به گزارش مشرق، طی هفته گذشته و بنابر اعلام برخی از رسانه ها، بار دیگر بحث استقلال
کردستان سوریه مطرح شد و پیش نویس قانون اساسی فدرالیسم شمال سوریه نیز
منتشر شد. این پیش نویس قانون اساسی که "پیمان اجتماعی" نام دارد، در چهار
بخش، 11 فصل و 85 ماده تنظیم شده است. بر اساس این قانون، "قامشلی" به
عنوان مرکز انتخاب و شهر "عامودا" به عنوان مرکز اداری- سیاسی در نظر گرفته
شده است. با مطرح شدن دوباره استقلال کردهای سوریه که این بار با تدوین
قانون اساسی همراه است، باید منتظر رویدادهای جدیدی در سطح منطقه ای
باشیم.
بنابراین تحلیل پیش رو در پی پاسخ گویی به این سوالات است که آیا استقلال
کردستان سوریه امکان پذیر است؟ بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای چه
رویکردی نسبت به استقلال کردستان خواهند داشت؟
آشنایی با کردستان سوریه
کردستان سوریه بر اساس سه کانتون یا بخش، متشکل از کانتون عفرین، کوبانی و
جزیره (شامل مناطقی از حسکه و قامشلی) تشکیل شده است. مناطق مورد ادعای
کردهای سوریه شامل سه استان حلب، رقه و حسکه است. بنابراین کردها مناطق
مرزی و شمالی کشور سوریه را در نظر دارند.
از زمان وقوع درگیری ها در سوریه، کردها جهت دفاع در برابر داعش و همچنین دولت سوریه، اولین گروه های نظامی خود را تشکیل دادند. حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی. د) معتقد بود که در برابر خط ناسیونالیسم سوری و خطی که نیروهای تکفیری دنبال می کنند، بایستی خط سومی شکل بگیرد که نه با دولت بشار اسد باشد و نه با ارتش آزاد، داعش و دیگر مخالفان مذهبی و ناسیونالیست دولت باشد.
در ماه گذشته بود که منطقه کردستان مورد حمایت احزاب
کردی قرار گرفت. عناصر سیاسی کرد سوری به همراه نمایندگانی از نیروهای
عرب، آشوری و ترکمن شمال سوریه که به همراه یکدیگر علیه داعش مبارزه می
کنند، در کنفرانسی در رمیلان تأسیس نظام فدرال را در شمال سوریه و در مناطق
تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک با عنوان فدراسیون شمال سوریه اعلام
کردند. کنفرانس رمیلان با انتشار یک متن، روند ایجاد سیستم دموکراتیک در
شمال سوریه را تشریح کرده و فدراسیون شمال سوریه را متشکل از سه کانتون
جزیره، کوبانی و عفرین اعلام کرد.
منطقه کردستان سوریه سرشار از منابع نفتی است که البته اکنون بیشتر مناطق
نفتی در اختیار داعشی ها قرار دارد. منطقه نفتی شدادی که دومین ذخایر منابع
در سوریه بعد از جبل الشاعر است و همچنین میادین نفتی مهم رمیلان و جبسه
از مناطق مهم در حوزه ادعایی کردهاست. از سوی دیگر دسترسی کردها به آب های
آزاد از طریق ترکیه اهمیت و ویژگی دوم این منطقه را نشان میدهد. کردستان
عراق محصور در خشکی و دسترسی به آب های آزاد ندارد، و از این رو کردها روی
مزیت دسترسی کردستان سوریه به آب ها آزاد حساب باز کرده اند.
رویکردهای منطقه ای و بین المللی به استقلال کردستان
به طور کلی دو رویکرد نسبت به استقلال کردستان سوریه وجود دارد؟
الف)بازیگران موافق
در میان بازیگران موافق با استقلال کردستان سوریه، آمریکا و رژیم صهیونیستی منافع مهمی را برای خود مد نظر دارند.
آمریکا و رژیم صهیونیستی به طور کلی موافق اقلیم یا منطقه خودمختار در شمال سوریه هستند. «ایوب کارا»، معاون وزیر همکاریهای منطقهای رژیم صهیونیستی به تازگی بر حمایت اسرائیل از تأسیس یک دولت مستقل کُرد با هماهنگی قدرتهای منطقهای، سازمان ملل و ایالات متحده در سوریه تأکید کرد. مهم ترین دلایل حمایت آمریکا و رژیم صهونیستی از استقلال کردستان سوریه موارد زیر است:
1) مهم ترین منفعت امریکا و رژیم صهیونیستی از استقلال کردها، ایجاد منطقه نفوذ جدیدی در درون محور مقاومت است. "عوفرا بنجیو"(رئیس مطالعات کُردی دانشگاه تل آویو) در این باره میگوید: «شکل گیری کشور مستقل کردستان، باعث تضعیف کشورهای متعددی که با اسرائیل دشمنی تاریخی دارند مثل عراق، سوریه و ایران میشود».
به اعتقاد وی، کردستانی که در دل کشورهای مقاومت تشکیل شود، میتواند
همانند خنجری در قلب ملتهای منطقه حامی «محور ممانعت» باشد. ایجاد کشور
مستقل کردی که مورد حمایت اسرائیل باشد، میتواند معادلات منطقه را تغییر
دهد. از نظر بنجیو، استقلال کردستان می تواند در درگیری نفوذ تاریخی موجود
میان «ترکیه سنی» با «ایران شیعی»، تأثیر مستقیم بگذارد و این مسأله به
سود اسرائیل است.
بنابراین رژیم صهیونیستی به دنبال منطقه نفوذی همچون کردستان عراق در سوریه است تا از این ظرفیت جهت اعمال فشار بر ایران و محور مقاومت منطقه استفاده کند؛ موضوعی که در کردستان عراق نیز آن را دنبال می کند.
2) بر اساس اظهارات جوزف نای مبنی بر این که آمریکا باید به توازن قدرت در
منطقه روی آورد، کردها مهم ترین ابزار برای رسیدن به این هدف هستند. نای می
گوید واشنگتن باید به گونه ای عمل کند که هیچ کدام از قدرت های منطقه ای
نتوانند به هژمون تبدیل شوند و یک نوع توازن قوا شکل بگیرد. آمریکا و رژیم
صهیونیستی نیز امروزه بنا بر همین سیاست عمل کرده اند. از یک سو کشورهای
منطقه را درگیر جنگ نیابتی و درونی کرده اند و از سوی دیگر از ابزارهایی
همچون گروه های تروریستی و سایر شبه نظامیان همچون کردها در جهت تحدید
منافع بازیگران منطقه ای روی آورده اند.
منافعی که آمریکا و رژیم صهیونیستی در طرح تجزیه سوریه برای خود طراحی کرده اند، که مهم ترین آن، فراهم شدن طرح تجزیه در سایر کشورهای منطقه است. طرح تجزیه سوریه که بر اساس تشکیل 5 منطقه در دستور کار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد، در جهت تقسیم این کشور بر اساس قومیت و اقلیت های دینی است و طبق آن منطقه اول سنی ها در مرکز، علوی ها در غرب، کردها در شمال، دروزی ها در جنوب و ترکمن ها در شمال غرب است. در همین زمینه می توان ادعا کرد که عملیات هایی که اخیراً در شمال سوریه و تسط نیروهای دموکراتیک کرد با همراهی آمریکا صورت می گیرد، به نوعی همراهی آمریکا برای تجزیه سوریه
براساس منطقه مستقل کردی است.
آمریکا برای تجزیه سوریه و کشورهای منطقه سه طرح کلی را به ترتیب زمانی از سال 2001 م در نظر گرفته بود.
الف) طرح حذف حلقه: این طرح در سال 2004م توسط کسینجر مطرح شد.کسینجر در این طرح اعلام کرد که برای پایان دادن به بحران های منطقه ای باید ارتباط جبهه مقاومت را با یکدیگر قطع کرد و برای این کار ابتدا باید حزب الله در سال2006 حذف می شد و سپس سراغ سایر کشورها می رفتند، اما با شکست سناریوی حذف حزب الله، سناریو بعدی سوریه کلید خورد و اما بار دیگر با شکست طرح تجزیه سوریهف آمریکا و همپیمانان عربی اش به سراغ حلقه بعدی یعنی عراق آمدند و اعلام کردند برای اینکه ارتباط بین ایران با سوریه قطع شود، باید عراق را تجزیه کرد. برنامه آن ها برای عراق، تجزیه آن به سه منطقه جداگانه که شمال کردها، مرکز سنی های وابسته به عربستان و جنوب شیعیان است.
ب) طرح خاورمیانه بزرگ: اگرچه بنیان این طرح بعد از حملات 11سپتامبر صورت گرفت، اما تا سال 2005 نمود پیدا نکرد و از سال 2007م با شکست طرح کسینجر در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار نگرفت. حمله به نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی در سال 2008م به عنوان نقطه آغازین برای شروع طرح در نظر گرفته شده بود، اما با شکست رژیم صهیونیستی این طرح همانند طرح حذف حلقه ها، ناکام ماند.
ج) طرح استقلال کردهای سوریه براساس تئوری جدید کسینجر: اخیراً هنری کسینجر (وزیر اسبق خارجه آمریکا) طرح تجزیه سوریه را به طور خاص مطرح کرده است. هنری کسینجر می گوید که برای سرکوب داعش و پس از آن تشکیل دو منطقه علوینشین (کوچکتر) و تحت کنترل بشار اسد با حمایت روسیه و سنینشین (بزرگتر) در سوریه باید دنبال شود. به اعتقاد وی این طرح هم متضمن کوتاه کردن دست ایران از منطقه شام و هم تأمینکننده منافع نظامی واشنگتن در سوریه است (مناطقی که بعدها میتوانند براساس یک ساختار فدرال در کنار هم قرار بگیرند.).
بعد از سخنان هنری کسینجر روزنامه وال استریت ژورنال نیز به ابعاد این طرح پرداخت و موضوع جدیدی را به این طرح اضافه کرد. بر اساس تحلیل این روزنامه، منطقه کردستان سوریه نیز باید مستقل شود. این روزنامه می نویسد:
« منطقه کردهای سوریه باید به عنوان یک کشور مستقل از منطقه تحت کنترل اسد اعلام شود و پس از آن باید به دنبال یک پیمان بلندمدت بود تا به یک پایگاه اصلی عملیاتی برای حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه تبدیل شود. همچنین توافقی با روسیه بایستی پیگیری شود که بر اساس آن ما به یکپارچگی منطقه بشار اسد احترام بگذاریم و روسها نیز متقابلاً منطقه کردستان نوین را محترم بشمارند.»
بنابراین با تجزیه سوریه، دسترسی روسیه محدود به مناطق علوی نشین می شود و از آنجایی که امروزه تمرکز اصلی حملات هوایی و زمینی روسیه و سوریه بر مناطق مرکزی است، این امر دیگر مورد پذیرش نظام سنی که در مرکز تشکیل خواهد شد، نخواهد بود. در نتیجه، دسترسی ژئوپلتیکی روسیه در خاورمیانه محدود می شود. از بُعد دیگر همان طور که در طرح کسینجر نیز آمده هدف اصلی عدم دسترسی ایران به لبنان و حزب الله است، چون با تشکیل دولت سنی (مخالف جبهه مقاومت) در مرکز علناً دسترسی ایران به حزب الله قطع و محور مقاومت به دو شقه تقسیم می شود و در صورت تحقق این امر در صورت تجاوز رژیم صهیونیستی به حزب الله، این جنبش با مشکلات متعددی مواجه خواهدشد.
ب) بازیگران مخالف
مهم ترین مخالفان استقلال کردستان سوریه، کشورهای ترکیه و ایران هستند. از
آنجایی که کردها در چهار کشور سوریه، ایران، عراق و ترکیه حضور دارند، هر
گونه تحریک کردها در یک کشور بر سایر کشورهای دیگر تاثیر میگذارد. نزدیک
به 25 درصد جمعیت ترکیه را کردها تشکیل می دهد. همین امر سبب شده کردها به
عنوان بزرگترین گروه اقلیت در ترکیه شناخته شوند. اردوغان در یکی از موضع
گیری های خود به صراحت اعلام کرد که ما نمی خواهیم در مرزهای کشورمان شاهد
یک «شمال عراق» دیگر باشیم. از سوی دیگر دولت ترکیه کردها را دشمن اصلی خود
می داند و امروزه نیز با آنها در مناطق جنوب ترکیه و شمال عراق درگیر است.
البته موضوع بسیار مهم این که مسئله کردها در ایران با کشورهایی همچون سوریه، عراق و ترکیه بسیار متفاوت است. کردهای ایران با مردمان ساکن ایران، نه تنها اشتراک نژادی دارند، بلکه از اقوام اصیل ایرانی محسوب می شوند و از این رو در بافت تاریخی، تمدنی و فرهنگی ایران تعریف می شوند و تمایلات استقلال طلبانه در افکار عمومی منطق کردنشین ایران، خریدار ندارد، بلکه این تمایلات از سوی جریانات وابسته به انگلیس و آمریکا در بین مردم ترویج شده است و به عبارتی مسئله به سیاست های معارضه جویانه قدرت های بزرگ علیه ایران بر می گردد و هیچ پیوندی با هویت مردم کرد ایران ندارد.
آیا استقلال کردستان سوریه امکان پذیر است؟
در پاسخ به سوال مورد نظر نمی توان به طور مطلق نتیجه گیری کرد. اما ذکر
بعضی وقایع می تواند در تحلیل استقلال کردستان سوریه موثر باشد.
کردستان عراق از سال 1990م به طور مرموزانه ای و با استفاده از درگیر بودن
حزب حاکم بعث با تحریم های بین المللی و حمله به عراق به سبب حمله به کویت،
توانست تا سال2003م به نیروی آموزشی و نظامی دست پیدا کند و سپس با
استفاده از تسهیلات مختلف از نظر اقتصادی نیز به خود متکی باشد. هر چند
حمایت های آمریکا و رژیم صهیونیستی در این امر امکان پذیر بود.
در مورد کردستان سوریه نیز دقیقاً همین سیاست دنبال شده است. با شروع بحران
سوریه کردها ابتدا نیروهای نظامی خود را با نام اتحادیه دموکراتیک تشکیل
دادند. سپس این نیروها با انجام بعضی عملیات ها در مناطق شمالی، با حمایت
های آمریکا توانستند بعضی مناطق همچون کوبانی را از چنگ داعش آزاد کنند و
در ادامه با بیرون راندن داعش و عدم حضور دولت در این مناطق شروع به
نهادسازی کردند؛ نهادهایی همچون مجلس ملی. در گام بعدی کردها با حمایت
امریکا درصدد توسعه مناطق پیرامونی خود هستند. این امر نیز امروزه در
عملیات های اخیر در غرب حلب مشهود است. این امر نیز همانند سیاست کردستان
عراق در الحاق کرکوک به حوزه خود بود. امروزه نیز کردهای سوریه به دنبال
الحاق مناطق کردنشین رقه به کانتون های خود هستند.
بنابراین می توان گفت کردهای سوریه در طرحی گام به گام توانسته اند ابتدا
با استفاده از آَشوب های داخلی مناطق شمالی سوریه را تصرف کنند و سپس با
استفاده از شرایط به وجود آمده استقلال کردستان سوریه را اعلام کنند.
با وجود این پیش روی کردهای سوریه، می توان این ادعا را مطرح کرد که از نظر
عملی در شرایط فعلی امکان استقلال کردستان سوریه امکان پذیر نیست. دلیل
این امر:
الف) مخالفت دولت سوریه، کشورهای منطقه ای و روسیه؛
ب) در شرایط فعلی این امکان در بین احزاب کردی مبنی بر تشکیل منطقه ای فدرال یا مستقل وجود ندارد.
ج) سیاست آمریکا در شرایط کنونی نیز استقلال کردها نیست. هرچند امریکا
موافق استقلال کردهاست، اما در شرایط فعلی سیاست امریکا استفاده از کارت
کردها در مسایل منطقه ای است.
د) کردهای سوریه برخلاف کردستان عراق از نظر اقتصادی به خود متکی نیستند.
امروزه مناطق نفتی شمال سوریه در اختیار داعش است و این امر مشکلات عدیده
ای در زمینه اقتصادی برای کردها ایجاد می کند.
نتیجه گیری
سیاست امریکا مبتنی بر تجزیه و تکه کردن کشورهای منطقه بر اساس قومیت و
مذهب است و این درسی است که از انگلیسی ها آموخته است. در این جهت ابتدا
آمریکا سعی در تجزیه کشور بر اساس بحران های داخلی دارد، همچون تجزیه سودان
و در صورت ناکارآمدی استفاده از ابزارهایی همچون گروه های تروریستی و شبه
نظامی است. سوریه امروزه در دسته دوم یعنی استفاده از گروه های معاند داخلی
توسط آمریکا در جه اجریا طرح تجزه، قرار گرفته است. از سوی دیگر آمریکا
برای پیشبرد این اهداف خود با مخالفان منطقهای و فرامنطقه ای مواجه خواهد
بود. روسیه، ترکیه و ایران مهم ترین مخالفان هستند که اجازه چنین سناریویی
را نخواند داد. ضمن این که مخالفت ایران با این موضوع ریشه در متفاوت بودن
مسئله کردی در ایران با دیگر کشورها دارد که شرح آن گذشت.
محمدرضا فرهادی-پایگاه بصیرت