بوئینگ و ایرباس منتظر رییس جمهور بعدی ایران هستند
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش نوشت: شرکتها و دولت های غربی محاسبه در این باره را که چه کسی رییس جمهور آینده ایران خواهد بود آغاز کردهاند. اطلاعات موجود نشان میدهد، به عنوان نمونه، بوئینگ و ایرباس به این دلیل قراردادهای خود با ایران را نهایی نمیکنند که تردید دارند روحانی دوباره در ایران رییس جمهور شود. جزئیات این موضوع را دیروز ریک گلادستون در نیویورک تایمز نوشته است. گره زدن امنیت ملی به سیاست داخلی و شخصی سازی مسائل سیاست خارجی، بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ پس از انقلاب، منافع کشور را گروگان گرفته است. همه اینها نشان میدهد تصور گشایش اقتصادی فوری در پسابرجام تا چه حد ساده دلانه بوده و برجام، از همان ابتدا، شاید، جز آنکه جیب عده ای دلال را پر کند، قرار نبوده برای ملت گشایشی به ارمغان بیاورد.
نئواصلاحطلبان پیرو اسلاف خود نیستند
دکتر عبدالله گنجی در کانال تلگرامیاش نوشت: تشکیل فراکسیون جدید در مجلس از دل فراکسیون امید؛ بشدت پدر سالاران اصلاحطلب را بهم ریخته است به صورتی که از عرب سرخی گرفته تا تاج زاده بر عدم عبور از روحانی تاکید دارند. به نظر میرسد روحانی با گردش ملایم به راست یا تظاهر به گردش، ریسمان نیم بند اتصال تجدید نظر طلبان به نظام را متزلزل کرده است و این جماعت که هنوز موفق به اعتمادسازی در نظام نشدهاند بشدت نگران هستند
عدم انسجام فراکسیون امید در مجلس تعجب جریان اصلااحات را برانگیخته است تا جایی که از "مدیریت بیرونی"و "کم تجربگی" یا "دفن اخلاق "نام میبرند. صادقی نماینده تهران علت تشکیل فراکسیون جدید را ترس این جماعت از رد صلاحیت در آینده میداند. اما بنده معتقدم اشتباهات ساختار شکنانه اسلاف از یک سو و توقع پدرسالاران از نئو اصلاح طلبان برای قرار گرفتن در ریل سابق باعث شده است نمایندگان اصلاح طلب مجلس فعلی اینطور خود را بنمایانند که پیرو اسلاف نیستند و به خدمت در چهار چوب نظام فکر میکنند. علت شکل گیری فراکسیون جدید را باید در این فضا جستجو کرد.
عملیات فریب جریان انحرافی با حزب اللهیها
محمد ایمانی در کانال تلگرامیاش نوشت: حلقه انحرافی سایه دکتر سعید جلیلی را باتیر میزنند. آنها به ویژه در حوزه مقاومت و بیداری اسلامی خلاف مشی حزب اللهی جلیلی عمل کردند و دربار دیکتاتورها را برحمایت از بیداری اسلامی ترجیح دادند اما ظرف هفته های اخیر برخی رسانهها و کانال های این جریان به تواتر از دکتر جلیلی مطلب و تصویر منتشر میکنند تا امر را بر برخی نیروهای جوان حزب اللهی مشتبه کنند. این مشی اصالتاً منافقانه است. نوعی گندم نمایی و جو فروشی. شبیه منافقینی که از اسلام به مارکسیسم التقاطی گرویده بودند اما به جای لنین و مارکس و استالین تصویر امام خمینی (ره) را سر دست میگرفتند. جماعت التقاطی مدعی مکتب ایرانی و بیداری انسانی و چفیه بینداز بر شانه مجسمه کوروش! پیش از این بازی دوگانه مشابهی را با امثال آیت الله مصباح یزدی راه انداختند و چون دستشان رو شد از ناسزاگویی به ایشان و ترور شخصیت هم دریغ نکردند. همچنین است خط شکنانی مانند آقایان حسین شریعتمداری و صفار هرندی.
شمر امروز از حمایت غرب و عربستان برخوردار است
مهندس عزت الله ضرغامی در کانال تلگرامیاش نوشت:
شمر هزار و سیصد سال پیش مُرد؛ شمر امروز را بشناس!
بخشی از سخنرانی معروف شهید مطهری در سال ۱۳۴۸ که منجر به دستگیری ایشان شد.
انتشار ویدیوی سربریدن کودک ۱۲ ساله فلسطینی توسط گروهک تروریستی به اصطلاح معتدل (!) و مورد حمایت غرب و عربستان، افکار عمومی را به شدت جریجهدار کرده است.
جرم کودک و خانواده و محلهٔ او عدم همراهی با تروریستهاست.
آخرین درخواست کودک که از تروریستها میخواهد او را با گلوله به شهادت برسانند، با خندههای مستانهٔ آنان رد میشود.
آنان از شاهکار (!) خود فیلم میگیرند و در فضای مجازی منتشر میکنند؛
حقوق بشر کجاست؟!
سردمداران دروغین آنان در حال برگزاری میتینگ سیاسی با گروهک منافقین در فرانسه هستند!
شهادت ۱۷۰۰۰ نفر از مردم بیگناه ایران توسط این گروه مهم نیست؛ مهم آن است که آنان تروریست خوب (!) هستند؛ یعنی با منافع امریکا و غرب و ارتجاع عرب، همسو هستند.
آیا مقام معظم رهبری در دوران رهبری نسبت به اشرافیگریِ منصوبانشان نظارت داشتهاند؟
کانال تلگرمی «درس و عبرت» مطلب زیر را منتشر کرده است:
رهبرانقلاب: «بنده اصرار ندارم به کسانیکه با ما کار میکنند - بهقول شما منصوبان - بگویم باید حتماً در وضع زاهدانهای زندگی کنید؛ نه، زندگی معمولی. بله، اگر تشریفاتی زندگی کنند، به آنها تذکّر میدهیم. بین زاهدانه و تشریفاتی زندگی کردن فاصله است و حدّ وسطی وجود دارد: زندگی معمولی داشته باشند که تشریفاتی و اشرافی نباشد، زاهدانه آنطوری هم نباشد.
اگر کسی اینطور زندگی کند، ما به او ایرادی نخواهیم گرفت. اصرار هم نمیکنیم که چون منصوب ما هستید، باید زندگی زاهدانهای داشته باشید. البته اگر کسی اطّلاع دارد که منصوبانِ همکار بنده زندگی اشرافی دارند، بد نیست خبر دهد تا ما هم مطّلع شویم و اگر اقدامی لازم بود، بکنیم.» 22/2/1382
آقای کمالوندی، خودکرده را تدبیر نیست
سیدیاسر جبرائیلی در کانال تلگرامیاش نوشت: جناب آقای بهروز کمالوندی، صاحب نظریه "حساب اوباما از نظام آمریکا جداست" و سخنگوی سازمان انرژی اتمی، فرمودهاند اسناد محرمانه ای که ایران در اختیار آژانس گذاشته بود، به بیرون درز کرده و به این مناسبت یادداشت اعتراضی ارائه خواهند کرد.
اشتباه نخست ایشان و دوستانشان این است که بدون توجه به سابقه رفتار آژانس، انتظار داشتهاند اسنادی که پیرو برجام تقدیم این نهاد کردهاند، محرمانه بماند. ایشان ظاهراً التفات ندارند که شناسایی و ترور دانشمندان هسته ای کشور، به واسطه اسنادی بوده که دولت آقای خاتمی با قید محرمانه تقدیم آژانس کرده بود.
اشتباه دوم جناب کمالوندی نیز این است که فکر میکنند اگر یادداشت اعتراضی به آژانس ارائه کنند، آب رفته به جوی بازمی گردد یا این یادداشت چنان فشاری به آژانس وارد میکند که دیگر از این کارها نکند!
این اتفاقات پسابرجام فرصت مناسبی است که عزیزان ما در دولت یازدهم، درباره نظام بین الملل، بازیگران، نهادها، رژیمها و ساز و کارهای آن خرافات را کنار گذاشته و واقعیت را مبنای تعامل و رفتار در این محیط قرار دهند.
یک نکته مهم اما درباره این اسناد محرمانه که در واقع برنامه بلند مدت هستهای کشور است اینکه اولاً ایران طبق برجام به هیچ عنوان نخواهد توانست تغییری در این برنامه ایجاد کند یا خارج از آن رفتار نماید، ثانیاً دشمنان ایران هم اکنون به این برنامه اشراف دارند و خواهند توانست برای مقابله با آن طراحی و برنامه ریزی کنند.
چرا تجهیزات ضدشورش در زمان هاشمی وارد کشور شد؟
احمد توکلی در کانال تلگرامیاش نوشت: به خاطر دارم زمان آقای هاشمی بود، رهبری فرمودند نهی از منکر کنید، بچه های مذهبی رفتند میدان ولیعصر و به این خانمهایی که موهایشان بیرون بود گیر دادند.
من نوشتم منکرات بزرگ را دریابید. منکرات بزرگ منکراتی هستند که اگر سراغشان نروید، به زودی زلف و گیس و ساق و ساعد، همه میافتد بیرون!
بعد از این مدل نئوکلاسیک تعدیل که دولت آن را پذیرفته بود، یاد کردم و گفتم این مدل فرهنگش را هم با خودش میآورد که با فرهنگ ما سازگار نیست. این مدل اصالت را به سرمایه میدهد و سرمایه دارها محترم و معزز میشوند.
آدم های معزز هم به جامعه خط میدهند. البته این از تمایل مقامات و مسئولان به اشرافیت و تجملات آغاز میشود. وقتی چنین تمایلاتی جوانه زد، توجه و تکریم زراندوزان اندک اندک افزایش مییابد. در تخصیص منابع یواش یواش مستضعفان از کانون سیاست گذاریها فاصله میگیرند.
اساساً آنها تغییر ماهیت میدهند و اسمشان هم از مستضعف به آسیب پذیر عوض میشود؛ یعنی از کسانی که به ناحق ضعیف نگاه داشته شدند و مسئولیت توانمند کردنشان بر عهده حاکمیت است، تبدیل میشوند به افرادی که در فرایند تعدیل استعداد پذیرش آسیب را دارند و ممکن است زیر چرخ های توسعه کاملاً آسیب را بپذیرند و له شوند و چون این احتمال هم هست که شورش کنند، باید پلیس ضد شورش با تجهیزات پیشرفته مجهز شود.
این حرفها قصه نیست، قسمت شورش و لزوم سرکوب مضمون سخنان مرحوم دکتر نوربخش وزیر اقتصاد در هیئت دولت آقای هاشمی رفسنجانی است که پیشنهاد واردکردن تجهیزات ضد شورش را به همان دلیل داده بود!
عزت پاسپورت ایرانی یک پله سقوط کرد
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش نوشت: علیرغم شعار دولت یازدهم مبنی بر تعامل و آشتی با جهان، درسال اول دولت تدبیر و امید، در ارزش گذاری به پاسپورت کشورها، رتبه گذرنامه ایرانی با 1 پله سقوط به رتبه 87 جهان تنزل پیدا کرد. در سال دوم دولت آقای روحانی، برجام و همراهی با کدخدا هم نتوانست از سقوط ارزش پاسپورت ایرانی جلوگیری کند و گذرنامه ایرانی در جایگاه 98 قرار گرفت. در سال سوم دولت به اصطلاح تدبیر و امید، جایگاه گذرنامه ایرانی بعد از جیبوتی، آنگولا و میانمار، در رده 98 جهان قرار دارد. این درجه از اعتبار، پایینترین رتبه برای پاسپورت ایرانی در 10 سال گذشته است. در جدول ارزش گذاری پاسپورت های جهان، گذرنامه ایرانی با 37 امتیاز به صورت مشترک با کشورهای اریتره، اتیوپی، نپال و سودان در یک جایگاه قرار گرفته است. در سال چهارم...
آقای روحانی دقیقاً کجایی!؟
روحانی در سال 1392: «قول میدهم احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم.»