به گزارش مشرق، «نوید مومن» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
تروئیکای اروپایی برای خوشخدمتی جدید خود به کاخ سفید آماده میشود! روزنامه «والاستریتژورنال» در اینباره مینویسد: «اتحادیه اروپایی از طریق تدابیری جدید مانند اعمال فشار بر کشورهای غیرعضو جهت کاهش فروش «فناوریهای حساس» به ایران و سختگیرانهتر کردن شرایط صادرات به ایران، به دنبال تحدید توان موشکی ایران است. انگلیس، فرانسه و آلمان به دنبال آن هستند کل اتحادیه اروپایی را درباره اعمال محدودیتهای موشکی سنگین علیه ایران متقاعد کنند. یکی از تدابیری که اروپاییها به دنبال آن هستند این است که از کشورهای آفریقایی و آسیایی بخواهند صادرات خود به ایران را متوقف کنند یا مانع انتقال کالاهای حساس به ایران شوند».
بیشتر بخوانید:
گلوبال تایمز: تسلیم ساختن ایران از سوی واشنگتن غیرممکن است
عراقچی: صبر و تحمل ایران نامحدود نیست
فیلم / کنایه لاریجانی به اعتبار اتحادیه اروپا
به نظر میرسد پازل مشترکی که ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی از ابتدای سال ۲۰۱۷ میلادی (زمان ورود ترامپ به کاخ سفید) با همراهی یکدیگر تکمیل کردهاند، به مراحل پایانی چینش خود نزدیک میشود! تصور نهایی این پازل به اندازهای کریه و غیر قابل تحمل است که قطعاً بسیاری از طرفداران سازش با غرب را نیز وادار به ابراز پشیمانی خواهد کرد. «مهار ایران قدرتمند»، «ابطال یکجانبه تعهدات غرب در برجام»، «تحدید توان موشکی و منطقهای ایران» و «محاصره اقتصادی ایران» جملگی اجزای این پازل را تشکیل میدهد. بر همین اساس، خروج هدفمند و هماهنگشده کاخ سفید از برجام (که اردیبهشتماه سال گذشته رخ داد) جزئی مهم از این پروژه مشترک «آمریکایی- اروپایی» بوده است. در این میان ژست سران اروپایی و بویژه سران ۳ کشور آلمان، فرانسه و انگلیس در مخالفت با تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام، صرفاً آدرسی انحرافی برای «کنترل واکنش ایران» و «اعمال محدودیتهای بیشتر» علیه کشورمان بوده است. نکتهای که متاسفانه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان از درک آن عاجز ماند!
سخنان رهبر حکیم انقلاب اسلامی مبنی بر «عدم اطمینان به کشورهای اروپایی در پروسه حفظ برجام»، «لزوم اخذ تضمینهای عینی از طرف اروپایی» و «عدم اعتماد به اروپا» جملگی خطوط قرمزی بود که قاعدتاً باید مورد توجه دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار میگرفت. با این حال مصالحه وزارت امور خارجه با طرفهای اروپایی و عدم تعیین ضربالاجل قاطعانه برای عملی شدن تضمینهای آنها، خروجی و نتیجهای جز «INSTEX» نداشت! ساختاری معیوب و مضحک که حتی سران اروپایی خود نیز نسبت به صوری و غیرکاربردی بودن آن آگاه هستند. نکته جالب توجه اینکه متعاقب اعلام ثبت INSTEX، سران اروپا وقاحت را به بالاترین درجه ممکن رساندهاند. «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان بنا به دستور مستقیم مایک پمپئو و جان بولتون نخستین موضع را درباره «لزوم عدم غنیسازی اورانیوم» از سوی ایران اتخاذ کرد. پس از هایکو ماس نیز سفیر فرانسه در آمریکا مدعی شد حتی پس از پایان مدت زمان تعیینشده در برجام نیز ایران حق غنیسازی اورانیوم را نخواهد داشت!
هماکنون تروئیکای اروپایی از یکسو در صدد اعمال محدودیتهای فرازمانی علیه برنامه هستهای ایران (غنیسازی اورانیوم) است و از سوی دیگر قصد دارد از فضای ایجادشده از سوی کاخ سفید، نهایت استفاده را علیه کشورمان ببرد. آنها درصددند با اعمال تحریمهای موشکی علیه ایران، زمینه لازم را برای «خلع سلاح ایران» در برابر دشمنان منطقهای و فرامنطقهای خود ایجاد کنند. براستی آیا زمان آن نرسیده است دستگاه دیپلماسی ما پس از مدتها سکوت و مدارا، پیام قاطعانهای را به دشمنان آمریکایی و اروپایی ملت ایران مخابره کند؟ آیا وزارت امور خارجه کشورمان قصد دارد مانند ماجرای INSTEX و سازوکار مالی ویژه اروپا، پس از مدتها تساهل و تسامح نسبت به چهره و نیت پلید کشورهای اروپایی آگاه شود؟ آیا در ماجرای برجام و INSTEX، به اندازه کافی این تفکر بازدارنده برای ما هزینه ایجاد نکرد؟
آیا مقامات وزارت امور خارجه کشورمان فراموش کردهاند سکوت و مدارای آنها در قبال اقدامات مشترک و از پیش طراحی شده اروپا و آمریکا، حکم عاملی تسریعکننده را در چینش پازل این دو علیه کشورمان خواهد داشت؟ واقعیت امر این است تنها راه بر هم زدن پازل مشترک آمریکا و اروپا علیه کشورمان، اصرار بر خطوط قرمز منطقهای، دفاعی و هستهای کشورمان خواهد بود. بدون شک این «اصرار» در ابتدا هزینهبر خواهد بود اما در انتها نتیجه مطلوبی را عایدمان خواهد کرد. کشورهای غربی بارها نشان دادهاند نهتنها در مقابل عقبنشینی ما از اصول، استراتژیها و ثوابت سیاست خارجی کشورمان کمترین امتیاز ممکن (حتی امتیازات تاکتیکی) را به ما نمیدهند، بلکه در مواجهه با موجودیت انقلاب اسلامی ایران و نظام برخاسته از این انقلاب وقیحتر میشوند. مطلب اخیر روزنامه والاستریتژورنال، تنها نمونهای کوچک از این وقاحت بیحد و حصر محسوب میشود. روندی که در برهه فعلی (نسبت به آینده) میتوان با صرف هزینههای کمتری جلوی آن را گرفت.