کد خبر 771490
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۳
ملابختیار

ملابختیار تاکید کرد: یکی از مشکلات و اختلافات کردستان عراق، مسئله ریاست اقلیم است، اما مشکلات دیگری چون عدم فعالیت پارلمان و مسئله نفت و گاز و نوع حکومت و ... نیز وجود دارد.

به گزارش مشرق، «ملا بختیار» مسئول اجرایی دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان عراق به سئوالات مختلفی درباره وضعیت امنیتی عراق و دلایل شکل‌گیری گروه‌های تروریستی تکفیری، مشکلات موجود میان اربیل و بغداد و ... پاسخ داده است که مشروح آن از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد:

زمانی که عقل و تفکر آزاد وجود نداشته باشد، تفکر تندروی و سلفی‌گری رشد می‌یابد

شما به عنوان یکی از شخصیت‌های سیاسی شناخته‌شده کرد، دلایل ظهور گروه‌های تکفیری و تندرو در عراق و منطقه را چه می‌دانید؟

ابتدا به شما خوشامد می‌گویم و خدمت همه مخاطبان عزیز سلام عرض می‌کنم و از حضور شما در اینجا خوشحالیم. از نظر من دلایل این امر بسیار واضح است، متاسفانه در کشورهای ما همه از ضعف در تفکر آزادی و تمدن و روشنگری رنج می‌برند، زمانی که عقل و تفکر آزاد وجود نداشته باشد، تفکر تندروی و سلفی‌گری رشد می‌یابد و هرگاه فرصتی پیدا کند نیروهایی تشکیل شده و پسماندهای این تفکر سلفی‌گری را در ذهن عامه مردم سازماندهی کرده و حتی با تسلیح نیروهای خود به جنگ مسلحانه نیز می‌پردازد.

یعنی به نظر شما سرکوب همین تفکر میان مردم و مشکلات اقتصادی و مسائلی از این دست در جامعه سبب رشد آن به صورت مخفی می‌شود؟

ذهن و تفکر بسیار مهم است، در میان تندروها گاهی کسانی را می‌بینید که ثروتمند هستند و هیچ مشکلی از نظر اقتصادی ندارند، اما با این وجود تندروی و سلفی‌گری را در پیش می‌گیرند. بدون شک مشکلات اقتصادی و عقب‌افتادگی در جامعه و ضعف در مسائلی چون مطبوعات و تکنولوژی، نبود فرهنگ کتاب و کتابخوانی، ضعف در سیستم آموزشی جامعه همه تاثیرات خود را دارند، اما به نظر من مهمترین مسئله نبود تفکر و ذهن روشن، عدم پیشرفت اندیشه و عدم تغییر تفکر و در نهایت عدم حرکت جامعه از عقب‌افتادگی به سوی تمدن در جامعه است.

تاثیر عوامل خارجی در ایجاد داعش بیشتر از عوامل داخلی بوده است

در جریان ظهور و رشد داعش نقش عوامل خارجی و داخلی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بدون شک عوامل داخلی سرنوشت‌ساز و عوامل خارجی کمک‌کننده است، اما در حال حاضر و در عصر تکنولوژی و ترکیب عوامل خارجی و داخلی بدون شک می‌توانیم بگوییم که تاثیرات عوامل خارجی بسیار بیشتر از تاثیرات این عوامل به نسبت 50 یا 100 سال گذشته است.

فقط بین 300 تا 500 نفراز کردها به داعش پیوستند

در سال‌های گذشته شاهد آن بودیم که از مناطق کردنشین نیز کسانی به داعش و جبهه النصره پیوسته‌اند و در عملیات‌های تروریستی زیادی مشارکت کرده‌اند. به نظر شما راه پیشگیری از پیوستن جوانان کرد به داعش و گروه‌های تندرو چیست؟

پیش از هر چیز بگویم ان‌شاالله خداوند نابودشان کند، زیرا کُرد پیش از خدمت به گروه‌های بیگانه باید به خود و جامعه‌اش خدمت کند، اما با توجه به اینکه ما با داعش مرزهای طولانی داشتیم و با چند استان ما هم‌مرز بود و تهدید بزرگی علیه ما محسوب می‌شد در مقایسه با کشورهایی چون تونس، مغرب، الجزایر، سوریه، لبنان و مصر، کُردها کمتر به داعش پیوسته‌اند. بر اساس آمارهای ارائه‌شده کشورهای اروپایی 40 تا 50 هزار نفر فقط از اروپا به داعش پیوسته‌اند و آمار ما به 500 نفر هم نمی‌رسد و آمارها چیزی بین 300 تا 500 نفر اعلام شده است.

برای مقابله با روند پیوستن به گروه‌های تکفیری به ویژه در کشورهایی که با مسئله تروریسم روبرو هستند، چه اقدامات مشترکی می‌توان انجام داد؟

کارهای اقتصادی مشترک و گسترش بازارها و کاهش بیکاری و همچنین توسعه سیستم آموزشی و تغییر سیستم آموزشی نسل‌های جدید به گونه‌ای که تفکر عقب‌مانده و رشد نیافته را به تفکری مدرن تبدیل کند و سرانجام گسترش تکنولوژی در کشورهای ما و از بین بردن خفقان و سرکوب و اعطای آزادی می‌تواند در این زمینه موثر باشد. سرکوب مردم موجب بروز مشکلات روحی در جامعه می‌شود و خشونت گسترش یافته و همین گسترش روحیه خشونت باعث گرایش به سلفی‌گری و تندروی می‌شود.

درباره اقدامات مشترک کشورهای منطقه در این زمینه نظر شما چیست؟

بازار و اقتصاد مشترک می‌تواند در این زمینه گره‌گشا باشد.

در همه جای خاورمیانه پتانسیل‌ رشد و ظهور تفکرات تندرو سلفی وجود دارد

منظورم این است که برخی کشورهای منطقه به عنوان مثال به تروریست‌ها کمک کرده‌اند. نحوه تعامل با این کشورها باید چگونه باشد؟

به نظر من تاکنون نمی‌توان اظهارنظری در این باره داشت که کدام یک از این کشورها به صورت مستقیم از گروه‌های تکفیری حمایت کرده‌اند و کدام کشورها به صورت غیرمستقیم حمایت‌هایی را انجام داده باشند، گاهی کشورهای همسایه ما بیشتر از کشورهای دیگر از گروه‌های تکفیری حمایت کرده‌اند و گاهی نیز کشوری خارجی و دور از منطقه بیش از کشورهای همسایه ما از گروه‌های تکفیری و تندرو حمایت کرده‌اند، در حال حاضر بیشتر انتقادات و انگشت اتهام به سوی قطر است، اوایل ظهور داعش کشور ترکیه در این مورد بسیار مورد سرزنش و اتهام قرار می‌گرفت و زمینه‌های ورود تروریست‌ها به منطقه و امور لجستیکی را در این زمینه تحت پوشش قرار می‌داد.

مدت زیادی نظر بر این بود که مصر زادگاه تروریست‌هاست، مدتی، وهابی‌های عربستان و حکومت این کشور را حامی این تفکر اعلام می‌کردند، اما علت چیست؟ چرا هر سال یا دو سال یک بار کشوری مورد اتهام و انتقاد قرار می‌گیرد؟ دلیل این است که همه منطقه خاورمیانه با بحران عدم تفکر و عقلانیت درست روبرو است و به سبب عقب‌ماندگی‌های تکنولوژیکی شاهد آن هستیم که مدتی اینجا و مدتی آنجا تفکرات تندرو مورد حمایت قرار گرفته و این بدان معناست که هر منطقه‌ای می‌تواند زایشگاه این تفکر باشد و در همه جای خاورمیانه پتانسیل‌های رشد و ظهور تفکرات تندرو وجود دارد و با توجه به شرایط هر کشور تاکتیک‌های خود را تغییر می‌دهند.

عربستان و مصر زادگاه اصلی تندروی سلفی بوده‌اند

آیا می‌توانیم تفکر وهابیت را سرمنشا به وجود آمدن این گروه‌های تندرو به شمار آوریم؟

در واقع دو کشور زادگاه اصلی گروه‌ها و تفکرات تندرو هستند، در درجه اول وهابیون عربستان سعودی که از اواسط سده نوزدهم ظهور یافته و تاکنون نیز بر منطقه تاثیرگذار بوده‌اند و این مسئله به ویژه در کشورهای حاشیه خلیج فارس به وضوح دیده می‌شود و در درجه دوم کشور مصر به عنوان جنبشی سیاسی سازماندهی شده و اسلام سیاسی ایدئولوژیک قرار دارد ... .

حکومت مرکزی نمی‌تواند به ما بگوید از مناطق مورد مناقشه خارج شوید

بحث را با سوالی درباره مناطق مورد مناقشه بین اقلیم و حکومت مرکزی عراق ادامه می‌دهیم. آیا اقلیم کردستان پس از پایان جنگ داعش نیروهای خود را از مناطق مورد مناقشه خارج می‌کند یا خیر؟

پیش از هر چیز باید بگویم ما مزدور نیستیم، در وهله دوم هم ما وارد خاک هیچ کشور و ملت دیگری نشده‌ایم. قبل از داعش، کرکوک چهار سال با تهدیدهای امنیتی شدیدی روبرو بود، در آن زمان بود که نیروهای پیشمرگ به کرکوک رفتند، قبل از ظهور داعش به مدت شش سال نیروهای پیشمرگ در خانقین حضور داشتند و ما مشکلی با ارتش عراق در آن زمان نداشتیم، حضور و جولان تروریست‌ها در منطقه خانقین هم قبل و هم بعد از ظهور داعش وجود داشته و البته این مسئله در مناطق دیگر نیز مشهود بوده و هست. ما که در خاک خود حضور داریم و در قانون نیز گفته شده است که این مناطق مورد مناقشه هستند و هنگامی که در قانون آمده است مناطق مورد مناقشه یعنی هم ما حق صیانت از آن را داریم و هم حکومت عراق. به همین دلیل حق مسلم خود می‌دانیم، ما از چهار سال قبل از ظهور داعش از این مناطق صیانت کرده‌ایم و پس از پایان داعش نیز حکومت عراق نمی‌تواند به ما بگوید خارج شوید، ما مزدور نیستیم و این کار را در ازای پول و یا هر چیز دیگری انجام نداده‌ایم، وظیفه ملی خود را انجام داده‌ایم.

درباره مناطق اشاره شده ماده 140 قانون اساسی عراق وجود دارد، روند اجرای این ماده را چگونه می‌بینید؟

بسیار کند و نامناسب است و حکومت عراق نیز خود را از اجرای این ماده و بندهای آن بر حذر می‌دارد.

بر اساس ماده 140 قانون اساسی عراق شرایط این مناطق در مراحل بازگشت به حالت عادی، سرشماری و سپس همه‌پرسی عادی‌سازی می‌‎شود، آیا می‌توانیم ادعا کنیم که حکومت مرکزی در این زمینه کم‌کاری کرده است؟

در اینکه حکومت مرکزی کم‌کاری کرده است شکی نیست، همه بینندگان عزیز ایرانی بدانند که چندین انتخابات در خانقین، شنگال، کرکوک، مخمور و شیخان برگزار شده است و در همه این انتخابات نیز کردها اکثریت آرا را به خود اختصاص داده‌اند.

آیا با همین حق اکثریت استاندار فعلی کرکوک نیز کُرد است؟

بله، علاوه بر این بر اساس حق اکثریت فرماندار خانقین نیز کرد است، فرماندار مخمور، فرماندار شیخان، فرماندار شنگال نیز چنین شرایطی دارند. حکومت عراق و برخی گرایش‌های شوونیست عراق زمانی که می‌بینند کردها در انتخابات اکثریت آرا را به خود اختصاص میدهند، خود را از اجرای ماده 140 بر حذر می دارند، چرا؟ مگر یکی از بندهای ماده 140 رفراندوم نیست؟ اگر رفراندوم برگزار شود اکثریت به کرد بودن این مناطق رای خواهند داد و به همین دلیل این مناطق به اقلیم کردستان الحاق می‌شوند و به همین دلیل نیز حکومت مرکزی عراق از اجرای این ماده سر باز می زند.

سیاست اتحاد میهنی یعنی شکیبایی و اصرار بر ادامه فعالیت پارلمان به نتیجه رسید

در مورد وضعیت سیاسی اقلیم کردستان در حال حاضر نظرتان چیست؟ پارلمان با مشکل روبرو شده و نمایندگان حزب تغییر در پارلمان حضور ندارند، این وضعیت در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا با وجود این شرایط ،چشم‌انداز روشنی را برای آینده سیاسی اقلیم متصور هستید؟

ما از اولین لحظات تعطیلی پارلمان با آن مخالف بودیم و تلاش کرده و می‌کنیم که پارلمان دوباره فعالیت خود را از سر گیرد، ولی ما نیامده‌ایم به دلیل اشتباه سیاسی بزرگی که حزب دموکرات مرتکب شده است همه حکومت اقلیم کردستان را با مشکل روبرو کنیم و نیروهای پیشمرگ را جدا و کردستان را به دو بخش تقسیم کنیم. حکومت متحد ماند، نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان در مقابله با داعش متحد مانده‌اند، سیاست ما در تعامل با بغداد یکی بوده است که اینها نکات بسیار مهمی است و همچنین درهای گفتگو برای حل مشکل پارلمان و سایر مشکلات همیشه از جانب ما باز بوده‌اند. ما به عنوان اتحاد میهنی کردستان همانگونه که در ابتدا اعلام کردیم با وجود تعطیلی پارلمان بخشی از حل مشکل خواهیم بود. خوشبختانه در نشست مشترک اتحاد میهنی و حزب دموکرات ما توانستیم درباره ادامه فعالیت پارلمان به توافق برسیم و این سیاست اتحاد میهنی یعنی شکیبایی ما در این شرایط و اصرار بر ادامه فعالیت پارلمان به نتیجه رسید.

حق حزب تغییر است که ریاست پارلمان را به عهده داشته باشد

اما این در حالی است که حزب تغییر این توافق را رد کرده و ریاست پارلمان را حق خود می‌داند؟

ما نیز می‌گوییم که حق حزب تغییر است که ریاست پارلمان را به عهده داشته باشد، ولی ما در اتحادیه میهنی بحثی بر سر اینکه چه کسی ریاست پارلمان را به عهده داشته باشد نداشته‌ایم، حرف ما این بوده که پارلمان فعال و به حزب تغییر سپرده شود و اقدام ما نیز همین بوده است.

همه‌پرسی بدون فعال شدن پارلمان امکان پذیر نیست

درباره همه‌پرسی نیز اعلام کرده‌اید که بدون فعال شدن پارلمان چنین امری امکان پذیر نیست، درست است؟

بله، ما پیشتر نیز گفته‌ایم و در آخرین نشستمان با حزب دموکرات توافق کرده‌ایم که پارلمان دوباره فعالیت خود را از سرگیرد و راهکارهای قانونی آن نیز اجرا شود.

از سوی دیگر نیز بیشتر مسئولین حزب دموکرات کردستان اعلام کرده‌اند که همه‌پرسی نیازی به فعالیت پارلمان ندارد و این دو تفسیر متفاوت است، نظر شما چیست؟

درست است و چنین مواضعی اتخاذ شده، اما در عین حال اعلام کرده‌اند که اگر پارلمان فعالیت خود را از سر گیرد بهتر خواهد بود. آنها گفته‌اند که بدون پارلمان نیز برگزاری همه‌پرسی امکان پذیر است، اما بهتر است پارلمان نیز فعال باشد.

هدف از اصرار بر فعال شدن دوباره پارلمان رعایت چارچوب‌های قانونی همه‌پرسی است

از نظر شما به عنوان یکی از شخصیت‌های برجسته منطقه و عراق و اقلیم کردستان آیا این همه‌پرسی از پارلمان مشروعیت سیاسی دریافت کند بهتر است یا تنها از سوی یک حزب سیاسی انجام شود؟

بدون شک ما نیز هدفمان از اصرار بر فعال شدن دوباره پارلمان رعایت چارچوب‌های قانونی بوده است و در این زمینه بحثی وجود ندارد.

حزب دموکرات در جریان تعطیلی پارلمان مرتکب اشتباه بزرگی شد

چرا حزب دموکرات کردستان با از سرگیری فعالیت پارلمان مخالفت می‌کند؟

حزب دموکرات مخالف پارلمان نیست، در درجه اول با ما توافق کرده است که پارلمان دوباره فعالیت خود را از سرگیرد. حزب دموکرات در جریان تعطیلی پارلمان مرتکب اشتباه بزرگی شد اما همیشه اعلام کرده است که برای حل این مشکل به گفتگو بنشینیم. آنها می‌گویند که بین ما و حزب تغییر توافق شده است که دیگر ریاست پارلمان در اختیار حزب تغییر نباشد، و زمانی که چنین توافقی صورت گرفته باشد بدون شک تغییراتی در ریاست پارلمان صورت خواهد گرفت.

اعطای حق ریاست پارلمان به حزب تغییر بر اساس توافق با حزب دموکرات بوده است

آیا اعطای حق ریاست پارلمان به حزب تغییر با در نظر گرفتن حق آنها بوده یا بر اساس توافق بین احزاب دموکرات و تغییر؟

بر اساس توافق بین حزب دموکرات و حزب تغییر بوده است. آنها بر سر پست‌های ریاست پارلمان، معاون ریاست پارلمان در بغداد و ... توافق کرده‌اند.

بی‌عدالتی‌هایی در تقسیم ثروت‌ها و نحوه اداره حکومت وجود دارد

در چند سال گذشته به دلایل مختلف شاهد اعتراضاتی از سوی مردم در اقلیم کردستان بوده‌ایم و بیشتر نیز در استان سلیمانیه شاهد این مسئله بوده‌ایم، دلایل این مسئله را چه می‌دانید؟ آیا وضعیت استان سلیمانیه از نظر اقتصادی و معیشتی در مقایسه با سایر استان‌های اقلیم حادتر است یا اینکه در استان‌های دیگر اقلیم فرصتی برای مردم وجود ندارد تا آزادانه اعتراض کنند؟

حتی قبل از آغاز این اعتراضات پی برده بودیم که بی‌عدالتی‌هایی در تقسیم ثروت‌ها و نحوه اداره حکومت وجود دارد، وضعیت اربیل و دهوک با سلیمانیه متفاوت بوده است. به همین دلیل ما همیشه در گفتگوهایمان با حزب دموکرات گفته ایم که باید تعادل برقرار شود، و شراکت حقیقی در اداره حکومت به وجود آید و در وهله دوم نیز این حقیقت دارد که مناطق تحت اداره حزب اتحادیه میهنی آزادی بیشتری به نسبت دیگر مناطق دارند.

ما خود را از همه احزاب دیگر دموکرات‌تر می‌‎دانیم

دلیل این امر چیست؟

بدون شک فلسفه دموکراسی و آزادی در اتحادیه میهنی با فلسفه دموکراسی حزب دموکرات و دیگر احزاب متفاوت است. ما خود را از همه احزاب دیگر دموکرات‌تر می‌‎دانیم.

بیش از دو سال  است مذاکراتمان درباره استخراج نفت با بغداد  به نتیجه نمی‌رسد

یکی دیگر از مسائلی که در حال حاضر وجود دارد قراردادهای نفتی اقلیم کردستان است. بغداد می‌گوید که این قراردادها غیرقانونی است، نظر شما در این باره چیست؟

دو مسئله داریم. یکی نفت استخراج‌شده قبل از تصویب قانون است که به عراق تعلق دارد، اما در همان قانون این حق به اقلیم داده شده است که نفت‌ کشف و استخراج‌نشده را استخراج کرده و به فروش برساند و این حق قانونی اعطا شده است. به همین دلیل مشکلاتی در قانون نفت و گاز بین اقلیم و بغداد وجود دارد. دو سال بیشتر است که این گفتگوها را با بغداد انجام داده و به نتیجه نمی‌رسیم و البته حزب اتحادیه میهنی همچنان تاکید دارد که این مشکلات با گفتگو و مذاکره حل شود. البته اقلیم فعالیت‌های خود را متوقف نکرده و می‌توانم بگویم تا حدود زیادی در اکتشاف، استخراج و صدور نفت موفق بوده است. همچنین بازاریابی ما در این زمینه موفق بوده است، جمهوری اسلامی ایران نیز صادرکننده نفت است و می‌دانید تنها کشف نفت مهم نیست و چگونگی استخراج و بازاریابی و وصول درآمد آن نیز مهم است.

حکومت اقلیم در رساندن صادرات نفت از 100 هزار بشکه به 700 هزار بشکه موفق بوده است

صادرات مستقیم نفت اقلیم کردستان علاوه بر اینکه از سوی بغداد غیرقانونی اعلام شده است از سوی احزاب سیاسی اقلیم نیز غیرشفاف پنداشته می‌شود. در وهله دوم نیز حکومت اقلیم نتوانسته است با درآمدهای نفتی خود حقوق کارمندان خود را تامین کند. اگر این درآمدها کفاف نمی‌دهد بهتر نیست که نفت اقلیم به بغداد سپرده شود و 17 درصد بودجه خود را از بغداد بگیرید؟

این دو انتقاد وجود دارد و من نیز بر آنها صحه می‌گذارم، اما توجه داشته باشید که حکومت اقلیم در رساندن صادرات نفت از 100 هزار بشکه به 700 هزار بشکه موفق بوده است. آخرین توافقی که با کمپانی بزرگ نفتی روسیه و چند وقت پیش انجام شد نقطه عطفی بسیار مهم محسوب می‌شود و بستن چنین قراردادهایی تنها از سوی دولت‌های قدرتمند منطقه امکان‌پذیر است. مسئله دیگر اینکه اگر درآمد نفت زیاد نیست چرا به عراق واگذار نمی‌شود؟ زیرا حکومت عراق حاضر نیست در این زمینه به توافق تازه‌ای برسیم که حقوق اقتصادی ما را تامین و تضمین کند. علاوه بر این حکومت اقلیم قبل از آغاز صادرات نفت نزدیک به ده میلیارد دلار بدهی داشت، زیرا همیشه با کسری بودجه روبرو بوده‌ایم و توان تامین حقوق حقوق‌بگیران را نداشتیم، اکنون بدهی‌های ما از نفت صادر شده ما کسر می‌شود و اگر این بدهی‌ها نبود بدون شک درآمد حاصل از فروش نفت همه حقوق و نیازهای مردم را تامین می‌کرد.

برخی احزاب و گروه‌های سیاسی اقلیم و حتی برخی از مسئولین اتحاد میهنی نیز این پروسه را شفاف نمی‌دانند. آیا شما این پروسه را شفاف می‌دانید؟

احزاب و گروه‌های اقلیم و همچنین مردم اقلیم در بیان نظرات خود آزادی کامل دارند و البته اعضای حزب ما هم همینطور. تنها چیزی که می‌توانم در این مورد بگویم، در هیئت نفت و گاز دو عضو اتحاد میهنی حضور دارند، جناب آقای قباد طالبانی و فردی به اسم دکتر آمانج. نفتی که به صورت رسمی استخراج شده و بر اساس قرارداد رسمی فروخته می‌شود به اطلاع ما می‌رسد. از سوی دیگر یک شرکت بین المللی برای نظارت بر استخراج، صادرات، فروش و درآمدهای نفتی وجود دارد که همه این امور را تحت نظر دارد و به صورت هفتگی درباره میزان نفت استخراج شده و حتی درآمد حاصل از آن گزارش ارائه می‌کند.

توافقی که در زمان عادل عبدالمهدی با حکومت اقلیم صورت گرفت، آخرین توافق انجام‌شده در زمینه نفت بود، آیا اجرا شده است؟

نه متاسفانه نتیجه‌ای نداشت.

دلیل این امر چه بود؟ حکومت مرکزی را مقصر می‌دانید یا خود حکومت اقلیم را؟

حکومت بغداد خواستار کنترل همه امور مربوط به نفت در اقلیم کردستان بود و این در حالی است که ما بر اساس قانون حق استخراج و فروش نفت را داریم. درباره چگونگی کنترل امور مربوط به نفت باهم اختلاف داریم و این اختلاف هنوز هم پابرجاست.

آیا این بدان معناست که اگر در آینده از عراق هم جدا نشوید، افقی برای توافق در زمینه نفت وجود ندارد؟

نمی‌توانیم بگویم افقی وجود ندارد، هیچ گاه مطلق صحبت نمی‌کنم و بدبین هم نیستم، اما در حال حاضر مشکلات ما حل نشده است.

چرا بیشتر مردم اقلیم خواهان ارسال بودجه از سوی بغداد هستند؟

زیرا در مناطق دیگر عراق حقوق ماهیانه پرداخت می‌شود و ما در اقلیم کردستان با کسری بودجه روبرو هستیم، اگر ما در شرایط فعلی بتوانیم حقوق را به صورت کامل پرداخت کنیم بدون شک مردم دیگر چنین موضعی اتخاذ نخواهند کرد. از سوی دیگر بغداد، ذخایر ارزی هنگفتی در اختیار دارد، در چند سال اخیر از 72 میلیارد دلار ذخیره ارزی خود 25 میلیارد دلار برداشت کرد تا بتواند بحران‌های خود را پشت سر گذارد. بدون شک این موضوع بر ذخایر ارزی عراق تاثیرگذار است، البته عراق در شرایط جنگی قرار دارد و برداشت از ذخیره ارزی برای بغداد وجود دارد، ولی ما ذخایر ارزی نداریم.

چرا زمانی که در اقلیم کردستان نقدینگی و رونق اقتصادی وجود داشت فکری به حال این مسئله نشد؟

رونق اقتصادی اقلیم کردستان به گونه‌ای نبوده است که ما قادر به ایجاد ذخیره ارزی باشیم، از طرف دیگر متاسفانه ما بانک مرکزی نداریم چون ما حکومت مستقلی نیستیم، سیاست‌های بانک مرکزی از سوی حکومت عراق تدوین و اجرا می‌شود و ما در اقلیم نه سکه ضرب می‌کنیم و نه توانایی چاپ پول داریم، توانایی چاپ اسکناس و ضرب سکه و وجود بانک مرکزی برای ذخیره ارزی بسیار مهم هستند چون در صورت عدم وجود بانک مرکزی نمی‌توان با بانک‌های بزرگ دنیا ارتباط داشت.

در این زمینه حکومت اقلیم مورد انتقاد است، زیرا می‌توانست در بانکی خارجی پس‌انداز داشته باشد و در زمان بحران آن را مورد استفاده قرار دهد.

زمانی که بودجه ما از وضعیت خوبی برخوردار بود ما در عصر طلایی خود حضور داشتیم، سه یا چهار سال پیش عصر طلایی ما بود، صدها پروژه عظیم در اقلیم کردستان اجرا شد، یک و نیم میلیون نفر حقوق‌بگیر در کردستان حقوق گرفته‌اند، مردم ما به پس‌انداز هم اعتقادی ندارند. اما به تدریج ما نیز از بحران اقتصادی دنیا متاثر شدیم و دوم بحران کاهش نرخ نفت تاثیرات زیادی بر ما داشت، مشکل و بحران بعدی سیاست و روابط نفتی ما و بغداد بود، این سه موضوع باعث نابودی اقتصاد اقلیم کردستان شد، در آن زمان مجبور شدیم برای حل این مسئله وام بگیریم و اکنون در حال باز پس دادن بدهی‌های خود هستیم، در حال حاضر خیلی از حکومت‌ها برایشان جای تعجب است که ما ذخیره ارزی نداریم و از سوی بانک‌های بین المللی مورد حمایت قرار نمی‌گیریم. با وجود تمام این شرایط یک بار دیگر شرایط تغییر کرده و از نظر اقتصادی بهبود حاصل شده و همگان انگشت به دهان مانده‌اند که حکومت اقلیم چگونه توانسته است به تدریج بحران را پشت سر بگذارد.

سهم ما از اداره حکومت عراق در مقایسه با زمان طالبانی خیلی کاهش یافته است

مسئولین اقلیم کردستان همیشه بغداد را به عدم رعایت قانون اساسی عراق متهم کرده‌اند. ماده‌های قانونی مربوط به کردستان کدام است که از نظر شما از سوی بغداد رعایت نمی‌شود؟

ماده 140 قانون اساسی عراق برای کردها بیشترین اهمیت را داراست که حکومت عراق آن را اجرا نمی‌کند، مسئله دوم سهیم بودن در اداره حکومت. زمانی که جناب جلال طالبانی ریاست جمهوری عراق بودند ما 8 وزیر در کابینه داشتیم، معاون نخست وزیر از ما بود، اما در حال حاضر یک وزیر از ما در کابینه حضور دارد، معاون وزیر نداریم و معاون رئیس‌جمهور نیز از ما نیست. همین کافی است تا بدانید سهم ما از اداره حکومت عراق تا چه حد کاهش یافته است. آیا اکنون می‌توانیم بگوییم در این کشور ما شریکی حقیقی هستیم و خود را در آن سهیم بدانیم؟ به همین دلیل اختلافات ما در این زمینه بسیار زیاد است.

قانون اساسی مشکلی ندارد؛ مشکل از مجریان است

بغداد نیز اقلیم کردستان را به عدم رعایت قانون اساسی عراق متهم می‌کند. آیا این به دو برداشت مختلف از قانون عراق مربوط است یا خود قانون اساسی عراق مشکل دارد؟

از نظر من قانون اساسی مشکلی ندارد و مشکل از حکومت‌های حاکم بر عراق در اجرای قانون اساسی بوده است، من از شما می‌پرسم، 96 سال پیش حکومت عراق تاسیس شده است، از سال 1921 تا امروز، در این 96 سال همه حکومت‌ها مواضع مختلفی در مقابل کردها اتخاذ کرده‌اند تا حقوقش آنگونه که باید ادا نشود. نتیجه چه شد؟ آیا مشخص نشد که همه آنها اشتباه کرده و حق با کردهاست؟ مشخص نشد که حکومت پادشاهی که 37 سال حاکم بود در مقابل کردها اشتباه کرد؟ مشخص نشد حکومت جمهوری از سال 1958 تا سال 1968 در مقابل کردها مرتکب اشتباه شده است؟ مشخص نشد که حکومت بعث از سال 1968 به بعد در مقابل کردها تا سال 2003 اشتباه کرد؟ ما همیشه گفته‌ایم که این حکومت‌ها قانون را رعایت نکرده‌اند، همیشه گفته‌ایم که این حکومت‌ها حقوق کرد را پرداخت نمی‌کنند، در آن زمان‌ها نیز می‌گفتند کردها شورشی و آشوبگرند اما مشخص شد که خود آنها آشوبگر و شورشی هستند، آنها بودند که در خاورمیانه آشوب به پا کردند، جنگ با ایران را آنها آغاز کردند، آنها کویت را اشغال کردند و منطقه را به جنگ و آشوب کشیدند.

کردها همیشه طرفدار صلح بوده‌اند، کردها شرایط خوبی در منطقه دارند، بهترین روابط سیاسی و امنیتی و بازرگانی را با ایران داریم، بهترین روابط سیاسی و بازرگانی را با ترکیه داریم، روابط حسنه‌ای با استان‌های همسایه و مردم عربی داریم که در اقلیم زندگی می‌کنند، امنیت و آسایش در اقلیم کردستان برقرار است، آزادی برقرار است، انفجاری در اقلیم وجود ندارد. آنها که حکومت را در اختیار دارند چرا وضعیت بغداد را بهبود نمی‌بخشند، بصره و شهرهای جنوبی در چه وضعیتی هستند؟! ... این حکومت باید در سیاست‌ها و اعمال خود بازنگری کند. حکومتی امروزی و مقتدر باید داشته باشیم، در چارچوب جهان متحول شده امروز باید به چگونگی حل مشکلات بیندیشد.

اقلیم کردستان از بغداد چه می‌خواهد؟

درهای گفتگوهای شفاف گشوده شود، با هدف حل مشکل سر میز مذاکره بنشیند نه تحمیل شرایط سنگین. از زمان تاسیس حکومت عراق بیشترین درآمد عراق از نفت کرکوک و اقلیم کردستان بوده است. تا هر زمانی که در اختیارتان بود حلالتان، اما امروز نفت بصره و مناطق دیگر از نفت کردستان بیشتر است! چرا ما را درگیر این مسئله می‌کنید؟ شما نفت خود را استخراج کنید و ما نیز نفت خود را. شما به بهترین نحو برای کشور عراق آن را صرف کنید و ما نیز برای اقلیم کردستان. توافق بر سر این مسئله به نفع هر دو طرف خواهد بود.

...  به نظر من اگر اختلافات نفت و گاز، ماده 140، سهیم بودن حقیقی در اداره حکومت و مشکلات نیروهای پیشمرگ و ... همه و همه حل شود تاثیرات بسیار چشمگیری در ارتباطات اقلیم و بغداد دارد.

در مورد برگزاری همه‌پرسی در مناطق مورد مناقشه با بغداد مذاکره خواهیم کرد

اگر همه‌پرسی برگزار شود، در مناطق مورد مناقشه آیا تنها توسط حکومت اقلیم برگزار خواهد شد یا با مشارکت حکومت عراق؟ همانگونه که خود شما گفتید هم آنها حق دارند و هم اقلیم؟

در این زمینه با بغداد مذاکره خواهیم کرد تا به نتیجه‌ای مطلوب رسیده و هر دو طرف راضی باشیم.

روز 25 سپتامبر روز برگزاری همه‌پرسی است، آیا تاکنون هیچ گفتگوی رسمی در این باره با بغداد صورت گرفته است؟

بله، گفتگوهایی انجام شده است.

منظور بنده گفتگوهای رسمی است نه اینکه در جریان نشستی بحث کوتاهی شده باشد.

در پارلمان فراکسیون‌های کردستان این بحث را مطرح کرده‌اند، با نخست‌وزیر عراق بحث شده است، با همه احزاب عراقی در این باره گفتگو کرده‌ایم ... .

سنی‌های ساکن در مناطق مورد مناقشه به رفراندوم تن نخواهند داد

در مناطق مورد مناقشه شمار زیادی از سنی‌ها زندگی می کنند، واکنش آنها به این موضوع چگونه است؟

واکنش‌های آنها در مقایسه با 10 تا 15 سال گذشته نرمتر است، به خصوص اینکه در چند سال گذشته نیروهای پیشمرگ از آنها در مقابل داعش و ترور محافظت کرده‌اند، موجب شده است که آنها به این درک رسیده‌اند که کردها می‌توانند با عرب سنی، عرب شیعه و ترکمن‌ها زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند، اما بدون شک همه آنها موافق این مسئله نبوده و حتی اگر برای آنها بهشت هم بسازیم به این مسئله تن نخواهند داد.

بعد از حکومت مرکزی عراق، مواضع ایران و ترکیه درباره همه‌پرسی برای ما بسیار مهم است

مواضع ایران و ترکیه تا چه حد بر همه‌پرسی موثر است؟

موضع ایران و ترکیه برای ما بسیار مهم است، پس از موضع حکومت مرکزی عراق مواضع ایران و ترکیه برای ما در درجه بعدی قرار می‌گیرد، به همین دلیل در نظر داریم هیئت‌هایی را به هر دو کشور بفرستیم تا با آنها مذاکره کنند، این دو کشور دو همسایه خوب ما بوده و با آنها روابط حسنه‌ای داریم.
 

ما موافق این موضوع نیستیم که کردستان تهدیدی برای هیچ کشور دیگری شود

برخی اعتقاد دارند که حزب دموکرات اکنون به جبهه کشورهای غربی و کشورهای عربی مخالف ایران پیوسته است و از گروه‌های مخالف انقلاب اسلامی ایران حمایت می‌کند، نظر شما چیست؟

بگذارید صراحتا بگویم، خود ما با کشورهای غربی هستیم، ما یکی از احزاب سوسیال دموکرات دنیا هستیم و عضو همیشگی 156 حزب دنیا هستیم که اکثریت آنها در اروپا هستند، اما این مسئله به تهدیدی علیه ایران از جانب ما تبدیل نخواهد شد. و هرگز تلاش نمی‌کنیم امنیت و آسایش منطقه به هم بریزد و برای احقاق حقوق خود تلاش خواهیم کرد و بس. در وهله دوم ما و حزب دموکرات کردستان یک سیاست مشترک داریم، امنیت مرزهای منطقه برای ما حائز اهمیت است هم ما و هم حزب دموکرات. از نظر ما بهتر است با مذاکره با کشورهای منطقه وظایف امنیتی، روابط اقتصادی و بازار مشترک و حقوق همسایگی را رعایت کنیم. ما موافق این موضوع نیستیم که کردستان تهدیدی برای هیچ کشور دیگری شود.

برزخ پسارفراندومی اقلیم

اگر به همه‌پرسی رای مثبت داده شد سرنوشت پست‌های کرد در بغداد چه خواهد شد؟

این مسئله به نوع توافق ما و بغداد بستگی دارد، برزخی بین ما و بغداد وجود دارد، مشکلات پس از همه‌پرسی، این برزخ بدین گونه است که ما فدرال خواهیم ماند و بغداد نیز جایگاه خود را دارد، باید بر سر این برزخ به توافق برسیم.

حمایت غیر مستقیم آمریکا از استقلال اقلیم

برخی نیز بر این باورند که آمریکا به صورت غیرمستقیم از استقلال اقلیم حمایت می‌کند و حمایت آنها از گروه‌های کرد سوری چون «ی پ گ» و «پ ی د» را موید این مطلب می‌دانند و این امر را پروسه‌ای طولانی مدت از جانب آمریکا می‌دانند تا جغرافیای منطقه را تغییر دهد و شاید به دنبال ایجاد کردستان بزرگ است، نظرتان چیست؟

برای کردستان بزرگ اظهارنظری نمی‌کنم اما حمایت آمریکا و فرانسه و برخی کشورهای دیگر از پ ی د در کردستان سوریه و گشودن درهای کاخ الیزه پاریس که کاخ ریاست جمهوری فرانسه است به روی سران و مقامات کرد سوریه نشان‌دهنده این است که می‌توان امید زیادی داشت اما با وجود این حمایت‌ها آیا هیچ ضمانتی وجود دارد؟ خیر. اما قدم‌های بسیار حائز اهمیتی برای ما و تحقق اهداف ماست.

ریاست اقلیم تنها یکی از مشکلات است

به عنوان آخرین سوال در دوران پسارفراندوم آینده ریاست مسعود بارزانی بر اقلیم را چگونه می‌بینید؟

مسعود بارزانی چند هفته گذشته در مصاحبه با نشریه‌ای آمریکایی به صراحت گفته است که دیگر در این پست باقی نخواهد ماند. این مسئله به تغییرات در قوانین، سیاست‌ها و چگونگی فعال‌سازی دوباره پارلمان و چگونگی برگزاری همه‌پرسی و استقلال و برخی عوامل دیگر بستگی دارد. چه کسی می‌تواند با اطمینان بگوید در آن زمان انتخاباتی آزادتر برگزار نخواهد شد. اگر اتحادیه میهنی کردستان در بغداد رئیس‌جمهور نداشته باشد شاید اینجا نامزد داشته باشیم یا حزب تغییر و دیگر احزاب کردستان. پیش‌بینی برای رویدادی که اصلا مشخص نیست از اکنون اشتباه است. البته یکی از مشکلات و اختلافات اکنون مسئله ریاست اقلیم است، اما مشکلات دیگری چون عدم فعالیت پارلمان و مسئله نفت و گاز و نوع حکومت و ... نیز وجود دارد.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 7
  • IR ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۵
    4 29
    تمام این حرفها شعار است.الان میگن نظری درباره کردستان بزرگ نداریم،البته که نیت قلبی این ها برای همه مشخص است،نظری الان ندارید چون فعلا در موضع ضعف هستید.توهم کردستان بزرگ خطری جدی برای همه است.کمترین عقب نشینی در برابر این فتنه بزرگترین خیانت علیه آرامش و تمامیت ارضی کشورهاست.
    • IR ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۵
      22 3
      اگر خیال می کنید توهم است پس خطر بزرگی نیست.
  • IR ۱۶:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۵
    3 13
    رفراندوم غیر قانونی است.توسل به زور برای شکست این قانون شکنی از اختیارات هر کشوری است.
    • IR ۱۷:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۵
      15 3
      توسل به زور از طرف بغداد این رفراندوم را قانونی می کند.
  • IR ۱۷:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۵
    13 3
    تا الان هیچ سیاستمدار یا حقوقدان عراقی یا غیر عراقی نتوانسته ایراد قانون اساسی از رفراندوم اقلیم کردستان بگیرد چون قانون اساسی عراق مخالف این امر نیست و مخالفت ها صرفاً جنبه ی تهدید نظامی از طرف بعضی گروه ها داشته است.
  • IR ۱۷:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۸
    2 11
    این ملا بختیار طرفداره ایرانه. ولی مشکلش سکولار بودن بیش از حدشه. به اسمش نمیاد. اگر یک کم مذهبی می بود، خیلی به نفع ایران می شد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس