به گزارش مشرق، اندیشکده بروکینگز در یادداشتی به قلم بروس ریدل مدیر پروژه اطلاعات این مؤسسه و کارمند بازنشسته سازمان سیا نوشت: پادشاه جدید عربستان بعد از درگذشت ملک عبدالله، پادشاه پیشین سعودی، تغییراتی اساسی را در مدیریت این کشور ایجاد کرد. این تغییرات در حکومتی سلطنتی که همیشه سیاست استمرار، تجربه و ریسک ناپذیری را دنبال میکرده است، ناآرامی قابلتوجهی را با خود به همراه آورد. پیروزی یا شکست این سیاستهای جدید قطعاً نه تنها در خاورمیانه بلکه در صحنهی بینالملل نیز تأثیراتی ژرف خواهد گذاشت.
• ارتقای فرزند ملک سلمان•
ملک سلمان بن عبدالعزیز ولیعهدی جوان را جایگزین ولیعهد انتخابشدهی ملک عبدالله کرده است، او همچنین در حکمی سعود الفیصل متوفی که طولانیترین سابقه را به عنوان وزیر امور خارجه را داشت از سمتش عزل کرد و بدین ترتیب ۲ کمیتهی قدرتمند را به منظور بررسی مسائل اقتصادی و دفاعی تشکیل داد. او در حکمی دیگر با ارتقای جایگاه فرزند ۲۹ سالهی خود، وی را به عنوان وزیر دفاع و فرماندهی جنگ عربستان سعودی در یمن برگزید. این تغییرات نشاندهندهی تغییراتی تاریخی در قدرت است چرا که قدرت از نسل شاهزادههایی- که کشور خود را از محلههای مخروبه، فقیر و دورافتاده در شبهجزیرهی عربستان گرفته و آن را به غول جهانی انرژی و قدرتمندترین ایالت در جهان عرب تبدیل کردهاند –به نسل سلطنتی جدیدی که با ثروتی افسانهای رشد کردهاند منتقل میشود.
•ملک عبدالله اصلاحطلبی محتاط•
در سال ۱۹۹۵ ملک عبدالله بعد از سکتهی مغزی برادرش فهد به عنوان ولیعهد تعیین شده و پس از مرگ وی به تخت پادشاهی رسید که میتوان گفت او در مجموع ۲۰ سال بر عربستان حکمفرمایی کرده است. ملک عبدالله اصلاحطلبی محتاط بود که در راستای تحقق استانداردهای آل سعود، سیاست "ریسک ناپذیری” را دنبال میکرد. مثلاً پس از ۱۱ سپتامبر حملهی صورت گرفته خطر تیرهوتار شدن روابط امریکا و عربستان سعودی وجود داشت چرا که گزارشها حاکی از این بود که ۱۵ نفر از این ۱۹ مهاجمسعودی بودند اما ملک عبدالله به خوبی توانست از پس این روزهای سخت برآید. او سپس از آنجایی که جنگ در عراق را وسیلهای برای افزایش نفوذ و قدرت ایران در این کشور میپنداشت، با حملهی رییسجمهور امریکا، جورج بوش، به عراق مخالفت کرد. ملک عبدالله از ۲ تن از ولیعهدان خود (سلطان بن عبدالعزیز و نایف بن عبدالعزیز) بیشتر عمر کرد و همچنین برادر ناتنی خود شاهزاده مقرن را به عنوان سومین نایب ولیعهد بعد از سلمان تعیین کرده است.
• جانشینی پر حرف و حدیث محمد بن نایف •
ملک سلمان پادشاه جدید عربستان، بعد از مرگ ملک عبدالله، شاهزاده مقرن را به ولیعهدی گماشت اما چندی بعد به دلایلی نامعلوم که بعدها نیز مشخص نشد، او را از این سمت عزل کرد و محمد بن نایف را به جای او گمارد. این در حالی است که محمد بن نایف اولین نفر از نسل خود بود که به ولیعهدی رسید. شهرت این ولیعهد ۵۵ ساله که- تنها دو دختر دارد و هیچ جانشینی نخواهد داشت- به این دلیل است که تلاش سه سالهی القاعده را (از سال ۲۰۰۳-۲۰۰۶) برای سرنگونی خاندان آل سعود، ناکام گذاشته است. شاهزاده محمد بن سلمان فرزند مورد علاقهی ملک سلمان است که سومین نایب ولیعهد بعد از نایف بوده و اکنون نیز به عنوان وزیر دفاع و رییس شورای امور اقتصادی و توسعه (که از وظایف آنها بررسی بخش انرژی نیز هست) برگزیده شده است.
با اینکه محمد بن سلمان در داخل عربستان تحصیل کرده است و هیچ تجربهای در خصوص مسائل نظامی و یا تجارت نفت ندارد اما او چهرهای اصلی در جنگ با یمن محسوب میشود. در طول چند دههی گذشته یمن همسایهای مشکلساز برای عربستان سعودی بوده است و این دو کشور در سال ۱۹۳۴ جنگ کوتاهی داشتهاند.
این در حالی است که ملک بن سعود، بنیانگذار عربستان سعودی مدرن، پس از جنگی کوتاه با یمن در سال ۱۹۳۴ توانست بسیاری از مناطق مرزی مورد اختلاف را به تصرف خود درآورده و به عربستان ملحق نماید. بعد از کودتای انقلابی تحت حمایت مصر در سال ۱۹۶۲ که به سرنگونی حکومت سلطنتی یمن انجامید، عربستان سعودی از شورشیهای طرفدار سلطنت که علیه مصر به پا خاسته بودند حمایت کرد. ژنرال علی عبدالله صالح از سال ۱۹۷۸ تا پیش از شروع اعتراضات (بیداری اسلامی) در سال ۲۰۱۱ با قدرت حکمفرمایی میکرد. سعودیها در طی جنگی داخلی به دنبال عزل صالح بودند چرا که او از شروع جنگ ایران و عراق، اولین جنگ خلیج (فارس)، توسط صدام حسین، رییسجمهور عراق،. حمایت کرده بود.
•جنگ عربستان و حوثیها•
بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ سعودیها با گروه شورشی حوثی جنگهای کوچک مرزی داشتهاند. حوثیها-این شیعیان زیدی- به دنبال ایجاد حکومت خودمختاری بزرگتری در شمال یمن در مجاورت مرز با عربستان سعودی هستند. این در حالی است آنها در جنگ با ارتش صالح و سعودیها پیروز شدهاند. زمانی که بیداری اسلامی جنبش مردمی عظیمی را به منظور خلع صالح برانگیخت سعودیها صالح را تحتفشار گذاشته تا خود از سمتش کنارهگیری کرده و نخستوزیر خود، عبدالربه منصور هادی را جایگزین خود نماید چرا که سعودیها بر این باور بودند که این شخص تحت کنترل آنها خواهد بود. در سال گذشته حوثیها و صالح علیه منصور هادی همپیمان شده و تمام تلاش خود را کرده تا قدرت را به دست گیرند.
• چرا عربستان ایران را به ارتباط با حوثیها متهم میکند؟•
از آن جاییکه حوثیها پس از تصرف صنعا پروازهای مستقیمی از صنعا به ایران را ایجاد کرده و دسترسی ایران را به این بندر حدیده آسان و با معاهدههای نفتی پردرآمد با ایران موافقت کرده است، عربستان ایران را به ارتباط با حوثیها متهم میکند. از نگاه پادشاه جدید عربستان و پسر جاهطلبش، نفوذ ایران در منطقه ناامن جنوب غربی عربستان سعودی به شدت افزایش یافته است. ایران بعد از تسلط بر بغداد، دمشق و بیروت اکنون بر چهارمین پایتخت عرب نیز نفوذ پیدا میکند. هرچند این پیروزیها برای ایران اهمیت چندانی ندارد. میتوان گفت که مشاورین خبره و حمایت سیاسی از این شیعهها پیشرفت عربستان را در یمن به تأخیر انداخته است.
•بدگمانی سعودیها به واشنگتن•
ریاض تنها چند ساعت قبل از شروع جنگ با یمن واشنگتن را از این جنگ آگاه کرده بود. این در حالی است که پادشاه عربستان با بیاعتنایی به دعوت باراک اوباما-رییسجمهور امریکا به کمپ دیوید، محمد بن نایف و محمد بن سلمان را به جای خود به امریکا فرستاد. سعودیها بدگمان شدهاند که واشنگتن بیشتر از آنکه به دنبال سرنگونی ایران باشد، به دنبال دستیابی به توافقی اتمی با این کشور است. به هر حال باید این را در نظر بگیریم کهآمریکا از نظر اطلاعاتی و لجستیکی عربستان را در این جنگ حمایت کرده است.
•حمایت شورای همکاری خلیج از جنگ در یمن•
ملک سلمان متحدان قدیمیاش را به منظور دریافت حمایتهای آنها گرد هم آورده است. اعضای شورای همکاری خلیج (به استثنای عمان) همانند رژیمهای سلطنتی اردن و مراکش همواره از این جنگ حمایت کردهاند. مصر نیز که به اعانهها و حمایتهای عربستان و شورای همکاری خلیج وابسته است به محاصرهی دریایی یمن پیوست.
•امتناع پاکستان از اعزام نیرو به یمن•
در این میان پاکستان که از متحدان قدیمی عربستان نیز محسوب میشود از اعزام نیروهای زمینی کارکشتهی خود به یمن خودداری کرد چرا که بعد از مطرح شدن این مسئله در پارلمان توسط نواز شریف، نخستوزیر پاکستان، به اتفاق آرا بر بیطرفی در این جنگ رأی داده و تصمیم گرفته شد که هیچ نیرویی برای جنگ به یمن اعزام نشود. قطعاً مردم یمن بمبارانها و محاصرهی دریایی سبعانهی عربستان را به یاد خواهند داشت و روزی انتقام خواهند گرفت.
•جنگ یمن هیچ دستاوردی برای عربستان نداشته است•
جنگ یمن در دوران حکومت ملک سلمان برای او و خصوصاً پسرش همواره مسئلهای مهم بوده است. اینکه ملک سلمان تاکنون هیچ دستاوردی از این جنگ را نشان نداده است گویای این است که این جنگ برای آنها هیچ نتیجه و دستاوردی را به همراه نداشته است. در ظاهر به نظر میرسد که سعودیها به دنبال جمعآوری نیرو در جنگ یمن هستند اما در حقیقت شک و تردید آنها از درستی تصمیم پادشاه و پیروانش رو به فزونی است. کودکان یمنی که این بمبارانها و محاصرهی دریایی را به یاد خواهند داشت قطعاً روزی انتقام خواهند گرفت.
در سال ۱۹۶۴ خاندان سلطنتی و حکومت روحانیون که اعتماد خود را به رهبری ملک سعود بن عبدالعزیز در جنگ با مصر در یمن از دست دادند او را از قدرت خلع کردند. در دههی ۱۹۶۰ ملک سلمان جزو کسانی بود که از به قدرت رسیدن فیصل بن عبدالعزیز سود برد چرا که فیصل او را به عنوان حاکم ریاض انتخاب کرده و بدین ترتیب او ۵۰ سال از عمر خود را در آنجا گذراند. اینکه دوباره یمن به عاملی در خلع پادشاهی دیگر در عربستان مبدل شود قطعاً بسیار عجیب خواهد بود.
منبع: اشراف