گروه سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌‌

****

سخن روز مطبوعات صبح کشور؛شفافیت برای چه کسی؟

 مسعود براتی در سرمقاله امروز کیهان نوشت:

یکی از بحث‌های مهم در روزها و ماه‌های اخیر مسئله عدم همکاری بانک‌های خارجی با ایران است. در این باره فراوان نوشته شده است 1 اما اتفاق مهمی که در این میان در حال رخ دادن است، این است که بیشتر افراد مهم و موثر در تصمیم‌گیری کشور، علت و ریشه عدم همکاری را در داخل تحلیل می‌کنند و معتقدند در صورت تغییر برخی رویه‌ها و نیز انجام برخی از اقدامات بخش مهمی از موانع عدم همکاری بانک‌های خارجی با بانک‌های ایرانی برداشته می‌شود.

شاید شروع این داستان از تصویب قانون «مبارزه با تامین مالی تروریسم»2 در اسفندماه 1394 باشد. پس از تصویب این قانون بود که تهرانفر معاون وقت بانک مرکزی در اظهارنظری گفت: «تصویب قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم، زمینه ارتقای رتبه اعتباری ایران در سطح بین‌المللی را فراهم می‌کند.»

این قانون از نظام بانکی می‌خواهد اقدامات سخت‌گیرانه‌تری برای مبارزه با تامین مالی تروریسم انجام دهد. تصویب این قانون به پیگیری‌های گروه ویژه اقدام مالی 3(FATF)  بازمی‌گردد که تهرانفر اینگونه توضیح می‌دهد: «متاسفانه طی سال‌های اخیر، گروه ویژه اقدام مالی به دلیل فقدان قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم، علیه ایران بیانیه صادر می‌کرد و تصویب این قانون در کشور برای بانک‌های خارجی و مراجع مالی بسیار با اهمیت است.»4

طبق صحبت‌های آقای تهرانفر قرار است «اجرای این قانون در کم شدن نگرانی بانک‌های دنیا برای افزایش همکاری‌ها با بانک‌های ایرانی بسیار موثر است. اجرای این قانون خیلی از نگرانی‌ها را برطرف خواهد کرد.»5

پس از تصویب نیز این قانون بارها مورد استناد مسئولین بانک مرکزی قرار گرفت. مهم‌ترین آن اظهارات دکتر سیف در شورای روابط خارجی آمریکا بود. سیف در این نشست می‌گوید: «ما همچنین افزایش چارچوب مقابله با پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم از طریق بهبود سیاست‌ها و فرایندهای KYC (مشتری خود را بشناس) در اولویت بالایی  قرار داده‌ایم تا درباره پیشگیری از جرایم مالی  و تسهیل پیوستن دوباره بانکداری ایرانی به اقتصاد جهانی اطمینان یابیم. پس از تصویب قانون مقابله با پولشویی و مقررات اجرای آن در چند سال پیش، اجرای کنونی قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم مانع مهمی را از سر راه تعامل دوباره بانک‌های ایرانی با همتایان خارجی بر خواهد داشت. ما متعهد به تقویت بیشتر مقابله با پولشویی  و مبارزه با تامین مالی خارجی تروریسم هستیم و خواستار ارزیابی صندوق بین‌المللی پول درباره استانداردهای کارگروه ویژه مالی شدیم و قصد داریم به گروه مقابله با پولشویی و مقابله با تامین مالی تروریسم اوراسیا ملحق شویم.»6

روزنامه دنیای اقتصاد نیز که یکی از حامیان اصلی برجام است و تلاش‌های فراوانی برای مفید بودن برجام از منظر اقتصادی انجام داده است در سرمقاله مورخه 25 اردیبهشت خود به قلم دکتر قنبری (از مدیران بانک مرکزی)، با عنوان «کلید رفع تحریم‌های بانکی»7 در تشریح راه‌کار دوم می‌نویسد: «دومین اقدام که می‌توان آن را مهم‌تر و موثرتر نیز دانست، گرفتن بهانه‌ها از دست طرف مقابل است. اگر کاستی‌هایی در رابطه با مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم، نظارت مالی، شفافیت، Compliance  و نظایر آن وجود دارد، باید این کاستی‌ها هرچه سریع‌تر مرتفع شوند تا طرف مقابل هیچ بهانه‌ای در رابطه با این امور نداشته باشد.»

محسن جلال‌پور رئیس اتاق بازرگانی نیز در آخرین نوشته‌های کانال تلگرامی خود در تشریح دلایل عدم همکاری بانک‌های خارجی می‌نویسد: «اول این که اطلاع کافی از وضعیت امروز بانکهای ایران ندارند و دوم این که از وضعیت شرکت‌ها و بنگاه‌های ایرانی که قصد عملیات مالی دارند، نیز بی‌اطلاعند.»8

از تمامی این صحبت‌ها و اظهارنظرها به این نتیجه خواهیم رسید که تصمیم‌گیران اصلی کشور بر این نظر هستند که نظام بانکی برای استفاده از نتایج برجام که همان همکاری بانک‌های خارجی با آنهاست، باید شفافیت خود را افزایش دهند و استانداردهای لازم برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را رعایت کنند.

یک سوال مهم در این میان به وجود می‌آید. سوال این است که قرار است نظام بانکی ایران شفافیت لازم را برای چه کسی ایجاد کند؟

به طور قطع شفافیت امر مطلوبی است که مورد تاکید همه اقتصاددان‌ها و مکاتب اقتصادی است. شفافیت مهم‌ترین راه‌کار مبارزه اصولی با فساد است و همچنین اختیارات فراوانی برای حاکمیت ایجاد می‌کند که از جمله آن اخذ مالیات از فعالیت‌های اقتصادی بازیگران اقتصادی است. آمار فرار مالیاتی در ایران بسیار بالاست. متاسفانه هنوز نیز این شفافیت ایجاد نشده است و جالب اینجاست که خود بانک‌ها مهم‌ترین مانع تحقق شفافیت‌ هستند. البته در این نوشته فرصت بررسی این مسئله مهم نیست.

پس شفافیت فی نفسه امر بدی نیست و حرکت به سمت آن مورد تاکید همه می‌باشد، اما نکته مهم که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که شفافیت برای چه کسی قرار است ایجاد شود؟

در حالت مطلوب این شفافیت برای حاکمیت است که بسیار امر مطلوبی است و ضرورت یک اقتصاد سالم است. این مسئله در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اما حالت دیگری نیز می‌تواند وجود داشته باشد و آن ایجاد شفافیت برای نهادها و بانک‌های خارجی است.

این حالت نیازمند تامل بیشتر و البته همراه با نگرانی فراوان است. دو دلیل ساده برای این نگرانی وجود دارد که در ادامه تشریح می‌شود:

دلیل اول: براساس اظهاراتی که در بالا به بخشی از آنها اشاره شد قرار است این اقدامات ترس بانک‌های خارجی برای همکاری با ایران را کاهش دهد. مهم‌ترین علت ترس بانک‌های خارجی، این است که برخی از افراد ایرانی در لیست تحریم‌های آمریکا باقی ماندند و تمامی تحریم‌های آمریکا نیز بر آنها جاری است و همکاری حتی غیرعمد با آنها و یا با نهادهای نماینده آنها به معنای تخلف از تحریم است و مواجهه با تنبیهات میلیارد دلاری  آمریکا را در پی دارد. از آنجا که مسئولیت کامل با بانک‌هاست پس بانک‌ها احتیاط فراوانی، که منجر به عدم همکاری می‌شود،  در پیش می‌گیرند.

 پس اگر بخواهیم ترس آنها را برطرف کنیم باید اطلاعات عمیقی از مشتریان آنها  در اختیارشان بگذاریم. می‌دانیم که یکی از مهم‌ترین نهادهای باقی مانده در تحریم، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. پس به عبارت دیگر باید نظام بانکی ایران اطلاعات لازم از مشتریان ایرانی را به بانک‌های خارجی بدهد تا حدی که آن بانک‌ها اطمینان قلبی کنند که این مشتری در لیست تحریم آمریکا نیست. اصطلاحا به این خدمات می‌گویند «مشتری خود را بشناس». از آنجا که خدمات معمول  بانکی این ترس را کاهش نداده است پس منظور از ایجاد شفافیت مراتب عمیق‌تر ارائه اطلاعات است.

نتیجه این می‌شود که شفافیت عمیق برای بانک‌های خارجی و نهادهای خارجی ایجاد می‌شود و البته نگرانی اصلی در این میان درز اطلاعات به نهادهای اطلاعاتی خارجی است که سابقه فراوانی در حوزه‌های مختلف نیز دارد.

دلیل دوم تعریف تروریسم است. تروریسم مفهوم مشترکی میان ایران و کشورهای دیگر نیست. به تبع آن تعریف تامین مالی تروریسم برای نهادهای مالی ایران و نهادهای مالی خارجی یکی نیست. از نظر آمریکایی‌ها دولت ایران حامی اصلی تروریسم در منطقه است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان شبیه به سازمان‌های تروریستی است و همین الان عده‌ای از نمایندگان کنگره به دنبال قرار دادن سپاه در لیست سازمان‌های تروریستی هستند.

گروه‌های جهادی لبنان و فلسطین از منظر غربی‌ها گروه‌های تروریستی هستند. پس تعریف مشترکی از تروریسم وجود ندارد. نباید انتظار داشته باشیم که از تامین مالی تروریسم نیز یک معنای واحد در نظام بانکی ایران و جهان وجود داشته باشد. پس اگر به دنبال کاهش ترس بانک‌‌های خارجی باشیم باید بپذیریم که در نظام معنایی آنها فعالیت کنیم. این امر خطرناکی است که به راحتی نمی‌توان از آن گذشت.

پس این سوال که «شفافیت برای چه کسی؟»  سوال بسیار مهمی است که جواب به آن اهمیت بالایی دارد. خوب است مسئولان بانک مرکزی، دستگاه دیپلماسی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به این سوال پاسخ بدهند.
_______________________________
1-چرا بانک‌های خارجی از همکاری با ایران می‌ترسند؟ - خبرگزاری  فارس
 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950309001618
2-http://rc.majlis.ir/fa/law/print_version/957695
3-Financial Action Task Force
4-http://www.cbi.ir/showitem/14425.aspx
5-http://asrebank.ir/news/84053
6-http://www.iribnews.ir/fa/news/1098752
7-http://donya-e-eqtesad.com/news/1052333
8-https://telegram.me/mohsenjalalpour/703

 مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایرانمسئولیت مجلس دهم مقابل آسيب‌هاي اجتماعي

سيد‌حسن موسوي‌چلك در سرمقاله امروز روزنامه آرمان نوشت:‌


با توجه به روند افزايشي آسيب‌هاي اجتماعي در كشورمان و از طرف ديگر شروع به كار مجلس دهم شوراي اسلامي و با توجه به اهميت اين قوه در كاهش آسيب‌ها، انتظار مي‌رود كه سياستگذاري‌ها متناسب با موضوعاتي باشد كه درجامعه با آن درگير هستيم. يكي از دغدغه‌ها و موضوعات اصلي مجلس دهم جايگاه سلامت اجتماعي از منظر آسيب‌هاي اجتماعي است، چرا كه این موضوع آثار تخريبي فراواني بر جامعه دارد و بايد از رويكردهاي سياسي امنيتي به آسيب‌هاي اجتماعي پرهيز شود. نكته دوم اینکه مجلس در بودجه بايد موضوع آسيب‌هاي اجتماعي را از انزوا خارج كند و نكته سوم اینکه انتظار مي‌رود مجلس با تدوين طرح‌ها و لوايح موضوع پيوست اجتماعي را به عنوان يك اصل بپذيرد و هيچ طرحي را بدون پيوست اجتماعي قبول نكند.

 انتظار بعدي ما درحوزه آسيب‌هاي اجتماعي در مجلس شواراي اسلامي این است كه مجلس در مقابل وضعيت بحراني مشكلات اجتماعي سياست سكوت را در پيش نگيرد و نقش خود را در نظارت بر قوانين و سياست‌هاي مرتبط با اين موضوع تقويت كند. طبيعتا مجلس در اين بين بايد كمك كند و دستگاه‌هاي اجرايي در راستای پيشبرد برنامه‌هايشان در حوزه مشكلات اجتماعي مورد حمايت قرار گيرند.

ما در مجالس شوراي اسلامي و در دوره‌هاي مختلف شاهد يك غفلت نسبت به اين مسائل بوده‌ايم و اگر امروز ما با اين وضعيت آسيب‌هاي اجتماعي رو به رو هستيم، مجلس نيز با بي‌تفاوتي در آن سهيم بوده است. نكته بعدي اين است كه مجلس شوراي اسلامي در طرح‌ها و لوايح از ظرفيت تشكل‌هاي غير دولتي اجتماعي براي بررسي، تدوين و تصحيح قوانين بهره گيرد و در كنار مركز پژوهش‌ها از انجمن‌هاي مردم نهاد به عنوان بازوهاي مشورتي استفاده كند و از طرف ديگر در تصويب طرح‌ها و لوايح گروه‌هايي كه در معرض آسيب بيشتري هستند را بادقت مورد توجه قرار دهد.

در دوره‌هاي گذشته مجلس شاهد وضع قوانيني بوديم كه نتيجه‌اي را در پي نداشت و تنها با اعمال برخي قوانين آسيب‌ها افزايش پيدا كرد. مجلس هر تصميمي كه مي‌گيرد بايد نگاه همه‌جانبه به آن داشته باشد و تك بعدي به كار تقنيني نپردازد، در اين صورت ما مي‌توانيم اميدوار باشيم كه قوانين عوارض كمتر و نتايج واقعي‌تري داشته باشند. در قانون نويسي كه مجلس درباره افزايش تعداد فرزندان انجام داد، بايد بگويم كه يك كار احساسي بود كه بعد از فرمايشات مقام معظم رهبري به شكل غیرکارشناسی صورت گرفت و نيمه تمام ماند، چرا كه ادله كافي براي اجرا نداشت. از همين رو باید دانست قانوني كه امكان اجرا نداشته باشد، ارزش قانون را زير سوال مي‌برد؛ بنابراين نبايد در مجلس شوراي اسلامي به صورت احساسي يا هيجاني تصميمي گرفته شود.

 مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایراناز کاسبی حجره‌ای تا بازرگانی بین‌المللی

فریدون مجلسی در سرمقاله روزنامه شرق نوشت:‌

در قدیم، بازار محور تجارت داخلی و خارجی بود؛ مباشران با چرتکه‌ها ‌و دفتر و دستک‌شان اداره امور حجره را برعهده داشتند. تاجران در پشت میز با تکیه بر مخده، تسبیح می‌انداختند و با دوستان چای می‌نوشیدند و ترتیب معاملات بعدی را می‌دادند و انجام امور را به مباشران و پادوها می‌سپردند و حاجیانه وقت آزاد خود را براي سیاست‌بازی یا ترتیب‌دادن هرچه مجلل‌تر مجالس گوناگون سالانه صرف می‌کردند. جهان تغییر کرد و در ایران نیز به موازات کسب‌وکارهای حجره‌ای و سنتی، کسب‌وکارهاي مدرن مجهز به خطوط ارتباطی، مخابراتی، تلکس، فکس و سپس ایمیل و اینترنت راه افتاد.

تماس‌ها ‌با طرف‌های بازرگانی و آگاهی از بهترین قیمت‌های جهانی، حمل‌ونقل، بیمه و کیفیت کالاها تخصصی‌تر شد؛ جای مباشران را کارشناسان تحصیل‌کرده و حرفه‌ای گرفتند. وضع بر این منوال به سود حضور در عرصه جهانی و به زیان محبوس‌ماندن در حجره و کارگردانی مباشران چرتکه‌به‌دست، پیش می‌رفت که دچار تحریم شدیم. در دولت پیشین که اصولا با سنت‌گرایی چرتکه‌ای آشنایی و به آن گرایش داشت، بار دیگر به‌تدریج صرافی، جای بانک و پادوها و مباشر آن و دلالان جای کارشناسان و ارتباط مستقیم جهانی را گرفتند؛ پادوها و دلالانی که البته در جهان خارج، برای خودشان دستی و دست‌هایی داشتند و حتی صاحب بانک شده بودند و کارشان به دست‌یازیدن به معاملاتی با دریافت‌ میلیاردها دلار پس‌ندادنی کشید. تا اینکه دولتی بر سر کار آمد که برنامه‌اش را گشودن پیله تحریم و بازگشت به عرصه بین‌المللی قرار داد. پس کار به «برجام»ی کشید که راهگشا باشد؛ راهگشایی به سود کشور، برابر بود با راه‌بندی به زیان برخي دلالان‌ میلیاردی. کارشکنی‌ها ‌در آستانه هرگونه گشایشی با شعارهای مسدود‌کننده مواجه شد و واکنش‌هایی به بار آورد که انجام نرم برجام را دشوار کرد.

با همه این حرف‌ها، ‌دیدارهای سیاسی و دیپلماتیک با آمریکا و غرب، با هدف گشودن بن‌بستی که با رفع تحریم‌ها ‌سازگاری نداشت، موجب صدور بیانیه سران کشورهای عمده اروپایی و آمریکا و حتی دخالت اطمینان‌‌بخش رئیس صندوق بین‌المللی پول شد با این محتوا که ‌ای بانک‌ها ‌و صنایع از معامله با ایران نترسید! در این میان دلواپسان آمریکایی نیز موفق شدند یک رأی سیاسی بی‌سابقه از دیوان‌عالي کشور آمریکا دریافت كنند که کمکی به بهبود اوضاع فعلی نمی‌کند؛ رأی سیاسی به برخورد و راه حل سیاسی نیاز دارد. عقلای اروپایی و آمریکایی می‌دانند دیگر زمان کارگردانی بی‌رقیب صنایع و تولیدات آنها در عرصه بین‌المللی به سر آمده و زمان رقابت فرا رسیده است. این رأی کشورهای دیگر را به آمریکا بی‌اعتماد می‌کند.

 از نگاهداری پول و دارایی‌شان در آمریکا و از معاملاتی که موجب بستانکاری‌شان شود می‌هراسند، چراکه می‌بینند به هر بهانه‌ای پولشان را بلوکه می‌کنند و می‌ربایند. با توجه به تضادی که میان اعلامیه رهبران غربی در حمایت از دادوستد با ایران و این‌ گونه آرای سیاسی- قضائی وجود دارد، به نظر می‌رسد هدف نهایی آن نه ایران، بلکه ثروت‌های انباشته عربستان باشد. حکم سیاسی دو‌ میلیاردی درباره خسارت‌خواهی از ایران به‌دليل اتفاقی نظامی در کشوری ثالت و در حال جنگ در ٣٠ سال پیش که حدود دویست نظامی کشته برجای گذاشت کجا و چهار ‌هزار کشته غیرنظامی سرنشین هواپیماهای مسافری و ساکنان برج‌های ویران‌شده تجارت جهانی، همچنین در بخشی از پنتاگون در ١١ سپتامبر و خسارت‌هاي مالی... بنگاه‌های عظیم مالی و اقتصادی آن مرکز که علنا از سوی شهروندان و محافل وهابی عربستان انجام شد، کجا؟!

 احتمالا هدف اصلی از صدور حکمی سیاسی- قضائی درباره ایران در مسئله‌ای نظامی و نامربوط در کشوری ثالث، به‌وجودآوردن زمینه و بهانه و سابقه‌ای قضائی در دعوای اصلی علیه عربستان است که عجالتا با فروش‌ میلیاردها دلار هواپیما و تسلیحات و درگیرکردن آن در یمن و سوریه، در شرایط کاهش بهای نفت، فشاری بر آن وارد کرده‌اند و اکنون از تروریست‌بودن عربستان و غرامت‌خواهی آن واقعه سخن مي‌گویند. عربستان هم تهدید کرده بود که اگر موضوع را مطرح کنید، ثروتم را بیرون می‌کشم.

آقای اوباما هم گفته است که اگر کنگره بعدا مصوبه‌ای علیه عربستان داشته باشد آن را وتو خواهد کرد، که البته تعارف به نظر می‌رسد. محیط کنگره بسیار داغ است و ثروت عربستان در آمریکا زیادتر و جذاب‌تر از آن است که رأی کنگره را وتوپذیر کند.

در این شرایط، بیانیه اروپایی‌ها ‌و آمریکا در حمایت از دادوستد با ایران و سخنان رئیس صندوق بین‌المللی پول در همین زمینه را می‌توان نشانه‌ای تلقی کرد حاکی از اینکه غربی‌های خسته از انفجارات صادراتی وهابیون، خواهان اصلاح شرایط و برقراری روابط سنتی و دیرین بازرگانی خود با ایران هستند. ایران هم به سهم خود باید بکوشد چرخ‌های کند شده نظام بانکی بین‌المللی خود را از زنگ‌زدگی ١٠ساله پاک و آن را راه‌اندازی و در مطابقت با استانداردهای جهانی به‌روز کند. وجود و رفع این ایرادها ربطی به برجام ندارد. به شرایط کسب حجره‌ای نامتجانس با ارتباطات مدرن بین‌المللی مربوط است که باید اصلاح شود.

به شرط آنکه دیوارنوردان و شعاردهندگان، مصلحت‌اندیشی کنند و ورود به روابط خارجی را قدری به دیپلمات‌ها بسپارند.

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایرانحال جامعه خوب نيست

سيد محمدامين قانعي‌راد رييس انجمن جامعه‌شناسي ايران در سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت:

وقتي كه دولت و مسوولان در مورد مسائلي از جمله مساله آسيب‌هاي اجتماعي غفلت مي‌كنند ما يك نگراني داريم و وقتي كه به آن توجه مي‌كنند هم يك نگراني ديگر. وقتي كه توجه به سمت آسيب‌هاي اجتماعي جلب مي‌شود نگراني اين است كه با چه رويكردي قرار است به آن نگاه كنند وگرنه مساله آسيب‌ها سال‌هاست كه مورد توجه قرار گرفته اما در تمامي اين سال‌ها گاه توصيف غلطي از آن ارايه شده، گاه تحليل و تبيين مسائل به شيوه‌اي نادرست بوده و گاهي هم راهكارهاي نامناسب براي حل آنها به كار گرفته شده است.  مساله آسيب‌هاي اجتماعي هميشه مساله‌اي حساسيت‌برانگيز بوده است، به عنوان نمونه مورد طلاق كه طبق گفته‌هاي وزير كشور در اولويت سوم قرار دارد هميشه مورد توجه بوده يا مساله اعتياد كه بلافاصله پس از انقلاب ديديم كه مورد توجه قرار گرفت، براي فروش و گاهي حتي مصرف آن دادگاه‌ تشكيل مي‌شد و در آن سال‌ها حتي اعدام‌هاي معروفي هم بر سر اين موضوع انجام شد.

موضوع حاشيه‌نشيني هم از جمله موضوعاتي است كه پس از انقلاب قرار بر رفع آن بود و به فكر چاره‌انديشي براي آن بوديم، تلاش مي‌شد كه محل سكونتي براي مردم وجود داشته باشد و با فقر مبارزه شود و... يعني تمامي اين مسائل به شكلي مورد توجه بوده‌اند و با آنها برخورد صورت مي‌گرفته است. با اين وجود همان‌گونه كه اشاره شد گاهي اشتباه بودن توصيف‌ها و تبيين‌ها سبب مي‌شد كه علت اين وقايع را ندانيم و راهكارهايي ارايه مي‌داديم كه درست نبودند حالا كه قرار است توجه دوباره‌اي به اين مسائل شود بايد ديد كه آيا نگاه هم تغيير كرده است؟ آيا قرار است با لنزي متفاوت به اين قضايا بنگريم؟ من بعيد مي‌دانم. نگاه ما به مساله آسيب‌ها معمولا توطئه‌محور بوده است، يعني معتقد بوده‌ايم كساني توطئه مي‌كنند تا براي ما ايجاد مشكل و آسيب كنند و ما هم مي‌توانيم با حرف زدن در مورد آن و آگاهي‌رساني به مردم، اين توطئه‌ها را خنثي كنيم و كساني هم كه اصلاح نمي‌شوند را مي‌شود تنبيه كرد، فكر مي‌كرديم كه آسيب‌هاي اجتماعي به راحتي قابل مديريت هستند. آن نگاه امنيتي كه به آسيب‌هاي اجتماعي وجود داشت براي ما ايجاد مشكل كرد.

حالا البته دارد به اين مسائل بهاي بيشتري داده مي‌شود و از منظر اقتصادي و غيره هم به آنها نگاه مي‌شود اما همچنان جاي تحليل جامعه‌شناختي در بررسي اين موضوعات خالي است. مشكلات آنقدر بالا گرفته و آمارها آنقدر رشد داشته كه نگران شده‌ايم اما تا زماني كه رويكرد جامعه‌شناسي براي بررسي مسائل وجود نداشته باشد، تا زماني كه تنها با تحليل‌هاي امنيتي، مهندسي اجتماعي و روانشناسي بخواهيم با آسيب‌هاي اجتماعي مواجه شويم، نتيجه‌اي حاصل نمي‌شود. اين آسيب‌ها نشان‌دهنده حالات جامعه هستند، اين آسيب‌ها يعني حال جامعه خوب نيست، يعني جامعه قدرت خود را از دست داده و از توليد معنا و رابطه صحيح ناتوان شده است.

بايد قدرت جامعه را به آن بازگردانيم. بايد براي آسيب‌هاي اجتماعي راه‌حل‌هاي اجتماعي پيدا كنيم و به راهكارهاي حقوقي، قضايي و روانشناسي به عنوان راهكارهاي ثانويه بنگريم. اگر اقدامات ما از پشتيباني بينش عميق جامعه‌شناسي برخوردار شود مي‌توانيم به موفقيت اميدوار باشيم.  وقتي مهم‌ترين نهادهاي برخورد با آسيب‌هاي اجتماعي در دست افرادي است كه دانش لازم را ندارند، افرادي كه سررشته‌اي در علوم اجتماعي ندارند يا در اجتماع علمي جامعه‌شناسان مورد قبول نيستند، هر قدر هم كه نيت خير خوبي داشته باشند نتيجه كار ارايه راهكارهاي نامناسب است.

 يادمان باشد كه بخشي از آسيب‌هايي كه امروز نگران آن هستيم نتيجه همين برنامه‌ريزي‌هاي اشتباه براي مقابله با آسيب‌هاي اجتماعي است، برنامه‌ريزي‌ها و سياست‌هايي كه در دوره‌هاي مختلف و به اشتباه تدوين شده‌اند؛ يكي از نمونه‌ها حوزه خانواده است، راهكارهايي كه براي تقويت نهاد خانواده به كار گرفته شدند در عمل منجر شدند به آسيب خوردن اين نهاد و در عمل اين نهاد را تضعيف كردند. راهكارهاي اشتباه مي‌توانند وضعيت آسيب‌هاي اجتماعي را بحراني‌تر كنند و حالا سوال اينجاست كه آيا رسيدگي به اين مساله باز هم قرار است در اختيار ذهن‌هاي خام قرار گيرند يا خير؟

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایراناحیای وزارت رفاه و تأمین اجتماعی برای مقابله با آسیب‌ها

فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران در بخش دفتر اول روزنامه ایران نوشت:‌


با توجه به گزارش وزیر کشور به مجلس دهم درباره  وضعیت آسیب‌های اجتماعی ضروری می‌دانم به چند نکته مهم در این زمینه اشاره کنم؛ متأسفانه آسیب‌های اجتماعی در کشور در شرایطی روند روبه رشدی را در پیش گرفته که هنوز زیرساخت‌های کشور برای مقابله با آنها آماده نشده است. اعتیاد هم اکنون یکی از اصلی‌ترین آسب‌های اجتماعی در کشور محسوب می‌شود اما زنانه شدن آن با توجه به ماهیت جنس زن و قدرت باروری و تولید مثلی که دارد آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. امروز در حالی باید به بحث زنانه شدن اعتیاد با اولویت مادران معتاد باردار و کودکان شیرخوارشان پرداخت که همچنان خلأ جدی در حوزه قوانین و زیرساخت‌های لازم وجود دارد و این مسأله مهم هنوز در دستور کار جدی دستگاه ها قرار نگرفته است.

متأسفانه باید گفت هم‌اکنون در بسیاری از شهرهای کشور کمپ ترک اعتیاد ویژه این گروه پیش‌بینی نشده و مادران باردار و کودکان شیرخوارشان برای ترک اعتیاد به مسافرخانه‌ها و مراکز معدودی که به شکل تخصصی فعالیت نمی‌کنند ارجاع داده می‌شوند. البته اینکه امروز مسئولان کشور درباره آسیب‌های اجتماعی بی‌پرده و با صدای بلند صحبت می‌کنند موضوع امیدوارکننده‌ای است که ما فعالان اجتماعی برای رسیدن به آن انتظار زیادی کشیده‌ایم و این یعنی ما هم اکنون به مرحله پذیرش مسأله ورود پیدا کرده‌ایم در حالی که سال‌های متوالی با مشکل نپذیرفتن مواجه بودیم و هر قدمی در این حوزه در خوشبینانه‌ترین حالت تکذیب شده و یا سیاه‌ نمایی تعبیر می‌شد. اما امروز همان حرف‌های گذشته ما از زبان مسئولان تکرار می‌شود که یک قدم روبه جلوست.

اما مسأله مهم دیگری که نباید در کشاکش این پذیرش فراموش شود و نگرانی جدی درباره آن وجود دارد بحث فهم دقیق مسأله است. پذیرش مسأله اگرچه دیر اما یک اقدام مثبت محسوب می‌شود اما اگر مسئولان برای فهم دقیق معضلات اجتماعی از کمک سازمان‌های مردم‌نهاد غفلت کنند این تلاش‌ها به راهکارهای درستی ختم نمی‌شود و همچنان مسأله سرجای خود باقی می‌ماند. این اتفاق البته سایرآسیب‌های نگران‌کننده مثل پایبند نبودن زنان متأهل به همسرانشان و حاشیه‌نشینی را هم شامل می‌شود.

پیشنهاد من در این زمینه احیای وزارت رفاه و تأمین اجتماعی است چرا که وزارت کشور یک نهاد کاملاً سیاسی است و نمی‌تواند جنس اجتماعی مسائل اجتماعی را هضم کند. بنابراین لازم است برای سازمان اجتماعی یک جانمایی درست انجام شود. البته این سازمان هم نمی‌تواند به تنهایی در این حوزه ورود کند و لازم است فعالان اجتماعی به مشارکت فراخوانده شوند. پس در اولین قدم نمایندگان مجلس باید در کمیسیون‌های تخصصی برای این فعالان یک کرسی مشاوره

در نظر بگیرند. به اعتقاد من با توجه به جنس کار درمانگری اجتماعی در حوزه آسیب‌ها بهترین گزینه از بین دستگاه‌های متولی موجود وزارت بهداشت است که می‌توان سازمان اجتماعی را در این وزارتخانه تشکیل داد چرا که تعریف بهداشت تنها سلامت فیزیکی نیست و سلامت اجتماعی و تعاریف جدید را هم شامل می‌شود از طرفی باید سازمان بهزیستی را هم در این حوزه تقویت کرد.

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایرانامت اسلامی و ماه ضیافت الهی

در سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی می‌خوانید:

حلول ماه مبارک رمضان، باز شدن درهای رحمت الهی به روی بندگان را مژده می‌دهد. ماهی سراسر رحمت و مغفرت که هر لحظه‌اش به انسان‌ها سروری تازه می‌بخشد و شادمانی حضور در این ضیافت الهی را در چهره و رفتار همگان می‌توان سراغ گرفت. از این فرصت‌های ناب و از این فضای ملکوتی می‌توان بهره‌های فراوان برد و فضای جامعه را به سوی معنویت و سلوک روحانی رهنمون ساخت. این فرصت‌ها برای حاکم ساختن روحیه گذشت، برادری، مهربانی و تهذیب نفس، شاید به این سادگی‌ها تکرار نشود. ایکاش بتوانیم بداخلاقی‌ها، خصومت‌ها و انگیزه‌های غیرخدائی را کنار بگذاریم و به زلال طهور سیره اهل بیت عصمت و طهارت، جان‌ها را مصفا کنیم تا بلکه انوار قدسیه بر جسم و روح ما هم بتابد و تعالیم بلند و تابناک قرآنی را بهتر از گذشته دریابیم و به اقتضائات آن عمل کنیم.

ماه رمضان،‌ بهار اسلام،‌ بهار قرآن و بهار آشتی با خدا است. ایکاش دولت‌های اسلامی و ملت‌های مسلمان در چهار گوشه جهان به برکت این لحظات ملکوتی به حال و آینده بیشتر بیندیشند و استعدادهای خدادادی و امکانات مهمی که در اختیار امت اسلامی قرار دارد را در جهت عزت و اعتلای اسلام و مسلمین به کار گیرند. عطر دل‌انگیز آموزش‌های قرآنی، همگان را به سوی وحدت و پرهیز از تنازع و خصومت دعوت می‌کند. این ندای روح پرور همگان را به یکپارچگی، همدلی و استقامت در راه ایمان فرا می‌خواند و چه رستگارند آنها که به این دعوت رحمانی پاسخ مثبت داده و زنگارها را با همین توصیه‌های قرآنی صیقل و شستشو می‌دهند.

دنیای اسلام شایسته عزت و عظمتی افزونتر و کرامتی آشکارتر است که جز در پرتو انسجام جبهه حق و یکپارچگی مواضع در برابر جبهه باطل، به دست نخواهد آمد.

تصادفی نیست که در سال‌های اخیر شاهد جوش و خروش ملت‌ها برای احیای مجد و عظمت از دست رفته برخی کشورهای اسلامی بودیم ولی دشمنان اسلام بیکار ننشستند و با همدستی برخی رژیم‌های فاسد برای وارونه ساختن حقایق وارد عمل شدند و با موج سواری بر روی برخی حرکت‌های مردمی، آنرا به فرصتی برای ایجاد آشوب و توطئه در منطقه تبدیل نمودند.

امروزه شعله‌های آتش توطئه در گوشه و کنار جهان اسلام به ویژه در قلب منطقه نفت خیز دنیای اسلام زبانه می‌کشد و ماهیت کشتار وحشیانه‌ای که دشمنان اسلام در زیر نقاب اسلام به راه انداخته‌اند، هنوز به درستی فاش و بازگو نشده است.

امروزه اندیشمندان و آزادگان به ویژه خطبا و سخنورانی که بلندگوهائی برای بیان حقایق و تشریح اوضاع کنونی در اختیار دارند به حکم وظیفه ایمانی و انسانی موظفند با انعکاس حقایق و تبیین پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های کار برای مخاطبین خود، همگان را به درک بیشتر و بهتر نسبت به اقتضائات زمان آشنا کنند تا ملت‌های مسلمان بتوانند این گردنه‌‌های سخت و سرنوشت‌ساز را هم با اطمینان خاطری بیشتر و صدمات و خطائی کمتر پشت سر بگذارند. در این گام‌های نخستین برای ورود به ماه ضیافت الهی از خدای قادر متعال می‌خواهیم توان و درک بیشتر و بهتری به همگان عطا فرماید تا ضمن شناخت وظایف خود به درستی در جهت ادای تکلیف عمل نمایند.

نگاهی اجمالی به جغرافیای جهان اسلام نشان می‌دهد اکنون حساس‌ترین سرزمین‌های اسلامی درگیر جنگ و خون‌ریزی و برادرکشی هستند. سوریه، عراق،‌ یمن، بحرین و لیبی در شعله‌های سوزان جنگ درحال سوختن هستند و در پاکستان و افغانستان، دست‌های تفرقه‌افکن مشغول گسترش کینه در میان مسلمانان می‌باشند. مردم فلسطین نیز همچنان در آتش کینه صهیونیست‌ها می‌سوزند و قبله اول مسلمانان در اشغال و تهدید صهیونیست‌هاست. در چنین وضعیتی، غفلت از مشکلات جهان اسلام و دامن زدن به اختلافات، گناهی نابخشودنی است. در ماه ضیافت الهی، تمام کسانی که امکان روشنگری در اختیار دارند باید برای نزدیک شدن قلب‌های مسلمانان به همدیگر و افشای جنایات دشمنان اسلام تلاش کنند تا زمینه برای اتحاد امت اسلامی و مقابله جدی با تهدیدها فراهم گردد.

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایرانعصر تحريف و وارونگي حقايق


روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود به قلم سیدباقر پیشنمازی نوشت:

مانع تراشي خداي متعال درمسير پيامبراني که خود آنها را براي هموار سازي راه هدايت مردم فرستاده است (آيه112 سوره انعام)از سنتهاي حکمت آميز الهي است. ازجمله حکمتهاي اين مانع تراشي ،فرصت سازي براي بهره گيري انسان از "اختيار" و توان انتخاب مسير وتعيين سرنوشت است واين که انسان به سبب جانشيني خدا در زمين به پيکار با کافران وستمکاران مي پردازد يا با سستي وکوتاهي دربرابر آنان و نديده گرفتن سنت الهي به نافرماني خداي متعال مبادرت مي نمايد ودر عرصه عمل، استحقاق وشايستگي بهره مندي يامحروميت از نصرتهاي موعود الهي را به‌دست مي آورد.

ولذا کساني که به مناصب حکومتي مي‌رسند تصور نکنند با نزديک شدن به دشمن وخلوت گزيني سياسي وفرهنگي با او مي‌توانند اين سنت تغيير ناپذير الهي را دور بزنند.چنين رفتاري به بهانه برطرف کردن مشکلات يا با هرتوجيهي از اين دست، نوعي تجاهل در مورد راهبردهاي سياسي‌وفرهنگي قرآن است چراکه خداوند درآيه 52 سوره مائده با اشاره به نمونه هايي ازاين توجيهات آن را مردود اعلام کرده است.

موانعي را که خداوند وضع مي کند خود نيز راه برطرف شدن آن را،درقرآن کريم ترسيم کرده است وهرمسيري غير از آن نه تنها موجب برداشته شدن مانع نمي شود بلكه ممکن است منجر به تشديد آن گردد و آن گونه که درآيات 74و75سوره إسراء و120 بقره و37سوره رعد آمده است، خشم وتهديد خداي متعال را درپي داشته باشد.

توصيه به "جهاد کبير" بادشمن به‌وسيله تعاليم قرآن کريم يا عدم تبعيت ازطاغوت که به استناد آيه52 سوره فرقان ازسوي خداي متعال به پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله ابلاغ شده است بيان يک راهبرد اساسي است که عمل به آن برخورداري از نصرت الهي وپيروزي حتمي را درپي دارد هرچند ممکن است درمواردي همراه باتحمل مشقتها ودشواريها باشد.  اين تبعيت براي مؤمنان خردمندي که همواره راه صواب ونجات را جستجو مي کنند، يک تکليف است همچنان که  آيه 36 سوره احزاب هشدار مي دهد:بر هيچ مرد وزن مؤمني سزاوار نيست دربرابر امر خداوند وپيامبر از خود رأي ديگري ابراز کنند.

«جهاد کبير» يعني چه؟ يعني اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمي که در ميدان مبارزه‌ با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت يعني چه؟ يعني تبعيّت؛ تبعيّت نکن. تبعيّت نکردن در کجا؟ در ميدانهاي مختلف؛ تبعيّت در ميدان سياست، در ميدان اقتصاد، در ميدان فرهنگ، در ميدان هنر. در ميدانهاي مختلف از دشمن تبعيّت نکن؛ اين شد جهاد کبير.(مقام معظم رهبري 3/3/95)

البته دشمن نيز در برابر مقاومت مسلمانان ازپاي نمي نشيند. چرا که مي‌داندازطريق تهديد،محاصره، تحريم ونفوذ درسطوح تصميم سازي وتصميم گيري، مقاومت بعضي‌ها تاب نمي آورد. تشديد روز افزون فشارها موجب ريزش تدريجي  بعضي ازافراد بي اعتماد به وعده هاي الهي مي‌شود و باگرايش به دشمن در زمينه هاي مختلف فرهنگي ، سياسي واقتصادي،رسانه اي و... گسلهايي رادر پيکره امنيتي نظام به وجود مي آورند وهمين گسلها راه نفوذ را هموار مي سازد.اما در شدت يافتن رودرويي با دشمن هر کدام که اراده نيرومندتر ومقاومت بيشتري نشان دادند پيروز مي شوند.

«توکّل، اعتماد به خدا، اعتماد به پيروزي نهايي، اعتماد به قدرت انسان، به قدرت اراده‌ انسان مؤمن؛ اين را ما داريم؛ اين شد جنگ نامتقارن. در جنگ نامتقارن اراده‌ها هستند که با هم مي‌جنگند؛ هر اراده‌اي غلبه پيدا کرد، پيروز خواهد شد».  (مقام معظم رهبري3/3/95)

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما نشان مي‌دهد که با گسترش دامنه به‌کارگيري جنگ(قدرت) نرم وکاهش حضور مستقيم وآشکار نظامي و برون سپاري (رايگان) جنگ سخت، هزينه هاي انساني وسياسي ونظامي دولت آمريکا در زمان تصدي دولت اوباماکاهش، ومنافعش به‌شدت افزايش يافته است.

به عنوان مثال در هيچ تجارتي مثل تجارت سلاح ايجاد بازار مصرف به کمک دولت هاي دست نشانده آسان نيست.

هيچ يک از دولت هاي پيشين آمريکا مثل دولت اوباما عامل پشت صحنه نسل کشي گسترده و آواره وبي خانمان سازي مسلمانان وانهدام بي‌سابقه زيرساخت هاي بلاداسلامي ازآفريقا (نيجريه، ليبي، مصر، سومالي و...) تاآسيا (سوريه، عراق، يمن، بحرين، ميانمار، پاکستان، افغانستان، لبنان، فلسطين و.....) خصوصا خاورميانه، نبوده است.

درهيچيک از جنگ هاي گذشته تحميل شده ازسوي آمريکا،غيرنظاميان دربرابر چشمان وحشت زده خانواده هايشان بابشکه هاي بنزين زنده سوزي نمي شدند، و زنان  دربازار برده فروشي به اسارت و تجاوز ديو صفتان نمي رفتند و کودکان خردسال وبي پناه و ناتوان ازدفاع، دربرابر چشم پدران ومادران شان سربريده نمي شدند! واعضاي بدن اسيران زنده، ازکالبد آنان بيرون کشيده وبه دندان گرفته نمي شد! اين جنايت هاي بي نظير در تاريخ (که تصاوير آن ازطريق فضاي مجازي دردسترس همه قرار گرفته است ) باهمان پنجه هاي پولاديني صورت گرفت که با پوششي مخملين دست دوستي به سوي مادراز کرده بود ومقام معظم رهبري براي اينکه بعضي ها فريب ظاهر مخملين آن را نخورند درهمان آغاز رياست اوباما (ودرسخنراني نوروزي خود درحرم مطهر امام رضا ع)هشدار داده بودند.

بوش به دليل بي توجهي به تدارک يک ويترين انساني وعاطفي ازخود، باجناياتي بسيار کمتر از اوباما چهره اي خشن درتاريخ منطقه ازخود برجاي گذاشت، اما اوباما با بهره گيري از تجربه ناکارامد بوش و اهتمام فوق العاده به ارائه يک ويترين بشردوستانه و ادعاي مخالفت با لشکرکشي ودرگيري نظامي و گره گشايي مسائل از طريق ديپلماسي! وگفتگو ! باجناياتي ده ها برابر بيشتر گسترده تر و بيرحمانه تر عليه مسلمانان، به جاي حضور مستقيم در عرصه درگيري ها (و درمعرض هزينه هاي نظامي،اقتصادي وسياسي قرار گرفتن)، به اتاق فرماندهي بازگشت تا باکمک رسانه هاي وابسته و قلم هاي ازقبل خريداري شده، ازخود چهره اي صلح طلب و پرچمدار "مذاکره به جاي جنگ" ، برجاي گذارد!

آمريکا بعد ازبوش دوم وبراي آغاز "دوره جنايات بزرگ"  ناگزير بود با ظاهري بشردوستانه ومسلمان پسندافکار عمومي را بفريبدوچهره واقعي خودرا بپوشاند چون نيرنگ جزو جدايي ناپذير شيطان  است. به همين دليل فردي رنگين پوست را براي رياست جمهوري يرگزيد و نامش را "باراک حسين" اعلام کرد. اوباما هرسال درماه رمضان ضيافت افطار برگزارکرد!، عيد فطر وقربان را به مسلمانان تبريک گفت! وبراي ايرانيان خصوصا، سفره هفت سين  تدارک ديد وپيام تبريک نوروزي فرستاد! دراجتماع مسلمانان مصر درمورد احترام به آيين اسلام سخن گفت، وزير خارجه خودرا به برخي کشورهاي مسلمان آفريقا ازجمله تانزانيا اعزام کرد. جان کري مسلمان را به مسجد فرا خواند وخود به احترام آنها!! درکنارشان روي فرش نشست!و با نصيحت وموعظه مراتب دلسوزي خودرا نسبت به مسلمانان اعلام کرد!و اخيرا به ميانمار رفت واز کشتار وزنده سوزي وآوارگي آنان (که براساس سياست هاي جمعيتي صهيونيسم طراحي شده بود) اظهار تاسف کرد!

بدون ترديد دولت بعدي آمريکا نيز دولت فريب پيچيده تر براي جنايات بزرگتر،خشن تر وبيرحمانه ترخواهد بود.

همين کفتارهاي وحشي وديوهاي آدمخوار درهمه کشورهاي منطقه ازجمله کشورماطرفداران جدي دارند چه آنهايي که مزدورند ودرازاي خيانت به ملت خود دلار دريافت مي کنند و چه آنهايي که ابله اند وفريب پوشش مخملين دست هاي دشمن را مي خورند و چه آنهايي که با راهنمائي دشمن به بهانه حل مشکلات درصدد خلع سلاح کشور و حذف عناصر اقتدار ملي ما برمي آيند تا شايد بتوانند چند جرعه آبي بنوشند!!وچه آن عده اي که با ساده انديشي دربرابر رفتار دشمن و حقايق تحريف شده، به زمينه سازي براي نفوذ همت گماشتند و اگر به اراده خداي متعال وقيام مردم درنهم ديماه88خيانت آنان خنثي نشده بود، همان پنجه پولادين جنايات بيرحمانه ونسل کشي وانهدام زيرساخت ها را باهمراهي برخي کوتاه قامتان هويت از دست داده داخلي به تمام ايران اسلامي نيزکشانده بود!.

فرزندان ما بدانند اکنون در عصرطلايي  تحريف زندگي مي کنند عصرسلطه مطلق رسانه ها براي وارونه نمايي حقايق وبه دليل ناتواني و محدوديت رسانه هاي خودي درتبيين حقايق و جوان گريزي بسياري از تريبون ها ومنابر ومحافل ديني، تحريف وفريب، همچنان افکار عمومي را درمي نوردد و خسارت بارتراز هر زمان ديگر به ريزش ها دامن

مي زند. درچنين شرايطي هرچه تحريف ها بيشتر، "تبيين حقايق" مهمتر وضروري تر وهرچه ريزش ها گسترده تر، کار فرهنگي براي افزايش رويش ها بايسته تر.(1)

 پي نوشت:
1- «اينکه گفتيم جوان هاي مؤمن و حزب‌اللّهي و انقلابي کارهاي فرهنگي خودجوش را رها نکنند و دنبال بکنند، و همه‌  دستگاه‌هاي فرهنگي کشور را دعوت کرديم و مي کنيم که در اين جهت حرکت کنند، اين، بخش فرهنگيِ اين عدم تبعيّت است، اين جهاد بزرگ است، جهاد کبير است».(مقام معظم رهبري13/3/95)
-«مابه کساني که اهل کار فرهنگي اند دائم‌مي‌گوييم،به بعضي تکرار مي‌کنيم،به بعضي التماس مي‌کنيم،بعضي رادراين‌جاجمع مي‌کنيم وبه بعضي پيغام مي‌دهيم كه «آقا! کار فرهنگي بکنيد.»؛جواب کار فرهنگيِ باطل،کارفرهنگي
حق است».(مقام معظم رهبري ارديبهشت91)

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایرانبهار بندگی

کورش شجاعی در سرمقاله روزنامه خراسان نوشت:


امسال هنوز بهار طبیعت، دامن برنچیده، بهار قرآن از راه رسید تا بهار در بهار شود و در این مبارک هنگامه هستی، تمامی پنجره های آسمان به روی زمین گشوده و سبد سبد نور و گل اشتیاق روانه جان آدمیان شود. هلال ماه عزیز خدا از پس شعبان، به غمزه رخ نمایی کرد تا اهل معرفت در زلال هلال دلربای رمضان، چشم سر و چشم دل باز شویند و دیگر بار «دیده جان» به روی جانان بگشایند و ببینند جمال و جلال حضرت حق تعالی را و دل هایشان، ظرف آیات کریمه قرآن شود و وجودشان رنگ خدایی بگیرد و عطر و بوی سنت نبوی و سیره علوی از نیات و گفتار و کردارشان استشمام شود، و تا اهل معنا به برکت بی منتهای «ماه خدا» از بارش «رحمت» بیکران حق تعالی بهره ها برند و هم آغوش ابدی «مغفرت» حضرت جلّ و علا شوند.

کدامین زبان و قلم، توان وصف رمضان و شب قدرش را دارد. رمضانی که خداوند رحمان رحیم تمامی لحظه هایش را مبارک، تقدیر فرموده، تمامی آن به آن روزان و شبانش را، چه آن گاه که مردمان به تلاوت قرآن مشغولند و دل سپرده، چه آن گاه که صاحبدلان به ذکر و نماز و دعا و توبه و استغفار و دستگیری از دیگران و طلب هر آن چه شایسته وجود آدمی است، دل داده اند و حتی چه آن گاه که روزه داران در خوابند و خدای کریم و بسیار بخشنده و مهربان، حتی نفس روزه داران در حالت خواب را ذکر و تسبیح بر می شمارد.

و کیست که درنیابد و فهم نکند که این همه تقدیر خیر و برکت و مبارکی برای رمضان و روزه داری و این رحمت بیکران و مغفرت بی منتها، همه و همه بهانه حق تعالی است برای سعادتمندی و عاقبت به خیر شدن بندگان، همانان که حضرت خالق بهترین و برترین ها را بهشت و قرب و رضوان الهی اش را شایسته شان می داند و تقدیر فرموده، به شرط آن که بندگان، بنده خدا باشند و وجود شایسته خلیفة اللهی شان را به ذلت بندگی این و آن و بندگی نفس اماره که مدام و هرآینه به بدی و پلشتی و گناه امر می کند، نکشانند.

رمضان و روزه های واقعی اش، بهترین و بُرنده ترین سلاح است در مواجهه با خواهش های نفسانی و دست رد زدن به سینه تمامی بدی ها و گناه ها و باطل ها، رمضان بهترین و ارزنده ترین هدیه و «عطیه الهی» است به بندگان برای رهیدن و «رَستن» و «رُستن» و شکوفا شدن و بالیدن و برای «بنده» شدن و برای نزدیک شدن به مقام انسان کامل.

رمضان گرانسنگ ترین و بی بدیل ترین فرصت است برای بیداری و بیدار شدن، برای خلوت کردن با «خود»، با «وجدان و فطرت خود» و خلوت با «خدای عالمیان».

لحظه لحظه رمضان و خصوصا سحرگاهان بهترین فرصت است برای بریدن از هرچه غیر اوست و پیوستن به «او». هنگامه سحر که گاه رهیدن و نجات یافتن از «غصه» ها و نیوشیدن «آب حیات» است بی مانند فرصتی برای چنگ انداختن به ریسمان الهی و «باریابی» به محضر حق تعالی و آرام گرفتن در جوار قرب و رضایت حضرت رحمان رحیم است.

و آیا فرصتی ناب تر از رمضان و تمامی لحظه هایش و شب قدرش وجود دارد که این چنین سهل و آسان در بهترین شرایط مهیا شده از سوی خداوند بتوان دامن حضرتش را گرفت و به قربش نزدیک شد و از رحمت و مغفرت بیکرانش بهره جست؟

به لطف خداوند همه در کنار هم به عنوان اهل و عیال حضرت حق، حرمت و فرصت بی نظیر رمضان را بیش از پیش قدر می شناسیم و پیشتر و بیشتر از لب فرو بستن بر طعام و شراب و دیگر حلال های الهی بر تمامی محرمات و معاصی و حتی شبهات، چشم و زبان و دست و دل فرو می بندیم و به توفیق الهی بر تشنگی و گرسنگی چند ساعته صبر می کنیم تا هم کمی با درد و رنج تشنگان و گرسنگان مردمان اینجا و هر جای دنیا و شهر و کشور خودمان آشنا شویم و هم کمی به یاد تشنگی و گرسنگی قیامت بیفتیم.

به فضل الهی در هنگامه افطار و ربنای دلنشین و جانفزایش، سفره ای ساده و در حد وسع و بضاعت خود برای افطاری دادن های بی ریا و خالی از تشریفات و تجملات به روی دوست و همسایه و فامیل و خصوصا نیازمندان جامعه می گشاییم.

و از همه مهم تر در صورت توفیق شب زنده داری و نمازهای اول وقت و جماعت های پرشور پیشتر و بیشتر از هر چیزی برای تعجیل در ظهور فرج قطب عالم امکان، مهدی موعود، آن یگانه منجی عالم وجود دست به دعا بر می داریم و برای شفای تمامی بیماران و برای نصرت مسلمانان و برای نابودی جنایتکاران صهیونیست و شیوخ سعودی تکفیری پرور و داعشیان خون ریز جنایتکار دعا می کنیم و به شکرانه بار یافتن و حضور در ماه میهمانی خدا و توفیق روزه ای که خداوند می فرماید روزه برای من است و خود پاداش آن را می دهم و به شکرانه انس با قرآن و تلاوت و تأمل در این کلام الهی که سراسر نور است و صادر شده از نور مطلق که تلاوت یک آیه از آن در رمضان معادل ختم قرآن ثواب در کارنامه اعمال انسان ثبت می کند، تلاش کنیم هرچه بیشتر با هر چه بدی و پلشتی است بیگانه شویم و با هرچه نیک خلقی و نیک رفتاری و نیک منشی است و با هر عملی که نشانی از فتوت و جوانمردی و نیک مرامی و سعادت و عاقبت  به خیری دارد، انس بگیریم چراکه رمضان و تمامی لحظه هایش می تواند برای هر یک از ما بهترین فرصت باشد برای عشق ورزی و انس با همه خوبی ها، دوست داشتنی ها، پاکی ها، ارزش ها و هنگامه ماه میهمانی پروردگار عالمیان کم نظیرترین فرصت و فرجه الهی برای پرهیزگاری و بندگی و خلوت در حضور خداوند و اندیشیدن در فلسفه خلقت و فرجام هستی و آشتی با خدا. چنین بادا.

مقايسه تاکتيکهاي دولت بوش و اوباما/ تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب از غارت 2 میلیاردی اموال ایرانمجلس دهم و اقتصاد مقاومتي

 محمدجواد اخوان در روزنامه جوان نوشت:

«مسئله‌ اقتصاد يک مسئله‌ اصلي در کشور ماست»، مي‌توان اين جمله را يکي از ترجيع‌بندهاي اصلي بيانات رهبر معظم انقلاب‌ اسلامي در ديدار نمايندگان مجلس دهم دانست. تأکيد معظم‌له بر حوزه اقتصاد، با نگاه ويژه به اقتصاد مقاومتي، کارويژه و سرفصل مهم مأموريتي مجلس دهم در حوزه اقتصادي را روشن ساخت. اينک با تأملي گذرا بر محورهاي مورد تأکيد معظم‌له در اين حوزه، مطالبات اقتصادي از مجلس دهم را مورد بررسي قرار خواهيم داد:

1- نقطه ثقل تأکيد ايشان در حوزه اقتصادي بر موضوع «خروج از رکود و تقويت توليد داخلي» بود. دليل اين امر نيز رابطه مستقيمي است که مسئله توليد ملي با اشتغال و عبور از بحران بزرگ بيکاري دارد که اکنون متأسفانه در کشور شاهد آن هستيم. تقريباً در ميان مسئولان و کارشناسان اقتصادي کشور، اتفاق‌ نظري در اين مسئله وجود دارد که بايد از توليد داخل حمايت كرد. با اين ‌حال همچنان رکود سنگيني گريبانگير اقتصاد کشور شده و حتي در بخش‌هايي در حال تصاعد است. در خصوص چرايي عدم حل اين مشکل به نظر مي‌رسد دو چالش عمده بر سر راه عبور از رکود همچنان به چشم مي‌خورد؛ نخست حرف‌درماني در اقتصاد به‌جاي اقدام عملي و ديگر وجود جريان‌هاي قدرتمند اقتصادي که منافع خاص خود را در تضاد با توليد ملي و مقاوم‌سازي اقتصاد مي‌انگارند.  در خصوص معضل اول، بارها رهبر انقلاب تأکيد کرده‌اند که به‌ جاي لفاظي و شعارزدگي اقتصاد مقاومتي را در ميدان عمل به صحنه آوريد. با اين‌حال همچنان در برخي مديران اين رويکرد نابجا به چشم مي‌خورد. در خصوص چالش دوم نيز متأسفانه اقدام عاجلي براي به عقب راندن جريان‌هاي مافيايي قدرت و ثروت که به دنبال وابسته‌سازي اقتصاد کشور هستند، رخ نداده است.

2- اکنون بيش از دو سال از ابلاغ سياست‌هاي کلي اقتصاد مقاومتي گذشته است و بهانه‌هايي همچون مبهم و کلي بودن، فقدان تعريف مشخص و... از کساني که با بهانه‌هاي گوناگون از اين کار مهم شانه خالي مي‌کردند، گرفته ‌شده است. اکنون به‌طور معين و مشخص مي‌دانيم که اقتصاد مقاومتي چيست و برنامه مقاوم‌سازي اقتصاد چه اجزايي دارد. اين انتظار کاملاً طبيعي است که هر طرح و اقدام ريز و درشتي که در حوزه‌هاي اقتصادي و ساير حوزه‌ها مي‌افتد، رابطه مشخصي با اين سياست کلان داشته باشد، حتي انتظار مي‌رود براساس اين سياست‌ها کليه اقدامات و برنامه‌ها اولويت‌بندي شود تا برنامه‌هايي که در انطباق کمتر - و نه در تضاد- با اقتصاد مقاومتي هستند، فعلاً مسکوت گذارده شوند.  با اين ‌حال گاه مشاهده ‌شده است که به نام اقتصاد مقاومتي اقداماتي گزارش مي‌شود که يا در تضاد کامل با اين سياست‌ها هستند يا انطباق حداقلي با آن دارند.

 از جمله تأکيدات امام خامنه‌اي (مدظله‌العالي) طي اين سال‌ها، حفظ و مراقبت بر اين انطباق بوده است. چنانكه در ديدار اخير نيز به همين نکته تأکيد کرده و حتي شاهد مثالي نيز آوردند: «هر حرکتي که دولت در زمينه‌ مسائل اقتصادي مي‌کند، بايستي براي ما روشن باشد که اين کجاي اقتصاد مقاومتي قرار مي‌گيرد. اقتصاد مقاومتي يک جدول تشکيل ‌شده از خانه‌هاي متعدد است؛ هر اقدامي که ما مي‌کنيم، بايد معلوم باشد که کجاي اين جدول را پر مي‌کند. يک معامله‌اي دولت مي‌خواست بکند، دفتر ما تماس گرفتند و از آن مسئول مربوط پرسيدند که خب اين کجاي اقتصاد مقاومتي است؟ بايد تشريح کنند، بايد توضيح بدهند که اين کجاي اقتصاد مقاومتي قرار مي‌گيرد؛ ضد اقتصاد مقاومتي نباشد، خنثي هم نباشد؛ نه ‌فقط ضديت.»

اکنون به نظر مي‌رسد جايگاه مجلس به‌ عنوان رکن تقنيني و نظارتي در ساختار نظام اسلامي، ايجاب مي‌کند مأموريت مطالبه‌گري و نظارت بر حسن اجراي اين سياست کلان و بالادستي نظام را از قوه مجريه و دستگاه‌هاي اجرايي اقتصادي به‌صورت جدي دنبال کند و البته به مردم نيز در خصوص پيشرفت اين برنامه گزارش دهد.

3- دغدغه‌هايي که معظم‌له در خصوص بيکاري، و خصوصاً بيکاري جوانان در مناطق مختلف کشور داشتند با تعابير خاصي همچون «شرمندگي» بيان شد، به ‌خوبي نشانه لزوم تلاش مجدانه در ميان مسئولان براي حل اين مشکل کلان و تأسف‌بار است. اينک به نظر مي‌رسد نمايندگان تازه‌نفس مجلس دهم که از جاي‌جاي کشورمان راهي خانه ملت شده‌اند، بايد خود را مسئول در اين امر مهم بدانند و با استفاده از ابزارهاي در اختيار خود، مسير فعال شدن ظرفيت‌هاي کشور در اين مسير را هموار سازند.

4- محور ديگري که در ذيل حوزه اقتصاد، مورد اشاره معظم‌له قرار گرفت، مقابله با «قاچاق» به‌عنوان يکي از راهبردهاي اساسي مقاوم‌سازي اقتصاد بود. با دقت در بيانات معظم‌له، خصوصاً در مقطع اخير، به‌ خوبي روشن مي‌شود که مبارزه جدي و عملي با قاچاق به يکي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي رهبري در حوزه اقتصادي تبديل‌شده است. با توجه به آنکه جنس عمده اين برخورد اجرايي، امنيتي و قضايي است که در حوزه قواي ديگر قرار مي‌گيرد، مجلس به‌ عنوان رکن تصميم‌گير، قانونگذار و ناظر مي‌تواند پشتيباني لازم را براي به ميدان آوردن همه توان دستگاه‌ها و رفع خلأهاي قانوني که گاه مورد سوءاستفاده مفسدان قرار مي‌گيرد، به کار گيرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس