اصلاح‌طلبان با وجود کارنامه مشحون از گرانی و ناکارآمدیِ دولت متبوعشان، اما از مردم انتظار دارند که در انتخابات ۱۴۰۰ دوباره طبق خواست آنها رفتار کنند!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

درباره توقع بیجای اصلاح‌طلبان از مردم

تکلیف "جناح ناکارآمد" در انتخابات ۱۴۰۰ چیست!؟

غلامرضا ظریفیان، از فعالان اصلاح‌طلب اخیر در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این سؤال که "با توجه به مطالبی که بیان کردید، آیا موافق هستید که بدنه مردمی اصلاحات دچار ریزش شده است؟ " گفته است:

"طبیعی است که اصلاح‌طلبان با کاهش سرمایه اجتماعی روبه‌رو بوده‌اند، اما اگر مردم به صحنه بیایند و حضور حداکثری پیدا کنند، بر اساس تجربه اصلاح‌طلبان از موقعیت بهتری نسبت به اصول‌گرایان برخوردار هستند! "[۱]

*این توقع بیجای اصلاح‌طلبان از مردم در حالی است که آنها در کارنامه‌ای که از بابت دولت اعتدال به مردم ارائه کرده‌اند در حضیض کامل به سر می‌برند و هیچ حرفی برای گفتن ندارند.

اکنون سؤال اینجاست که وقتی ناکارآمدی اجرایی یک جریان سیاسی اثبات شده؛ پس چه اصراری به حضور دوباره آقایان در ساختمان ریاست‌جمهوری هست!؟

اما در اینجا ۲ سؤال نیز مطرح می‌شود!؟

۱_ تکلیف سیاسی اصلاح‌طلبان پس از به بار آوردن افتضاح در کارنامه اجرایی دولتشان چیست؟

۲_ آیا اگر اصلاح‌طلبان که به ناکارآمدی مبتلایند، در انتخابات شرکت نکنند خدشه‌ای به مفهوم "رقابت انتخاباتی" وارد می‌شود یا خیر!؟

برای پاسخ به سؤال اول بایستی خاطرنشان کرد که در اخلاقیات دموکراسی و مردمسالاری، هنگامی که یک حزب یا طیف سیاسی قدرت را در دست می‌گیرد اما کارنامه ضعیف یا بدی برجا می‌گذارد؛ آنگاه منطقا نوبت جریان کلان رقیب است که وارد قدرت شود و تلاش کند تا رزومه بهتری را به مردم ارائه کند.

در این میان اما از حزب یا طیف مردود شده نیز انتظار می‌رود که ضمن تبیین چرایی اشتباهات خود؛ به "مثبتات رقیب" اشاره کند و بدون فریب سیاسی به مردم توضیح دهد که کدام توانایی رقیب رافع اشتباه ماست.

این فرایند منطقی همچنین موجب تقویت مردمسالاری، بسط اخلاق و پیشرفت دموکراسی نیز خواهد. ضمن اینکه زمینه روی کار آمدن قوی‌تر جریانات مردود شده با رفع ایرادات و اشکالات را نیز فراهم خواهد آورد.

و اما بحث رقابت و پاسخ سؤال دوم.

باید دانست که سیاست ایرانی و انتخابات در ایران از تابع حزبی پیروی نمی‌کند و افراد مختلف که گاهاً حتی یک خاستگاه طیفی و سیاسی دارند اما دارای تفاوت‌های جدی با یکدیگر هستند و این مقوله رقابت‌های مهمی را در عرصه انتخابات ایجاد می‌کند.

***

انتفاع تاجزاده و مرعشی از جریان شعار علیه رئیس‌جمهور

حسین مرعشی، عضو شهیر حزب کارگزاران سازندگی به تازگی در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون رفتار مذموم شعار علیه رئیس‌جمهور در راهپیمایی ۲۲ بهمن گفته است: عدم شرکت اکثریت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی عده‌ای را امیدوار کرده که در خرداد ۱۴۰۰ کنترل دولت و کشور را با رای حداقلی به دست گیرند. آنها یک پشتوانه سازمانی دارند که باید با آنها و سازمان‌دهندگانشان برخورد قضایی صورت بگیرد، اگر مردم عادی هر شعاری بدهند کسی حق برخورد با آنها را ندارد، ولی اگر نیروهای یک سازمان رسمی چنین کاری کند، باید پاسخگو باشد.

او با رد اینکه افراد هتاک "خودسر" هستند، اظهار می‌کند: اگر خودسرانه بود، چگونه این افراد توانسته‌اند خیلی سازمان‌یافته و مجهز به موتور سیکلت در یک نقطه جمع شوند؟ اجتماع در یک نقطه و حرکت از یک مبدا به مقصدی نشان می‌دهد هماهنگی و سازماندهی کاملی وجود دارد و یک سازمان مامور این امور است، وقتی اسم یک سازمان مرتبط با نهادهای حاکمیتی راهپیمایی را هماهنگ می‌کند، نمی‌توان رفتار نیروی میدانی آن سازمان را "حرکت و اقدام خودسرانه"نامید.[۲]

مصطفی تاجزاده نیز اخیراً در یک توییت با اشاره به همین ماجرا نوشت:

"دو هفته از توصیه به ترک بدگویی و بدزبانی نگذشت که گروهی داعش‌مسلک در روز ۲۲ بهمن شعار دادند مرگ بر روحانی! نمی‌دانم رهبر و منصوبانش بازهم سکوت خواهند کرد یا آن را به‌صراحت محکوم می‌کنند، اما می‌دانم از این روحانی تا آن روحانی فاصله زیادی نیست. کاش می‌فهمیدند! "

*دقت شود که شعار دادن علیه مسئولان کشور با هر گرایشی؛ یک رفتار مذموم و غیر عقلانی است که رهبر معظم انقلاب نیز کراراً مخالفت خود را نسبت به این کارها اعلام کرده‌اند. [۳]

فلذاست که توییت تاجزاده که در آن خواستار موضع‌گیری صریح رهبری در این قبال شده است یک شارلاتان‌بازی آشکار و البته مبتنی بر امید به نسیان حافظه عمومی است.

زیرا در این قضیه هیچ ظن یا سوالی نسبت به موضع رهبری وجود ندارد و با توجه به اعلام موضع صریح ایشان در سنوات مختلف پیرامون تندروی‌های سیاسی؛ کسی جز تاجزاده در این باره دچار ابهام نیست.

در بحث سازماندهی شده بودن این حرکت و یا حمایت سازمانی از آن که مرعشی اشاره کرده نیز پر واضح است که این عضو حزب کارگزاران گویا نمی‌داند این رخداد غلط اولا در روز راهپیمایی ۲۲ بهمن رخ داده که همه در آن متجمع هستند و ثانیا راهپیمایی امسال نیز به دلیل شرایط کرونایی با وسائط نقلیه و موتورسیکلت برگزار شده است.

اظهارات مرعشی همچنین از وجهی دیگر نیز رد می‌شود و آن اینکه فرض بر وجود سازمانی چنین خودمحور و صاحب‌نفوذ که بتواند جریان شعار علیه رئیس‌جمهور را سازماندهی کند اما شاهدیم که این سازمان فرضی هیچ قدرتی جز جمع‌آوری هیزم برای بهانه‌های اصلاح‌طلبان ندارد و فی‌المثل نتوانسته جلوی رفتارهای غلط دولت و یا اصلاح‌طلبان را بگیرد!

پس فرض وجود چنین سازمان مضحکی زیر سؤال است و اگر هم نباشد این شبهه بروز می‌کند که این سازمان اساساً چرا صرفا در خدمت مطامع اصلاح‌طلبان حرکت می‌کند!؟

آیا ماهیگیری همزمان تاجزاده و مرعشی و منفعت‌جویی انها از چنین رخداد نابخردانه‌ای اتفاقیست!؟

در اینجا بیان این نکته ضروریست که آبشخور تندروی سیاسی در ایران را بایستی در اردوگاه جناح چپ و در میان اصلاح‌طلبان جستجو کرد.

کسانی که مطالعه سوابقشان نشان می‌دهد از توهین به مردم گرفته تا وارد کردن باتوم برای خاموش‌سازی اعتراض به طرح‌های بد اقتصادی و رواداری له شدن مردم زیر چرخ‌های توسعه را در سوابق خود دارند و البته ابهاماتی زیادی هم پیرامون گذشته برخی رجال آنها در بحث ترورهای اول انقلاب و یا قتل‌های زنجیره‌ای دهه ۷۰ و فتنه ۸۸ و آبان ۹۸ یافت می‌شود!

***

گرانی بیشتر مسکن با رأی به دوستان آخوندی

دانستن "کارنامه" این فرد بر هر ایرانی واجب است!

عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن و شهرسازی که قیمت مسکن در دوره او تا چند صد درصد گران شد طی یادداشتی در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه شرق در اشاره به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نوشته است:

"امروز نیز بر این باورم که نمی‌توان در تاریخ باقی ماند و باید حرکت رو به جلو داشت و در اندیشه سرافرازی ایران اسلامی در جهان متحول امروزی بود. جهان همواره در تحول و پیشرفت است، دانش بشری در این عصر با سرعت رو به توسعه بوده و قدرت از آنِ ملت‌هایی است که در عرصه جهانی، کارایی بیشتری نشان دهند. افزون بر این، بزرگداشت این روز باید موجب فراهم‌آوردن فضای نقد تاریخی برای آموختن از تاریخ و گشودن پنجره‌های جدید به روی مردم این سرزمین و خلق فرصت‌ و ظرفیت‌های جدید برای توسعه‌ ملی باشد. واقعیت این است که بر اساس برخی بی‌توجهی‌ها، دولت ملی تا حد زیادی تضعیف شده و وحدت سرزمینی گاهی مورد تهدید قرار می‌گیرد. باید همراه با نگرانی به‌هوش بود. برای نسل من این روز نشانه‌ای است برای شروع دوباره، خلاقیت و دیدن افق‌های دوردست؛ افق‌هایی که باید برای نسل‌های بعدی خود ایجاد کنیم."[۴]

*از دلایلی که یک تحلیلگر اصولی در سیاست بایستی بر خوانش کارنامه افراد تأکید کند و فعالیت‌ها و ژست امروز آنها را بر اساس کارنامه دیروزشان نظاره کند اینست که با این کار امکان پشت وارو زدن، سیاست‌بازی و عوض کردن جای شهید و جلاد از برخی افراد خاص سلب می‌شود.

مثلا در اشاره به عباس آخوندی بایستی خاطرنشان کرد که او در حالی از شروع دوباره، دیدن افق‌های دورست و ترسیم افق برای نسل‌های بعدی! حرف زده که کارنامه این فرد سرشار از "خانمان‌براندازی" است.

خانمان‌براندازی چه در فتنه سال ۸۸ که او از فعالین اصلی ستاد میرحسین موسوی بود و چه در بحث گران‌کردن "خانه" و اجاره‌بها و مسکن که موجب دردسر عظیم مردم ایران طی سال‌های صدارت دولت آقای روحانی شد.

و طنز روزگار اینجاست که عباس آخوندی امروز به جای محاکمه شدن و عذرخواهی از مردم اما در قامت یک مدعی ریاست‌جمهوری ایستاده و از ترسیم افق‌های پیش‌رو حرف می‌زند!

مجددا تأکید می‌شود که اگر کارنامه افراد و رجال سیاسی به درستی خوانش شود و از سوی خواص کشور به اقتراح گذاشته شود، آنگاه است که می‌توان امروز و فردای اظهارات و برنامه‌های این افراد را سنجید و به قضاوت درست‌تری رسید.

قضاوتی از کارنامه رجال و مدیران سیاسی که اگرچه در همه منصه‌های سیاست و رسانه واجب است اما برای "رأی خوب" و بحث "انتخابات ریاست‌جمهوری" اوجب واجبات محسوب می‌شود و بایستی با نگاه تیزبینانه‌ای به آن نگریست.

چه اینکه رجال فاقد کارنامه یا دارای یک کارنامه بد؛ نه‌تنها نخواهند توانست برنامه‌های خوب را اجرا کنند بلکه اثری هم در تند شدن روند پیشرفت کشور نخواهند داشت.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/308003

2_ www.irna.ir/news/84226325/

3_ mshrgh.ir/741115

4_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/278179

برچسب‌ها