گروه جهاد و مقاومت مشرق - چقدر میارزد؟! نبودن جوان رشید خانهات را میگویم که سالها پای قد کشیدن و به ثمر نشستنش سختیها کشیدهای؟ چقدر میارزد که برای امنیت خانوادهات در افغانستان نتوانی به کسی بگویی فرزندت به ایران رفته تا بشود مدافعحرم. این همه پنهانکاری و رفتوآمدهای در خفا به بهانه زیارت امامرضا(ع) چند میارزد! همه اینها حکایت امروز روایت شهید مدافع حرم نجیب محمدی است. جوانی که تاب ماندن نداشت و افغانستان را به بهانه کار در ایران ترک کرد و آمد تا مدافع زینبی شود و چه خوب حضرت زینب(س) دستمزد این همه مجاهدت را با شهادتش داد. نوشته زیر گذری است بر زندگی تا شهادت نجیب محمدی از زبان پدرش شیراحمد محمدی.
زیارت امام رضا (ع) برای دیدن پیکر فرزند شهید
شیر احمد محمدی متولد 1337 پدر شهید نجیب محمدی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون است که بعد از شنیدن خبر شهادت پسرش به ایران آمده است تا پیکر فرزندش را زیارت کند. شیراحمد میگوید: به دلایل امنیتی نمیتوانستم به کسی بگویم که فرزندم راهی ایران شده تا به سوریه برود و حالا هم شهید شده است. به بهانه زیارت امام رضا(ع) از افغانستان به ایران آمدم و به دیدار پیکر فرزندم رفتم. امروز که با شما صحبت میکنم یک ماهی میشود که مهمان خانه پسرعمویم هستم که خود ایشان هم مدافع حرم بیبی زینب (س) است.
40سال جنگ
پدر شهید از سالها زندگیاش در افغانستان، برایمان میگوید: من کشاورز بودم و با زحمت و کار کشاورزی بچهها را بزرگ کردم. نجیب بعد از تحصیل و آموزش قرآن، به کارگری پرداخت اما زمانی که متوجه شد همشهریهایش برای دفاع از حرم به سوریه میروند، او هم عزمش را برای رفتن جزم کرد و گفت میخواهم به ایران بروم. نجیب 19سال داشت که برای حضور در جمع مدافعان حرم به ایران آمد. وقتی از پدر شهید سؤال میکنم نجیب برای جلب رضایت شما چه کرد، میگوید: وقتی متوجه نیت نجیب شدیم، من و مادرش رضایت دادیم. مخالفتی هم نکردیم. خودش دوست داشت که برود و رفت. من هم رضایت دادم. دوست داشت که برود . ما هم راضی شدیم به رضای خدا . ما افغانستانیها معنای جنگ و ظلم و ظالم را خوب میدانیم. 40سال در جنگ بودیم . پدر شهید محمدی در ادامه میگوید: نجیب مدت دو سال در جبهه مقاومت بود. سه مرتبه اعزام شد و در چهارمین اعزامش به شهادت رسید.
اسلام بیمرز
وقتی صحبت از چرایی اعزام نجیب میشود پدر شهید به سخنان امام خمینی (ره) اشاره میکند و میگوید: این جمله امام خمینی را خوب به یاد دارم و بارهاو بارها شنیده بودم که فرمودند: اسلام مرز نمیشناسد. امروز دفاع از حرم اهلبیت نتیجه تکلیفی است که امام برایمان مشخص کرد. این جمله امام تکلیف آنهایی را که دغدغه دفاع از اسلام دارند، مشخص میکند. من فرزندم را با همه مشکلات و اتفاقاتی که امکان داشت برایش بیفتد، راهی کردم. من منتظر همه اینها بودم. منتظر اسارت، جانبازی و شهادت که به لطف خدا شهادت نصیبش شد.
شهدا و الگوی جوانان
در انتهای همصحبتی با پدر شهید از نحوه شهادت نجیب میگوید: پسرم 17مرداد ماه امسال در عملیاتی در تدمر سوریه به شهادت رسید. تیر به قلب و صورتش اصابت کرده بود. مرگ به سراغ همه ما خواهد آمد حتی انبیا و اولیای خدا از این قاعده مستثنی نیستند. حتی اگر صدها سال هم از عمر آدمی بگذرد باید به دیدار خدا برود پس چه زیبا و چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد، یعنی در راه رضای پروردگار باشد. نجیب مزد مهربانی و ایمانش را با شهادت گرفت . در پایان از شما به خاطر اینکه با تمام سختیها و مشکلاتی که برای پیدا کردن خانواده و ارتباط با آنها دارید همچنان فعالیت میکنید، سپاسگزارم. امیدوارم که خداوند نام شهدای مدافع حرم را در قافله کربلائیان ثبت کند و ما را هم شفاعت کنند. امیدوارم همه جوانان از شهدای مدافع حرم و شهدای جنگ تحمیلی الگو بگیرند تا ادامهدهنده راه و رسم شهدا باشند.
منبع: روزنامه جوان