به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید "سید مجتبی هاشمی" در سال ۱۳۱۹ در محله شاهپور تهران (وحدت اسلامی فعلی) به دنیا آمد. وی پس از طی دوران تحصیلات متوسطه به ارتش پیوست و به دلیل اندام ورزیده و قدرت بدنی قابل توجهی که داشت عضو نیروهای ویژه کلاه سبز شد، اما پس از مدت کوتاهی با مشاهده جو حاکم بر ارتش و آگاهی بیشتر از ماهیت رژیم طاغوت از ارتش شاهنشاهی خارج و به کار آزاد مشغول شد.
در ایام الله ۱۵ خرداد سال ۴۲ او و چند تن از دوستانش به موج خروشان مردم پیوستند و تحت تعقیب و کنترل ماموران پهلوی قرار داشت و با کوچکترین بهانهای به منزل او هجوم آورده و اقدام به تهیه و توزیع اعلامیه و نوارهای سخنرانی و تصاویر حضرت امام مینمود و در پوششهای گوناگون، فعالیتهای خود را در تمامی شهرهای استان تهران و حتی استانهای همجوار گسترش داد.
در سال ۵۷ سید مجتبی نیز به عضویت کمیته استقبال امام در آمد و در آن استقبال تاریخی شرکت نمود. طی ۱۰ روز دهه فجر در محل کار خود که یک مغازه لباس فروشی بود به فروش اقلامی که در انقلاب نایاب شده بود، با قیمتی به مراتب پایین تر از بهای حقیقی آن، اقدام نمود.
با شروع غائله کردستان، شهید هاشمی به همراه عدهای از افراد کمیته منطقه ۹ در پی فرمان بسیج عمومی حضرت امام عازم غرب کشور شد و در آزادی و پاکسازی آن منطقه شرکت نمود.
هنوز چند روز از آغاز تجاوز عراق به خاک کشورمان نگذشته بود که سید مجتبی، به همراه عدهای از دوستان و همرزمانش به صورت داوطلبانه و مستقل عازم جنوب کشور شد و در مدرسه فداییان اسلام، واقع در شهر آبادان مستقر شد و بدین ترتیب اولین نیروی انتظامی نامنظم برای مقابله با نیروهای متهاجم بعثی در آبادان و خرمشهر بوجود آمد که به گروه فداییان اسلام معروف شد و سرانجام منافقان کوردل که نمیتوانستند شاهد تلاش شبانهروزی شهید هاشمی در پشتیبانی رزمندگان اسلام باشند، در آستانه ماه مبارک رمضان سال ۶۴ و در 27 اردیبهشت ماه، او را با زبان روزه در مغازه لباس فروشیاش از پشت سر آماج گلولههای خود قرار داده و به شهادت رساندند.
آنچه می بینید، بوسه این شهید بر گلوله خمپاره ای است که قرار است از منطقه ذوالفقاری آبادان به سوی دشمن پرتاب شود.
بوسه این شهید بر گلوله خمپاره ای است که قرار است از منطقه ذوالفقاری آبادان به سوی دشمن پرتاب شود.