دولت اول و دوم روحانی در حقیقت دولت سوم و چهارم خاتمی بود و حالا اصلاح طلبان در پی تشکیل دولت پنجم خاتمی هستند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با    «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**کلید روحانی کار نکرد چون مخالفان در قفل بتن ریختند

روزنامه آرمان در مطلبی به قلم «کامبیز مهدی زاده» - داماد روحانی- نوشت: «مناظرات روز شنبه نشان داد که هنوز نگاه پادگان و دادگاه در کشور حاکم است و با این روش نمی‌توان شاهد پیشرفت کشور بود...باید به این عزیزان یادآور شد که کلید کشور وقتی کار نکرد که شما و امثال شما بتن در داخل قفل ریختید».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «امروز وقتی در فضای مجازی به بیان دیدگاه‌های خود می‌پردازید و تعداد فالوورهای خود را به رخ می‌کشید، یادتان نرود که این فضا با ممارست و تلاش رئیس دولت به دست آمد وگرنه همچون عهد هخامنشی باید از چاپار و قاصد برای تبلیغات استفاده می‌کردید».

روزنامه آرمان همچنین در مطلب دیگری نوشت: «کاندیداهایی که در مناظره شرکت داشتند همه آنچه در اقتصاد ایران رخ داده بود را متأثر از هشت سال دولت آقای روحانی می‌دانستند. این در حالی است که به نقش خود در مسئولیت‌هایی که برعهده داشتند و اقدامات اشتباهی که انجام داده‌اند هیچ‌گونه اشاره ای نکرده‌اند... افکار عمومی ‌و کسانی که چهار ساعت وقت گذاشتند و این مناظره را تماشا کردند چنین دیدگاهی ندارند و گمان می‌کنند کسانی که دولت روحانی را مقصر وضعیت موجود می‌دانند در واقع خود مسبب وضعیت موجود هستند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «این مناظره این ظن را در بین مردم تقویت کرد که از بین کسانی که در قدرت کنونی جایگاه دارند امکان تغییر و بهبود شرایط وجود ندارد. نکته حائز اهمیت این است که عده‌ای خواسته یا ناخواسته تلاش می‌کنند اقتصاد ایران را به سمت اقتصاد ونزوئلایی  بکشانند...مخالفان برجام حالا مدعی نجات کشور شده اند. شما مسبب این نابسامانی ها هستید».

این روزنامه اصلاح طلب مدعی است که علت ناکارآمدی کلید روحانی، بتن ریزی منتقدان دولت در قفل است. برخلاف ادعا علت اصلی ناکارآمدی کلید روحانی، اعتماد بلاوجه دولت روحانی به دشمن و بی اعتمادی به توان داخلی و استعدادهای عظیم جوانان ایرانی بوده است.

همین اعتماد بلاوجه دولت به دشمن موجب شد تا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها نه تنها لغو نشد، بلکه دامنه گسترده تری نیز پیدا کرد.

اعتماد بلاوجه به دشمن و بی اعتمادی به استعدادهای عظیم داخلی موجب شد که از یکسو امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین نامیده شود و از سوی دیگر توان جوانان عزیز ایرانی و نخبگان کشورمان در حد قرمه سبزی و آبگوشت بزباش قلمداد شود!

با اینکه در دولت روحانی شاهد دلار 32 هزارتومانی و مرغ 35 هزارتومانی و تخم مرغ شانه‌ای 45 هزارتومانی و افزایش 6 برابری قیمت مسکن بودیم، با اینحال حامیان دولت مدعی هستند که اگر منتقدان در قوه مجریه حضور یابند، اقتصاد ایران ونزوئلایی می‌شود...

نکته قابل تأمل اینجاست که آن طیفی که اکنون می گوید «در صورت پیروزی منتقدان دولت، اقتصاد ایران ونزوئلایی می شود» همان طیفی است که در سال 96 مدعی بود که اگر رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، قیمت هر دلار 5 هزارتومان خواهد شد.

کارنامه دولت روحانی در حوزه هایی از قبیل مسکن، خودرو، بورس، مرغ، نقدینگی، مبارزه با قاچاق و...هیچ ربطی به تحریم و کرونا ندارد.

**دولت هیچ نامزدی در انتخابات ندارد

روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «هجمه به دولت در غیاب دولت» نوشت: «اولین مناظره تبدیل به صحنه محاکمه دولت روحانی شد و نامزدهای اصولگرا به جای تبیین و تشریح برنامه‌های ایجابی خود، ترجیح دادند وقت بیشتری را به زیر سؤال بردن سیاست‌ها و برنامه‌های دولت فعلی اختصاص دهند. در شرایطی که دولت هم هیچ نامزدی در انتخابات ندارد، رئیس کل برکنار شده بانک مرکزی به واسطه حضورش در کابینه دوم دولت روحانی، بهانه‌ای شد برای دیگر نامزدها که به نام پاسخ به مواضع او تیغ تند حملات‌شان را علیه دولت تیز کنند. فارغ از اینکه گویی خودشان در تمام این سال‌ها عهده‌دار هیچ مسئولیتی نبوده و هیچ سهمی در وضعیت موجود نداشته‌اند».

ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت: «حتی در مناظره غیابی با روحانی هم پیروز نشدند گواه آنکه مخالفان کوچک‌ترین اشاره‌ای به تأثیر جنگ تحریمی و کرونا بر اقتصاد ایران نداشتند و تاریخی‌ترین فشار اقتصادی و مهیب‌ترین بحران سلامت عمومی را سانسور کردند».

حامیان دولت تاکید دارند که دولت هیچ نامزدی در انتخابات ندارد. این در حالی است که همتی از مقامات ارشد دولت روحانی بوده و تنها چند روز است که از سمت خود کنار رفته است.

 برخی تحلیلگران معتقدند که با توجه به اقدامات مشابه طیف اصلاح طلب در اجرای «عملیات روانی»، احتمالا برکناری و اختلاف روحانی با همتی، با هدف انحراف افکارعمومی از کاندیدای اصلی دولت و اصلاح طلبان است.

در حقیقت دولت روحانی و همچنین طیف اصلاح طلب می دانند که به جهت کارنامه ضعیف دولت از محبوبیت بسیار پایینی در نزد افکارعمومی برخوردار هستند. بنابراین تنها شانس موفقیت کاندیدای مدنظر این طیف، فاصله گذاری او با دولت و شخص رئیس جمهور است.

با برکناری همتی، وی می تواند ژست «منتقد وضع موجود» به خود گرفته و حتی درگیری وی با دولت فعلی، می تواند او را به عنوان یکی از نامزدهای اصلی تغییر وضع موجود معرفی کند. اما در حقیقت همتی یکی از بانیان اصلی وضع موجود است.

همتی در مناظره اول چندین بار تاکید کرد که صرفا یک استاد دانشگاه است و هیچ مسئولیت دولتی و حاکمیتی ندارد. این اظهارات همتی، ماجرای عملیات روانی اصلاح طلبان و دولت روحانی را تصدیق می کند، اینکه تنها شانس موفقیت کاندیدای مدنظر دولت و اصلاح طلبان، فاصله گذاری او با دولت و شخص رئیس جمهور است.

نکته دیگر اینجاست که مهرعلیزاده هم جزو مدیران دولت روحانی است. وی در دولت روحانی، استاندار اصفهان و همچنین عضو هیات مدیره سازمان منطقه آزاد کیش بوده است.

دولتمردان و رسانه های دولتی بجای این قبیل مظلوم نمایی ها بهتر است از کارنامه خود بگویند و درباره فرجام وعده های 92 و 96 به افکارعمومی پاسخگو باشند. در اینجا تنها به یک سوال بسنده می کنیم، دولت روحانی چند واحد مسکن اجتماعی به مردم تحویل داد؟

**تلاش اصلاح طلبان برای تشکیل «دولت پنجم خاتمی»

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» نوشت: «مشکل اقتصاد ایران در سیاست است. اگر سیاست مثل دوره اصلاحات به سوی جایگاه واقعی خود حرکت کند و دخالت‌های بی‌مورد خود در اقتصاد را حذف کند اقتصاد با جهش مواجه خواهد شد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آقایان اصولگرا خیلی روشن باید از این تجربه 40 ‌ساله درس بگیرند، اگر خواهان اصلاح امور هستند، چاره‌ای نیست جز اینکه سیاست‌های ویرانگر دوره خودشان را کنار بگذارند و به دوره اصلاحات بازگردند. انتخاب با شما است».

اصلاح طلبان در تلاش هستند تا با داستان سرایی از دولت اصلاحات، آن دوره را مقطعی بی نظیر معرفی کرده و افکارعمومی را به تَکرار دولت اصلاحات ترغیب کنند.

اما در این میان دو مسئله مهم وجود دارد. اول اینکه، دولت اصلاحات در حوزه های مختلف و از جمله اقتصاد و سیاست خارجی دچار نقص های فراوان بود. به همین دلیل بود که در سال 84 و پس از پایان دولت دوم اصلاحات علیرغم حمایت تمام قد خاتمی از مصطفی معین، وی با آرای بسیار پایین در انتخابات شکست خوررد.

سوال اینجاست که اگر دولت خاتمی بسیار عالی عمل کرده بود، چرا مردم به تشکیل دولت سوم اصلاحات در آن مقطع «نه» گفتند؟ اینجاست که عیار ادعاهای اصلاح طلبان درباره عملکرد دولت خاتمی مشخص می شود.

چندی پیش روزنامه شرق در مطلبی نوشته بود: «یکی از دلایل مهم تنهایی اصلاح‌طلبان در اواخر دولت دوم آقای خاتمی آن بود که از ابتدای دولت نخست، افرادی که مناصب دولتی را تصاحب کرده بودند، از تعامل با بدنه اجتماعی غافل شدند و فقط از مردم می‌خواستند که سر ایستگاه‌های انتخابات حاضر شوند و به کاندیداهای اصلاح‌طلب رأی بدهند...حتی رأی مردم به آقای خاتمی در سال 80  نیز سلبی بود زیرا مردم می‌ترسیدند که شرایط به پیش از سال 76 (دولت‌هاشمی رفسنجانی) بازگردد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشته بود: «پس از شکل گیری دولت اصلاحات، رهبران اصلاحات...دچار یک ضعف عمیق و همچنین خطاهای بزرگی شدند. علاوه‌براین، لایه‌های مختلف اجتماعی آرام‌آرام دیگر خود را اصلاح‌طلب نمی‌دانستند و به یاد داریم در زمان تحصن نمایندگان مجلس ششم، اصلاحات تنها ماند».

مسئله دوم اینجاست که دولت روحانی، تَکرار دولت خاتمی بود. بسیاری از مقامات ارشد دولت روحانی از جمله افرادی بودند که در دولت خاتمی نیز در مناصب ارشد حضور داشتند. این افراد در سال 88 نیز در ستادهای موسوی و کروبی در مناصب ارشد حضور داشتند.

آخوندی، نعمت زاده، ترکان، ربیعی، ابتکار، نجفی، جهانگیری، حسین فریدون، زنگنه، ظریف و...از جمله این افراد هستند.

پس بنابراین دولت اول و دوم روحانی در حقیقت دولت سوم و چهارم خاتمی بود و حالا اصلاح طلبان در پی تشکیل دولت پنجم خاتمی هستند.

برچسب‌ها