کتاب نقاشی قهوه خانه

پنچ‌شنبه هفده سپتامبر۱۹۹۲ ساعت بیست‌ودو و پنجاه دقیقه، سه مرد پشت سر هم به طرف در ورودی رستوران میکونوس رفتند. نفر اول، امین بیرون رستوران، جلو در ‌ایستاد تا مانع ورود هر مزاحمی شود.

به گزارش مشرق - مهران پاینده، عباس خداقلی و حمید نوذری از اپوزیسیون‌های جمهوری‌اسلامی کتابی نوشته‌اند با عنوان هنوز در برلن قاضی هست (ترور و دادگاه میکونوس)؛ آن‌ها آن شب سیاه را چنین تصویر کرده‌اند:

پنچ‌شنبه هفده سپتامبر۱۹۹۲ ساعت بیست‌ودو و پنجاه دقیقه، سه مرد پشت سر هم به طرف در ورودی رستوران میکونوس رفتند. نفر اول، امین بیرون رستوران، جلو در ‌ایستاد تا مانع ورود هر مزاحمی شود. بنی‌هاشمی جلو در یقه‌اش را تا زیر دماغ بالا کشید و وارد رستوران شد و به دنبال او نفر سوم رحیل. هر دو از سالن گذشتند و به اتاق پشتی رفتند. نُه نفر از افراد اپوزیسیون دور دو میز به‌هم‌چسبیده در سمت چپ اتاق نشسته بودند. دو نفر تازه‌وارد پشت سر اولین و دومین نفر ایستادند. بنی‌هاشمی ساک حاوی مسلسل را بالا آورد و از آن سو تا این سوی میز را هدف رگبار مسلسل ساخت. مسلسل پس از شلیک ۲۶ گلوله در سه رگبار خاموش شد. رحیل با اسلحه کمری، یک گلوله به مغز و دو گلوله به شکم شرفکندی و یک گلوله به مغز اردلان خالی کرد. در کمتر از چند ثانیه روی هم ۳۰ تیر شلیک شد. قاتلان به‌طور دقیق از ترتیب نشستن قربانیان اطلاع داشتند و پس از ورود به اتاق بدون مکث به آن‌ها شلیک کردند. به همان سرعتی که آمده بودند از رستوران خارج شدند و همراه نفر سوم که در مقابل در ایستاده بود به سوی اتومبیلی که انتظار آن‌ها را می‌کشید دویدند، سوار شدند و گریختند. تمام عملیات چند دقیقه بیشتر طول نکشید.

صفحهٔ ۱۱۰ کتاب نقاشی قهوه خانه
خاطرات کاظم دارابی
(متهم دادگاه میکونوس)
نویسنده: محسن کاظمی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس