به گزارش مشرق، روز 17 آبان ماه امسال پسر جوانی به نام آرش 24 ساله با پدرش مسعود در محل کار وی در منطقه عبدل آباد قرار ملاقات گذاشت.
آرش پس از رسیدن به محل ساختمان نیمه کاره پدرش، از وی درخواست پول میکند، پدر آرش میدانست که فرزندش پول را برای چه کاری میخواهد و از نیت آرش برای خریدن مواد مخدر خبر داشت، به همین علت مسعود تقاضای پسرش را برای دریافت پول رد می کند، آرش نیز که از این اتفاق عصبانی و ناراحت می شود با استفاده از چاقویی به سمت پدرش حمله ور میشود.
مسعود نیز با دیدن این وضعیت با استفاده از پتکی که در محل ساختمان نیمه کاره وجود داشت ضربهای به فرزندش وارد میکند که آرش جان خود را از دست میدهد.
همان زمان مسعود با اعلام اینکه فرزندش مفقود شده است، این موضوع را به خانواده اطلاع میدهد اما موضوع کشتن پسرش را از خانواده مخفی میکند تا اینکه شب گذشته مسعود که نمیتوانست بیش از این موضوع را در دل خود پنهان نگاه دارد و عذاب وجدان او را رها نمیکرد، در منزل به خانوادش میگوید آرش را کشته است و جنازه او را در همان ساختمان نیمه کاره دفن کرده است.
بعد از فاش شدن راز این قتل توسط مسعود، خانواده آرش سراسیمه از منزلشان بیرون میآید، غافل از اینکه حادثه شوم دیگری در انتظار آنهاست، دقایقی از بیرون آمدن آنها از خانه نمیگذشت که صدای بلند برخورد جسمی به زمین به گوششان رسید، پدر آرش خودش را از طبقه پنجم ساختمان پایین انداخته بود و بر اثر جراحات وارد شده، در دم جان خود را از دست داد.
بعد از این اتفاق، مأموران انتظامی، اورژانس و بازپرس کشیک قتل در صحنه حضور یافتند، خانواده مسعود نیز اتفاقات پیش آمده را برای بازپرس هشتم دادسرای جنایی تهران توضیح دادند.
بازپرس جنایی تهران به همراه مأموران انتظامی بعد از حضور در ساختمان نیمه کاره جسد آرش را کشف کردند و جسد برای بررسی ها بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد.
آرش پس از رسیدن به محل ساختمان نیمه کاره پدرش، از وی درخواست پول میکند، پدر آرش میدانست که فرزندش پول را برای چه کاری میخواهد و از نیت آرش برای خریدن مواد مخدر خبر داشت، به همین علت مسعود تقاضای پسرش را برای دریافت پول رد می کند، آرش نیز که از این اتفاق عصبانی و ناراحت می شود با استفاده از چاقویی به سمت پدرش حمله ور میشود.
مسعود نیز با دیدن این وضعیت با استفاده از پتکی که در محل ساختمان نیمه کاره وجود داشت ضربهای به فرزندش وارد میکند که آرش جان خود را از دست میدهد.
همان زمان مسعود با اعلام اینکه فرزندش مفقود شده است، این موضوع را به خانواده اطلاع میدهد اما موضوع کشتن پسرش را از خانواده مخفی میکند تا اینکه شب گذشته مسعود که نمیتوانست بیش از این موضوع را در دل خود پنهان نگاه دارد و عذاب وجدان او را رها نمیکرد، در منزل به خانوادش میگوید آرش را کشته است و جنازه او را در همان ساختمان نیمه کاره دفن کرده است.
بعد از فاش شدن راز این قتل توسط مسعود، خانواده آرش سراسیمه از منزلشان بیرون میآید، غافل از اینکه حادثه شوم دیگری در انتظار آنهاست، دقایقی از بیرون آمدن آنها از خانه نمیگذشت که صدای بلند برخورد جسمی به زمین به گوششان رسید، پدر آرش خودش را از طبقه پنجم ساختمان پایین انداخته بود و بر اثر جراحات وارد شده، در دم جان خود را از دست داد.
بعد از این اتفاق، مأموران انتظامی، اورژانس و بازپرس کشیک قتل در صحنه حضور یافتند، خانواده مسعود نیز اتفاقات پیش آمده را برای بازپرس هشتم دادسرای جنایی تهران توضیح دادند.
بازپرس جنایی تهران به همراه مأموران انتظامی بعد از حضور در ساختمان نیمه کاره جسد آرش را کشف کردند و جسد برای بررسی ها بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد.