به گزارش مشرق، دکتر علیرضا پیروزمند، مسئول مرکز تحقیقات بنیادین فرهنگستان علوم اسلامی- مقام معظم رهبری ۲۱ تیر ماه در دیدار با جمعی از مبلغان و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور، بر ضرورت «امر تبلیغ» بهعنوان اولویت اول حوزهها تأکید گذاشتند و فرمودند: «اگر ما در مقابل تحولات نو به نو در موضوع تبلیغ، غفلت و سستی کنیم دچار استحاله فرهنگی میشویم و مانند غرب گرفتار قبحزدایی قدم به قدم از گناهان بزرگ خواهیم شد که جبران آن، به آسانی ممکن نیست؛ همچنان که امام(ره) مکرر میگفت اگر اسلام در ایران سیلی بخورد تا سالهای سال اثرش باقی خواهد بود.»
با توجه به این گفتار رهبر معظم انقلاب و تأکید ایشان بر «امر تبلیغ»، در این گفتار میکوشم تا نکاتی در خصوص فلسفه تبلیغ، مصادیق و سازکارهای یک تبلیغ نافذ ارائه کنم.
اهمیت تبلیغ
بر اساس آیه ۳۹ سوره احزاب: «الَّذِینَ یبَلِّغُونَ رِسَالَاتِالله وَیخْشَوْنَهُ وَلَا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّاالله وَکفَیٰ بِاللَّهِ حَسِیبًا/ (این سنت خداست در حق) آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند و خدا برای حساب به تنهایی کفایت میکند.»
خدای متعال «تبلیغ» را بهعنوان یک مأموریت مهم به انبیای الهی واگذار کرده است و از آنجا که طبیعت و هویت انسان به نوعی در ارتباطات اجتماعی او شکل گرفته و طراوت مییابد، تعامل رسا و بهنگام مبلغ میتواند به پویش، بالندگی و بقای فرهنگ اسلامی در نسلهای بعد کمک کند.
بنابراین، اهمیت تبلیغ طبیعتاً به همان کلمه ابلاغ است و ابلاغ یعنی رساندن و در اینجا مقصود، رساندن پیام اسلام، معنویت، خردورزی، هوشمندی، مسئولیتپذیری و دشمنشناسی است. اینها موضوعاتی است که در امر تبلیغ میتواند اتفاق بیفتد.
لزوم توجه به زنجیره تبلیغ
در زنجیره تبلیغ، عوامل مختلفی اعم از محتوای تبلیغ، مبلغ، ابزار تبلیغ، مخاطب و سامانه مدیریت تبلیغ اثرگذار هستند و اگر هر یک از این عوامل، به شکلی کامل، به روز و هماهنگ با سایر اضلاع عمل کند، تأثیرگذاری بیشتری را بهدنبال خواهد داشت و باید نسبت به هر کدام از اینها جداگانه آیندهنگری داشت و ارتباط اینها با همدیگر را مورد توجه قرار داد.
بر این اساس، وقتی از تبلیغ سخن به میان میآید باید همه وجوه آن را همزمان محل توجه قرار داد و همه چیز را به تنهایی از مبلغ توقع نکرد. طبیعتاً اگر هر کدام از اینها با اخلال روبهرو شود، نظام تبلیغ دچار مشکل خواهد شد.
تنوعیابی ابزارهای تبلیغ
شعاع تبلیغ در عصر ما نسبت به سده گذشته وسعت بیشتری پیدا کرده است. یک زمانی تبلیغ تنها به منبر معطوف و محدود میشد؛ البته این نوع تبلیغ همچنان ممتاز است، بهدلیل ارتباط چهره به چهرهای که طی آن با مخاطب برقرار میشود؛ اما انواع ارتباطات رسانهای مستقیم و غیرمستقیم، مکتوب و غیرمکتوب، همه میتواند نمود و نمادهای متنوعی از تبلیغ به شمار آید؛ بهعنوان مثال ورود تبلیغ به فضای مجازی و عرصه هنر میدانهای جدیدی است که میتواند به امر تبلیغ تنوع بیشتری دهد و جبهه معارض انقلاب اسلامی هم از این میدانها برای نفوذ فرهنگی خود به شدت استفاده میکند و اگر ما در این میدان غایب باشیم به همان میزان آسیبپذیر نیز خواهیم بود.
نکته دیگر اینکه، ابزارهای تبلیغ تنوع پیدا کرده است و حوزه علمیه و مجموعه مبلغان باید بتوانند کنشگری فعال در عرصههای مختلف پیدا کنند، هر چند که نحوه ارتباطات و حضور آنان در عرصههای مختلف ممکن است، یکسان و یک اندازه نباشد. بهعنوان مثال وقتی از تأثیرگذاری حوزه علمیه در عرصه هنر بهعنوان یک ابزار رسا و نافذ تبلیغی سخن میگوییم، به این معنا نیست که روحانیت در قامت هنرپیشه یا کارگردان ظاهر شود؛ بلکه باید بتواند جهتدهنده، محتوابخش و الهامبخش باشد و تأثیرگذاری وسیعی در میدان هنر داشته باشد.
لزوم رصد فرهنگی برای حفظ پویایی تبلیغ
محتوای تبلیغ باید متناسب با نیازهای روز گسترش پیدا کند و منظور از نیازهای روز، رصد سؤالات و محتواهایی است که جوانان دنبال میکنند اعم از مطالبی که شنیده و دیدهاند و مطالبی که نشنیده و ندیدهاند؛ چراکه نشنیدهها گاه اثر مخربتر و غافلکنندهتری در مقایسه با شنیدهها دارد و نباید از این مهم غافل باشیم. با توجه به هجمه دستگاه رسانهای دشمن علیه فرهنگ ملی و اسلامی، طبیعتاً «رصد فرهنگی» اهمیت مییابد و نظام تبلیغ باید سوار بر این رصد فرهنگی فعالیت خود را انجام دهد. افزون بر اینکه تربیت نسل جدید بهدلیل حجم، نفوذ و بستهبندی اطلاعات، روز به روز پیچیدهتر میشود. در گذشته تربیت از طریق خانه و مدرسه اتفاق میافتاد اما امروز میدانهای متنوعتری پیدا کرده است.
وضعیت تبلیغ در حوزه علمیه
آنچه در حوزه علمیه تدریس میشود و متن غالب نظام آموزشی حوزه به شمار میآید، بیشتر دانشهایی معطوف به مدارج عالی علمی اعم از فقه، فلسفه، تفسیر، تاریخ و... است و نظام پرورشی و آموزشی حوزه بیشتر متمرکز بر فقیهپروری و فیلسوفپروری و دانشهای اصولی است. هر چند که اینها هم به نوعی و به میزانی پشتوانه تبلیغ محسوب میشوند اما مبلغ برای اینکه بتواند حرف گویا و زبان نافذی در میدان تبلیغ داشته باشد باید فراتر از این محتواها عمل کند چراکه آن دادهها پشتوانه تبلیغی کافی نمیدهد و حجم اصلی وقت طلاب را نیز به خود اختصاص میدهد.
مقام معظم رهبری در دیداری که ۲۱ تیر سالجاری با طلاب داشتند در این راستا میگویند: «امروز نگاه رایج در حوزههای علمیه این است که تبلیغ در مرتبه دوم قرار دارد. مرتبه اول چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛ «تبلیغ» در مرتبه دوم است. ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبه اول است»
البته درصد قابل توجهی از حوزویان مبلغ هستند. همچنین آنها هم که مدرسی یا محققی را در دستور کار خود قرار دادهاند، نسبت به امر تبلیغ بیتوجه نیستند و به این مهم بهعنوان یک امر ضروری توجه دارند و توانایی سطحی از تبلیغ را دارا هستند. بنابراین، از این جهت، حوزه ناکارآمد نیست. تبلیغ بهعنوان یک ارزش و مسئولیت برای جریان روحانیت همچنان موضوعیت داشته و مورد اقبال است اما با این حال اقدامات آنان در امر تبلیغ کافی نیست و مبتنی بر فرمایش رهبر معظم انقلاب باید این مهم را در صدر و اولویت رسالت خود قرار دهند.
ساماندهی هدفمند نظام تبلیغ
از دو سو باید مسئولیت تبلیغ را در بدنه حوزه تقویت کرد، یکی از درون حوزه؛ بدین معنا که عقبه دینی و پرورشی مبلغان با مخاطبان مختلف و نسل جدید متناسب و منطبق شود چنانچه رهبر معظم انقلاب هم در دیدار خود با طلاب بر آن تأکید داشتند: «اولین نکته در تبلیغ، شناخت مخاطب است.
اگر ما بخواهیم درست تبلیغ بکنیم باید مخاطب خودمان را بشناسیم. حالا مِنباب مثال عرض بکنیم که امروز سطح آگاهی عمومی ــ جوان و غیر جوان ــ با گذشته قابل مقایسه نیست؛ واقعاً قابل مقایسه نیست. تقریباً همه عمر تبلیغی بنده ــ شصت سال، بیشتر ــ با جوانها گذشته؛ من از دوره جوانی در مشهد، جلسات داشتم که جوانها میآمدند، دانشگاهیها میآمدند، دانشجوها میآمدند، دانشآموزهای دبیرستان [میآمدند]. آن روز هم فکر بچهها خوب بود، جوانها خوشفکر بودند اما با امروز قابل مقایسه نبود؛ سطح فکر بالا رفته. تبلیغ بدون توجه به این واقعیت خنثی خواهد شد.»
و از طرف دیگر نباید همه چیز را از مبلغ توقع کرد؛ بدین معنا که آن شبکهای که مبلغ را به مخاطب وصل میکند، نباید از مبلغ انتظار داشته باشد که خود هم محتوایش را تولید کند، هم فرصت تبلیغ ایجاد کند و هم از آن بهرهبرداری و استفاده کند. باید مبلغ را هم در محتوا و هم تریبون، مدد کرد تا بتوان به نحو بهینهای از وجود او استفاده کرد.
البته سازمانهای تبلیغی اعم از سازمان تبلیغات، اوقاف و دفتر تبلیغات اسلامی کار اعزام مبلغان به اقصی نقاط کشور را در دستور کار خود دارند ولی این کافی نیست و با وجود این میزان اعزام مبلغ، باز بخش قابلتوجهی از جامعه، مخاطب تبلیغ قرار نمیگیرند. از طرف دیگر، از همه مبلغانی که در شبکه تبلیغ هستند، هم استفاده مناسبی صورت نمیگیرد. بنابراین، به میزانی که بتوانیم امر تبلیغ را ساماندهی کرده و آن را تقویت کنیم، میتوانیم شاهد اثرگذاری بیشتر حوزه علمیه در سطح جامعه و ارتقا فرهنگ کشور باشیم.