نامه دوم «رهبر» بسیار وسیع‌تر و سریع‌تر از نامه اول توزیع شد و نشان داد که ما در حال پیش‌رفت هستیم اما تشکیل شبکه‌هایی منسجم برای توزیع پیام‌های این‌چنینی بسیار ضروری است.

گروه بین‌الملل مشرقنامه دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای خطاب به جوانان غربی، روز یک‌شنبه 8 آذر 94 در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. این نامه بازتاب‌های مختلفی در رسانه‌های غربی به عنوان هدف اصلی این نامه داشت. رسانه‌های جمعی اصلی در غرب مانند نامه اول که اوایل بهمن‌ماه سال 93 منتشر شد، پوشش نامه دوم را هم در دستور کار نداشتند، اما رسانه‌های جایگزین و شبکه‌های اجتماعی، شاهد انتشار محتوای این نامه میان فعالان و جوانان غربی بودند، البته تا جایی که امکان آن وجود داشت.

خبرنگار گروه بین‌الملل مشرق در این خصوص با «عبدالعلیم موسی» امام جماعت «مسجد الاسلام» در واشنگتن و رهبر جنبش «السابقون» مستقر در کالیفرنیا و واشنگتن گفتگو کرد.

توزیع نامه اول سریع تر از نامه اول بود/رهبری کاملا به اتفاقاتی که در آمرکا رخ می دهد اشراف دارد/ایران هماهنگ کننده در آمریکا ندارد/

سؤال:: همان طور که می دانید رهبر ایران اخیرا دومین نامه خود را به جوانان غرب منتشر کرده اند اما قبل از آن‌که درباره نامه دوم رهبر ایران از شما بپرسم، می‌خواهم ببینم تجربه شما درباره نامه اول چگونه بود؟ محتوای این نامه به نظر شما چگونه بود و تا چه اندازه موفق شد به دست جوانان غربی برسد؟

اولاً محتوای نامه اول بسیار روشنگرانه بود. دوماً به ندرت پیش می‌آید که یک شخصیت بزرگ اسلامی و یک رهبر نامه‌ای خطاب به جوانان غربی بنویسد. بنابراین آن نامه یک گام بزرگ رو به جلو بود. درخواست از جوانان غربی برای آن‌که نگاهی مستقل به اسلام و مسلمانان نمایند و سفری مبتنی بر تحقیقات شخصی را به سوی تاریخ گذشته دنیا و اتفاقات آن آغاز کنند، یکی از مهم‌ترین نکات در نامه اول بود و به نظر من بسیار خوب در دل نامه جای گرفته بود.

درباره توزیع نامه باید بگویم که طی یک ماه پس از انتشار نامه اول، این نامه در آمریکا تا حد خوبی به انتشار رسیده بود و می‌دانم که در انگلیس این اتفاق بسیار سریع‌تر افتاد. با این حال، به نظر من، افرادی مانند خود ما که حامی حقیقت هستیم، باید خیلی بهتر از این‌ها برای توزیع پیام «رهبر» سازمان‌دهی شویم.

به طور خاص در آمریکا که حوزه تخصصی‌تر من است، باید شبکه‌ای آنی داشته باشیم تا چنین مطالبی را پخش کنیم، چه از طریق فیس‌بوک، چه از طریق روش‌های پستی که ممکن است وجود داشته باشد، چه از طریق وب‌سایت‌هایی به سبک یوتیوب که واقعاً بتواند پیام را در اختیار همه مردم بگذارد. از این روش می‌توانیم با هزینه‌ای اندک و بدون نیاز به داشتن تعداد زیادی پرسنل نامه «رهبر» را به مردم برسانیم. البته نامه دوم «رهبر» بسیار وسیع‌تر و سریع‌تر از نامه اول توزیع شد و نشان داد که ما در حال پیش‌رفت هستیم، اما باز هم تشکیل شبکه‌هایی منسجم برای توزیع پیام‌های این‌چنینی بسیار ضروری است.

سؤال:: اخیراً شاهد بودیم که توئیتر حساب کاربری اعضایی را که درباره نامه رهبر ایران پیام می‌فرستادند، به حالت تعلیق درآورد. به نظر شما آیا راهی بهتر از بازی کردن در زمین مدیران شبکه‌های اجتماعی وابسته به دولت آمریکا وجود ندارد؟

قطعاً راه‌های دیگری هم هست، اما این راه‌ها ممکن است سخت‌تر و کُندتر باشد. مثلاً افرادی در آمریکا، در نیویورک، واشنگتن، سراسر کالیفرنیا و نقاط دیگر، هستند که به آرمان‌های بنیادین ما اعتقاد دارند. می‌توان هزاران کپی از نامه‌های «رهبر» تهیه کرد و آن‌ها را به این افراد داد تا میان مردم و به خصوص جوانان، توزیع کنند. جوانان ما می‌توانند یک هفته به نماز جمعه‌های شهرهای بزرگ بروند و نامه‌ها را میان مردم تقسیم کنند. برای این کار به چند نفر بیش‌تر نیاز نیست. همین افراد هفته‌های بعد می‌توانند به دانشگاه‌ها بروند و همین کار را آن‌جا هم انجام بدهند.

توزیع نامه اول سریع تر از نامه اول بود/رهبری کاملا به اتفاقاتی که در آمرکا رخ می دهد اشراف دارد/ایران هماهنگ کننده در آمریکا ندارد/

سؤال:: اما مساجد آمریکا و نمازهای جمعه عمدتاً تحت کنترل وهابی‌ها هستند و با پول عربستان اداره می شوند.

درست است، اما این‌ها نمی‌توانند جلوی شما را بگیرند. در بدترین شرایط، می‌توانید آن‌طرف خیابان یا کنار پارکینگ بایستید و نامه‌ها را توزیع کنید. شما می‌خواهید با مردم ارتباط برقرار کنید، نمی‌خواهید قبل از خطبه‌های نماز جمعه سخنرانی کنید، بنابراین نیازی به مجوز کسی ندارید. می‌خواهید اعلامیه‌هایی را میان مردم پخش کنید، دقیقاً مانند کاری که برادران ما در دوران انقلاب انجام می‌دادند.

سؤال:: برای این کار نیاز به سازمان‌دهی جوانان در آمریکا داریم. چه کسی هست که بتواند این کار را انجام بدهد؟

ما در آمریکا، "کنگره مسلمانان" را داریم که بسیار منسجم هستند و به راحتی می‌توانند این کار را انجام بدهند. در همه شهرهای مهم و بزرگ آمریکا از دالاس و سیاتل و گرفته تا واشنگتن و نیویورک هم حضور دارند. عملاً در همه نقاط کشور هستند. این کنگره، گروه منسجمی از علمای اسلامی و همگی پیرو اهل بیت(ع) هستند. حتی به مفهوم ولایت فقیه هم اعتقاد دارند. بسیاری از آن‌ها پاکستانی هستند و بسیاری هم حامی ایران.

سال‌ها پیش، همان‌طور که شما گفتید، سعودی‌ها همه مساجد آمریکا را کنترل می‌کردند، اما الآن عاشقان اهل بیت(ع) در تمام شهرهای بزرگ آمریکا مراکز خود را دارند. تنها هم‌کاری این افراد است که می‌تواند وظیفه‌ای مانند توزیع گسترده نامه «رهبر» را به سرانجام برساند.

سؤال:: پس چرا این افراد در توزیع نامه اول کمکی نکردند؟

در آن زمان هم کمک کردند، اما کم‌تر. همان‌طور که گفتم، برای انجام چنین کارهایی باید از قبل هماهنگی بشود. یک نفر باید قبل از انتشار نامه به ما و به کنگره مسلمانان خبر بدهد. این کنگره سه ماه پیش در آتلانتا کنفرانسی تشکیل داد و هزاران نفر در این کنفرانس حضور داشتند. ما مؤسسات مستقلی برای خودمان داریم. قبلاً عربستان سعودی همه مجامع مسلمانان را در آمریکا کنترل می‌کرد، اما الآن دیگر این‌گونه نیست.

توزیع نامه اول سریع تر از نامه اول بود/رهبری کاملا به اتفاقاتی که در آمرکا رخ می دهد اشراف دارد/ایران هماهنگ کننده در آمریکا ندارد/

سؤال:: دلیل خارج شدن انحصار موسسات اسلامی از دست عربستان سعودی چیست؟

این کشور اعتبار خود را در سراسر جهان از دست داده است. همه می‌دانند که عربستان حامی داعش، طالبان، بوکوحرام و گروه‌های جنایت‌کار مانند آن‌هاست که می‌خواهند چهره زیبای اسلام را تخریب کنند. مردم می‌دانند این افراد چه کسانی هستند و از کجا تأمین مالی می‌شوند. می‌دانند چه کسی قیمت نفت را کاهش می‌دهد تا مسلمانان ضرر کنند، والا هیچ کشور یا سازمان دیگری در دنیا نیست که با کاهش قیمت نفت، در حقیقت دست به خودکشی بزند. مسلمانان از این کاهش قیمت آسیب می‌بینند، اما خود عربستان هم ضرر می‌کند. مردم هم‌چنین می‌دانند چه کسی دارد یمن را بمباران می‌کند. ثروتمندترین کشور عربی دارد فقیرترین کشور عربی را بمباران می‌کند.

بنابراین ما الآن در آمریکا به هیچ عنوان منزوی نیستیم. مانند وضعیتی که ایران الآن در دنیا دارد. شاید تا چند سال قبل، همه ایران را یک کشور منزوی می‌دانستند، اما الآن کشوری است که مردم تمام دنیا آن را می‌شناسند و برای آن اعتبار قائل هستند. احترامی که برای این کشور به خصوص در آسیا و آمریکای لاتین قائل هستند، از آمریکا بیش‌تر است، به خاطر سیاست‌های افرادی مانند هوگو چاوز و احمدی‌نژاد.

بنابراین ما مانند سال‌های اول انقلاب، منزوی و تنها نیستیم. انقلاب اسلامی ایران الآن یک واقعیت پذیرفته‌شده است. امسال روز 22 بهمن، سی و هفتمین سالگرد انقلاب جشن گرفته خواهد شد. می‌دانید این مسئله چه‌قدر مهم است که یک انقلاب توانسته 37 سال پابرجا باقی بماند، بدون آن‌که هیچ‌کس کمکی به آن کند و با آن‌که تمام کشورهای غربی به علاوه بخش اعظم کشورهای شرقی دست در دست عربستان و قطر و کشورهای مانند آن‌ها، تلاش می‌کنند اسلام و ایران را سرکوب کنند؟ اما هنوز نتوانسته‌اند. ایران الآن امن‌ترین کشور در منطقه است. رهبری دارد که هیچ کشور دیگری مانند آن را ندارد.

بگذارید یک مثال دیگر هم بزنم. حدود یک سال و نیم پیش بود، زمانی که هیأت‌های ایران و آمریکا بر سر مسئله هسته‌ای با هم مذاکره می‌کردند. بحث داغ آن روزها این بود که نتیجه چه می‌شود. اما من می‌گفتم، مهم نیست نتیجه چه بشود. ایران از همین الآن برنده این معامله شده است، چون یک طرف ایران است و یک طرف 6 قدرت جهانی. این یعنی این 6 قدرت، ایران را به رسمیت شناخته‌اند. شما هیچ‌وقت با کسی که کاملاً شکستش داده باشید، مذاکره نمی‌کنید. با کسی مذاکره می‌کنید که او را مساوی با خودتان بدانید.

وقتی آمریکا آلمان و ژاپن را شکست داد، دیگر با آن‌ها مذاکره نکرد. آن‌چه اتفاق افتاد، صرفاً تسلیم بی‌قید و شرط بود. این‌که آمریکا و غرب با ایران مذاکره کردند نشان داد که ایران یک موضع دارد و غرب هم یک موضع. بنابراین دنیا فرصت پیدا کرد تا ببیند چه کسی حق است و چه کسی باطل. بنابراین ما الآن مطلب برای بیان کردن داریم. تنها کاری که باید انجام بدهیم این است که این مطلب را به اطلاع دیگران برسانیم.

سؤال:: برگردیم به نامه رهبری، به نظر شما در همین مطالبی که می‌خواهیم بیان کنیم، مانند همین نامه‌ای که نوشته شد، باید درباره اسلام صحبت کنیم یا درباره مشکلاتی که در دنیای غرب وجود دارد؟

کار درست همان کاری بود که «رهبر» انجام داد. اما چرا؟ من مدتی پیش در ایران بودم و در جلسه‌ای شرکت کردم که «رهبر» در آن سخنرانی کرد. این را به جرأت می‌گویم: وقتی «رهبر» درباره آمریکا صحبت می‌کند، معلوم است که می‌داند در آمریکا چه می‌گذرد. من در آمریکا زندگی می‌کنم. شرایط را هر روز لمس می‌کنم. اف‌بی‌آی، سیا، آژانس امنیت ملی، اداره امنیت داخلی، برای من دردسر درست می‌کنند. بنابراین من این شرایط را به خوبی می‌دانم، و به شما می‌گویم وقتی رهبر درباره آمریکا صحبت می‌کند، می‌داند در این کشور چه خبر است. از طرفی هم می‌داند که در دنیای اسلام چه خبر است. بنابراین باید تعیین محتوای پیام‌ها را به عهده رهبر بگذاریم. رهبر در پیام‌های خود تأکید کرده است جوانان باید درباره اتفاقاتی که در دنیا می‌افتد، تحقق کنند، نه این‌که هر چه را می‌شنوند باور کنند و بپذیرند.

سؤال:: این عبارت «تحقیق کردن» را در ادبیات رهبران دیگر در دنیا نمی‌بینیم. اکثر آن‌ها صرفاً می‌گویند باور کنید و بپذیرید.

دقیقاً همین‌طور است. رهبران کشورهای دیگر، قبل از هر اتفاقی، یک بسته مدیریت اذهان عمومی آماده کرده‌اند و هر دفعه فقط آن را با اندکی تغییر دوباره به خورد مردم می‌دهند. اما «رهبر» یک تصویر واقع‌گرایانه را ترسیم کرده است. تنها کاری که ما باید انجام بدهیم، این است که این تصویر را به همه نشان دهیم.

توزیع نامه اول سریع تر از نامه اول بود/رهبری کاملا به اتفاقاتی که در آمرکا رخ می دهد اشراف دارد/ایران هماهنگ کننده در آمریکا ندارد/

سوال:: مشکل ایران در حال حاضر در آمریکا چیست؟

ایران الآن مانند گذشته ضعیف و وابسته نیست، مانند زمانی که اشتیاق زیادی داشتیم، خیلی کار می‌کردیم. دانش‌جوها جوان و پرانرژی بودند. انقلاب جدید بود. آن افراد الآن پیر شده‌اند و فرزندانشان دیگر دارند از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند. هر گروهی که الآن در آمریکا هست، برنامه خودش را دارد. برخی علما شاید راضی باشند که به آمریکا بیایند، اما خیلی حرفی نزنند. من این نظر را ندارم. به نظر من باید حقیقت را گفت. اما آیا بقیه هم حاضر هستید واقعیت را بیان کنند؟ هیچ کس الآن این اختیار آن را ندارد که برود و در کنفرانس‌های بزرگ، 10 دقیقه سخنرانی کند. کسی نیست که اجازه داشته باشد تا هماهنگی‌های لازم برای توزیع نامه‌های رهبر را به عهده بگیرد. همیشه هم بحث نامه نیست.

سال‌های اول انقلاب انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی وجود داشت که تعداد زیادی از افرادی که شما می‌شناسید عضو آن بودند. محمدجواد ظریف وزیر خارجه کنونی و بسیاری از افرادی که الآن در پست های مدیریتی ایران هستند، آن زمان عضو این انجمن بودند. هر اتفاقی می‌افتاد، اگر مقاله‌ای در کیهان یا تهران تایمز منتشر می‌شد یا امام خمینی(ره) صحبتی می‌کرد، این افراد آن مقاله یا صحبت‌ها را چاپ و توزیع می‌کردند.

من یادم می‌آید سال 1986 زمانی که «رهبر» رئیس‌جمهور بود، سخنرانی وی در سازمان ملل را به کتابچه‌ای تبدیل کردند و آن را پخش کردند اما الآن هیچ‌کس نیست که چنین کاری را بکند. ما در آمریکا هستیم، قدرت انجام کار را هم داریم، مستقل هم هستیم. اما هیچ‌کس در آمریکا نیست که اختیار آن را داشته باشد که گروه‌های مختلف را با هم هماهنگ کند.

من در قالب همین گروه‌ها ده سال به سراسر آمریکا و کانادا سفر کردم و درباره انقلاب اسلامی در ایران سخنرانی کردم اما الآن چنین چیزی را نداریم. اگر خود من این اختیار را داشتم، همین امروز دوباره سفرهایم را آغاز می‌کردم. من دو دفتر دارم، یکی در واشنگتن و یکی در کالیفرنیا. می‌توانم این دو دفتر را در اختیار بگذارم.

سؤال:: به نظر شما حتی اگر این نامه به دست جوانان آمریکایی هم برسد، آن‌ها محتوای آن را قبول خواهند کرد؟

جوانان در آمریکا در دروغ‌های دولت غرق شده‌اند. درباره هیچ چیزی تحقیق نمی‌کنند. من دو دختر دارم. یکی 18 ساله و دیگری 14 ساله. بعضی وقت‌ها برای کارهای آن‌ها به مدرسه‌شان می‌روم. این‌ها هر کدام گوشی‌های خودشان را دارند و فیس‌بوک خودشان را دارند. سرشان را از گوشی‌های همراه‌شان برنمی‌دارند. بنابراین باید یک روشی طراحی کنیم تا به ذهن آن‌ها رسوخ کنیم. باید بتوانیم صفحه‌های فیس‌بوک با محتوای جذاب ایجاد کنیم.

می‌بینیم که برخی از شخصیت‌های واقعاً به درد نخور در فیس‌بوک صفحه‌هایی با چندین میلیون نفر فالوور دارند. حرف‌های بی‌معنی در صفحه خود می‌گذارند، اما این همه مردم را به خود جذب می‌کنند. این دیوانگی است. اما اگر ما بتوانیم تنها قسمت کوچکی از این توجه‌ها را به خودمان جلب کنیم، گام مهمی برداشته‌ایم، اما باید این کار را مداوم انجام بدهیم. مبارزه ما مبارزه‌ای طولانی‌مدت است. همیشه باید به پیامدهای بلندمدت کارهایمان فکر کنیم. در کوتاه‌مدت باید این پیام را منتشر کرد، اما در بلندمدت باید ببینیم چه نتیجه‌ای می‌خواهیم از این نامه بگیریم.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 6
  • ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    مشرق جان! اگر الله تعالی بخواهد فردی به عرش برسد به عرش می رسد اگر چه کل عالم بخواهند او را به زمین بزنند و اگر الله تعالی بخواهد فردی به زمین بخورد به زمین می خورد اگر چه کل عالم بخواهند او را به عرش ببرند. قبر علی ابن ابی طالب که سلام خدا بر او باد مدت 100 سال پنهان ماند و پس از آن ا 100 سال محل آرامگاه اعلام شد و پس از آن ،شده است میزبان میلیونها انسان. سید الشهدا زیر سُم اسبان دشمنان خدا تکه تکه شد اما با گذشت تقریبا 1400 سال میزبان میلیونها زائر است مشرق جان! برای تبلیغ اسلام باید قلوب انسانها را فتح کرد و رمز فتح قلوب انسانها محبت، فروتنی ، اخلاق نیکو و پیشرفت مادی و معنوی کشورهای اسلامی است
  • ۱۶:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    احسنت عالی بود
  • ۱۷:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    می دونی تو غرب به چی میخنندن ... به اسراییل
  • ۱۷:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    عالي بييييييييييد
  • ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    بریزید توسایت ها و شبکه های اجتماعی و نامه را پخش کنید. من این کار رو کردم برخوردشون مثبت بود.
  • ۱۹:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    خیلی خوب بود
  • ۲۳:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    درود بر اقای دکتر احمدی نژاد که هر آزاده ای قدردان اوست
  • ۲۳:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
    0 0
    از صحبت های ایشون خوشم اومد آدمو یاد سید حسن نصرالله میندازه خدا حفظشون کنه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس