سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

مشارکت حداکثری با وظایف قانونی شورای نگهبان در تضاد نیست

تکلیف نامزدهای رد صلاحیت شده برای "مشارکت حداکثری" چیست؟

محمود میرلوحی، فعال چپ و عضو شورای شهر تهران که پیش از این به جرم نشر اکاذیب علیه قالیباف به زندان و شلّاق محکوم شده بود، اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ گفته است:

"مقام معظم رهبری اعلام کردند که مشارکت حداکثری تعیین کننده است در صورتی که در انتخابات ۹۸ مشارکت حداکثری از راهبردها نبود اما امروز از قرائن می‌توان اینگونه برداشت کرد که جریان اصلاحات می‌تواند یکی از فعالان میدان رقابت باشد و با امید بیشتر حاضر شود."[۱]

**در بخش اول بایستی به کذب‌گویی این فرد مبنی بر اینکه "مشارکت حداکثری در انتخابات ۹۸ از راهبردها نبود"! اشاره کرد.

تهمتی عیان به ساحت رهبر معظم انقلاب در حالی که ایشان در تمام انتخابات‌های گذشته کراراً بر گزینه "مشارکت حداکثری مردم" و لزوم پر شور بودن انتخابات تأکید داشته‌اند.

باید دانست که ابتنای میرلوحی در این تهمت آشکار به مشارکت پایین انتخابات مجلس یازدهم در سال گذشته است.

رخدادی که دلیل آن صرفاً و فقط رفتار اصلاح‌طلبان در "تحریم خاموش انتخابات" و تشویق مردم به رأی ندادن بود.

ماجرایی که برخی محافل تحلیلی کشور از ماه‌ها قبل از وقوع پیرامون آن هشدار دادند و اثر سوء رفتار ستاد اصلاحات را متذکر شدند اما هشدارها آنطور که باید دیده و شنیده نشد و حتی تا امروز هم هستند کسانی که اساساً در جریان تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم نیستند!

رفتاری که ایما و اشاره‌های این روزهای اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد قصد تکرار آن در انتخابات ۱۴۰۰ را نیز دارند.

در بخش دوم اظهارات میرلوحی که گفته است: "از قرائن می‌توان اینگونه برداشت کرد که جریان اصلاحات می‌تواند یکی از فعالان میدان رقابت باشد و با امید بیشتر حاضر شود" نیز لازم به توضیح و تأکید است که منظور او فرض تأیید شدن نامزدهای بدسابقه و رجال بی‌کارنامه اصلاح‌طلب در شورای نگهبان برای تحقق مشارکت حداکثری است!

حرفی بی‌منطق و غیر عقلانی که گزاره‌های آن نیز اساسا به یکدیگر مرتبط نیستند.

اولا مشارکت حداکثری یک قید دیگر هم دارد و آن پاسخ این مشارکت از سوی نظام به مردم است.

به این معنی که نظام اسلامی و نهادهای نظارتی آن مکلف هستند گزینه‌های خوش‌سابقه و کارآمد را در سبد انتخاب مردم بگذارند تا در صورت تحقق مشارکت حداکثری؛ فاجعه‌ای مثل دولت ناکارآمد اعتدال و یا شورای شهر پنجم تهران در دامن رأی مردم قرار نگیرد که بعدها از عوامل کاهش مشارکت از آنها نام برده شود!

ثانیا بایستی مراقب القای گزاره "حضور مردم منوط به تأیید صلاحیت همه است"! بود.

این حرف غلط است زیرا کیستی نامزدها و نتیجه انتخابات فرع بر اهمیت "اصل مشارکت حداکثری" است.

از طرفی شورای نگهبان نیز به حکم عقل و شرع هرگز نمی‌تواند نامزدهای بدسابقه را به بهانه افزایش مشارکت تأیید صلاحیت کند.

ثالثا انتخابات در ایران یک انتخابات حزبی نیست که هر حزبی با توجه به کارنامه و حیثیت خود یک نامزد را معرفی و مسئولیت اقدامات او را قبول کند.

بلکه انتخابات ایران یک انتخابات قائم به اشخاص است و این اشخاص ولو با یک خاستگاه سیاسی اما هریک در سطوح بالایی از رقابت با یکدیگر قرار دارند.

فلذاست که بود و نبود یک گروه سیاسی بی‌صلاحیت در این انتخابات به لحاظ منطقی تأثیری در میزان رقابت ندارد.

در ورای این تحلیل‌ها اما نکته‌ای مهمتر نیز وجود دارد و آن سوء استفاده اصلاح‌طلبان از تأکید رهبری بر امر مشارکت پرشور است.

چپ‌های ستادی همانطور که در اظهارات میرلوحی نیز به رأی‌العین می‌بینیم قصد دارند از این راهبرد اینطور نتیجه بگیرند که گزینه یا گزینه‌های بی‌صلاحیت آنها نیز باید تأیید صلاحیت شوند تا مشارکت بالا برود!

این در حالی است که فرض بر تأیید نشدن این گزینه‌ها؛ چپ‌های ستادی اگر دلسوز مشارکت حداکثری هستند بایستی گزینه‌های دیگر یا گزینه‌های جوان‌تر را به عرصه انتخابات معرفی کنند نه اینکه با اصرار بر تأیید صلاحیت اشرار سیاسی و فتنه‌گران، کشور را در خطر قرار دهند و یا به بهانه تأیید نشدن گزینه‌های خود، زمزمه "تحریم خاموش انتخابات" را سر بدهند.

این بازی چند لایه اگر با توشیح و تفسیر خواص دلسوز کشور در نزد افکار عمومی همراه نشود؛ مشارکت پایین انتخابات مجلس یازدهم را تکرار خواهد کرد.

***

محسن هاشمی می‌گوید در آستانه تکرار آبان۹۸ هستیم

"فتنه اقتصادی و تحریم انتخابات"؛ نگاهی به دوگانه اصلاح‌طلبان برای سال ۱۴۰۰

محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران و عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی طی اظهاراتی در کنگره اخیر این حزب گفته است: این بحرانی که اکنون در آن هستیم متاسفانه بحران اقتصادی است اما بحران‌هایی که تا بحال پشت سرگذاشتیم همه غیراقتصادی بودند. من در سال ۸۹ در مترو مدیرعامل بودم و ماهی ۶ میلیون تومان حقوق می‌گرفتم که با دلار ۹۰۰ تومان آن موقع ۷۰۰۰ دلار حقوق می‌گرفتم و الان که رئیس شورای شهر هستم و نزدیک به ۲۰ میلیون تومان حقوق می‌گیرم با دلار ۲۶ هزار تومان کمتر از ۷۰۰-۸۰۰ دلار حقوق می‌گیرم و هیچ‌وقت کشور چنین شرایطی نداشته است.

او می‌افزاید:

"این بحران شدیدی است که باید با ذکاوت از آن عبور کنیم و اگر نخواهیم بگوییم حوادث دی ۹۶ و آبان ۹۸ سرریز شدن آستانه تحمل جامعه بود ولی اکنون در همان آستانه هستیم و روز به روز وضعیت بدتر می‌شود."

به گزارش ایسنا، هاشمی تصریح می‌کند: در این شرایط که وارد انتخابات ۱۴۰۰ می‌شویم و نتایج انتخابات آمریکا هم پیچیدگی‌هایی ایجاد کرده است و اگر ترامپ در قدرت می‌ماند طبیعی بود که یک دولت نظامی در ایران شکل می‌گرفت ولی این‌طور نشد پس باید فکر اساسی کنیم و با یک برنامه مناسب اقتصادی از شرایط فعلی عبور کنیم.[۲]

*بر اساس پیش‌بینی‌های مطرح شده در وبلاگ مشرق طی سال‌های گذشته پیرامون فتنه اقتصادی و بحث تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان که به ۲ رویداد "آبان۹۸" و کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم منجر شد؛ ‌ می‌توان تحلیل بهتری نسبت به اظهارات محسن هاشمی ارائه کرد.

حقیقت اینست که هیچ جامعه با هیچ فتنه‌ای مواجه نمی‌شود مگر اینکه عددی از خواصش طالب آن باشند.

به سخن دیگر اینکه ما از نیت و خواهش نفسانی آقای هاشمی باخبر نیستیم اما دلایل و اماره‌های فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد اعضای "هسته سخت اصلاحات" در قبال سال ۱۴۰۰ یک بازی دوگانه خطرناک را دنبال می‌کنند که هاشمی به بخشی از آن اشاره کرده است!

بازی خطرناکی که از یکسو به تحریم انتخابات در صورت تأیید نشدن صلاحیت نامزد اصلاح‌طلبان می‌اندیشد و از سوی دیگر جرقه زدن بر هیمه "فتنه اقتصادی" و تکرار شدیدتر اغتشاشات آبان ۹۸ در سطح کشور را تعقیب می‌کند.

از شواهد مثال تحلیل اول می‌توان به بیانیه چندی قبل موسوی‌خوئینی‌ها که در آن تلویحا اصلاح‌طلبان را به تحریم خاموش انتخابات در صورت تأیید صلاحیت نشدن نامزدشان تشویق می‌کند اشاره کرد. [۳]

در بحث شاهد تحلیل دوم نیز اگرچه بیش از ۱۰ سال سابقه و هزاران کد از فعالیت‌های "فرماندهان فتنه آینده" وجود دارد اما در یکی از آشکارترین مثال‌ها می‌توان به صحبت‌های چندی قبل "سعید حجاریان" اشاره کرد که از وقوع اغتشاش در انتخابات سال ۱۴۰۰ و "سیاه‌بهار" پیشِ رو سخن گفته بود. [۴]

جالب است که می‌بینیم نه محسن هاشمی و نه سعید حجاریان هیچیک اصراری بر شماتت اعتراض خیابانی و جلوگیری از طغیان مردمی که گرفتار مشکلات دولت همین آقایان هستند، ندارند و کأنه با سکوتی تأیید آمیز به انتظار "شورش در خیابان" نشسته‌اند.

(همانطور که بصورتی هماهنگ نیز به نامزد مقتدر انتخابات۱۴۰۰ تاخته‌اند!)

تأکید می‌شود که اگر بازی دوگانه فوق‌الاشاره از سوی خواص کشور و در نزد مردم عزیز ایران مورد کالبدشکافی قرار نگیرد و رشته به رشته آن از پود تنیده شده جدا نشود و تباهی آن مقابل چشم مردم قرار نگیرد؛ بسا که تجربه مشارکت پایین انتخابات مجلس یازدهم و البته تجربه تلخ آبان ۹۸ تکرار شود.

***

زمان خریدن سخنگوی وزارت خارجه برای آمریکا!

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه دولت آقای روحانی اخیراً در توییتی به زبان انگلیسی پیرامون ایما و اشاره‌های آمریکا در بحث برجام نوشت: یادآوری: به دلیل خروج آمریکا از برجام، ١+۵ وجود ندارد. اکنون تنها ایران و ١+۴است. به یاد بیاورید، ترامپ اتاق برجام را ترک و تلاش کرد آنرا منفجر کند. حرکات نمادین خوب است. اما برای احیای ١+۵، آمریکا باید عمل کند: تحریمها را بردارد.ما نیز پاسخ خواهیم داد.

این ترتیب کلیدی است: تعهد_اقدام_جلسه [۵]

*این اظهارات خطیب‌زاده اما در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با مردم آذربایجان، درباره بحث برجام با تأکید بر "عمل از طرف مقابل" فرمودند:

"ما حرف و وعده‌ی خوب خیلی شنیده‌ایم که در عمل، آن حرفها و وعده‌ها نقض شده و ضدّش عمل شده. حرف فایده ندارد، وعده فایده ندارد؛ این دفعه فقط عمل، عمل؛ عمل از طرف مقابل را ببینیم، ما هم عمل خواهیم کرد. با حرف و وعده و اینکه «ما این کار را خواهیم کرد، آن کار را خواهیم کرد» جمهوری اسلامی این دفعه قانع نخواهد بود، مثل گذشته نخواهد بود. "[۶]

و اکنون سؤال اینجاست که تعهدی که خطیب‌زاده آنرا برای گام اول آمریکا رواداری کرده است با وعده و وعیدهای سابق آمریکا چه تفاوتی خواهد داشت!؟

و فاصله این وعده تا اقدام، چند روز یا چند سال خواهد بود!؟

بماند که اساسا چنین فاصله‌ای هم از نظر نظام جمهوری اسلامی غیر قابل قبول است و ایران صرفا با اتخاذ راهبرد "اقدام_جلسه" از سوی آمریکا است که به میز مذاکره باز خواهد گشت.

انتظار این است که مقامات محترم وزارت خارجه در عمل به تدابیر مقام معظم رهبری پیشگام سایرین باشند و در قول و فعل آنها اثری از حاکی از دلبستگی افراطی به برجام و امیدواری همچنان به آمریکا دیده نشود.

***

1_ https://etemadonline.com/content/465912

2_ https://www.isna.ir/news/99113022815/

3_ mshrgh.ir/1121882

4_ mshrgh.ir/1119442

5_ https://fa.shafaqna.com/news/1101141/

6_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47366