به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ روز پنجشنبه، 17 دی ماه 1394 خواهر دوقلوی محمدرضا شاه، اشرف پهلوی با كارنامهای مملو از فسادهای اخلاقی، سیاسی و اقتصادی از دنیا رفت. وی به عنوان یكی از تاثیرگذارترین افراد دربار پهلوی، علاوه بر نقشآفرینیهای سیاسی، به عنوان سرسلسله رانتخواری و فساد، با كمك شبكه گستردهای از دوستانش، در امور اقتصادی كشور نیز دخالت میكرد. رد پای او را در قاچاقها، فروش مناصب حكومتی در ازای دریافت پول، اخذ رشوه و ... میتوان مشاهده كرد. از همین راه وی ثروت فراوانی برای خود جمع كرد. در همین رابطه مركز اسناد انقلاب اسلامی برگهایی از فساد اقتصادی اشرف پهلوی را منتشر كرده است.
نمونههایی از فساد اقتصادی اشرف پهلوی
اشرف خواهر دوقلوی محمدرضا از ابتدای سلطنت برادرش تا آخرین دقایق عمر او نقش سرنوشتسازی در بقای سلطنت پهلوی داشت. در واقع او یكی از چهرههایی بود كه با استفاده از شبكه گستردهی دوستانش كه هر یك مشاغل مهم مملكتی را در اختیار داشتند؛ نفوذ گستردهای در امور مختلف سیاسی و اقتصادی داشت؛ به طوری كه نقش دولت در سایه را در كشور بازی میكرد. اشرف نیز مانند سایر اعضای خانوادهی پهلوی، یك دفتر مخصوص داشت و اشخاص بانفوذی در آنجا كار میكردند. این دفتر به «گورستان فیلها» معروف شده بود. اشرف بعد از برادرش، ثروتمندترین فرد خانوادهی پهلوی به حساب میآمد. دفتر وی با نفوذی كه در كشور داشت، بهصورت یك سازمان موازی با دولت در برنامهریزی و مدیریت طرحهای اقتصادی و تجاری بسیار فعال بود.
*فریده دیبا: اشرف رسما پول میگرفت و مناصب دولتی را میفروخت
اشرف در زندگی خود به دو چیز بسیار علاقهمند بود: "مرد" و "پول". اشرف برای به دست آوردن پول بیشتر، دست به هر عملی میزد. دریافت رشوه برای واگذاری شغل از اعمالی بود كه توسط او انجام میگرفت. وی رسماً پول میگرفت و مناصب حكومتی را میفروخت. فریده دیبا در كتاب خاطرات خود به این موضوع اشاره كرده است: «اشرف در انتخاب وزرا، وكلای مجلس، سفرای ایران در خارج از كشور و حتی معاونان وزرا و مدیران كل دخالت میكرد و با گرفتن پولهای كلان، پستهای نان و آبدار را میفروخت.[1]
یكی از روشهای كسب درآمد اشرف این بود كه در مقابل دریافت پروانهی تأسیس مؤسسات تجاری و اقتصادی، درصدی از سهام مؤسسه به رایگان در اختیارش قرار میگرفت. گاهی اشرف در مقابل اخذ مجوز فعالیت تا 10 درصد سهام كارخانجات را دریافت میكرد. به عنوان نمونه شركت سیمان خوزستان و فارس ناچار شد مقداری از سهام خود را به اشرف واگذار كند و مدیرعامل شركت موظف بود هر ماه سود سهام را تبدیل به ارز و برای فرزندان و همسر اشرف به پاریس ارسال كند. اشرف حتی مقداری از سهام كاغذ پارس را نیز به همین شیوه تصاحب كرد.[2] او گاهی سازمانهای دولتی را وادار میكرد خارج از مقررات مناقصه با یك شركت خارجی قرارداد ببندند و خود نیز مبالغ هنگفتی میگرفت. در مورد دریافت رشوههای كلان به وسیلهی اشرف، در كتاب خاطرات فریدون هویدا آمده است:
«والاحضرت اشرف به وسیلهی پسر بزرگش توانسته است كمیسیون كلانی به خاطر عقد قرارداد مقاطعهكاری با چند كنسرسیوم بینالمللی، فروشهای كمپانی فرانسوی «داسو» به ایران، پروژهی نیروگاه حرارتی ساخت كمپانی «براون باوری» سوئیس و مقاطعهی تأسیسات بندر چابهار توسط كمپانی «براون اندروت» دریافت دارد.»[3]
در سند به جای مانده از دورهی رژیم پهلوی آمده است:
«... اخیراً خرم[4]، مدیرعامل شركت آسفالت راه، به وسیلهی والاحضرت شاهپور حمیدرضا (از سهامداران شركت مذكور)، با والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی ارتباط پیدا كرد و برای انجام نظریات و پیشرفت كار خود و استفاده از نفوذ معظمعلیها، یك دستگاه اتومبیل كادیلاك مدل 57 مشكی مجهز به تمام وسایل مدرن (كولر، یخچال، رادیوگرام) و پانصد هزار ریال وجه نقد به والاحضرت شاهدخت هدیه كرد...»[5]
اشرف در زمینهی رانتخواری، سرآمد خاندان پهلوی بود. در گزارش سازمان سیا درباره اَعمال اشرف آمده است:
«اشرف با اعمالی كه اگر كاملاً غیرقانونی نباشد، اغلب در مرز اعمال خلاف قانون است، در معاملات شركت میكند، كارهایی كه اگر دیگران انجام دهند لااقل ده سال زندان دارد، ولی وقتی موضوع را به شاه گزارش میدهند، شاه فقط به بالا انداختن شانه اكتفا میكند.»[6]
*دریافت رشوه از شركتهای اقتصادی بینالمللی
اشرف به منظور دریافت رشوه از شركتهای مختلف اقتصادی بینالمللی، عوامل حكومتی را مجبور به اطاعت از خواستههای خود میكرد و مسئولان دولتی نیز چارهای جز اطاعت از اوامر وی را نداشتند. اشرف در جریان خرید دستگاههای اتمی، سازمان انرژی اتمی را تحت فشار قرار داد تا پیشنهاد یك گروه آلمانی را بپذیرد. جمشید آموزگار، نخستوزیر وقت نیز رئیس سازمان را احضار كرد و گفت كه نظر والاحضرت حتماً باید تأمین شود.[7]
* تصاحب زمینهای بنیاد پهلوی
نمونهای دیگر از سوءاستفادههای مالی اشرف مربوط به قطعهزمینی در شمال تهران بود كه از سوی وزیر كشاورزی به بنیاد پهلوی واگذار شد. بنیاد پهلوی نیز این زمین را با قیمت ارزان در اختیار اشرف قرار داد. اشرف یك شركت ساختمانی به نام مهستان تأسیس و با یك شركت ایتالیایی قراردادی منعقد كرد تا 3000 مسكن لوكس بسازد. قبل از اینكه كار ساختمانی شروع شود، آن را پیش فروش و سپس كل شركت را واگذار كرد و از این راه سود كلانی به جیب زد.[8]
* فساد اقتصادی اشرف در گمرك
یكی دیگر از راههای سوءاستفادهی اشرف كه از منابع درآمد وی نیز محسوب میشد، این بود كه هر یك از تجار و بازرگانان كه برای واردات كالا به كشور دچار مشكل میشدند و یا میخواستند بدون عبور از گمرك، حجم عظیمی از كالا را وارد مملكت كنند و حقوق گمركی را نپردازند به سراغ اشرف میرفتند. اشرف به منظور استفادهی هرچه بیشتر از امكانات گوناگون كشور و ثروت عمومی مملكت، شیوهی دیگری هم داشت. وی در مورد دوستان و نزدیكان خود پس از رساندن آنها به مقامات مهم كشوری، با كمك آنان به غارت بیتالمال میپرداخت. برای نمونه انتصاب عبدالحسین هژیر به نخستوزیری كه از دوستان صمیمی اشرف محسوب میشد؛ با حمایت و پشتیبانی وی صورت گرفت. در مقابل، هژیر به اشرف كمك كرد تا سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی را تأسیس كند، سازمانی كه عامل نفوذ اشرف در تمامی شئونات كشور شد. هژیر همچنین درصدی از درآمد حقوق گمركی ایران و درصدی از درآمد حاصل از فروش بنزین را به این سازمان اختصاص داد.[9] این سازمان بعدها امتیاز یك سازمان بختآزمایی ملی را كه سود فراوانی برای اشرف داشت، به دست آورد.
*پی نوشت
1-فریده دیبا، پیشین، ص 226
2- روحالله حسینیان، پیشین، ص 123
3- فریدون هویدا، پیشین، ص 146
4- رحیمعلی خرم معروف به مهندس خرم، فرزند بیك علی در سال 1300ش در روستای كوهپایه زبیر از توابع ساوه متولد شد. وی بیسواد بود. ابتدا مقاطعهكار شهرداری تهران و بعداً مدیرعامل شركت راه، صاحب (پارك) ارم در تهران و هتل و كاباره در تهران شد. خرم از نزدیكان خانوادهی پهلوی، عیاش، خوشگذران و فردی شاهدوست بود.
5- آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد 12168، سند شمارهی 156
6- ویلیام شوكراس، پیشین، ص 240
7- روحالله حسینیان، پیشین، ص 124
8- همان
9- اشرف پهلوی، پیشین، ص
کد خبر 519870
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۹
- ۰ نظر
- چاپ
اشرف با اعمالی كه اگر كاملاً غیرقانونی نباشد، اغلب در مرز اعمال خلاف قانون است، در معاملات شركت میكند، كارهایی كه اگر دیگران انجام دهند لااقل ده سال زندان دارد، ولی وقتی موضوع را به شاه گزارش میدهند، شاه فقط به بالا انداختن شانه اكتفا میكند.