به گزارش مشرق، زندگی و خاطرات شهدای دفاع مقدس، منبعی غنی برای خلق ادبیات در شیوههای مختلف روایی بوده است و ظرف دو دهه اخیر جریان ادبی برخاسته از این دسته کتابها توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند و اقتصاد نسبتا قدرتمندی در بازار نشر داخلی باشد. از سوی دیگر نیاز جامعه امروز ما به شخصیتها، اندیشهها و سبک زندگی آدمهای دفاع مقدس حتی بیشتر از دهه60 شده و پرداختن به این موضوع، علاوه بر ضرورت ثبت و ضبط خاطرات دفاع مقدس بهعنوان بخشی از تاریخ کشور، اهمیت استراتژیک در گفتمانسازی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد.
توجه به افزایش جدی ناشران این حوزه ظرف دهههای اخیر و مدیران نهادهایی که سیاستگذاری و جهتدهی به این جریان نشر را بر عهده دارند هم بعد مهم دیگری از این دسته کتابها را روشن میسازد. اما آیا تاکنون همه ابعاد این جریان به شکلی درخور، مورد توجه قرار گرفته و بررسی و واکاوی شده است؟
اگر خاطرات و زندگینامه شهدا آنقدر اهمیت دارد که بخش قالب توجهی از تلاش نهادهای فعال در این حوزه، معطوف به ثبت و انتشار این دسته کتابها باشد، پس لابد آنقدر هم مهم هستند که با نقد و بررسی حرکت این جریان خصوصاً ظرف دو دهه اخیر، نقاط قوت و ضعف آن را چه از لحاظ درونی و چه در نسبت با سایر جریانهای موازی ادبی بررسی کنیم تا از عواید آن نه تنها در حوزه ادبیات و فرهنگ دفاع مقدس بلکه شاید حتی در قوت بخشیدن به بازار نشر و سایر حلقات متصل به دفاع مقدس از جمله الگوهای مدیریتی، اندیشهها و... برخوردار شویم.
اقتصاد کتابهای دفاع مقدس
انتشار انبوهی از کتابهای خاطرات و زندگینامه دفاع مقدس، حتی اگر صرفاً برخاسته از تقاضای بازار بود باز هم باید بهعنوان یک جریان جدی در بازار نشر مورد بررسی قرار میگرفت.
بدون تردید این دسته کتابها در میان کتابهای تألیفی خصوصاً در حوزه ادبیات داستانی، آنقدر در سازوکار بازار، قائم به خود بودهاند که بشود از حیث اقتصادی درباره یک جریان جدی در حوزه نشر داخلی حرف زد. آیا این جریان از این وجه مورد بررسی قرار گرفته است؟
ادبیات دفاع مقدس بهعنوان محرک جریان ادبی
همین الان هم بسیاری از کتابهای نامدار ادبیات دفاع مقدس، کتابهایی هستند که صرفاً خاطرهنگاریهای ساده محسوب میشوند و با این حال تیراژ و تعداد خوانندگانشان هم بیسابقه و کمنظیر است. اما در میان کتابهای دفاع مقدس، شاخهای هم وجود دارد که دستکم مولفههایی از ابداع شیوههای روایی منحصر به فرد را احراز کردهاند.
برخی با نزدیک شدن به روایت داستانی، تلاش کردهاند عناصر داستانی نظیر تخیل، فضاسازی، شخصیتپردازی و غیره را برای روایت به کار بندند و برخی دیگر، مستندنگاری را با شیوههای سفتوسختتری در پیش گرفتهاند. هر دو هم موافقان و مخالفانی داشته اما آیا امروز میتوان از ادبیات دفاع مقدس با نزدیک به دو دهه پشتوانه زمانی، بهعنوان محرک یک جریان ادبی در ادبیات معاصر کشور نام برد؟
ادبیات دفاع مقدس و الگوهای مدیریتی
نهادهای متعددی وجود دارند که فرایند پیدا کردن راویان دفاعمقدس تا خاطرهنگاری و سپس پردازش ادبی را طی میکنند که یکی از آنها حوزه هنری است. اینکه در سالهای اخیر این دسته کتابها ناگهان موج برداشتند و نه تنها تولید بلکه تقاضایشان در بازار دچار تحول شد، پدیدهای قابل بررسی است. آیا مدیرانی که این حرکت را آغاز کردند، موفقیت آن را پیشبینی میکردند؟ آیا افق آنها صرفاً رساندن این خاطرات و بخشی از تاریخ کشور به گوش جوانانی بوده که جنگ را ندیدند یا اهداف گستردهتری را نیز دنبال میکردهاند؟ آیا تجربه این مدیران میتواند برای سایر جریانهای ادبیات معاصر کشور قابل الگوبرداری باشد؟
ادبیات دفاع مقدس و گفتمانسازی
کشور ما در سالهای اخیر با چالشهایی مواجه بوده که دست کمی از بحرانهای تحمیلشده به مردم و مسوولان در طول جنگ تحمیلی نداشتهاند. آیا کتابهای دفاع مقدس در گفتمانسازی برای شیوه مقابله و عبور از بحرانهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، سهمی داشتهاند؟
مثلاً تا چه اندازه میتوان رد پای این کتابها و اثراتشان را در حضور رزمندگان ایرانی برای مقابله با داعش در منطقه پیدا کرد؟ جامعه دهه90 ایران چقدر توانسته است از خلال این ادبیات، به روحیات، سبک زندگی و نقاط قوت و ضعف خود در دهه60 و دوران دفاع مقدس، اشراف پیدا کند و این خودشناسی را برای پیشرفت به کار گیرد؟
ادبیات دفاع مقدس و تاریخنگاری
بخش مهمی از ادبیات دفاع مقدس با تاریخ شفاهی دوران جنگ، فصل مشترک دارد. تعدادی از کتابهای چاپشده در این حوزه، در برخی مقاطع تاریخ جنگ، قابلیت تطبیقدهی و مقایسه ایجاد میکنند و از حیث تکمیل کردن تصویر ما از تاریخ جنگ، نقش مهمی دارند. میان حرکت ادبیات دفاع مقدس به سمت روایت داستانی و حرکت آن به سمت مستندنگاری و تاریخنگاری، چقدر زاویه وجود دارد؟ آیا داستانی شدن روایتها برای افزایش جذابیت و مخاطب، به وجه تاریخی و مستند آنها، تنه زده است؟
دنیای گسترده ناشناخته
این مجموعه سؤالات تنها بخشی از پرسشهایی است که میتوان درباره حرکت این جریان در ادبیات معاصر کشور پرسید. فارغ از این که پاسخها به همین سؤالات هم بسیار متنوع و گسترده است. سعید تشکری، رماننویس شناختهشده کشورمان در گفتوگو با «صبحنو» تصریح میکند که کتابهای خاطرات دفاع مقدس را نخوانده است چون آنها را ادبیات نمیداند. از او علت را میپرسیم و میگوید: «معتقدم در این کتابها از بدو شروع تا پایان، نویسنده اصلاً حضور ندارد. یعنی در واقع آدمهایی هستند که میروند مستندها و گفتوگوهایی میگیرند و آنها را در اختیار نویسنده قرار میدهند و به او سازوکار میدهند. این سازوکار دادن، خلاف جریان داستاننویسی است.»
او در توضیح اضافه میکند: «نویسنده در این حالت باید منضبط به آن مستنداتی باشد که در اختیارش گذاشتهاند و این انضباط لازم در مستندنویسی، به نظر من کار داستاننویس نیست. به همین خاطر اصلاً آنها را نخواندهام تا بدانم چقدر به داستان نزدیک شدهاند و چقدر نه.» این نکته که البته در میان نویسندگان و منتقدان کشور، مورد اختلاف است، تنها یک بعد از جریان ادبیات دفاع مقدس را نشان میدهد.
علیاصغر عزتیپاک، نویسنده، ضمن صحه گذاشتن بر جنبههای داستانی ادبیات دفاع مقدس و وجوه مثبت آن، سیاستگذاران این حوزه را واجد نقشی به مراتب مهمتر از نویسندگان میداند و به آنان توصیههایی برای قوام بخشیدن به این جریان میکند: «سیاستگذاران این حوزه، باید یک گام دیگر هم جلو بیایند و بگویند حالا که این همه آثار منتشر و این جریان تثبیت شده، میتوانیم به جاهایی که دستمان نمیرسید وارد شویم و محافظهکاریها و مصلحتسنجیها کم شود تا بعد از 3-4دهه از انقلاب، ابعاد دیگر هم روایت شود. به نظرم ذائقه مخاطب هم الان دیگر چیز جدیدی میطلبد و اگر به موقع دست نجنبانیم ممکن است کل جریان روبه افول برود.»
ادبیات دفاع مقدس، نقد ادبی، ترجمه و بازنمایی آدمهای جنگ
اما داستانی بودن یا نبودن روایتها از خاطرات و زندگینامه شهدای دفاع مقدس، تنها بعدی از این جریان در حوزه نشر نیست که باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. جریان نقد ادبی کتابهای دفاع مقدس و تاثیرگذاری آنها بر محافل دانشگاهی و نخبگانی، یکی دیگر از وجوه مهم این ادبیات است. به علاوه که حالا چندسالی است نمونههایی از این کتابها به زینت ترجمه به زبانهای مختلف آراسته شدهاند و شاید لازم است به اندازه سینمای ضدجنگ، نگران یا شادمان از تصویری باشیم که از دفاع مقدس به جهان ارائه میکنند.
*صبح نو