به گزارش مشرق، کانال تلگرامی برپا نوشت:
سریال یوسف پیامبر سریال تکراری که بارها و بارها پخش شده. با هزار و یک خطای هنری که هر نابلدی هم میفهمد. بازیهایی که گاهی ضعیف تر از یک تئاتر فی البداهه است. دوربینی که گاه حرکتهای اضافی دارد. جملات گل درشت و هزار اشکال ریز و درشت. اما از همان اولین بار که این سریال را دیدم، سوالم این بود که پس «چرا این سریال اینقدر جذاب است؟»
این سریال نه مانند ساخته های میرباقری دارای جلوه های ویژه خاص یا جذابیتهای صحنه های جنگ آنچنانی یا طعم روابط جنسی قطامگونه است، نه مانند اثر فاخر مجید مجیدی یک ساخته با محتوای بلند معنوی و با زیباییهایی که مجیدی خوب آنها را میشناسد و جلوه های ویژه خاص پر خرج آنچنانی است، پس چه دارد؟ چه چیزی در آن جذاب است؟
ممکن است در نگاه اول بگوییم زیباییهای داستان او ناشی از چند اصل ساده است که در قصه اش به چشم آمده:
اولا عشق و محبت در صورتهای مختلفش. هر چند فیلم عامدانه و عاقلانه یک قصه که میتواند پر از کششهای جنسی باشد را با چشمی با حیا و قرآنی تصویر میکند، اما اصل محبت و عشق پر از جذابیت است.
ثانیا عشقها و محبتها تبدیل به یک فرآیند پر از رنج و درد میشوند. رنج زلیخا، رنج یعقوب، رنج دوستان و دوستداران یوسف. ترکیب رنج و عشق برای انسان بسیار جذاب است. خصوصا وقتی گام به گام از میانه رنجها به معشوق نزدیکتر شوید.
ثالثا نکته سوم مبارزه است. اساسا مبارزه داستانها را زیبا میکند. سیاه و سفید یک واقعیت در عالم است آنها که میخواهند این مرزبندی روشن را نبیینند، واقعیت جذاب هستی را نمیبینند. آدمها کم رنگ و پر رنگ خاکستری اند بله، اما یک جبهه عمیق سیاه و سفید هستی را پر کرده.
رابعا جبهه بندی که در این سریال اتفاقا برای ایران انقلابی اسلامی و کشورهای مسلمان منطقه بسیار جذاب است، چون تقابل دو نوع دینداری است. تقابل دو نوع قداست است. این زبان دادن به یک فهم عمومی است که این دو نوع معنویت و قداست و دینداری را میبیند و درد میکشد.
خامسا انواع زیباییهایی که همه میفهمند و لمسش میکنند در یک قهرمان جمعند. ظاهر زیبا، اخلاق زیبا انواع صبر (صبر بر گناه، صبر بر بلا، صبر بر رسیدن به مقصد الهی و طاعت) ، حکمت زیبا و تدبیر های جذاب، چه در محیطهای محدود خانه و قصر و چه در سطح کلان اجتماعی مصر و اطرافش، همه در یک نفر قهرمان جمعند.
اما واقعیت آن است که «احسن القصص» آن قصه ای است که دلالت دارد بر آیه ای از خدا که مظهر جمال الهی است. یوسف سلام الله علیه مظهر بروز و ظهور جمال الهی است. «اعجاز تاویل رویا» نیز متناسب با همین حقیقت است. کل زندگی او نیز بروز و ظهور همین نکته است. این تفصیل و جمال جذاب است. سریال یوسف زیبایی اش را از داستان و داستان هم از اصل واقعیت یوسف سلام الله علیه اخذ میکند.
در رتبه ای بالاتر از یوسفس نیز این حقیقت را در اهل بیت ع خصوصا حضرت اباعبدالله الحسین ع میبینیم. نام «حسین» اساسا اشاره به چنین نوع حسن و زیبایی است. لذا او آقای شهیدان است. مظهر سیدالشهدایی پیامبر اکرمص است. یعنی آقایی در الگو بودن و جذابیت. به همین دلیل آنچه در کربلا رخ داد مظهر جمال است. «ما رایت الا جمیلا»
پی نوشت: غزه را از این منظر دوباره نگاه کنید. یک شهر، امروز مظهر بروز عشق است و رنج و حرکت گام به گام به هدف و صبر چند ضلعی که در سیمای پر لطافت کودکانه و مادرانه و زنانه بروز کرده و پشتوانه اش البته حکمت و تدبیر است و ایمان موحدانه. اگر رهبر میگوید این طوفان «تاریخ ساز است، به معنای حقیقی کلمه تاریخ ساز» دلیلش این است. غزه اینگونه از حجابهای غلیظ رسانه ای غرب عبور کرده و دل مردم دنیا را برده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.