کد خبر 1489040
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۵
دست خالی واشنگتن در نظم نوین خاورمیانه

بایدن در حالی سعی می‌کند دوباره پرچمدار رویدادهای در حال وقوع منطقه باشد که راه مذاکره برای توافق رفع تحریم‌ها را بسته است.

به گزارش مشرق، ریاض سفیر خود در تهران را معرفی کرده است و ایران نیز بزودی نماینده خود را راهی عربستان سعودی می‌کند. همزمان یک هیأت اقتصادی به ریاست احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد به ریاض سفر کرده است تا اولین سفر یک مقام بلندپایه ایران به عربستان پس از توافق برای ازسرگیری روابط رقم بخورد. روند رو به پیشرفت رابطه ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر مهم منطقه در گرماگرم مذاکرات نتیجه بخش ریاض و گروه انصارالله یمن جریان دارد و «محمد آل جابر» سفیر عربستان سعودی در «صنعا» این گفت‌وگوها را حاوی دستاوردهای مهمی برای دستیابی به یک راهکار سیاسی فراگیر اعلام کرده است. همه این تحولات که در چند هفته اخیر در صدر اخبار تحولات منطقه نشسته است، به تلاش واشنگتن برای بر هم زدن این معادلات شتاب داده و سبب شده «جو بایدن» بکوشد بار دیگر در خاورمیانه تأثیرگذار باشد. او در حالی سعی می‌کند دوباره پرچمدار رویدادهای در حال وقوع منطقه باشد که راه مذاکره برای توافق رفع تحریم‌ها را بسته است و اکنون برای پوشیده داشتن این اشتباه جبران ناپذیر در حال طی طریق از راه بحران‌زایی است؛ روندی که به عقیده ناظران سیاسی سرنوشتی بهتر از سایر تلاش‌های بایدن نخواهد داشت.

سفر «سالیوان» ناکام ماند

ایالات متحده چند روز پیش برای جبران مافات آنچه در نتیجه سیاست خارجی پراشتباه خود با آن روبه‌رو شد، «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی این کشور را راهی ریاض کرد تا بر ریل سیاستگذاری رهبران سعودی که مدت هاست به سمت اتحاد با قدرت‌های بزرگ آسیایی و خاورمیانه همچون چین و ایران امتداد یافته، تأثیری بگذارد و مانع از تقویت و همگرایی بیشتر این کشورها شود. اما به نظر می‌رسد طرحی که «سالیوان» درباره پروژه‌های سرمایه‌گذاری زیرساختی پرسود جهت اتصال راه‌آهن و بنادر کشورهای خلیج‌فارس و هند پیشنهاد کرده است، چنان جذابیتی برای حاکمان سعودی نداشته تا به امریکا کمک کند بار دیگر کلیددار مناسبات کشورهای عربی با دیگر قدرت‌ها باشد. بنابراین سفر مشاور امنیت ملی امریکا همچون سفر سال گذشته «بایدن» به ریاض از تعارفات معمول و دیپلماتیک و لبخندهای سرد در برابر دوربین‌های خبری فراتر نرفت و او دست خالی به واشنگتن بازگشت. «خالد الفالح»، وزیر سرمایه‌گذاری سعودی همزمان با سفر «سالیوان» به ریاض تأکید کرد که «رابطه عربستان با امریکا به قیمت تمام شدن روابط این کشور با سایر کشورها نخواهد بود، بلکه تصمیمات سعودی بر اساس منافع خود است.» این موضعگیری کم‌سابقه و صریح نشان داد سران سعودی با فهم درست از تحولات جهانی متوجه این واقعیت شده‌اند که منافع کنونی و آینده این کشور در گروی همگرایی در منطقه و تقویت همپیمانی با قدرت‌های بزرگی همچون چین و روسیه در آسیا و ایران در خاورمیانه است که از نظر اقتصادی، نظامی و راهبردی موقعیت رو به پیشرفتی را تجربه می‌کنند.

رفتارهای زیگزاگی

موضعگیری اخیر «لوید آستین»، رئیس پنتاگون و «مارک میلی»، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح امریکا در جلسه اخیر کنگره که به تکرار اتهامات واهی از سوی این دو مقام عالی رتبه نظامی امریکا علیه برنامه هسته‌ای و حضور منطقه‌ای ایران گذشت، نشان می‌دهد رفتارهای زیگزاگی امریکا در سیاست خارجی تا چه اندازه قربانی سیاست داخلی این کشور شده است. مقام‌های نظامی بلندپایه امریکا در ادعاهای خود در جلسه کنگره بار دیگر از آماده بودن گزینه‌های متعدد برای رویارویی با جمهوری اسلامی سخن گفته و مدعی شده اند: تمام اقدامات لازم را برای دفاع از نیروهای خود و منافع خود در خارج از کشور انجام خواهیم داد همان‌طور که از حملات هوایی ما در ماه مارس علیه تأسیسات مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مشهود است.

این موضعگیری‌ها در حالی مطرح شد که پیشتر«بایدن» وعده بازگشت به توافق هسته‌ای را داد اما راهی که در قبال جمهوری اسلامی در پیش گرفت تداوم سیاست تحریم و فشار علیه جمهوری اسلامی بود؛ رویکردی که از یک طرف در عقب راندن تهران برای تحقق خواسته‌های واشنگتن اثری نداشت و از سوی دیگر از منظر منتقدان داخلی دولت امریکا و سناتورهای جنگ‌طلب به اندازه کافی بازدارنده نبود تا مانع از پیشرفت برنامه‌های هسته‌ای ایران شود.

از طرف دیگر ایالات متحده در قبال متحدان منطقه‌ای خود نیز سیاست ضد و نقیضی را در پیش گرفت؛ این کشور پیشتر به عنوان شریک عربستان از یکسو لاف حمایت از سعودی‌ها را می‌زد و از سوی دیگر نمی‌خواست حتی هزینه سیاسی جنگ مستقیم یا غیرمستقیم را بپردازد. مواضع متناقض دولت امریکا و پیام‌های این کشور به ایران که فحوای آن این بود که قادر نیست با توان منطقه‌ای جمهوری اسلامی رویارو شود، نشان داد دولت «بایدن» در قبال همپیمانان منطقه‌ای‌اش نیز تا چه اندازه گیج و سردرگم است. واکنش‌های شتابزده مقام‌های امریکایی به گشایش مناسبات ایرانی – عربی نیز حاصل این سراسیمگی است. بنابراین چندان جای تعجب ندارد که به موازات انتشار اخبار مثبت درباره گره گشایی از مذاکرات صلح یمن که به عنوان پاشنه آشیل در رابطه ایران و عربستان ارزیابی می‌شد، امریکایی‌ها به موضعگیری‌های چالش برانگیز و مداخله جویانه خود ادامه دهند.

مهار بحران

اما مقاومت جمهوری اسلامی نیز فراتر از آن بود که دولتمردان امریکایی انتظار داشتند. ایران بویژه در دولت سیزدهم نشان داد توانسته بحران را مهار کند که مهم‌ترین نماد آن، یافتن ابتکار عمل برای تبادلات غیر نفتی و گشودن بازارهای اقتصادی کشورهای بزرگ آسیایی بود؛ یعنی در حالی که گمان می‌رفت کشورمان با حجم گسترده تحریم‌ها، دوره دشواری را در عرصه اقتصادی تجربه کند، نه تنها این پیش‌بینی درست از آب در نیامد که از سوی دیگر قوه‌ بازدارندگی ایران در دفاع از کشور و پیشگیری از جنگ در این مدت چنان خودنمایی کرد که با ترسیم تصویری از اقتدار ملی توانست ابزار مناسبی برای دیپلماسی کشور باشد. بنابراین در پی شکست راهبرد خاورمیانه‌ای امریکا، اکنون جمهوری اسلامی ایران در جایگاه درستی قرار گرفته است؛ توافق با عربستان، آغاز گفت‌وگوی تهران و قاهره برای عادی‌سازی رابطه، بازگشت سوریه به جهان عرب با کارت دعوت «ملک سلمان»، پادشاه عربستان به «بشار اسد» برای شرکت در نشست کشورهای عضو اتحادیه عرب، در کنار استقبال گسترده کشورهای عربی برای افزودن بر سطح مناسبات دیپلماتیک با تهران کار را به جایی رسانده است که پایتخت‌های عربی پای مواضع جمهوری اسلامی درباره طرح همکاری درون منطقه‌ای بنشینند و به راهکار همگرایی آن امید ببندند.

از این رو شاید تاریخ خاورمیانه به خاطر بسپارد که رویکرد جمهوری اسلامی در عرصه میدان و دیپلماسی که پس از توافق با ریاض به کاخ سفید مخابره شد چگونه ایالات متحده را در باتلاق یک سیاست خارجی پرتلاطم فرو برد و ایران تا چه اندازه در بی‌اثر کردن فشار حداکثری و جلوگیری از جنگ ظرافت به خرج داد.

منبع: روزنامه ایران

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس