساله به همه اصلاحطلبان بود که علیه یکدیگر مصاحبه نکنند. ارزیابی این مصوبات نشان دهنده نگرانی برخی فعالین و رسانههای اصلاحطلب از عیان شدن اختلافات جریان اصلاحات پس از تجربه مخالفتهای شدید برخی اصلاحطلبان و اظهارات تند آنها علیه شورای راهبردی است.
این نشریه اصلاح طلب درحالی از حضور برخی چهره های شاخص اصلاحات ازجمله سید محمد خاتمی، عبدالله نوری، سید محمد موسوی خوئینیها، محمدعلی نجفی، سید هادی خامنهای، مصطفی معین، محمدرضا عارف، سید حسین مرعشی، محمدرضا خاتمی، محسن امینزاده، سید عبدالواحد موسوی لاری و اکبر ترکان در این جلسه نام برد که «حسین مرعشی» از تشکیل چنین نهادی اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: «جلسه مذکور یک جلسه دوستانه بود که حدود یک ماه پیش برگزار شد و قرار نیست این جلسه به یک نهاد جدید تبدیل شود». وی افزود: «رئیس دولت اصلاحات بر حسب ضرورتهایی، افرادی را برای رایزنی، مشورت و همفکری دعوت میکند و این جلسه هم با عنوان بررسی مسائل مهم کشور، بررسی نحوه کمک اصلاحطلبان به دولت و مسائل مربوط به مجلس آینده برگزار شد».
از سوی دیگر حسین کمالی عضو شورای راهبردی اصلاحطلبان در گفتگو با خبرنگار مهر از تشکیل چنین نهادی اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: «من از تشکیل چنین نهادی خبر ندارم. من عضو شورای راهبردی اصلاحطلبان هستم ولی فکر نمیکنم چنین نهادی در جریان اصلاحات تشکیل شده باشد».
آذر منصوری عضو دیگر شورای راهبردی اصلاحطلبان هم اظهار کرد: «امروز این خبر را در هفته نامه صدا دیدم ولی از تشکیل چنین نهادی خبر ندارم».
آنچه به نظر میرسد آنست که اصلاحطلبان با ساخت شوراها و نهادها در جریان متبوع خود قصد دارند خود را متشکلتر از جناح رقیب یعنی اصولگرایان نشان دهند و با فضاسازی روانی و رسانه ای اینطور وانمود کنند که انسجام داخلی اصلاحات بطور صد در صد در بین رهبران این جریان محقق شده است و این اصولگرایان هستند که باید فکری به حال تفرق خود کنند.
رسانه های اصلاحات نیز در این راستا برآن شدهاند تا فارغ از تصمیماتی که شخصیتهای حقوقی و حقیقی اصلاحطلب میگیرند، هر جلسهای که در آن اکثر شخصیتهای مطرح اصلاحات حضور دارند را با عنوان یک شورا و نهاد نامگذاری کنند تا کمی از تفرق موجود در میان اصلاحطلبان پنهان شود.