به اعتبار اسناد منتشره از سوی آمریکایی‌ها، کیفیت بیش از حد پایین تمام خروجی‌های این مجموعه رسانه‌ای باعث شده است تا نه‌تنها رادیو صدای آمریکا بلکه کل مجموعه صدای آمریکای فارسی زیر تیغ قطع بودجه احتمالی قرار بگیرد.

گروه جنگ نرم مشرق- ابتدای هفته جاری، وب‌سایت خبری فارسی زبان صدای آمریکا خبر انحلال بخش رادیویی این مجموعه رسانه‌ای را روی خروجی خود قرار داد؛ خبری که اهالی رسانه، مدت‌ها منتظر شنیدن آن بودند.

پایگاه اینترنتی صدای آمریکا در این خبر، ضمن ارائه تاریخچه‌ای کوتاه از فعالیت‌های این رادیوی فارسی زبان نوشت: با راه اندازی تلویزیون فارسی صدای آمریکا در 18 اکتبر 1996، به تدریج بخش اعظم مخاطبان رادیو به این رسانه جدید جذب شدند و با توسعه محصولات تلویزیونی این شبکه، پخش برنامه‌های رادیویی روی موج کوتاه قطع و رادیو صدای آمریکا در قالب رادیو تصویری «تماشا» به فعالیت خود ادامه داد. مجریان رسمی یک ساعته آن جذب تلویزیون صدای امریکا و کارکنان قراردادی آن برکنار می‌شوند.

پایگاه اینترنتی صدای آمریکا علت این امر را به این صورت توجیه کرد: اکنون با گسترش و فراگیری رسانه‌های تصویری در ایران و تحولاتی که در ترکیب سنی و علایق مخاطبان بخش فارسی صدای آمریکا رخ داده، همان‌گونه که پیشتر اعلام شده بود، زمان وداع با این رسانه محبوب فرا رسیده است.

در ابتدا، عنوان شدن چنین علتی برای تعطیلی یک رادیوی 36 ساله عقلانی به نظر رسیده و نظر مخاطب را به سمت مدیریت صحیح در صدای آمریکا می‌کشاند؛ اما در واقع، کیفیت بیش از حد پایین تمام خروجی‌های این مجموعه رسانه‌ای باعث شده است تا نه‌تنها رادیو صدای آمریکا بلکه کل مجموعه صدای آمریکای فارسی زیر تیغ قطع بودجه احتمالی قرار بگیرد.

رادیو صدای آمریکا در سال‌های اخیر به علت یک‌نواختی و عدم تحرک از نظرها افتاد و شنوندگانش به طور گسترده کاهش یافت و از لحاظ داخلی نیز به تبعیدگاه مجریان کنارگذاشته شده از تلویزیون صدای آمریکا تبدیل گردید.

گذشته از کیفیت پایین، دلایل دیگری نیز برای تعطیلی این بخش از صدای آمریکای فارسی می‌توان برشمرد که تعدادی از آن‌ها ارائه شده است:

1. گویی مدیر سابق صدای آمریکا رامین عسگرد معتقد بود که به جای استفاده از اطلاعات و تلاش برای انجام ماموریت اصلی خود یعنی تضعیف جمهوری اسلامی ايران و یا به زعم خودشان روشن کردن زواياي تاریک آن ــ مأموریت اصلي صدای آمریکا در طول جنگ سرد ــ صدای آمریکا باید به عنوان پل ارتباطي با جمهوری اسلامی ایران عمل نمايد و همین مسئله باعث بروز ناراحتی‌های بسیار از سوی مدیران رسانه‌های آمریکا شده بود. این، شروع هرج و مرج در بخش فارسی صدای آمریکا بود که نهایتا به تغییر مدیریت انجامید.


دعوا بر سر بود و نبود صدای آمریکای فارسی از زمان مدیریت رامین عسگرد شروع شد

2. اوضاع و احوال کارکرد حرفه‌ای این مجموعه به حدی خراب است که حتی مهدی خلجی، ضد انقلاب فراری هم با انتقاد از این مجموعه، فعالیت‌های آن را غیرحرفه‌ای و ناکارآمد ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «پس از رصد فعالیت‌های شبکه خبری فارسی در طی یکسال، دریافتیم که این شبکه خبری کاملاً قواعد حرفه‌ای تولیدات تلویزیونی را نادیده می‌گیرد. برنامه‌های آن عمدتاً هم از لحاظ شکل و هم محتوا ضعیف می‌باشند. مشکل آن این است که همانند یک آژانس دولتی و نه یک سازمان خبری گردانده می‌شود. این مجموعه از فرمت‌هایی استفاده می‌کند که قدیمی و خسته‌کننده است. کمتر اتفاق می‌افتد که این شبکه دست به خبرسازی در فضای باز و مثلاً در مقابل کنگره یا کاخ سفید بزند. محتوای آن نیز تناسب لازم را ندارد و انتخاب موضوعات خبری نیز ضعیف می‌باشد.»


مهدی خلجی به عنوان کسی که بارها با مجموعه فارسی زبان صدای آمریکا مصاحبه کرده است، آن را فاقد حرفه‌ای‌گری لازم برای ادامه حیات می‌داند

3. خبرگزاری بلومبرگ هم در گزارشی می‌نویسد: از زمان راه‌اندازی بخش فارسی صدای آمریکا، برنامه‌های آن عموما فاقد کیفیت بوده‌اند. بلومبرگ تنها استثناء این شبکه را برنامه پارازیت اعلام می‌کند که در سال 2009 تولید شد. در گزارش داخلی سال 2009، مسائلی نظیر ضعف در استانداردهای خبرنگاری و سطح پایین تجهیزات فنی، از جمله عوامل بی‌کیفیتی این شبکه عنوان شد. همچنین این مسائل در گزارشی غیررسمی که سال گذشته منتشر شد تکرار شد. هم‌چنین منابع دیگر رسانه‌ای، معایب آن را نیز عدم آگاهی از اتفاقات داخل ایران، عدم دسترسی به منابع داخلی ایران، عدم امنیت مالی/شغلی، عدم بی‌طرفی و استقلال، عدم حرفه‌ای‌گری اعلام کرده‌اند.

4. شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکا (BBG)، در سال 2013 به علت ناکارآمدی صدای آمریکا و اخراج تعدادی از کارمندان آن با کسر بودجه از سوی دولت این کشور مواجه شد.

5. گذشته از همه این‌ها، اندیشکده آمریکایی هریتیج، سال گذشته در گزارشی با ارزیابی دیپلماسی رسانه‌ای آمریکا، پا را از صدای آمریکا فراتر نهاده و اساس دیپلماسی رسانه‌ای این کشور را دچار ضعف‌های فاحش دانسته است. این اندیشکده که در گزارش خود صریحا صدای آمریکا را به باد انتقاد گرفته بود می‌نویسد: کمیته نظارت بر رسانه‌هاي خارجي آمريكا که وظیفه کنترل فعالیت رسانه‌های برون مرزی آمریکا را بر عهده دارد، بی‌خاصیت است؛ بنابراین یا باید نوسازی شود یا این که کلا منحل شود. هریتیج در ادامه از برخی برنامه‌های بخش فارسی شبکه صدای آمریکا انتقاد کرده و نوشته است: گاهی صدای آمریکای فارسی جهت‌گیری‌های ضد آمریکایی را نشان می‌دهد خصوصا در دوران ریاست بوش.

6. یکی دیگر از دلایل حرکت صدای آمریکا به سمت قطع بودجه، حجم زیاد موازی‌کاری و بازبخش برنامه‌های تکراری در صدای آمریکا است که باعث اتلاف بودجه فراوان در قبال جذب کم مخاطب شده است.


نمودار بالا، نشان‌دهنده میزان بالای هم‌پوشانی و موازی‌کاری در مجموعه رسانه‌ای صدای آمریکا است

7. دلیل دیگری که می‌توان برای نزول دائمی بخش فارسی صدای آمریکا عنوان کرد، نفرت برخی سیاست‌مداران آمریکا از گروه معاندان جمهوری اسلامی است که در خیانت به کشور خود افراط می‌کنند. کنت تیمرمن، رئیس و مدیر عامل بنیاد دموکراسی ایران است كه مواضع خصمانه و افراطي عليه ايران اتخاذ مي‌كند؛ وي در یکی از مقالات خود به انتقاد از بخش فارسی صداي آمريكا پرداخته است. تيمرمن فاش مي‌كند كه ریچارد پرل، كارمند سابق پنتاگون در زمان ریگان، كه کمک کرد تا عباس فخرآور در سال 2006 به این کشور بيايد، به من گفت كه وی از همه آنها (اپوزيسيون ايران) بيزار است و به نظر ريچارد پرل، ایرانیاني كه از کشورشان فرار می‌کنند با كارهای خود روي رومانیایی‌ها، مجارها و دیگر پناهندگان جنگ سرد را سفيد مي‌كنند.

آنچنان كه تيمرمن مي‌گويد اين رفتار فاسد و خيانت پيشگي فخرآور، باعث شد تا كساني مانند مایکل لدین از آمريكن اینترپرایز علنا جدايي خود از بخش‌هاي وابسته به اتباع خارجی صداي آمريكا را اعلام کنند.

به علاوه استنادات بالا، از لندن خبر می‌رسد! که با تعطیلی بخش فارسی رادیو صدای آمریکا، گفته می‌شود رادیو فردا نیز تعطیل خواهد شد و حتی حدس و گمان‌ها حاکی از آن است که با برقراری مناسبات سیاسی میان تهران و واشنگتن تلویزیون صدای امریکا نیز وجودش غیرلازم تشخیص داده شده و تعطیل گردد یا در نهایت با کادر محدودی به کار خود ادامه دهد.

هركه باد بكارد، طوفان درو مي‌كند؛ به هر تقدير كسي كه به ملت خود پشت مي‌كند و به وطنش خيانت، در آغوش دشمن كشورش نيز خائن است و در خيانت، به نزديكانش هم رحم نمي‌كند و منفور دشمن نيز مي‌شود. چه اینکه در انجام کاری که مسئولیت آن را به دوش گرفته است نتواند حرفه‌ای‌گری لازم و کیفیت مورد انتظار اربابش را فراهم آورد.