نویسنده کتاب مدیران اشرافی با بیان اینکه نوکیسه‌ها در دولت سازندگی قدم به درآمدهای نجومی گذاشتند و شروع و اوج اشرافی‌گری آن زمان بود تصریح کرد: مشی رفتاری دولت بذر در خاک اشرافی‌گری را تقویت می‌کند.

به گزارش مشرق، اواسط اردیبهشت ماه سال جاری بود که فیش‌های نجومی برخی مدیران دولتی رسانه‌ای شد و در پی آن محمد ابراهیم امین که از شهریور ماه سال 92 ریاست بیمه مرکزی را برعهده داشت، از سمتش استعفا کرد.

پس از استعفای رئیس کل بیمه مرکزی پرونده فیش‌های حقوقی نجومی وارد فاز جدید شد تا جایی که در هفته‌های گذشته به دلیل افشای فیش حقوقی علی صدقی مدیرعامل بانک رفاه و همچنین افشاگری بی‌سابقه قاضی سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص نحوه فعالیت وی در این بانک، صدقی نیز با حکم وزیر کار،تعاون و رفاه اجتماعی برکنار شد.

پس از عزل مدیرعامل بانک رفاه بررسی نهادهای نظارتی در خصوص حقوق های دریافتی مدیران دولتی ادامه یافت تا زمانی که نوبت به بانک صادرات و چند بانک دیگر رسید و به این ترتیب ظاهرا قرعه برکناری به نام مدیرعامل بانک صادرات خورده بود و وی که جایگاه خود را متزلزل می دید حتی اعلام کرد در صورت برکناری و عزل به بانک جهانی نیز شکایت خواهد کرد.

اما این تهدید نیز موثر واقع نشد و اسماعیل للگانی نیز از مدیرعاملی بانک صادرات عزل شد.

«علی رستگار » مدیرعامل بانک ملت نیز به‌دلیل انتشار فیش حقوقی که نشان می داد ماهانه 37 میلیون تومان دریافتی داشته و همچنین کمک 50میلیاردی‌اش به یکی از نزدیکان رئیس جمهور توسط هیات مدیره این بانک و با تایید وزیر اقتصاد عزل و اخلاقی به عنوان مدیرعامل جدید این بانک معرفی شد.

پس از تغییر رستگار از بانک ملت ، سیامک دولتی نیز که مدیریت عامل بانک قرض‌الحسنه مهر ایران را برعهده داشت هم از سمت خود استعفا داد.

ابراهیم مقدم مدیرعامل بانک تجارت نیز در پی افشای فیش حقوقی که رقم آن معادل 750 میلیون تومان بود در آستانه برکناری است، هر چند وی تاکید دارد مبلغ فیش او حاوی تمام مزایای بازنشستگیش بوده است.

اما نوع مواجه اصلاح‌طلبان با این قضیه بسیار قابل تامل است، از سکوت و تکذیب گرفته تا توجیه این فساد اقتصادی، آنها تلاش دارند این مساله را یک «بازی سیاسی» برای زمین زدن دولت معرفی کنند و سعی کردن در روزهای اول که این موضوع تبدیل به یکی از مطالبات مردم شد از دریافتی‌های نجومی به عنوان دروغ‌های نجومی یاد کردند و به همین خاطر در اغلب اظهارنظرهایشان آن را محکوم نکردند. همان‌طور که پیش از این نیز با سکوت درباره حرام و نامشروع بودن اختلاس‌ و اقدامات آقای کرباسچی از او دفاع کردند.

این در حالی است که رهبر انقلاب درباره این حقوق‌های نجومی تاکید کردند: «آسیب‌های ناشی از مستی اشرافی‌گری را کأنّه درست نمی‌شناسیم؛ وقتی اشرافی‌گری، اسراف، و تجمّل در جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش می‌آید و به وجود می‌آید و همه دنبال این هستند که یک طعمه‌ای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکمها را از این مالهای حرام پُر کنند. با این پدیده بایستی با جدّیّت مقابله بشود؛ مسئله‌ی عزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیت‌المال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در دستور قرار بدهند.»

آنچه در ادامه می‌آید گفت‌و‌گوی تفصیلی با محمودرضا امینی مدیرعامل خبرگزاری موج،نویسنده کتاب مدیران اشرافی، صاحب‌نظر و کارشناس مسائل سیاسی و اقتصادی است.

برخی از محورهای این مصاحبه در ادامه می‌آید:

*در دولت سازندگی نوکیسه‌هایی قدم به درآمدهای نجومی گذاشتند

*علت‌العلل اشرافی‌گری دور شدن از فرهنگ انقلابی‌گری است

*اشرافی‌گری در فرهنگ عمومی ما جا پیدا می‌کند

*بستر برخی از حقوق‌های نجومی را قانون فراهم کرده است

*برای حل معضل حقوق‌های نجومی عزمی وجود ندارد

*مسئولی که از امکانات بیت‌المال استفاده شخصی می‌کند نمی‌تواند با حقوق‌های نجومی مقابله کند

*بستر حقوق‌‌های نجومی در دولت باز و امکان‌پذیر است

*رسانه‌ها شاخص‌های مبارزه با اشرافی‌گری را از مسئولین مطالبه کنند

*دادستانی باید به عنوان مدعی‌العموم از مطالبات رهبری دفاع کند

*ساز و کارهای مبارزه با اشرافی‌گری در قوه قضاییه موجود نیست

*بین مدیران دولتی قبحی برای اشرافی‌گری وجود ندارد

*روحانی زمان کافی برای عمل به شعارهایش ندارد

*فاصله‌ بین کنترل فساد و واقعیت‌های فساد بسیار زیاد است

*روحانی مانند شهردار و رئیس شورای شهر نامه‌ای به قوه قضائیه بنویسد

*سازمان بازرسی و دادستانی باید نسبت به فسادهای منتسب به فریدون ورود کند

*مردم باید احساس کنند دامن روحانی از شائبه فساد اقتصادی پاک است

*مشی روحانی پر از صحبت‌های متضاد است

 *مشی رفتاری دولت بذر در خاک اشرافی‌گری را تقویت می‌کند

*عده‌ای در بیرون کشور منتظر قراردادهای نفتی هستند تا سودهای کلانی به جیب بزنند

*تلاش دشمن بر اضمحلال جمهوری اسلامی از طریق اقتصادی متمرکز است

*ظرفیت‌های درونی برای مقابله اقتصادی با دشمن بالاست ولی مدیریت صحیح نیست

*برخی هم‌راستا با جریانی هستند که چوب حراج اقتصاد را می‌زنند

*این خطرناک‌است که دولت به مردم از مشکلات اقتصادی بگوید تا برایشان عادی شود

*نه تنها در راستای معیشت قدم برداشت نشده اراده‌ای برای استفاده از امکانات داخلی هم نیست

متن مشروح این گفت‌و گو به شرح ذیل است:

 یکی از مسائلی که این روزها مطرح شده فیش‌های نجومی و زندگی اشرافی‌گرایی است. به نظر شما زمینه ترویج اشرافیت چه بوده و قبل از انقلاب به چه شکل در کشور ما جا باز کرده است.

امینی: نفس انسان واقعیتی است که او را به طرف خواهش‌های زیاد‌طلبانه سوق می‌دهد. اما ترمز تقوا و دقت‌های دینی در جوانان و انقلاب ما شکل گرفت و وقتی که از جان و مال‌شان گذشتند و در صحنه‌های اجتماعی و مدیریتی و سیاسی آمدند، برایشان تجملات، پایین شهر و یا بالای شهر، این ماشین و آن ماشین اهمیت نداشت.

این نسل تعارضی را بین نسل مدیریتی قبل و بعد از انقلاب شکل داد و خیلی هم مورد توجه تفکر انقلابی مثل امام (ره) قرار داشت. امام خمینی(ره) خروج از این  تفکر را به عنوان وضعیتی خسارت‌آمیز و خطرناک برای مدیریت انقلاب مطرح می‌‌کردند، فلذا همواره در توصیه‌های ایشان یک زندگی ساده و سختی‌ها را تحمل کردن برای همه آحاد، دست‌اندرکاران و ملت و مخصوصا مسئولین که همواره مورد تاکید قرار داشتند، مهم بود.

وقتی که کم کم فشار جنگ تحمیلی سبک شد و نیروها از جنگ برگشتند و چیدمانی در مدیریت‌های دیگر شکل گرفت، نکته‌ای دغدغه‌آفرین شد که «مقایسه» بود. می‌گفتند ما 8 سال جنگیدیم و در فشارها زندگی کردیم. همچنین از خانه‌دار شدن، رشد تحصیلی و  ماشین‌دار شدن عقب افتادیم. کم کم بچه‌های ما هم پا به عرصه رشد و نمو گذاشتند و آنها هم مطالبه‌‌هایی داشتند و هم اینکه خود به خود مورد توجه قرار می‌گرفتند و تحت تاثیر عوامل بیرونی بودند. از طرفی به تدریج فضاهای دولتی مدلی از مصرف‌گرایی را تبلیغ می‌کرد و این مصرف‌گرایی عطش انسان‌ها را زیاد می‌کرد.

*در دولت سازندگی نوکیسه‌هایی قدم به درآمدهای نجومی گذاشتند

منظورتان دولت سازندگی است؟

امینی: بله؛ خود به خود رشد و نمو در دولتی‌ها، ریخت و پاش‌ها، استفاده‌ها و گاهی سوءاستفاده‌ها شکل گرفت و نوکیسه‌هایی قدم به درآمدهای نجومی و هنگفت گذاشتند که این مورد تذکر و توجه امام (ره) هم قرار گرفته بود. در این فرآیند کسانی که به تفکرات دینی و انقلابی  توجه جدی نداشتند و یا فاقد ایمان قلبی بودند، خود به خود از فرصت‌ها استفاده می‌کردند.

وقتی مدیری می‌‌داند که می‌توانی سوار ماشین ضد گلوله شود که این ماشین را نفر عادی جامعه و یا حتی پایین‌تر از او ندارد و بنا باشد که مدیران ما هم سرویس حمل و نقل برای خودشان داشته باشند و حتی مدرسه رفتن بچه‌هایشان با سرویس‌های دولتی شکل گیرد؛ و همچنین دفاتری ایجاد کنند که با تجملات خاصی شکل گرفته است؛ اینها فضاهایی بود که در نهادهای دولتی ایجاد شده بود. این فضاها در افرادی رخنه کرد که از جنگ برگشته و دارای روحیه انقلابی بودند.

یعنی آفت‌های این روحیه را در اینجا می‌بینیم؟

امینی: دروازه‌ای از مقایسه باز شد.می‌گفتند من الان از جبهه و جنگ برگشته‌ام و مثلا 60 ماه در جبهه بودم و مجروح هم هستم و الان نمی‌توانم خانه درست و درمانی داشته باشم. طبیعی است که در این مقایسه بیفتم و سعی کنم خودم را به این مسابقه تجمل برسانم. این مسئله در اول تجمل به نظر نمی‌آید. بچه‌های انقلابی هم اولش گفتند چرا نداریم و چرا عقب‌افتاده‌ایم؟ بعد به آرامی طعم شیرین دارندگی به مصرف‌گرایی تبدیل می‌شود. مصرف‌گرایی نیز به طعم شیرین بهترگزینی، شادخواهی و تجمل‌گرایی تبدیل می‌شود. لذا امروز افرادی را می‌بینیم که علی‌رغم سوابق خوب‌شان در انقلاب، در فضای تجمل‌گرایی قرار دارند.

*علت‌العلل اشرافی‌گری دور شدن از فرهنگ انقلابی‌گری است

اما این تجمل‌گرایی نمادها و نمودهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم دارد که قابل توجه است.حال سوال این است که چرا اشرافی‌گری شکل می‌گیرد؟ برای اینکه از باورهای انقلابی و باورهای اصیل اسلامی فاصله می‌گیریم. بالاخره الگوهای ما که ائمه معصومین و حضرت علی (ع) بودند به این شکل نبود که سوار مرکبی شوند و طوری از مردم فاصله بگیرند که مردم با «آه»، آرزویشان این شود که دست‌شان به مرکب یا خودروی این آقا برسد. اینها دلایل و نمود و نمادهایی در فرآیندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز دارد؛ ولی علت‌العلل همه این معضلات دور شدن از فرهنگ انقلابی‌گری است.

 این را هم که می‌بینید مقام معظم رهبری اخیرا تاکید بر انقلابی‌گری نهادهای دولتی دارند و گاهی هم مترادف با او اشرافی‌گری را ذکر می‌کنند، به همین معنا است. اگر واقعا نیروی انقلابی با باور انقلابی و اسلام ناب در فضای اجتماعی کار کند، از او گرایش به اشرافی‌گری نخواهید دید.

*اشرافی‌گری در فرهنگ عمومی ما جا پیدا می‌کند

آیا اشرافی‌گری طبقه‌ای از جامعه را به خود اختصاص داده و نهادینه شده است؟

امینی: متاسفانه اشرافی‌گری در فرهنگ عمومی ما جا پیدا می‌کند. یعنی در حال رشد است و این بدین معناست که عده‌ای این فرهنگ را برای خودشان یک فرض نهادینه می‌دانند و  احساس می‌کنند از بقیه عقب افتاده‌اند. الان در فضاهای پاره‌کارهای فرهنگی‌ مثل فیلم، موسیقی و امثالهم نمودهایی از این مسئله را می‌بینید. همین امروز اگر شما یک مراسم جشن کلاسیک را ببینید، خواهید دید که تیپ آدم‌ها و با چه تیپ ظاهری می‌آیند. با آدم‌هایی که در زندگی‌شان در وضع حداقلی هستند،بسیار متفاوتند.

افرادی که زندگی‌حداقلی دارند، هیچ وقت تصور نمی‌کنند که تئاتر، سینما و کنسرت موسیقی ولو حلالش را بروند.

این امکان را ندارند جاهای خوب و رستوران‌هایی بروند که امروز حتی در پایین‌شهر هم وجود دارد و چه تجمل و تشریفاتی دارند.در این رستوران‌ها حتی وقتی غذایی سفارش می‌دهی که نصف آن باقی می‌ماند، مجبوری که دور بریزی و حتی برایت سخت است که بگویی به من ظرفی بده که باقی غذا را ببرم. این مسائل رشد پیدا می‌ کند و دلیلش هم همان شاخص‌ها، نمادها و نمودها در فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که باید به شدت جلوی آنها گرفته شود تا به این روز گرفتار نشوند. 

*برخی برای پذیرش مدیریت شرط می‌گذارند

 با توجه به فضایی که در بحث‌های فیش‌های نجومی پیش آمده، دولت مدعی است که می‌خواهد با این مسائل برخورد کند و رهبری تاکید دارند و رسانه‌ها نیز وارد کار شدند. به نظر شما در این خصوص عزم جدی وجود دارد؟

امینی: اساسا فیش‌های نجومی موضوعی اشرافی‌گرایانه است. فرد به خودش حق دریافت چنین مبلغی را می‌دهد و قیمت خود را به اندازه‌ای می‌داند که من مدیریت می‌کنم به شرط‌ها و شروط‌ها؛متاسفانه برخی برای پذیرش مدیریت شرط می‌گذارند.

این بد است که در ابتدای کار شرط‌هایی بگذارند؟

امینی: شرط خوب است ولی وقتی شما قیمت خود ر ا برای یک زندگی متداول، ماهیانه 60 میلیون تومان بدانی در حالی که طبقات عادی مردم در بهترین شرایط با یک و نیم تا دو میلیون تومان زندگی می‌کنند، معلوم است شما می‌خواهید غیر از زندگی چه کار کنید و چه مدل زندگی را می‌خواهید.

*بستر برخی از حقوق‌های نجومی را قانون فراهم کرده است

 پس اساسا تفکر قیمت‌گذاری‌هایی در این اندازه و ‌آن چیزهایی که خودش می‌گیرد و آنچه به او می‌دهند که شامل مصوبات هیات‌مدیره‌ هاست نمودی اشرافی‌گرایانه دارد. البته خیلی از این دریافت‌ها کاملا قانونی اتفاق افتاده پس به عبارتی قانون مسیر اشرافی‌گری را باز گذاشته است. یعنی این میزان حق و حقوق که به عنوان حقوق نجومی مطرح شده، بسترش را قانون فراهم کرده است.

آن هم که بسترش را قانون مقبول نمی‌داند قبول و باور مدیریتی حاکم بر کشور قبول می‌داند. برخی می‌گویند حقوق‌های نجومی 30 تا 40 نفر و حداقلی بودند ولی اگر حداقلی بودند، این مقدار سر و صدا نداشت. به عبارتی اگر حقوق‌های نجومی یک شاخص است و یا باید یک نمونه از رفتارهای اشرافی باشد، اینطور نیست که همه حقوق‌های نجومی 30 تا 40 و یا حتی هزار مورد باشد بلکه بالاتر از این حرف‌ها است.

آیا در این زمینه آماری دارید؟

امینی: آمار ندارم؛ اما به طور کلی می‌توانیم تصور کنیم که اگر بناست هیات‌رئیسه‌ها بتوانند از یک مزیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار باشند،چنین آماری دور از انتظار نیست. یک وقت یک سازمان مزیت‌هایی را برای کارکنان خود به حدی ایجاد می‌کند که بتواند نیازهای خود را رفع کند. شما در سازمانی هستید که می‌گویند چون در این سازمان کار می‌کنید 20 میلیون تومان وام کم بهره به شما می‌دهیم ولی اگر قرار باشد در این سازمان 200 میلیون وام کم‌بهره بگیرید و سازمان 2 هزار نفر پرسنل داشته باشد، اعدادی هنگفت است. بحث من مدیران نیست که به یک موضع بروم بلکه بحث بقیه هم هست.

*دولت از حقوق‌های نجومی دفاع می‌کند

 دولت عملا از حقوق‌های نجومی دفاع می‌کند. ما هنوز ندیدیم که کاری در دستگاه قضایی صورت گیرد و حتی سخنگوی دولت مدعی است که آن حقوق‌ها قانونی هم هست. معنی‌ چنین بحثی این است که اراده ملی و جمعی برای حل این مشکل وجود ندارد.

زمانی که رهبر انقلاب بحث ثروت‌های بادآورده را مطرح کردند، من جایی مسئول بودم که انتظار بود آن نهاد نسبت به این موضوع بسیار جدی بپردازد. حتی مسئول تیم پیگیری تخلفات مدنظر رهبری بودم ولی در جلسه می‌نشستند و یکی‌شان می‌گفت پنجره را ببندید باد آمد و دیگری می‌گفت باد رفت که این یعنی بی‌وفایی و بی‌توجهی به فرمایشات و مطالبات رهبر انقلاب.

مطالبات ایشان دینی و یا مردمی است. ایشان ولی‌امر است و اوامر‌شان یا از مرجعیت دینی است یا از سوی مردم است و هر کدام از اینها باشد مطالبه بحقی است.

*برای حل معضل حقوق‌های نجومی عزمی وجود ندارد

 اگر اطلاعات اشتباه است بروید اطلاعات درست بدهید،اگر قانون اشکالی دارد اصلاحش کنید، اگر روی برداشت شرعی مسئله اشکال دارید، نباید اشکالی داشته باشید. اما اینکه ماست مالی کنید و از آن بگذرید جفایی به مردم و رهبر معظم انقلاب است. حتی بخش خصوصی هم این اجازه را ندارد که به هر کسی که دوست دارند پول دهد چون در مال من سهم دیگران وجود دارد و پول باید در جامعه چرخش داشته باشد.لذا برای حل معضل حقوق‌های نجومی عزمی وجود ندارد؛ چون تفکر اشرافی‌گری که در ابعاد مختلفی جاری است، چنین حقوقی را ایجاب می‌کند.

*مسئولی که از امکانات بیت‌المال استفاده شخصی می‌کند نمی‌تواند با حقوق‌های نجومی مقابله کند

 وزیر، وکیل و مسئولی که از امکانات بیت‌المال استفاده شخصی می‌کند و موقعیت‌های کاری را به قوم و خویش خود اعطا می‌کند، نمی‌تواند با این حقوق‌ها مقابله کند. 

راهش این است که مدیران انقلابی روی کار باشند. ضمنا نباید فقط به حقوق‌های نجومی بپردازیم و بگوییم که اشرافی‌گری فقط در برخورد با حقوق‌های نجومی متعین است. اشرافی‌گری متعیّن در خیلی مسائل دیگر است که به آن خواهیم پرداخت.

*چرا باید مدیران ما کسانی باشند که نتوانند امنیت مالی مردم را تامین کنند؟

 شما در جایی گفتید که قانون مسیر اشرافی‌گری را باز گذاشته  است. آیا این تایید حرف اپوزوسیون نیست که می‌گویند فساد در جمهوری اسلامی سیستماتیک است؟

امینی: واقعیت این است که فساد در روند حکومت و دولت ممکن است. اگر فرض ما این باشد که حکومت به معنای دستگاه‌های دولتی است و دولت را هر سه قوه بدانیم این واقعیت است. مگر تاکنون همه فسادهایی که اتفاق افتاده مخفی بوده است؟ یعنی حتی پرونده «مه‌آفرید امیرخسروی»، مگر از فرآیندهای طبیعی طی نشد؟ و بعد که رسیدگی شد بازگشت آن با دقت بود.

یک وقت می‌گوییم قانون اجازه نمی‌دهد ولی عده‌ای این کار را می‌کنند. بسیار خب؛ قانون اجازه می‌دهد که عده‌ای قانون را دور بزنند. این مسئله چرا باید اتفاق بیفتد؟ چرا باید در مدیریت‌های ما کسانی باشند که نتوانند امنیت مالی مردم ما را تامین کنند؟ وقتی که آنها با مسیرهای سهل در ایستگاه‌ها قرار می‌گیرند، این اتفاقات می‌افتد.

کدامیک از اتفاقات کلان کشور در بخش خصوصی اتفاق افتاده است؟ همه در بخش‌های دولتی یا خصوصی-دولتی بوده است. این نشان می‌دهد که بستر در همین جاهاست و همین بخش را باید درست کرد.

اگر کارگزاران ما انقلابی باشند و ضوابط و شرایط زندگی و رفتارهایشان انقلابی باشد خود به خود اجازه ایجاد این بستر را نخواهند داد. چرا الان بحث حقوق‌های نجومی به عنوان یک شاخص اشرافی‌‌گری در بین سیاسیون مورد سوء‌استفاده و یا استفاده قرار گرفته است؟ چرا به یک جریان سیاسی تبدیل شده است؟ به زعم برخی‌ها بسیار ناراحت‌کننده است ولی طرف مقابل از این مسئله استفاده می‌کند.

*بستر حقوق‌‌های نجومی در دولت باز و امکان‌پذیر است

وقتی به یک جریان سیاسی تبدیل می‌شود، نشان‌دهنده این است که بسترش در فضای حکومتی و دولتی باز  و امکان‌پذیر است. وقتی رانت باعث می‌شود که شرکتی را به قوم و خویش خود واگذار کنی و وقتی از فضای دولتی شرکتی را به نام دولتی ولی با اسم اقوامت درست می‌کنی چنین اتفاقی طبیعی است. وقتی بناست که در یک فضای دولتی برون‌سپاری کنیم و این برون‌سپاری را به افراد مشخص خودت می‌دهی، به معنای سوءاستفاده‌های مالی است که در یک فرآیند اشرافی‌گرایانه شکل می‌گیرد. یعنی هدف اشرافی‌گری این است که تو راحت باشی و تو بهتر باشی.

*رسانه‌ها شاخص‌های مبارزه با اشرافی‌گری را از مسئولین مطالبه کنند

بزرگ‌ترین مشکل حال حاضر برای مبارزه با اشرافی‌گری چیست و رسانه‌ها چه نقشی برای این مبارزه می‌توانند داشته باشند؟

امینی: باید شاخص‌های اشرافی‌گری به خوبی تبیین شود. درخواستم از همکاران رسانه‌ای این است که به عنوان مطالبه‌ای ملی و انقلابی با هر نگرش سیاسی که دارند، برای بقای دولت‌های خودشان در آینده بحث اشرافی‌گری را تبیین کنند و این شاخص‌ها را به عنوان مطالبه از مسئولین بخواهند.

 یکی از شاخص‌های اشرافی‌گری الگوی مصرف است. وقتی برندهای صددرصد خارجی را استفاده می‌کنند و حاضر نیستند از نمونه‌های داخلی آن محصول استفاده کنند، اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی طبیعی است. نمادها در الگوی مصرف از خودرو، خوراک، پوشاک،مصرف برق و آب‌ گرفته تا دکوراسیون و مبلمان منزل، تعداد منشی و محافظ و تعداد و مدل اتومبیل همه از الگوی مصرف تبعیت می‌‌کنند.

باید رصد کنیم که چند درصد از مدیران ما هم ماشین شخصی‌شان و هم سازمانی‌شان تولید داخلی است. همکاران رسانه‌ای من رصد کنند و ببینند چند درصد این محصولات ایرانی است. اگر وارد اتاق یک مسئول می‌شوند اولین سوال‌شان این باشد که کولر شما چرا ایرانی نیست؟ مگر ما دولت اسلامی نیستیم و مگر مسئولین دولت اسلامی نباید خود را در حد ضعیف‌ترین‌ها قرار دهند؟ چند سازمان و وزارتخانه ما پایین شهر است؟ چرا همه به بالای شهر می‌روند و برای پیشرفت مناطق پایین شهر ساختمان‌ها و بناهایشان را در آنجا ایجاد نمی‌کنند؟

*دادستانی باید به عنوان مدعی‌العموم از مطالبات رهبری دفاع کند

دادستانی و نهادهای نظارتی چه مقدار می‌توانند در خصوص این مباحث ورود داشته باشند؟

امینی: سیستم قضایی کشور ابتدا به ساکن خود را مکلف نمی‌داند که پیگیری کند. شاید هنوز در سیستم قضایی ما به طور جدی مطرح نشده که دادستان و قاضی دو وظیفه مدعی‌العموم ایستاده و نشسته دارند و تنها یکی از مدعی‌ها این است که کسی شکایت و طرح دعوا کند. چه کسی باید از مطالبه رهبر انقلاب دفاع کند؟ قاعدتا مدعی‌العموم باید این دفاع را انجام دهد و دادستانی وارد کار شود.

آیا تاکنون دیده‌اید که دادستانی بعد از فرمایش حضرت آقا سفت و سخت بایستد و  به مردم گزارش دهد؟ اینکه مثلا بگویند آقا گفته مصرف تولیدات غیر داخلی در اداره‌ها نباید اتفاق بیفتد. این مطالبات را چه کسی دنبال می‌کند که ببیند فلان وزیر ما چرا به جایی می‌رسد که بگوید اساسا هیچ شرکت ایرانی و هیچ پیمانکار ایرانی و تولید داخلی را قبول ندارم و همه قطعات را از خارج وارد می‌کنیم؟ آن وقت تولیدکنندگان داخلی ما مجبور شوند با یک شرکت خارجی کار کنند و دسته دوم محصولات آنها شوند تا کارخانه‌شان تعطیل نشود.

*ساز و کارهای مبارزه با اشرافی‌گری در قوه قضاییه موجود نیست

به نظر شما این به دلیل فشاری که روی آنها وجود دارد نیست؟

امینی: هم فشار روی آنهاست و هم ظرفیت‌های لازم را برای این کار ندارند. ما یک سازمان بازرسی داریم و تا آنجایی که بتواند عمل می‌کند. چقدر علیه‌ دو کلمه حرف آقای سراج در یک مصاحبه تلویزیونی جو درست کردند و چه قدر فشار آوردند؟ وقتی دادستان هم می‌خواهد کاری انجام دهد چنین فشاری می‌آورند که آقای آملی لاریجانی می‌گوید می‌خواهیم کاری را انجام دهیم ولی فشار می‌آورند.

اما از این طرف هم ساز و کارش موجود نیست و در قوه قضاییه باید ساز و کارهای جلوگیری از اشرافی‌گری هم وجود داشته باشد و مدعی‌العمومی به عنوان مطالبه ملی روی این معضل پرونده باز کند. وقتی حاضر می‌شویم خودروهای بی‌کیفیتی تولید کنیم که در جاده‌ها این مقدار تلفات دهد، هیچ‌کس نمی‌گوید چرا سالانه چند هزار نفر کشته می‌شوند تا یقه تولیدکننده را بگیرند.

در چنین شرایطی مدعی‌العموم باید مورد بازخواست قرار دهد. وقتی مردم ما برای قبولی در کنکور این مقدار هزینه اضافی می‌دهند چقدر به خانواده‌ها استرس وارد می‌شود و ثبت‌نام‌های نجومی در مدارس و دانشگاه‌ها اتفاق می‌افتد. دستگاه‌های نظارتی چرا باید دنبال این مسائل نروند؟

*هر سه قوه قضاییه، مقننه و مجریه در عدم مبارزه با تجمل‌گرایی مقصرند

 منشا این تغییر ذائقه فرهنگی به سوی تجمل‌گرایی چیست؟ ریشه این فرهنگ در کدام دولت شکل گرفته است؟

امینی: دولت‌ها تاکنون 8 ساله بوده‌اند. در دو سه سال اول شعارهای جدی می‌دهند که مردم خوششان می‌آید و در سال سوم یا چهارم نیز که وعده‌ها عملی نشده است به فکر 4 سال دوم می‌افتند. همه دولت‌ها همین‌طور بوده‌اند. در 4 سال دوم هم دنبال مقاصد خود هستند و دولت را بزرگ می‌کنند. وقتی دولت‌ها بزرگ می‌شوند نمی‌توانند به اوضاع مردم برسند.

حال سوال این است که مقصر کدام است؟ آیا می‌شود قوه قضاییه، قوه مقننه یا قوه مجریه را مقصر دانست؟ پاسخ این است که اگر هر سه اینها را مجموعه حاکمیت و دولت بدانیم، همه آنها مقصر هستند. چون این سه نهاد با هم نشسته و کار را پیش می‌برند و اراده ملی محقق نشده است. همچنین می‌توانیم بگوییم شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی برای نهادینه‌سازی فرهنگ باید تلاش کنند ولی اراده چه کسی باید نقش‌آفرین باشد؟ به نظر من اراده همه باید برای حل این مسائل سهیم باشد.

بالاخره بذر این مشکل عدیده در کدام دولت صورت گرفت و چه کسی آن را بنا کرد؟

امینی: مردم از دولتمردانشان تبعیت می‌کنند.

*شروع و اوج اشرافی‌گری در دولت سازندگی بود

اگر بخواهیم دولت‌ها را از لحاظ ورود به این مسئله ارزیابی کنیم کدام دولت را می‌توان سرمنشاء این مشکل دانست.

امینی: قطعا دولت سازندگی در اوج بود. یعنی شروع و به اوج رساندن این کار در آن دولت بود. دولت اصلاحات هم در گلدانی که برایش ریخته بودند گل خودش را کاشت و طمع خود را دنبال کرد. دولت احمدی‌نژاد در پروسه اول شعارها و رفتارهایش خوب بود ولی با مسائل حاشیه‌ای که درست کرد و برخی رفتارهای اقتصادی که اتفاق افتاد نکته قابل ملاحظه‌ای شد.

*بین مدیران دولتی قبحی برای اشرافی‌گری وجود ندارد

در شرایط موجود احساس این است که در بین مدیران دولتی قبحی برای اشرافی‌گری وجود ندارد و این را در عمل مشاهده می‌کنیم و به همین دلیل نباید این انتظار را داشته باشیم که قانونی در این زمینه به مجلس بیاید. همچنین وقتی مجلس کاملا سیاسی است و می‌خواهد خود را در دعواهای سیاسی پیدا کند و وقتی یک تیم قضایی می‌خواهد خود را در انبوهی از پرونده پیدا کند، انتظار این را نداریم که دور هم بنشینند و موشکافی کنند که اشرافی‌‌گری فلان شاخص‌ها را دارد و باید به این شکل جلویش را گرفت.

شما کجا در شورای فرهنگی عمومی کشور سراغ دارید که در مورد اشرافی‌گری صحبت کرده باشند؟ اراده برای انجام کار وجود ندارد. اراده برای مبارزه با این معضلات یک خاستگاه در مردم و یک خاستگاه نیز در شخص رهبری دارد و این وسط اراده جدی از بقیه احساس نمی‌شود. تلاش می‌بینیم ولی باوری وجود ندارد.

*روحانی زمان کافی برای عمل به شعارهایش ندارد/فاصله‌ بین کنترل فساد و واقعیت‌های فساد بسیار زیاد است

عدم فسادستیزی در دولت کنونی و اینکه فرمودید مردم چیزی از عملکرد این دولت نمی‌بینند می‌تواند پاشنه آشیلی برای آقای روحانی در سال 96 باشد؟

امینی: شعار خوب می‌دهد ولی اکنون فرصت کافی برای عمل کردن آنها وجود ندارد. یکی از مشکلات پیش روی آقای روحانی برای انتخابات سال 96 همین است. فاصله‌ای که مردم بین کنترل فساد و واقعیت‌های فساد احساس می‌کنند بسیار زیاد است.

توصیه شما به رئیس جمهور در مورد حسین فریدون چیست؟

امینی: بهترین کار سیاستمداران و مسئولین این است که از قوم و خویش در اطراف خودشان حتی با چندین فاصله بهره نبرند. لطمه این کار را رئیس‌جمهور قبل هم در برخی جهات خورد. دولت قبل از او هم این لطمه را خورد. سوال این است که چرا از روش رهبر انقلاب استفاده نکنیم؟ کدام قوم و خویش ایشان در حوزه مسئولیت رهبری فعالیت می‌‌کنند که سایر مسئولین از این روش استفاده کنند؟

*رئیس جمهور باور ندارد که جرم و اتفاقی از سوی برادرش صورت گرفته است

 موضع‌گیری‌هایی در خصوص آقای فریدون شده که در حوزه فساد دخیل بوده است. دولت نیز واکنشی در این خصوص نداشته. نظر شما در این مورد چیست؟

امینی: لابد رئیس‌جمهور ادعاهایی که در مورد برادرش می‌شود را قبول ندارد و یا اگر واقعیت دارد خودش با ایشان هم‌راستا است. یعنی یا واقعا باور ندارد که جرم و اتفاقی صورت گرفته و یا اینکه اگر واقعیت است خودش هم بی‌میل در این مسئله نیست. من فکر نمی‌کنم وظیفه رئیس‌جمهور باشد که بخواهد این را مطالبه کند بلکه این را وظیفه ساختارهای امنیتی، اطلاعاتی و قضایی می‌دانم که این فساد را احصا کنند و به عنوان فسادی جدی به رئیس‌جمهور به عنوان بازخواست ارائه دهند.

*روحانی مانند شهردار و رئیس شورای شهر نامه‌ای به قوه قضائیه بنویسد

کما اینکه نهادهایی داریم که وظیفه این کار را دارند و باید بدانند که برخی از درآمدها از کجا آمده است. رئیس‌جمهور حتما و لابد قبول ندارد و البته اگر هم بگوید قبول ندارم برایش جریان درست می‌شود. اتفاقا بهترین کار برای رئیس‌جمهور کاری است که اخیرا در شورای شهر اتفاق افتاد. یعنی هم رئیس شورای شهر و هم شهردار از سیستم قضایی درخواست کردند که اتهام‌هایی را که راجع به ما می‌گویند را بررسی کنید و اگر تخلفی وجود دارد بدون اغماض مورد رسیدگی قرار دهید. 

بهترین کار برای رئیس‌جمهور این است که نامه‌ای به قوه قضاییه و سیستم‌های اطلاعاتی کشور با این مضمون بنویسد که هرکجا برادر یا خانواده‌اش سوءاستفاده‌های مالی، فرهنگی و سیاسی کرده‌اند، مورد رسیدگی قرار گرفته و به استحضار مردم برسد.

*سازمان بازرسی و دادستانی باید نسبت به فسادهای منتسب به فریدون ورود کند

در این شرایط ایشان برد خوبی می‌کند. اما اگر این کار را انجام نداد، نفی مسئولیت سیاست‌های قضایی، امنیتی و اطلاعاتی، برای پیگیری این مسئله نخواهد بود. قاعدتا سازمان بازرسی کل کشور و دادستانی باید نسبت به این مسئله ورود کند. ممکن است چیزی هم نباشد ولی اگر باشد، حداقل یک مطالبه شده است. هر جریانی که این مطالبه را ایجاد کرده است الان در افکار عمومی به یک دغدغه تبدیل شده و باید مورد توجه قرار گیرد.

*مردم باید احساس کنند دامن روحانی از شائبه فساد اقتصادی پاک است

شاید پس از بررسی متوجه شویم که عده‌ای خاص با مقاصد خاص این جو را درست کردند که هیچ اشکالی ندارد و آنها مورد مواخذه قرار می‌گیرند. مردم باید احساس‌ کنند که دامن آقای روحانی به عنوان یک مجتهد متجزی از این شائبه‌ها پاک است. اول باید خودش برای پاک کردن این شائبه‌ها کمک کند و در وهله دوم نیز نهادهای امنیتی و نظارتی کشور این مسئله را به طور جدی دنبال کنند.

*مشی روحانی پر از صحبت‌های متضاد است/سیاسیون دقیقا همان جایی هستند که می‌گویند

ایشان می‌گفتند عزم جدی برای مبارزه با فساد وجود دارد ولی اخیرا گفته‌اند با بگیر و ببند مشکل حل نمی‌شود.

امینی: متاسفانه در مشی ایشان صحبت‌های متضاد کم نداریم. مثلا می‌گویند هم چرخ اقتصاد بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژ ولی بعد می‌گویند همین که توانستیم در دنیا حضور داشته باشیم کافی است. بالاخره یکی از مهارت‌های سیاستمداران چرخاندن حرف‌ها در موقعیت‌های مختلف است. اگر بخواهیم بگوییم که الان این حرف را زدی و دقیقا کجایی؟ ممکن است به این نتیجه برسیم که سیاسیون دقیقا همان جایی هستند که می‌گویند. در مشی ایشان هم این مسئله به خاطر گردش فراوان مسائل سیاسی و اتفاقات مهم روزمره و همچنین انتظار افکار عمومی و مردم بیش از بقیه است. خودشان هم نسبت به این قضیه موضع‌های متضاد کم ندارند.

 البته این جای بسی تاسف است. سهل دانستن چنین رفتارهایی درست نیست و نباید از دولت‌های گذشته هم به دلیل تخلفاتی که اتفاق افتاده است به راحتی بگذریم. بحث من جناحی نیست و واقعی است. بحث من طوری است که بسترهای مبارزه با اشرافی‌گری را فعال‌تر کند و سیاسی نیست.

 *مشی رفتاری دولت بذر در خاک اشرافی‌گری را تقویت می‌کند

 مشی رفتاری این دولت در برخی وزارتخانه‌ها بذر در خاک اشرافی‌گری را بسیار تقویت می‌کند و این مسئله‌ای جدی است. در حوزه نفت، صنعت، تامین اجتماعی، کار و حوزه‌های اقتصادی و فرهنگ اجتماعی این بذر اشرافی‌گری ریخته می‌شود. وقتی همه دغدغه‌های ما موکول به مسئله کنسرت می‌شود و یا دغدغه‌ای نسبت به فرهنگ اشرافی‌گری دیده نمی‌شود، همه این جریانات طوری به کنش و واکنش سیاسی تبدیل می‌شود.

*عده‌ای در بیرون کشور منتظر قراردادهای نفتی هستند تا سودهای کلانی به جیب بزنند

 اشاره‌ای به نفت داشتید. آقای زنگنه معتقد است نیاز نیست قراردادهای اخیر نفتی به مجلس برود. اگر چنین اتفاقی بیفتد بستری برای سوءاستفاده عده‌ای خاص فراهم نمی‌شود.

امینی: اگر بتوانیم تحلیل صحیحی کنیم و از اتهام در پروسه اقتصادی جهان خارج شویم، جایی برای محرمانه بودن وجود ندارد. خصوصا اینکه قراردادهایی در این سطح باید در مجلس مورد واکاوی قرار گیرد.در عین حال اشکالاتی از طریق رهبر انقلاب ابلاغ شد که باید مورد توجه قرار بگیرد اما باید قبول کرد کسانی که به این قراردادها اشکال وارد کرده‌اند اعم از کارشناسان، نمایندگان و حوزه رهبری به اندازه‌ای فرصت و قدرت ندارند که همه این مسائل را کنترل کنند. نگرانی ما این است که همه این دستورها در آخر در قالبی شکل گیرد که عده‌ای در بیرون کشور منتظر آن هستند تا سودهای کلانی را به جیب بزنند.

یعنی مثل اتفاقی که در کرسنت افتاد؟

امینی: مثل کرسنت و امثال کرسنت. عده‌ای در بیرون منتظرند که از فضای سودآور نفتی کشور حتی با استفاده از خام‌فروشی بهره ببرند. همکاران رسانه‌ای ما باید تلاش کنند به قدری فضا را باز کنند که جایی برای مخفی نگه داشتن چیزی باقی نماند.

*حتی سازمان‌های دولتی هم وضع مالی خوبی ندارند

دولت چقدر توانسته در راستای حل معیشت مردم گام بردارد؟

امینی: مردم اعتقادی ندارند که اتفاقی افتاده باشد و کسانی نیز که در بخش خصوصی اهل کسب و کارند رضایت ندارند. حتی سازمان‌های دولتی هم وضع مالی خوبی ندارند. وقتی پولی در حساب نباشد و گردش مالی خوب نباشد رضایت هم نیست. این در حالی است که ظرفیت‌های بسیار خوبی در کشور وجود دارد.

*تلاش دشمن بر اضمحلال جمهوری اسلامی از طریق اقتصادی متمرکز است

دشمن دنبال این است که اقتصاد ما را فشل و ناتوان نشان دهد و تمام تلاشش را در این راستا انجام می‌دهد. در شرایط موجود مهم‌ترین نفوذها و جنگ‌ها اقتصادی است. یعنی تمام تلاش دشمن برای اضمحلال حکومت جمهوری اسلامی، از طریق اقتصادی متمرکز است.

*ظرفیت‌های درونی برای مقابله اقتصادی با دشمن بالاست ولی مدیریت صحیح نیست

ظرفیت‌های درونی ما برای مقابله با دشمن در این مورد بسیار بالا است. هم امکان اشتغال و هم تولید خوب است ولی مدیریت صحیح نیست. توصیه قرآن هم همین است و می‌ گوید معیشت و اشتغال مردم را دست انسان‌های «کم‌عقل» ندهید. آدم‌هایی باید روی کار باشند که بتوانند از این ظرفیت‌ها به احسن وجه بهره ببرند.

توصیه رهبر انقلاب به اقتصاد مقاومتی هم بر این مبناست. یعنی مهم‌تر از هر چیزی، اقتصاد مقاومتی در به کارگیری ظرفیت‌های داخلی تمرکز دارند.کارخانه‌داران و صاحبان صنایعی وجود دارند که حتی اگر گردش مالی کارشان خوب باشد و مزاحمت‌های دولتی نباشد، آماده‌اند تا 150 هزار نفر نیرو به کار گیرند. کسانی که 7 هزار نیرو داشتند ولی امروز سه هزار نیرو دارند در استراتژی‌های راهبردی‌شان این مقدار نیرو را برنامه‌ریزی کرده‌اند. کسانی که می‌توانند کارهای مختلفی بکنند و باید با امکانات و ظرفیت‌های داخلی رویشان کار کرد.

*برخی هم‌راستا با جریانی هستند که چوب حراج اقتصاد را می‌زنند

 دغدغه جدی این است که اقتصاد را خوب مدیریت نمی‌کنند و در ارتباط با معیشت مردم تلاش جدی صورت نمی‌گیرد. برخی هم‌راستا با جریانی هستند که ممکن است چوب حراج و ورشکستگی اقتصاد ما را بزنند. این نکته مهمی است که به نظر هدایت‌شده پیش می‌رود. ما به دست خودمان اعلام کنیم که امروز اقتصاد داخلی ما ورشکسته است و باید خارجی‌ها بیایند و به دادمان برسند. به خارجی‌ها می‌گویند بیایید هرچه می‌گویید عمل کنیم ولی به ما امتیاز دهید. چرخ نانو تکنولوژی‌مان، سلول‌های بنیادی‌مان و سانتریفیوژهایمان را هم متوقف کنیم ولی شما مقداری پول برای چرخه مالی بین‌الملل به ما بدهید. این حرکتی خطرناک است که اتفاق می‌افتد.

*مسیر اقتصادی با روندی که پیش می‌رود نمی‌تواند مردم را به خرسندی برساند

یعنی در چارچوب پروژه نفوذ است؟

امینی: بله؛ این واقعیتی است که اتفاق می‌افتد. شما سوال نکنید که مردم از معیشت خود راضی‌اند یا نه؛ بلکه سوال کنید مسیر اقتصادی با این روندی که پیش می‌رود می‌تواند مردم را به خرسندی برساند؟ به نظر من نمی‌تواند برساند و این چیزی نیست که من بگویم بلکه سخنگوی دولت و خیلی از دولتمردان نیز می‌گویند.

*این خطرناک‌است که دولت به مردم از مشکلات اقتصادی بگوید تا برایشان عادی شود

اتفاقا خطرناک‌تر همین است که این گونه به مردم می‌گویند تا برایشان عادی شود. مگر در دیدار هفته دولت، رهبر انقلاب نگفتند که به من نگویید این مقدار کارخانه تعطیل می‌شود، بلکه کاری کنید که این نیروی کار بیکار نشود؟

این نکته مثبتی نیست که کسی با ظاهری صادقانه بگوید کارخانه‌های تحت اختیار من بیکار می‌شوند و نهایتش هم بگویند چون فلان کار را نکردیم و با خارج در ارتباط نیستیم چنین اتفاقی می‌افتد. کمااینکه الان می‌گویند اگر زیاد با قراردادهای نفتی ور بروید خارجی‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌‌کنند.یا می‌گویند کارخانه‌ها می‌خوابد چون سرمایه‌گذار نمی‌آید. این حرفی انحرافی است که بر زبان برخی جاری است.

*نه تنها در راستای معیشت قدم برداشت نشده اراده‌ای برای استفاده از امکانات داخلی هم نیست

نه تنها در راستای معیشت مردم قدم برداشت نشده که هیچ، در ارتباط با بهبود اقتصاد هم قدمی برداشته نشده و اراده‌ای هم برای استفاده از امکانات داخلی نیست. خوب بلدیم شعار بدهیم ولی این شعار باید محقق شود. من نمی‌گویم همه اتفاقات اقتصادی در این دولت رخ داده ولی می‌توانم این را بگویم که اکنون یک وضع اقتصادی داریم و کسانی آمده‌اند که ما را از نقطه «الف» به نقطه بهینه «ب» برسانند و نباید به نقطه‌های عقب‌تر برگردیم.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس