تمامي اين حوادث در كنار اتفاقاتي كه روزمره در كشور روي مي دهند، جايگاه مديريت بحران را در ايران به مراتب حساس مي سازد. جايگاهي كه مي بايست به عنوان اولويت درنظر گرفته شود تا در مواقع حوادث بدتر و سهمگين تر آمادگي داشته باشد.

بحران هاي فصلي و مديريت هاي لاكپشتي
به گزارش مشرق؛ ابرو باد و مه و خورشيد و فلك در كارند تا آب و ناني براي هموطنان مان در سراسر كشور شود اما برخي اوقات اين كاركرد باعث خسارات مالي و جاني فراواني مي شود كه مي شد با هدايت درست منابع و امكانات در قالب مديريت بحران مانع آن شد.

يك عادت قديمي و بد در كشور وجود دارد كه تا زمانيكه حادثه اي اتفاق نيفتاده كسي به فكر قبل و بعد آن نيست. حال اين رويكرد با مديريت سلسه مراتبي و مركزگراي كنوني نيز همراه گشته و شاهد فجايعي در سراسر كشور هستيم. در حاليكه باران نعمت خداوندي باعث خوشحالي مي شود،‌براي بسياري از ساكنان استان هاي جنوبي به معضل سيل تبديل شده است. بارش هاي سنگين برف در استان هاي شمالي، هراس قطعي گاز را بهمراه دارد و خوزستان و استان هاي غربي كشور نيز با زخم ريزگردها دست و پنجه نرم مي كنند كه با يك بارش ساده همچون نمك بر روي زخم، آب و برق آنها را نيز قطع مي كند.

تمامي اين حوادث در كنار اتفاقاتي كه روزمره در كشور روي مي دهند، جايگاه مديريت بحران را در ايران به مراتب حساس مي سازد. جايگاهي كه مي بايست به عنوان اولويت درنظر گرفته شود تا در مواقع حوادث بدتر و سهمگين تر آمادگي داشته باشد. به طور كلي حوادث كنوني مانند سيل و ريزگردها كه به صورت طبيعي رخ مي دهند مي تواند به عنوان مانوري براي سازمان ها و گروه هاي درگير با بحران ها باشند تا در زمان حادثه اي مانند زلزله بزرگ توان مديريت و سرو سامان دادن به اوضاع را داشته باشند.

ایران از لحاظ حادثه خیزی رتبه دهم را در جهان و رتبه پنجم را در آسیا دارد و از حدود 42 حادثه طبیعی موجود، دو سوم آن مربوط به ایران است. این خطرات نگاه جدی را در بحث مدیریت بحران می طلبد. اما چنین نگاهی در میان مسئولان دیده نمی شود. در سال های اخیر در بحران های مختلفی که در کشور روی داده مسئولان به جای آنکه به فکر حل ریشه ای مشکلات باشند، به صورت سطحی با آنها برخورد کرده اند.استان های غربی و جنوبی کشور در بیشتر فصل های سال با پدیده ریزگردها رو به رو هستند و هر ساله بر حجم آن افزوده می شود. در استان ها شرقی و شمالی خطر سیل همواره مردم را تهدید می کند و سالانه خسارت های مالی و جانی بسیاری بر آنان وارد می شود.

عبدالرضا عزیزی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس بر این باور است که مديريت بحران در كشور با مشكلات مختلفي از نظر زير ساختي و مديريتي رو به رو ست. اولين اشكالي را كه مي توان به آن وارد دانست جدايي مسئوليت پاسخگويي و دريافت بودجه آن از يكديگر است. بودجه اين مجموعه به دست معاونت برنامه ريزي رييس جمهور و مسئوليت پاسخگويي به مشكلات بر عهده وزارت كشور است كه اين موضوع خود آغازگر مشكلات ديگر خواهد بود. با توجه به شرايط روز دنيا و امكاناتي كه در بحران ها براي مبارزه با مشكلات به وجود آمده و استفاده مي شود، كشور ما توانايي لازم را ندارد و اين امكانات در كشور ما فراهم نيست. براي مثال ما هواپيما و هلي‌كوپتر لازم براي مهار آتش سوزي نداريم.

با توجه به گزارش هاي موجود، سهم سازمان مديريت بحران از بودجه معادل 5 درصد از اعتبارات كل كشور است كه در سال 95 برابر با 15 هزار ميليارد تومان بوده است. اين عدد،‌ بودجه اي است كه در سال هاي متوالي به اين بخش تعلق مي گيرد ولي همواره مشاهده مي شود، سطح آمادگي دستگاه هاي ذيل سازمان، بسيار پايين است و در بخش پيشگيري هم اقدامات به نحو احسن صورت نگرفته است. بايد اذعان كرد با ادامه چنين روندي در سيستم مديريت بحران كشور، بايد شاهد فجايع وحشتناك تري در زمان حوادثي مانند زلزله در ابعاد زلزله بم بود. از اين رو اقدامات فوري و ضربتي لازمه چنين سيستمي است تا كمبودها جبران و حتي در صورت نياز، وزارت خانه اي در حوزه بحران هاي طبيعي و غيرطبيعي در دستور كار قرار گيرد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس