به گزارش مشرق، مهدی حسن زاده در سرمقاله روزنامه خراسان نوشت: سوال این روزهای مردم این است، با خروج ترامپ از برجام چه بر سر اقتصاد ایران می آید؟ اگر اروپایی ها نتوانستند تضمین لازم برای بازنگشتن تحریم ها را بدهند، اقتصاد ایران در مواجهه با شرایط جدید چه قابلیت ها و چالش هایی خواهد داشت. این یادداشت تلاش می کند به صورت اجمالی به این سوال ها پاسخ دهد که توضیح مبسوط آن در گزارش صفحه 7 آمده است.
وابستگی کمتر بودجه به نفت
شاید مهم ترین چالش بازگشت تحریم ها که برجام آن را حل کرده بود، کاهش فروش نفت باشد. برای مواجهه با این چالش باید به وابستگی بودجه به درآمد نفت نگاهی بیندازیم.
قطعا یکی از مهم ترین شکنندگی های اقتصاد ایران، در طول سال های مختلف، وابستگی بودجه به نفت بوده است. به صورت مشخص در لایحه بودجه سال 1390، این وابستگی به 50 درصد رسیده بود، یعنی 50 درصد درآمدهای بودجه شامل درآمد نفت بود، اما تحریم ها و پس از آن افت شدید قیمت نفت، موجب شد تا این وابستگی در سال 95 به حدود 27 درصد برسد. هرچند با افزایش درآمدهای نفتی به دلیل اجرای برجام و افزایش قیمت نفت، در سال 96، وابستگی بودجه به نفت به 35 درصد رسید و در بودجه سال 97، به حدود 40 درصد رسیده است، اما همین میزان نیز نسبت به سال 90 کمتر و جایگزین کردن درآمدهای دیگر به جای کاهش درآمد نفت شدنی تر از قبل است.
دلار و سلطه ای که کمرنگ تر شد
یکی دیگر از شکنندگی ها به رژیم ارزی و وابستگی به دلار باز می گردد. در سال های گذشته، دلار ارز غالب در مبادلات تجاری کشور، اعم از نفتی و غیرنفتی بود و با توجه به تحریم چرخه دلار و نظارتی که خزانه داری آمریکا به تراکنش های دلاری در سطح جهان دارد، عملا امکان استفاده از دلار به تدریج ناممکن شد. با این حال اکنون، سهم دلار در مبادلات تجاری ایران به کمترین سطح رسیده است و به گفته مسئولان عمده فروش ارز به یورو صورت می گیرد. درباره نیازهای ارزی خرد نظیر ارز مسافری نیز در اقدامات اخیر بانک مرکزی، تلاش های خوبی برای جایگزین کردن دیگر ارزها به جای دلار صورت گرفته است. با این حال اقدام اساسی در این زمینه، پیمان دو جانبه پولی با شرکای تجاری اصلی است. اگرچه ایران تاکنون دو پیمان دوجانبه پولی با ترکیه و پاکستان امضا کرده و یک گشایش ال سی در زمینه پیمان پولی با ترکیه محقق شده است، اما به نظر می رسد، پیمان پولی با دیگر شرکای اصلی از چین و روسیه تا کره جنوبی و عراق نیز باید پیگیری و اجرایی شود تا بخش اعظم تجارت کشور، بدون هیچ گونه دغدغه از تهدیدهای تحریمی آمریکا به فعالیت خود ادامه دهد.
ستاره ای که تحریم بنزین را کور کرده است
یکی دیگر از شکنندگی های اقتصاد ایران، وابستگی به واردات بنزین است. پیش از این نیز کشور به واردات بنزین نیازمند بود، اما در سال 90، با تولید بنزین در برخی واحدهای پتروشیمی به صورت موقت، این خطر دفع شد، اما پس از تردیدهایی که حاکی از آلایندگی این بنزین ها بود و همچنین روند رو به رشد مصرف بنزین، باز هم وابستگی به واردات بنزین تا روزانه 10 میلیون لیتر افزایش یافت. اکنون با تکمیل فاز دوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس و افتتاح آن طی روزهای آینده، باز هم تهدید ممنوعیت واردات بنزین رفع می شود و تولید بنزین به حدود 94 میلیون لیتر در روز می رسد که بیش از مصرف روزانه حدود 88 میلیون لیتر است. اگر چه برای آینده، نگرانی از افزایش مصرف بنزین را باید با اقداماتی نظیر سهمیه بندی مجدد رفع کرد.
نگرانی هایی که باقی است
با این حال اقتصاد ایران با چالش هایی مواجه است که همچنان در ادامه مسیر و مواجهه با تحریم ها باید برای مدیریت آن فکری کرد. شکنندگی بازار ارز در برابر تهدیدهای سیاسی یکی از این موارد است. واقعیت این است که نظام ارزی با وجود کمرنگ شدن نقش دلار، همچنان به اخبار سیاسی منفی واکنش نشان می دهد. بخشی از این واکنش نه به تحولات سیاسی پیش رو که به نااطمینانی به سیاست های دولت باز می گردد. این که دولت با چه منطق و فرمولی نرخ ارز را تعیین می کند و این که اختلاف نظرهای درون دولت برای مدیریت بازار ارز، در بدترین شرایط رسانه ای می شود، نشان می دهد که نظام ارزی کشور به عنوان نخستین خاکریز مواجهه با تحریم ها، به اندازه تهدیدات سیاسی، با معضل مدیریتی مواجه است.
همچنین وضعیت همچنان نگران کننده نظام بانکی را که سال هاست منتظر برنامه ها، طرح ها و لوایح بایگانی شده یا به حاشیه رانده شده اصلاح است ، نباید از نظر دور داشت. حجم عظیم نقدینگی بیش از 1500 هزار میلیارد تومانی در چرخه ای از نظام بانکی با معوقات بالا، بدهی های بالا، دارایی های موهوم و املاک و شرکت های زیان ده، جریان دارد و سهم دلالی از منابع بانکی، بیش از تولید است.
به این فهرست می توان، چالش های صندوق های بازنشستگی، بدهی رو به افزایش دولت به بخش های مختلف و برخی موارد دیگر را نیز اضافه کرد، اما به نظر می رسد، مهم ترین چالش اقتصادی در شرایط بازگشت احتمالی تحریم ها، نحوه ذهنیت مدیران اقتصادی و اجرایی کشور است. مدیریتی که خستگی و کندی در آن کاملا به چشم می خورد و در مواجهه با چالش ها، با وقفه و بدون قاطعیت تصمیم می گیرد و در مرحله اجرا نمی تواند بین بخش های مختلف هماهنگی مناسبی ایجاد کند. مهم ترین کلید مواجهه با تصمیم اخیر ترامپ، نه امید به اروپا، بلکه تغییر در شیوه اداره دستگاه اجرایی کشورو همچنین اصلاح دولت و یک دست شدن تیم اقتصادی، اولویت بندی دقیق و تصمیمات قاطع برای مواجهه با چالش ها و نظارت مستمر دولت بر عملکرد زیرمجموعه هاست. اکنون در مواجهه با دشمنی نظیر ترامپ و تصمیم کاملا زورگویانه وی، اتکا به انتقاد از مدیران و گلایه از بی انگیزگی آن ها، تفاوتی در اثرات تصمیم ترامپ نخواهد داشت. زمانی می توان فعالان اقتصادی و مردم را برای مواجهه با تهدید اقتصادی ترامپ آماده کرد که مردم از دولت صدای تفرقه یا به تعبیر رئیس جمهور رفتاری حاکی از بی انگیزگی نبینند. می توان بازگشت تحریم ها را مدیریت کرد و اثرات آن را به حداقل رساند، به شرط این که دولت به عنوان موتور محرکه اقتصاد و بازیگردان و ستاره اصلی تیم اقتصاد کشور، با انگیزه و با همه توان وارد عرصه شود.