کد خبر 552295
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۸

پایگاه اینترنتی شبکه المیادین در مقاله‌ای به نقل از عبدالباری عطوان به تشریح ناگفته‌هایی از مناسبات کشورهای جهان در قبال داعش پرداخت.

به گزارش مشرق، پایگاه خبری شبکه المیادین در مقاله‌ای نوشت: برخی اعتقاد دارند که داعش پدیده‌ای با اختیارات محدود است که به مجرد عدم نیاز به آن، از بین می‌رود. این عده تأکید دارند که این سازمان تروریستی از سوی مؤسسات اطلاعاتی برای تحقق اهداف خاص تأسیس شده است. نظریه دیگری نیز وجود دارد که گرچه مناسبات منفعت طلبانه بین داعش و برخی رژیم‌ها را رد نمی‌کند، اما نظریه توهم توطئه را مردود می‌داند. در هر حال سیگنال‌ها در مورد وجود تصمیمی جدی و بین‌المللی برای از بین‌ بردن داعش روز به روز افزایش پیدا می‌کند. این گروه تروریستی بخش‌های گسترده‌ای در عراق و سوریه را از دست داده و روند مسالمت‌آمیز حل بحران در سوریه آغاز شده است که به نظر می‌رسد در راستای منافع این گروه نیست. مهم‌تر از همه اینکه جریان‌های متخاصم به ویژه بعد از حملات انجام شده در اروپا و آمریکا و کشورهای آسیایی و عربی که داعش مسئولیت آنها را برعهده گرفته به این نتیجه رسیدند که این گروه تروریستی برای همه خطرناک است. حال باید دید آیا سال 2016 آغازی برای فروپاشی داعش است؟ عبدالباری عطوان سردبیر نشریه اینترنتی رأی الیوم و مولف کتاب "دولت اسلامی، ریشه ها و وحشی گری آینده" به این سوال پاسخ می‌دهد. 

هزینه از بین ‌بردن داعش چیست و اگر ائتلاف آمریکایی و عربی و ائتلاف روسیه بتوانند این هدف را محقق کنند، چه اتفاقی پیش خواهد آمد؟

شکی نیست که از بین بردن داعش به هدف اصلی بیش از صد کشور تبدیل شده است، اما در عین حال باید از نگاه خوش‌بینانه مبنی بر ریشه کن کردن این گروه در طی سال جاری حذر کنیم. آمریکا در گذشته با همین لحن در مورد القاعده صحبت کرده است، اما با گذشت بیش از 20 سال این گروه همچنان به موجودیت خود ادامه می‌دهد. داعش یک ایدئولوژی و اعتقاد است ، علاوه بر این که مناطقی در اراضی شام و عراق را تحت تسلط خود گرفته است. این کشور در برخی دولت‌های ساحلی مدیترانه و افغانستان و ترکستان و سومالی و عربستان و کشورهای دیگر حضور دارد. شاید بتوان بخشی از تجمعات آنها را به ویژه در بُعد متوقف کردن منابع مالی آنها و اعمال محاصره آنها مورد هدف قرار داد.

اگر به روند پنج سال گذشته در لیبی بعد از حذف رژیم معمر قذافی از سوی ائتلاف ناتو برای از بین بردن هرج و مرج در این کشور نگاه کنیم، می‌بینیم که در ابعاد نظامی و میدانی از بین ‌بردن داعش ممکن است، اما اگر به مرحله اجرایی و عملیاتی برسیم، نمی‌توان گفت که چه اتفاقاتی خواهد افتاد. برای اینکه بتوانیم قدرت داعش را درک کنیم،‌ باید به دشمنان آن نگاه کنیم. برای اولین بار در طول تاریخ آمریکا و روسیه بر ضد یک دشمن مشترک با هم متحد شده اند. عربستان و ایران به عنوان دو قدرت منطقه‌ای برای اولین بار در این زمینه توافق دارند که صرف نظر از اختلافاتشان یک دشمن مشترک دارند.

این ائتلاف گسترده قدرت بسیار بالایی دارد و شکی نیست که پیروزی‌های بزرگی را رقم خواهد زد، اما سؤال اینجاست که بعد از آن چه اتفاق خواهد افتاد، چرا که مواضع متناقض و متضادی نسبت به این گروه وجود دارد. گرچه برای از بین بردن این پدیده توافق نظر وجود دارد، اما توافق نظری در مورد مرحله پس از آن وجود ندارد. 

بدون شک باید گفت اگر آزادسازی موصل و الرقه صورت گیرد، شکست بزرگی به داعش وارد خواهد شد و این به معنای پایان " دولت اسلامی " خواهد بود، اما آیا این موضوع به معنای پایان داعش و دیدگاه‌های آن است؟ طبعاً به این صورت نیست.

موضوع دیگر در رابطه با بستر داعش است، ما چگونه می‌توانیم بستر جوامعی که مشوق داعش هستند را از بین ببریم.

برای از بین بردن این بستر باید نوعی از همزیستی مسالمت‌آمیز مذهبی و فرقه‌ای و اجتماعی در عراق ایجاد شود و یک راه‌حل سیاسی مقبول تمامی گروه‌ها در سوریه به دست آید. اگر دولت سوریه در این عرصه پیروز شود باید سیاست‌های جدیدی را ارائه کند که بهانه از دست جریان‌های فرقه گرا و فاقد دموکراسی خارج شود. مشکل اصلی در اینجاست و در امکانات نظامی نیست. راه‌حل اتفاقات باید سیاسی، اعتقادی و اجتماعی باشد؛ اما تاکنون تنها راه حل‌های نظامی مطرح بوده است. 

محاسبات آمریکا در مورد داعش

آمریکا کشوری است که بستر ایجاد داعش را فراهم کرد، اما از توسعه داعش و قدرت آن در عراق و سوریه غافلگیر شده است. این کشور در آغاز اشغال عراق هنگامی که اقدام به انحلال ارتش این کشور و سرویس‌های امنیتی و گارد ریاست جمهوری کرد، بخش مهمی از ملت عراق را به انزوا کشاند. آمریکا در ابتدای حوادث، از داعش برای افزایش فشار بر عراق استفاده کرد و برای تغییر نوری مالکی و روی کار آمدن حاکمیت جدید جهت پذیرش توافق‌نامه‌های امنیتی و نظامی و قراردادهای نفتی و تسلیم شدن بغداد برای حضور مستشاران نظامی و ادامه موجودیت نظامی آمریکا در عراق، از این پدیده بهره برد.

به عبارت خلاصه می‌توان گفت آمریکا از این حربه استفاده کرد تا از روزنه داعش به عراق بازگردد. مالکی علاقه‌ای به حضور نظامی آمریکایی‌ها در عراق نداشت، اما در سیاست های انزوا طلبانه ای که زمینه را برای بروز داعش مهیا کند، اشتباه عمل کرد. مالکی در سیاست‌های خود دو موضوع را دنبال می‌کرد: اول اینکه نمی‌خواست مصونیت نظامی و امنیتی به آمریکایی‌ها در عراق بدهد. موضوع دوم انزوای فرقه ای بود که آمریکایی‌ها از آن به‌عنوان فرصتی برای ایجاد داعش برای تحقیر ارتش عراق و شکست مفتضحانه آن در موصل و الانبار استفاده کردند.

البته الان اوضاع تغییر کرده است، آمریکا از توسعه به قدرت داعش در سوریه و عراق که غافل‌گیر شده است، به گونه‌ای که این گروه شورشی از کنترل خارج شده و به عنوان تهدیدی بر ضد دولت‌های هم‌پیمان آمریکا در عربستان و رژیم‌های حاشیه خلیج فارس و مصر و لیبی مطرح شده است. آمریکا معتقد است که باید با این پدیده مقابله کند، چرا که در مرحله جدید خطرات آن بسیار بیشتر از امتیازات آن است. 

به این ترتیب موجودیت داعش را باید به دو مرحله تقسیم کرد، در مرحله اول آمریکا و عربستان نسبت به خطرات داعش اطلاعی نداشتند، به این ترتیب اموال و تسلیحات زیادی به صورت گسترده در اختیار این گروه قرار گرفت. این یکی از شاخص‌های محاسبات اشتباه کشورهای مذکور بود، اما در شرایط کنونی تلاش‌ها برای خشکاندن شاخه‌های تبلیغاتی و مالی داعش افزایش یافته است. در این راستا اخیراً هزاران صفحه اینترنتی وابسته به داعش در توییتر و حتی یوتیوب بسته شده است. آمریکا دیگر نمی‌تواند از داعش به‌ عنوان برگه‌ ای برای تهدید روسیه استفاده کند، چراکه داعش با ایدئولوژی خود تمامی منطقه را تهدید می‌کند. به این ترتیب در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هیچ کس پاسخ این سؤال را نمی‌داند.

البته دیدگاهی وجود دارد که معتقد است صحبت از وابستگی داعش به سرویس‌های اطلاعاتی تعداد مشخص جهت تحقق اهداف برخی کشورها دقیق نیست، همان طور که برخی مخالفان دولت سوریه داعش را بخشی از این دولت معرفی می کنند. آنها معتقدند نظریه های توهم توطئه وجود دارد، اما باید به واقعیت‌ها فراتر از این نظریه‌ها نگاه کرد. عطوان تأکید دارد که اسلام سیاسی خطری برای منافع آمریکا و متحدان آن در منطقه به شمار می‌رود، به همین علت سیاست‌های آمریکا در منطقه تغییر کرده و از تلاش برای براندازی دولت سوریه به براندازی داعش کشیده شده است. علت این موضوع چیست؟ پاسخ این جا است که براندازی دولت سوریه به داعش امکان توسعه بیشتر را می‌دهد، درست مانند اتفاقاتی که در لیبی و برخی مناطق دیگر رخ داده است.

مواضع اروپایی‌ها در قبال داعش

اروپا نیز مانند آمریکا و برخی دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان، از داعش بهره‌برداری کرده و به صورت مستقیم در توسعه آن نقش داشته است. هدف از این اقدامات تسریع در روند براندازی دولت سوریه و حمایت از تمامی طرف‌ها برای تحقق این هدف بود. آنها به همین علت چشم خود را بر روی اقدامات داعش و جبهه النصره و احرار الشام و جیش الاسلام و دیگر گروه‌ها بستند. براساس اسناد موثق بندر بن سلطان شاهزاده و رئیس سابق سرویس‌های اطلاعاتی عربستان به این گروه‌ها کمک می‌کرد.

هنگامی که توان و قدرت داعش و دیدگاه‌های خونین آنها مشخص شد، اروپا از امنیت خود ترسید. در قاره پیر بیش از 10 میلیون مسلمان زندگی می‌کنند که حدود 3 میلیون نفر از آنها در انگلیس و 6 میلیون نفر در فرانسه هستند. در میان این گروه‌ها برخی اقلیت‌ها وجود دارند که در ابعاد فرقه ای با داعش ابراز همبستگی می کنند. این رویکرد افراط‌گرایانه باعث شد برخی از جریان‌های اسلامی اهل تسنن در اروپا به سمت داعش گرایش پیدا کرده و دیدگاه‌های آن را بپذیرند. این موضوع  بعدها به خطری برای اروپا تبدیل شد.

مسئله دوم در اینجا بود که داعش در ابتدا خود را از سبک کاری القاعده یعنی حمله به کشورهای اروپایی و منافع آمریکا دور نگه می‌داشت،  داعش در ابتدای تأسیس تهدید اروپا را در محاسبات خود وارد نمی‌کرد، بلکه اولویت‌های آن داخلی بود، اما این اولویت‌ها هم‌زمان با توسعه و پیشرفت آنها تغییر پیدا کرد. به این ترتیب بود که داعش بعد از تسلط بر موصل و الانبار و الرقه و دیگر مناطق کشورهای همجوار، ایالت های وابسته به خود در سینا و سرت و درنه و ... ایجاد کرد. اما الان شرایط تغییر کرده و داعش ادبیات خود را بر اساس ادبیات القاعده قرار داده و به سمت دشمن دور حمله ور شده است، این در حالی است که در ابتدا بر روی دشمن نزدیک متمرکز بود. دشمنان دور چه کسانی هستند؟ کسانی که نظیر فرانسه و انگلیس و آمریکا و استرالیا با داعش در کنج خانه شان مبارزه می‌کند. به این ترتیب بود که حملات بر ضد فرانسه و بلژیک و آمریکا و کشورهای دیگر ترتیب داده شد. پیام این حملات این بود: اگر شما می‌خواهید با ما در اراضی خودمان مبارزه کنید، ما جنگ را به اراضی شما می‌کشانیم. به این ترتیب نگرانی اروپایی‌ها نسبت به گروهک‌های خفته و آوارگانی که از کشورهای مختلف اسلامی وارد اروپا می‌شدند،‌ افزایش پیدا کرد، آنها همواره این نگرانی را داشتند که برخی از عناصر داعش در میان آوارگان نفوذ کرده یا بخش عمده‌ای از آنها به گروهک‌های خفته تبدیل شوند یا در آینده دیدگاه‌های داعش را بپذیرند.

سیاست های ترکیه در قبال داعش

سیاست‌های دولت ترکیه از دو موضوع اساسی سرچشمه می‌گیرد، رویکرد فرقه گرایانه اهل تسنن این کشور و منافع استراتژیک آن در منطقه. ملاحظه می‌شود که داعش در مناطق نزدیک به مرزهای ترکیه، بر ضد دشمنان آنکارا وارد جنگ شده است، دشمنانی شامل کردها و یگان‌های حمایت مردمی در سوریه، جریان‌های شیعی، دولت سوریه و عراق. این موضوع باعث آتش بس ترکیه با داعش شده است. آنکارا تصور می‌کرد اگر به دشمنی با داعش بپردازد، این سیاست به نفع دشمنانش تمام می‌شود، علاوه‌بر اینکه باعث مشکلاتی در داخل ترکیه می شود.

علاوه بر اینها ترکیه تلاش می‌کند خطر داعش را از خود دور نگه دارد، چرا که این خطر به زودی به سمت آن باز خواهد گشت. به یاد داریم که در مارس گذشته دو انفجار در ترکیه به وقوع پیوست که انفجار اول در ایستگاه قطار آنکارا و انفجار دوم در منطقه سلطان احمد در استانبول بود، تاکنون داعش مسئولیت این انفجار را را بر عهده نگرفته است، این در حالی است که مسئولیت انفجارهای تمام نقاط دنیا را برعهده می‌گیرد، اما با این ‌حال دولت ترکیه داعش را مسئول این اقدامات تروریستی می‌داند. ممکن است داعش این عملیات را در ترکیه انجام نداده باشد، اما این احتمال نیز وجود دارد که داعش برای ارسال این پیام به ترکیه این عملیات را انجام داده باشد، مبنی بر اینکه: مواظب باشید به جبهه مخالف ما ملحق نشوید.

آینده داعش؟

مبارزان خارجی حدود 20 درصد از تعداد عناصر داعش را تشکیل می‌دهند. هسته اصلی داعش از میان افسران و نظامیان ارتش سابق عراق و گارد ریاست جمهوری دوره صدام حسین تشکیل شده است. آنها تصمیم‌سازان و مدیران ساختار داعش هستند. مبارزان خارجی نمی‌توانند برنامه‌های استراتژیک و طرح‌هایی نظیر اشغال موصل و الرقه را طراحی کرده باشند. در موصل بیش از یک میلیون نفر زندگی می‌کنند و بخش‌های مختلف و اداراتی نظیر آب و برق و آموزش و پرورش و بهداشت و تاسیساتی همچون پل ها در آن وجود دارد، مبارزان خارجی نمی‌توانند این مسائل را مدیریت کنند، بلکه این عناصر ارتش سابق عراق هستند که تجربیات خود را به داعش منتقل می کنند.

عدم وجود نیروی هوایی یکی از نقاط ضعف داعش است، اما این گروه می‌تواند این نقطه ضعف را با توانمندی‌های بالای مبارزان خود و آمادگی آنها برای انجام عملیات انتحاری جبران کند. مرزهای " دولت اسلامی " در سال‌های آینده ممکن است براساس روند تحولات و درگیری‌ها و دولت‌های مشارکت کننده در آن کاهش یا افزایش پیدا کند، البته احتمال استمرار این جنگ بسیار بیشتر از فروپاشی داعش است، چرا که احتمال تعیین سرنوشت جنگ از طریق نیروی هوایی کم است و داعش توانسته با این حملات خود را وفق دهد، همان طور که القاعده بیش از 13 سال است که با این حملات کنار آمده اند .

مرگ احتمالی ابوبکر البغدادی می تواند یکی از بزرگترین خطرات پیش روی داعش باشد، چرا که ممکن است جنگ داخلی را در آن ایجاد کرده یا شکاف داخلی را رقم بزند.

بر اساس عرف بین‌المللی " دولت اسلامی " در مدتی کوتاه تأسیس شد، این گروه به دنبال توسعه خود بوده و تخریب آن از طریق راهکارهای نظامی بسیار مشکل است، چرا که در مناطق متعددی گسترش پیدا کرده و از حمایت‌های گروه‌های اسلام‌گرای افراطی در گوشه و کنار جهان برخوردار است. البته این گروه ممکن است از برخی درگیری‌ها شانه خالی کرده و عقب‌نشینی کند اما درگیری ‌های دیگری را آغاز خواهد کرد.

البته خطر بزرگتر زمانی پدید می‌آید که داعش و طالبان بخواهند اختلافات خود را کنار گذاشته و باهم به توافق برسند و با همکاری یکدیگر وارد جنگ‌ها شوند. این موضوع می‌تواند تحولی اساسی و تأسف‌بار در منطقه خاورمیانه رقم بزند.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس