به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه امروز خود نوشت:
بازی منافقانه و عبرتآموز BBC با هاشمی
شبکه
دولتی انگلیس در کمتر از چند ماه، هاشمی رفسنجانی را از بازیگری موثر که
باید به فهرست انتخاباتی وی رأی داد، به بازیگری که نباید جدی گرفت تنزّل
داد!
بیبیسی در تحلیل جدید خود با عنوان «چرا نباید هاشمی را جدی
گرفت؟» مینویسد: معروف است که مردی خوشبین از بالاترین طبقه یک برج بلند
فرو افتاده بود. در میان راه به هر طبقه که میرسید میگفت «تا اینجا که
خوب بود»، «تا اینجا که به خیر گذشت» این حکایت سیاستمدار کهنهکاری است که
سقوطش برای اولینبار در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در
بهمنماه 1378 علنی شد. با این حال شاید کمتر کسی به اندازه او تا این حد
سوژه مورد علاقه و تیتر یک مطبوعات و رسانهها قرار گرفته و البته تا این
حد زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده باشد. هاشمی رفسنجانی تا پایان
دوره ریاست جمهوریاش به گمان بسیاری تاثیرگذارترین چهره سیاسی ایران به
شمار میآمد.
بیبیسی با اشاره به اینکه هاشمی تبدیل به امیدی برای
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و خبرگان شد، مینویسد: اما اتفاقاتی که در
حین انتخابات و سپس در رأیگیری برای تعیین روسای این مجالس افتاد مجال
خوبی است تا به جای اینکه به بازیگران این ماجراها و جزئیات آن وقایع
بپردازیم، یک پله بالاتر به سرنوشت فردی اشاره کنیم که پای ثابت بسیاری از
انتخابات سه دهه اخیر بود. هر چند انتخابات دو دهه اخیر، برای او محصولی جز
شکست در پی نداشته است.
واقعیت آن است که از دست رفتن جایگاه نمادین
هاشمی رفسنجانی و نارضایتی از دولت او صرفا به خاطر درگیریهای جناحی نبود،
بلکه پروژه دولت سازندگی عملا در سه ساحت اصلی سیاست داخلی، سیاست خارجی و
اقتصادی شکست خورده بود.
بیبیسی با اشاره به فراز و فرود هاشمی در
دوره اصلاحات و سپس آشوب 88 مینویسد: نزدیک به 16 سال شکستهای پیاپی
هاشمی رفسنجانی برای بازپسگیری جایگاه پیشینش ادامه پیدا کرد تا اتفاقی که
به زعم او پس از دو دهه بزرگترین پیروزی زندگی سیاسیاش را رقم زد؛ انتخاب
حسن روحانی، همکار و چهره شبیه به خودش. حسن روحانی به صحنه آمد، چهرهای
شبیه هاشمی، چهرهای معتدل و میاندار. اما شاید این پیروزی همان اتفاقی
بود که شأن وجودی هاشمی رفسنجانی را در عرصه سیاست ایران بیمعناتر و البته
غیرضروریتر کرد. روحانی همان برنامهای را پیاده کرد که هاشمی نتوانسته
بود، رابطه با غرب، برنامهای که به تأیید رهبر نیز رسیده بود. روحانی همان
کاندیدای مقبولی است که حتی کاندیداتوری خود را نیز مشروط به موافقت رهبر
کرده بود و امروز خود میداند که شرط پیشبرد برنامه سیاسیاش نزدیکی بیشتر
با رهبری است.
شاید به همین خاطر است که او سبب انتخابش را نه مانور سیاسی
هاشمی در دوران انتخابات که رای مردم به اعتدال میداند. و شاید درست به
علت عدم طرح این موضوع از سوی روحانی و اطرافیانش است که ناچارا خود هاشمی
در مصاحبههایش باید بر نقش خودش در انتخاب روحانی تاکید کند.
در ادامه
این تحلیل آمده است: بازی آخر هاشمی رفسنجانی به صحنه آوردن کسی بود که مرگ
نمادین خود او را رقم زد. اکنون روحانی همان جایی ایستاده است که اکبر
هاشمی رفسنجانی سودایش را در سر داشت؛ یک شخصیت سیاسی فراجناحی.
واقعیت
آن است که هاشمی دیگر نه قدرت سیاسی پیش برد گفتاری را دارد که در بر ساخته
شدنش نقش داشت و نه دیگر جریانی سیاسی را نمایندگی میکند. روزگار پسا
هاشمی نزدیک دو دهه است که آغاز شده. دل بستن بخشی از منتقدان حکومت به او
بیشتر ناشی از ضعفی است که خود برای تغییر احساس میکند. افسانه هاشمی
امروز تجلی رویای تحقق نیافته همان قدرتی است که قرار بود در پی اعتراضات
سال 88، مجلس خبرگان را رو در روی رهبری قرار دهد.
این تحلیل تحریکآمیز
در حالی است که شبکه دولتی انگلیس چندماه پیش با کنار گذاشتن آداب حرفهای
رسانهای، خواستار رأی دادن به فهرست مورد حمایت هاشمی شده و از وی به
عنوان بازیگری موثر یاد کرده بود. این شبکه در آن تحلیل به قلم یکی از
اعضای گروهک ملی مذهبی (مرتضی-ک) نوشت: هاشمی هنوز از بازیگران اصلی در
جمهوری اسلامی است.
او از 10 سال پیش به صورت محسوس در سوی اصلاحطلبان
ایستاده است. جدا از کارگزاران -که هاشمی حکم «پدر معنوی» ایشان را دارد -
فاصله میان رفسنجانی با مجاهدین انقلاب و مشارکت و اصلاحطلبان دوم خردادی و
حتی بخشهای مهمی از اپوزیسیون ملتزم به قانون اساسی (از جمله نیروهای
ملی- مذهبی) و دگراندیشان مستقل و منتقد حاکمیت، تقلیلی محسوس یافته است.
بیبیسی
در آن زمان نوشته بود: بازیگری موثر هاشمی ادامه دارد و او جای پاهای
محکمتر و نفوذ بیشتری در ساختار سیاست ایران یافته است.
یادآور میشود
شبکه دولتی انگلیس ضمن حمایت از اصلاحطلبان طیف هاشمی در انتخابات علنا
خواستار رأی ندادن به شخصیتهایی نظیر آیتالله جنتی شده بود اما انتخاب
آیتالله جنتی به ریاست خبرگان از سوی نمایندگان منتخب ملت تمام آرزوهای
انگلیس و آمریکا را بر باد داد.
دستیار سوروس در انهدام اقتصاد کشورها در ایران چه میکند؟
بسیج
دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در نامهای با اشاره به خبر حضور «جفری دیوید
ساکس»، مشاور دبیر کل سازمان ملل در این دانشگاه خطاب به هیئت امنای
دانشگاه از جمله فرهادی، معتمدی، صدیقی، باقری و صادقیمقدم اعلام کرد:
دیوید ساکس برای پاسخگویی نسبت به جنایات اقتصادی که در کشورهای در حال
توسعه مرتکب شده است در دانشگاه امیرکبیر حاضر میشود یا برای پیاده کردن
نسخههای اقتصاد آزاد در ایران اسلامی در مقابل دیدگاه اقتصاد مقاومتی؟
به
گزارش رجانیوز، در این نامه آمده است: مطابق اطلاعیه صادره از سمت دانشگاه
امیرکبیر، خبر حضور «جفری دیوید ساکس»، مشاور عالی دبیر کل سازمان ملل در
دانشگاه امیرکبیر و سخنرانی در جمع دانشگاهیان در فضای خبری کشور بازتاب
پیداکرده است. نکته اساسی که وجود دارد عملکرد وی در حوزه اقتصادی کشورهای
مختلف و ارتباط مستقیم ساکس با جورج سوروس- عامل اصلی انقلابهای رنگی در
کشورها- و فردی که از هیچ تلاشی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی مضایقه
نکرده است. پس از فروپاشی شوروی دیوید ساکس با سرمایه جورج سوروس، به
کشورهای مختلف اروپای شرقی مسافرت کرده و اقتصادهای آنان را طراحی میکرد و
با خریدهای بزرگ مجموعههای دولتی این کشورها سودهای سرشار میکرد.
بسیج
دانشجویی دانشگاه امیرکبیر اضافه کرد: در مصاحبه انجام شده توسط آزادگان،
مشاور ارشد دفتر توسعه پایدار دانشگاه صنعتی امیرکبیر، از ساکس به عنوان
یکی از مهمترین اقتصاددانان دنیا یاد شده است. آنچه پوشیده نیست، رویکرد
نئولیبرالی اقتصاد جهانی است که مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام
خمینی(ره) جمهوری اسلامی را از هضم شدن در آن برحذر داشته و این چنین عنوان
کردند که «اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار
نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است». حضور دیوید ساکس به
عنوان نماد اقتصاد آزاد در تهران و دانشگاه صنعتی امیرکبیر در حالی است که
تنها راه برونرفت از مشکلات اقتصادی موجود، مسئله اقتصاد مقاومتی است که
با اقدامات این چنینی در سطح کشور در حال ذبح شدن در برابر اقتصادهای
نئولیبرالی است.
این تشکل دانشجویی اضافه کرد: دیوید ساکس با پرچم
مقابله با تورم، افتخار بیکاری 30 درصدی مردم بولیوی، ترک خدمات تأمین
اجتماعی برای 61 درصد بولیویاییها، رجوع میلیونی بیکاران بولیوی به کاشت و
فراروی ماده مخدر کوکائین را در نتیجه طراحیهای خود در دهه 80 به بار
آورد. در بولیوی حالت فوقالعاده اعلام شد.
بسیج دانشجویی دانشگاه
امیرکبیر تصریح کرد: حضور شخص وابسته به قدرتهای جهانی که به گفته رهبر
معظم انقلاب «جمعی صهیونیست و وابسته به صهیونیست هستند» در دانشگاه
امیرکبیر چه جایگاهی دارد و به چه علت پس از سخنان صریح مقام معظم رهبری
مبنی بر نادرست بودن هضم شدن در اقتصاد جهانی، وی در مادر دانشگاههای
صنعتی کشور حضور پیدا میکند؟
مردودی دولت در عملکرد اقتصادی و فرافکنی روزنامههای زنجیرهای
نشریات مدعی اصلاحطلبی جز انداختن بار مشکلات اقتصادی برگردن دولت قبل، هیچ کارنامه قابل عرضهای درباره عملکرد دولت یازدهم ندارند.
روزنامههای
آفتاب یزد و اعتماد در مطالب مشابهی سعی کردهاند مشکلات اقتصادی را به
عملکرد دولت قبل نسبت دهند. اعتماد در این زمینه و پس از 3 سال، مدعی شد
«آواربرداری اقتصادی هنوز تمام نشده و عملکرد دولت قبل فاجعهبار است.»
روزنامه
آفتاب یزد نیز با تکرار همین مضمون کوک شده ادعا کرد دولت قبل اعتماد مردم
را از بین برده و ترمیم این اعتماد کار سختی است. آفتاب یزد البته توضیح
نداده که اگر ادعای آنها درست باشد، آیا مردم بعد از 3 سال خبر دارند که
دولت عوض شده یا خیر؟! و آیا مثلاً مسئول حقوقهای 70-80 میلیونی،
اشرافیگری برخی مسئولان دولتی، تعبیه برخی رانتهای اقتصادی بزرگ، کوتاهی
در امر مقابله با قاچاق کالا، زمینهسازی واردات کالاهای لوکس و اشرافی یا
دارای مشابه در داخل و... نیز که در دولت فعلی در جریان است، دولت قبل
است.
اعتماد در عین حال در چند سطر به شکل سربسته اعتراف کرد: هنگامی که
از مردم خواسته شده عملکرد دولت را در دو زمینه بیکاری و تورم و گرانی
ارزیابی کنند، شاخص به دست آمده برای تورم و گرانی 17/7 بود و برای بیکاری
14/6 (اگر این شاخص برابر صد میشد، به منزله ارزیابی متوسط از عملکرد دولت
بود) و این ارزیابی برای بهداشت و درمان حدود 99 (یعنی به اندازه متوسط)
است و این نشان میدهد که ارزیابی از عملکرد دولت درباره تورم و بیکاری
پایینترین نمرات را داشته و در میان این دو مورد نیز بیکاری نمره منفیتری
گرفته است.
آفتاب یزد نیز درباره عملکرد اقتصادی دولت اذعان کرد: تحریک
تقاضا موضوعی بود که روحانی در مورد خودرو بکار گرفت و با پرداخت وامهای
بحثبرانگیز خواست تا تکانی به اقتصاد دهد و عملاً موفق نشد. این تحریک
تقاضا در حوزه مسکن را هم انجام داد و با پرداختهای وام خواست تا جذابیتی
در بازار مسکن ایجاد کند که باز هم حرکتی دیده نشد.
بالا نگه داشتن نرخ
ارز موضوع دیگری بود که دولت تن به آن داد تا بدین ترتیب صادرات برای صادر
کنندگان داخلی جذاب باشد و باز هم اتفاق خاصی نیفتاد. کم کردن نرخ
سپردههای بانکی نیز راه دیگری بود که روحانی برگزید و حتی اخیراً خبرهایی
حاکی از کاهش بیشتر آن نیز دارد تا بدین ترتیب پولهای انباشته شده از
بانکها خارج شده و وارد بازاری مثل بازار سرمایه شود که این موضوع نیز
نتوانسته آنچنان حرکتی در اقتصاد ایجاد کند و فضای اقتصادی جامعه خمودتر از
این حرفهاست که به این تغییرات پاسخ دهد. تزریق پول نیز به اقتصادی که
تورمش با زحمت به زیر 10 درصد رسیده است سم مهلکی است که تمام تلاشهای
دولت را بر باد میدهد. برجام نیز هنوز به مرحله اجرایی شدن آنچنانی نرسیده
است.
تحرکات وکیلالدولهها برای تجزیه فراکسیون اکثریت مجلس
برخی نمایندگان وکیلالدوله برای انشقاق در فراکسیون اکثریت دست به کار شدند.
این
طیف که با اصلاحطلبان نیز در ارتباطند در ماجرای انتخاب نواب رئیس مجلس
با وجود تعهد فراکسیونی برای رأی دادن به حاجیبابایی و دهقان، به پزشکیان و
مطهری رأی دادند، حال آن که اصولگرایان در عمل به تعهد فراکسیونی، رأی به
ریاست لاریجانی داده بودند. بنابراین در حالی که فراکسیون فراگیر ولایت
قریب 180 عضو دارد، نامزدهای فراکسیون برای نایب رئیسی رأی نیاوردند چرا که
جریان لابیست همسو با دولت 30 تا 40 نماینده را از رأی به حاجیبابایی و
دهقان منصرف کرده بود.
اکنون نیز همین طیف با طراحی تشکیل فراکسیون
اعتدال و ایجاد انشعاب در فراکسیون اکثریت، درصدد است نگرانیهای دولت و
فراکسیون اقلیت (امید) را برطرف کند؛ چه اینکه محمدرضا تابش نماینده
اصلاحطلب اردکان دیروز به آفتاب یزد گفت «بیتدبیری کنیم، فراکسیون ولایت
منسجم میشود. اما اگر عاقلانه رفتار کنیم آنها منسجم نخواهند شد».
در
این میان جعفرزاده امینآبادی از نمایندگان همسو با دولت در مصاحبه با سایت
دولتی خبر آنلاین، گفت: ما برای تشکیل فراکسیون اعتدال، نشستهای اولیه
را برگزار کردیم و تا یک ماه دیگر این فراکسیون اعلام موجودیت میکند.
وی
گفت: در شرایط کنونی، یک فراکسیون امید در مجلس وجود دارد که بخش قابل
توجه آن از دوستان اصلاحطلب هستند و یک فراکسیون ولایت وجود دارد که بخش
قابل توجهی از آن دوستان پایداری هستند. اما نمایندگانی در مجلس حضور دارند
که مشی اعتدالی دارند یا مستقل به مجلس آمدهاند، این افراد نه اصلاحطلب
هستند و نه عضو جبهه پایداری، تکلیف آنها چه میشود؟
جعفرزاده درباره
نمایندگانی که در نشستهای فراکسیون اعتدال حضور داشتند، از کسی نام نبرد و
تنها به بیان عبارت «دوستانی که دارای مشی اعتدال هستند»، بسنده کرد.
جعفرزاده
در اظهار نظری قابل تأمل گفت: در ابتدای مجلس ما نیاز داشتیم که برای رئیس
مجلس به اجماع برسیم ولی بعد از آن دیگر نیازی به این اجماع نداریم(!) و
از این به بعد هم فراکسیون جدیدی پا میگیرد.
نماینده رشت اظهار کرد: ما
هنوز وارد مرحله عضوگیری نشدهایم اما از همه طیفها در این فراکسیون حضور
خواهند داشت و از هر دو فراکسیون عضوگیری میشود.
جعفرزاده درباره حضور
لاریجانی در فراکسیون امید نیز اظهار کرد: ما تمایل داریم که ایشان به
فراکسیون اعتدال بپیوندند اما هنوز با ایشان صحبتی نکردهایم. چرا که در
این مرحله به پختگی کامل نرسیدهایم. البته به این معنا نیست که ایشان از
تشکیل کمیسیون بیاطلاع باشد. ایشان در جریان همه حرکتهای مجلس هست.
به
نظر میرسد این قبیل تحرکات بیش از هر چیز، درصدد دامن زدن به دلخوری و
بدبینی اصولگرایان نسبت به علی لاریجانی است که در ماجرای ریاست مجلس تلخ
زبانی و طلبکاری و اهانتهای دوباره مدعیان اصلاحطلبی را تجربه کرد.
درباره
تحولات مجلس این خبر نیز قابل تأمل است که کاظم جلالی در جمع خبرنگاران
گفته است: نام آقای عارف زیبنده ریاست مرکز پژوهشهای مجلس است و اگر تصمیم
هیئت رئیسه مجلس انتخاب ایشان باشد، از هم اکنون برای آقای عارف آرزوی
موفقیت میکنم.
وی در عینحال گفته که «تا اعلام حکم جدید و تصمیمگیری در این باره، با قوت مسئولیت ریاست مرکز پژوهشها را ادامه میدهم.
گفتنی
است نمایندگان همسو با دولت در مجلس نهم بارها ادعای تشکیل فراکسیون حامی
دولت یا اعتدال را مطرح کردند اما به جای عملی کردن این کار، ترجیح دادند
فراکسیون رهروان ولایت را از مشی اصولگرایانه دور سازند.
کد خبر 585547
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۹
- ۰ نظر
- چاپ
برخی نمایندگان وکیلالدوله برای انشقاق در فراکسیون اکثریت دست به کار شدند.