متأسفانه با توجه به تسلط داعش بر بخش‌هایی از سوریه و عراق، حضور یک آمریکایی در این کشورها به خصوص زمانی که این فرد از مخالفان دولت باشد، به معنای این است که داعش به راحتی می‌تواند این فرد را دستگیر کند و به قتل برساند.

گروه بین‌الملل مشرق- "مادر دوستت دارم. دلم واقعا برايت تنگ شده. شبها کابوسهای وحشتناکی می بينم، تانکها و بولدوزرها را می بينم که دور خانه را گرفته اند و من و تو هم داخل خانه هستيم. گاه، آدرنالين نقش بيحس کننده بازی می کند. در چند هفته اخير، غروبها يا در طول شب اوضاع را در ذهنم مرور می کنم. من واقعا برای اين مردم نگرانم..."

این ها دل نوشته های یک دختر 23 ساله آمریکایی است که از غزه برای مادرش ارسال کرده است. وی بعد از حملات یازده سپتامبر به اسلام و سپس مساله فلسطین علاقه مند شد و بعد از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که وظیفه دارد برای کمک به مردم فلسطین، به غزه برود. این دختر جوان مسیحی آمریکایی در راه کمک به مردم فلسطین و زمانی که تلاش می کرد مانع از تخریب خانه یک خانواده فلسطینی شود، توسط راننده بلدوزر ارتش اسرائیل زیر گرفته شد و به شهادت رسید. شهادت "راشل کوری" منشا حرکات زیادی در حمایت از مردم فلسطین شد که یکی از معروف ترین آنها نامگذاری کشتی امداد رسان ایرلندی به نام راشل کوری بود.

راشل کوری نام دختر آمریکایی که تنها 23 بهار از عمر او گذشته بود، 16 مارس 2003 در محله "السلام" شهر رفح در فلسطین اشغالی، سعی می کند از اقدام یک دستگاه بولدوزر نظامی رژیم صهیونیستی در ویران کردن خانه یک فلسطینی، جلوگیری کند. راشل در برابر بولدوز می‌ایستد و از سرنشین بولدوزر می‌خواهد که آن را متوقف سازد. وی که پیراهنی نارنجی رنگ به تن دارد و از دور قابل تشخیص است با بلندگوی خود به اقدام راننده بولدوز اعتراض می کند. بقیه دوستانش نیز در فاصله 15 تا 20 متری راشل با فریاد از راننده بولدوزر می خواهند که توقف کند. اما بولدوزر همچنان به سوی وی حرکت می کند، راشل روی یک تل خاک می‌رود؛ اما بولدوزر به او امان نمی‌دهد. هیولای آهنی 60 تنی، پیکر راشل را به زیر می‌کشد، تیغه بولدوزر او را در خاک دفن می‌کند. در همین زمان دوستان راشل فریاد می کشند و به راننده بولدوزر اشاره می کنند که توقف کند.

بولدوزر چند متر جلوتر می‌ایستد. بیل فولادیش را کاملا پایین می‌آورد و به سمت عقب حرکت می‌کند تا خوب مطمئن شود که بدن راشل را درهم شکسته است. پس از این جنایت هولناک، نظامیان اشغالگر هیچ گونه کمکی به راشل نمی‌کنند. چند دقیقه بعد، یک آمبولانس فلسطینی به محل حادثه می‌رسد و بدنه نیمه جان راشل را به بیمارستانی در رفح منتقل می‌کند. اما قبل از رسیدن به بیمارستان راشل با شهادت، در راه آزادی مردم فلسطین همراه می شود.

زندگی راشل کوری - دانلود


- برخی غربی‌ها 2 سال تمام برای حمایت از فلسطینی‌ها در این کشور مانده‌اند

- عدالت‌طلبی و مبارزه با ظلم، علت اتحاد مردم غرب با فلسطین است

- مردم اکنون بهتر می‌فهمند تشکیل اسرائیل، یک جنایت علیه بشریت بود

- بی‌تفاوتی واشنگتن به پرونده راشل کوری یعنی مصونیت دادن به ارتش اسرائیل

- هم بوش و هم اوباما تلاش کرده‌اند موضوع قتل راشل کوری به فراموشی سپرده شود

- حمله به شهروندان آمریکایی در فلسطین با سلاح‌ها و تجهیزات آمریکایی انجام می‌شود

- علاقه راشل کوری به فلسطین و حقوق بشر در دنیا او را منحصر به فرد می‌کرد

- نه تنها فلسطین، بلکه تمام دنیا بدون راشل، یک چیزی کم دارد

- علت رفتن راشل به فلسطین، حوادث 11 سپتامبر بود

- کاخ سفید با رسانه‌ای کردن دادگاه‌های علیه مسلمانان، از این موج نژادپرستی حمایت می‌کند

- داعش موجب شده غربی‌ها سفر به خاورمیانه را بسیار خطرناک‌تر از قبل بدانند

- هنوز هم امثال راشل کوری هستند، اما داعش به راحتی می‌تواند آن‌ها را دستگیر کند و بکشد


خبرنگار بین‌الملل مشرق به بهانه 16 مارس سالروز شهادت راشل کوری در نوار غزه، با "آدام شاپیرو" مؤسس سازمان "جنبش همبستگی جهانی" که راشل کوری در قالب آن به فلسطین رفته بود، گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این فعال حقوق فلسطینیان به شرح زیر است.


"آدام شاپیرو" فعال حقوق فلسطینیان و مؤسس "جنبش همبستگی جهانی"

سؤال:: لطفاً ابتدا درباره سازمانی که تأسیس کرده‌اید توضیح بدهید و بگویید این جنبش چه هدفی را دنبال می‌کند.

سازمان ما اختصاص به حمایت غیرخشونت‌آمیز از آرمان فلسطینیان دارد. شهروندان بی‌شماری در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، انگلیس، کانادا، استرالیا و سراسر اروپا از فلسطینی‌ها حمایت می‌کنند، تنها کاری که ما کردیم این بود که این افراد را گرد هم آوردیم تا در کنار هم برای دفاع از حقوق فلسطینیان تلاش کنند. همچنین سعی کردیم پوشش گسترده‌تری از حقانیت فلسطینیان در رسانه‌ها ایجاد کنیم، چون رسانه‌های جمعی در غرب به شدت تلاش می‌کنند تا صدای فلسطینیان را به حاشیه برانند.

ما به فلسطینیان و حامیان آن‌ها اجازه دادیم مستقیماً با رسانه‌ها صحبت کنند و عقاید خود را ابراز نمایند. از سال 2001 که ما سازمان جنبش همبستگی جهانی را تأسیس کردیم، هزاران شهروند از کشورهای مختلف به ما پیوسته‌اند. برخی دو هفته و برخی دو سال در فلسطین با ما همراه بوده‌اند؛ بسته به زمانی که می‌توانسته‌اند برای حمایت از فلسطینی‌ها بگذارند.

هیچ‌کس در غرب به خاطر کشتن فلسطینیان محکوم نمی‌شود؛ انگار جان فلسطینی‌ها ارزشی ندارد. نژادپرستی و تبعیض صهیونیست‌ها علیه مردم این کشور به هیچ عنوان مورد سرزنش قرار نمی‌گیرد. وقتی ما به فلسطین می‌رفتیم، انتظار داشتیم که اولاً اسرائیلی‌ها به خاطر حضور افراد غیرنظامی بین‌المللی مجبور شوند جنایات خود را محدود کنند و دوماً اگر برای هر یک از ما اتفاقی بیفتد، دولت‌مان رژیم صهیونیستی را مقصر بداند و با آن برخورد کند. یکی از ویژگی‌های ذاتی شهروند کشوری بودن این است که اگر هر کشوری به شما آسیب بزند، دولت شما اقدام به حمایت از شما می‌کند.

سؤال:: کسانی که نه در خاورمیانه زندگی می‌کنند تا از اوضاع فلسطین خبر داشته باشند و نه مسلمان هستند تا به دلایل دینی از مردم این کشور حمایت کنند، چرا به جنبش شما می‌پیوندند؟

پوشش رسانه‌ای در غرب از بحث درگیری میان اسرائیل و فلسطین بسیار گسترده است. البته در آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی، این پوشش کاملاً یک‌طرفه است، اما باز هم حجم زیادی دارد. ضمناً موضوع مهمی در سیاست خارجی دولت‌های غربی به حساب می‌آید که بسیار تعیین‌کننده است. بنابراین بسیاری از مردم در غرب، اگرچه ممکن است عرب یا مسلمان نباشند، اما درباره فلسطین اطلاعاتی دارند و یا دست‌کم می‌خواهند در این‌باره بیش‌تر اطلاعات به دست بیاورند. خیلی از این‌ها ممکن است در کشورهایشان با فلسطینی‌ها برخورد داشته باشند و یا در دانشگاه درباره این موضوع شنیده باشند و بنابراین سیاست خارجی دولت‌شان درباره این مسئله را زیر سؤال ببرند.

به خصوص از سال 2000 به بعد زمانی که انتفاضه دوم مردم فلسطین آغاز شد و تصاویری از شلیک نیروهای ارتش اسرائیل به مردم غیرمسلح و بی‌دفاع فلسطین در رسانه‌های مختلف پخش شد، مردم زیادی در غرب با آرمان فلسطین هم‌پیمان شدند و با مردم این کشور احساس هم‌دردی داشتند. با توجه به فراهم شدن امکانات مختلف مسافرتی و به نوعی کوچک‌تر شدن دنیا، مردم راحت‌تر از گذشته می‌توانستند به کشورهایی مثل فلسطین بروند و خود از نزدیک شاهد شرایط زندگی و درگیری‌ها در آن‌جا باشند.


"راشل کوری" یک جوان عادی بود، اما علاقه‌اش به فلسطین او را منحصر به فرد می‌کرد"

ما هم وظیفه خود دانستیم تا مردمی را که دیگر به رسانه‌های خود اعتماد نمی‌کردند، به فلسطین ببریم تا از نزدیک با واقعیت‌ها آشنا شوند و ببینند چگونه می‌توانند به مردم این کشور کمک کنند. امروزه مردم دنیا و به خصوص کشورهای غربی، اتحاد خود با مردم فلسطین را از حس عدالت‌طلبی یا مبارزه مشترک علیه ظلم و سرکوب می‌گیرند.

سؤال:: به نظر می‌رسد موضوع حمایت از فلسطین برای مردم غرب با موضوعات دیگر بین‌المللی تفاوت داشته باشد. می‌بینیم که مثلاً در ایرلند، مردم روی دیوار خانه‌های خود تصاویری در حمایت از فلسطینی‌ها می‌کشند. چه چیزی مسئله فلسطین را از سایر مسائل سیاسی و بین‌المللی متمایز می‌کند؟

مردم در اروپا از نظر تاریخی بهتر می‌توانند موضوع فلسطین را درک کنند. مردم اروپا بیش از پیش آگاه شده‌اند که سیاست‌های دولت‌های اروپایی که منجر به ایجاد اسرائیل شد، بیش‌تر به دوران جنگ جهانی دوم برمی‌گردد. اگرچه ممکن است انگیزه ایجاد یک کشور یهودی، حمایت از جمعیت یهودیان در اروپا و نقاط دیگر دنیا باشد، اما مردم اروپا رفته‌رفته بهتر می‌فهمند که تشکیل اسرائیل خود، یک جنایت جدید علیه بشریت است. فلسطینی‌های ساکن اروپا در ایجاد این آگاهی نقش مهمی داشته‌اند.

در آمریکا موضوع فرق می‌کند. جوانان آمریکا روز به روز بیش‌تر جنگ‌طلبی و سیاست خارجی دولت این کشور را زیر سؤال می‌برند، به خصوص در مباحث مربوط به درگیری اسرائیل و فلسطین و حمایت‌های مالی گسترده واشنگتن از تل‌آویو به قیمت هدر رفتن مالیات‌های مردم. آمریکایی‌ها ممکن است بیش‌تر از این منظر از مردم فلسطین حمایت کنند.

دیدیم که نتانیاهو نه به سراغ پارلمان انگلیس رفت، و نه پارلمان آلمان، بلکه به کنگره آمریکا رفت و آن‌جا سخنرانی کرد. این باید به مردم آمریکا یادآوری کند که رابطه آمریکا با اسرائیل چه‌قدر نزدیک است و به همان نسبت، مردم این کشور چه اندازه باید سیاست‌های کشورشان درباره رژیم صهیونیستی را زیر سؤال ببرند.

سؤال:: شما گفتید اگر برای یک شهروند خارجی در فلسطین اتفاقی بیفتد، دولت آن کشور از اسرائیل انتقاد می‌کند. "راشل کوری" هم یک شهروند آمریکایی بود، اما واشنگتن هیچ عکس‌العملی به کشته شدن او در فلسطین نشان نداد و اسرائیل را تحت فشار نگذاشت. لطفاً درباره عضویت راشل کوری در جنبش همبستگی جهانی، اعزام او به فلسطین و علت بی‌تفاوتی دولت آمریکا نسبت به پرونده او توضیح بدهید.

من وقتی راشل کوری به فلسطین رفت، آن‌جا نبودم. سال قبلش اسرائیلی‌ها من را از فلسطین بیرون کرده بودند و اجازه نمی‌دادند به آن‌جا برگردم. متأسفانه تا کنون هم به من اجازه ورود به فلسطین داده نمی‌شود. با این حال، با خود راشل و والدین او دیدار کرده‌ام و بسیاری از داوطلبینی را هم می‌شناسم که با راشل آشنا بودند. می‌دانم که راشل در دانشگاه با این موضوع آشنا شده بود و انگیزه‌اش از رفتن به فلسطین این بود که به حس عدالت‌طلبی خود احترام گذاشته باشد و همچنین بتواند سیاست‌های دولت آمریکا را زیر سؤال ببرد.

راشل کوری به این نتیجه رسیده بود که می‌تواند به مردم فلسطین کمک کند. بنابراین به این کشور رفت و آن‌چه را می‌دید، گزارش کرد. این کار را به‌رغم همه خطرات، بسیار شجاعانه و صادقانه انجام داد تا زمانی که کشته شد. همان‌طور که گفتم، ما انتظار داشتیم وقتی آن حادثه برای راشل اتفاق افتاد، دولت آمریکا، اسرائیل را مقصر بداند و حق راشل را از آن‌ها بگیرد، اما واشنگتن هیچ دفاعی از راشل و خانواده‌اش نکرد. این یعنی فرستادن این پیام خطرناک که ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل می‌توانند هر بلایی که می‌خواهند بر سر شهروندان هر کشوری بیاورند که اراده کنند، بدون آن‌که پیامدی متحمل شوند.


"راشل کوری" مقابل یکی از بلدوزرهای اسرائیلی ایستاده است

این در حالی است که وقتی یک خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال در پاکستان کشته شد، دولت آمریکا یک مأمور اف‌بی‌آی را به منطقه فرستاد و فشار بسیار زیادی بر دولت پاکستان آورد و حتی این کشور را تهدید نظامی کرد. وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، سیاست‌های دوگانه واشنگتن آشکار می‌شود. هیچ‌کس برای حمایت از شهروندان آمریکایی در فلسطین به این کشور فرستاده نشد و حتی بعد از کشته شدن راشل هم هیچ‌کس مسئول بررسی دقیق این موضوع نشد.

هم جورج بوش و هم اوباما بارها تلاش کرده‌اند تا این موضوع، کلاً کنار گذاشته شود و فراموش شود. همین باعث شده تا اسرائیل چند شهروند دیگر اروپایی و آمریکایی را نیز بکشد یا مجروح کند، بدون آن‌که حتی یک بار در دادگاه حاضر شود یا توسط دولت‌های غربی مقصر شناخته شود. آن‌چه موضوع را بدتر می‌کند این است که همه این حملات با سلاح‌ها و تجهیزاتی دارد انجام می‌شود که خود آمریکا در اختیار اسرائیل قرار داده است.

سؤال:: شما قبلاً گفته‌اید که راشل کوری در میان این افرادی که توصیف کردید، فردی خاص بود. لطفاً در این‌باره بیش‌تر توضیح بدهید.

مسلماً همین طور است. راشل کوری یک دانشجو و جوان آمریکایی بسیار عادی بود، اما علاقه‌اش به فلسطین و حقوق بشر در دنیا او را منحصر به فرد می‌کرد. به عقیده من نه تنها فلسطین، بلکه تمام دنیا بدون راشل، یک چیزی کم دارد. راشل تا قبل از آن‌که به فلسطین برود، خیلی درباره این کشور تخصص نداشت، عربی هم بلد نبود، اما با آن انسانیتی که در وجودش سراغ داشتم، می‌توانست بهترین رابطه را با مردم فلسطین برقرار کند. مردم فلسطین با از دست دادن راشل، یک نفر را از دست ندادند، بلکه یک راه ارتباطی با تمام دنیا را از دست دادند.

سؤال:: چه عاملی باعث شد راشل تصمیم قطعی برای رفتن به فلسطین بگیرد؟

علت رفتن راشل به فلسطین، حوادث 11 سپتامبر بود. این حوادث باعث شد بسیاری از مردم در آمریکا به موضوع تروریسم و اعراب، نقش آمریکا در خاورمیانه، سیاست‌های واشنگتن در قبال کشورهای مسلمان و همچنین درگیری اسرائیل با فلسطینی‌ها علاقه‌مند شوند. راشل به این نتیجه رسیده بود که فلسطین نقش عمده‌ای در تعیین سیاست‌های آمریکا دارد، سیاست‌هایی که موجب عصبانیت بسیاری از مسلمانان دنیا شده بود.

وی تا قبل از سفر به فلسطین هم در فعالیت‌های سیاسی شرکت داشت. از جمله در تظاهرات علیه دخالت نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و در مخالفت‌ها با وارد شدن واشنگتن به جنگ عراق. البته راشل بیش‌ترین علاقه را به مبحث فلسطین داشت و به همین خاطر هم به این کشور رفت تا از نزدیک شاهد ماجرا باشد.


"راشل کوری" بیش‌ترین علاقه را به مبحث فلسطین داشت

سؤال:: بعد از 11 سپتامبر، مردم بسیاری با اسلام و مسائل مرتبط با آن مانند فلسطین، آشنا شدند. آیا این علاقه و آشنایی هنوز هم ادامه دارد و آیا شاهد به وجود آمدن راشل کوری‌های دیگر در آمریکا خواهیم بود یا خیر؟

مسلماً این علاقه هنوز هم وجود دارد و رو به افزایش است. این را می‌توان از گسترش روزافزون اعتراضات به نقش و سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه دید. حتی می‌بینیم که مردم زیادی درون آمریکا اکنون خواهان به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای با ایران به عنوان یک کشور مهم در خاورمیانه، و همچنین عادی‌سازی روابط میان این دو کشور هستند. بنابراین مسلماً آگاهی و علاقه مردم به این موضوعات رو به افزایش است.

البته از آن طرف هم یک واکنش بزرگ به این جریان دارد شکل می‌گیرد، یک جریان نژادپرستانه در شبکه‌های اجتماعی و فضای جامعه علیه مسلمانان و اعراب در آمریکا. دولت آمریکا هم با برگزاری و رسانه‌ای کردن دادگاه‌هایی علیه اعضای این اقشار به اتهامات بسیار مضحکی که اغلب توسط اسرائیلی‌ها مطرح و سازمان‌دهی می‌شود، به شدت از این موج جدید حمایت می‌کند.

درباره به وجود آمدن راشل کوری‌های جدید در آمریکا و کشورهای دیگر غربی، به عقیده من ممکن است این اتفاق بیفتد، اما متأسفانه از وقتی پدیده داعش به وجود آمده، مردم احساس می‌کنند سفر کردن به خاورمیانه و کشورهای عربی، بسیار خطرناک‌تر از زمانی است که مثلاً راشل کوری به فلسطین سفر کرد. به عنوان مثال، "کیلا مولر" یکی از افرادی بود که مانند راشل کوری در فعالیت‌های بشردوستانه حضور داشت. به جنبش ما هم پیوسته بود، با ما به فلسطین هم آمده بود و داوطلب شده بود تا به آواره‌های سوری کمک کند. وی ماه آگوست سال 2013 در "حلب" سوریه به اسارت گرفته شد و طبق خبری که به ما دادند، توسط داعش کشته شد.

وجود چنین افرادی نشان می‌دهد که هنوز هم امثال راشل کوری هستند، اما متأسفانه با توجه به تسلط داعش بر بخش‌هایی از سوریه و عراق، حضور یک آمریکایی در این کشورها به خصوص زمانی که این فرد از مخالفان دولت باشد، به معنای این است که داعش به راحتی می‌تواند این فرد را دستگیر کند و به قتل برساند.